بررسی دلایل اعتیاد به قلیان در دانشجویان
0
راضیه آقابراری
1) بررسی دلایل اعتیاد به قلیان در دانشجویان دانشگاه تهران سال 92
قلیان بزرگترین عامل و دام اعتیاد بر سر راه جوانان و اقشار گوناگون جامعه است که این معضل هزینه های هنگفتی بر یک جامعه تحمیل می کند.افزایش روز افزون مصرف قلیان و اعتیاد به آن تبدیل به دغدغه ای بزرگ گشته که بدین منظور با هدف بیشگیری از این موضوع زیانبار دست به این تحقیق میزنیم تا به بررسی عوامل و دلایل موثر و به وجود آورنده گرایش واعتیاد به قلیان ببردازیم.
هدف:اهداف زیادی را دربردارد که مهمترین هدف را می توان از طریق یافتن دلایل وعوامل اعتیاد به قلیان و تاثیر هر یک ازآنان راهکارهایی را برای کنترلشان اتخاذ نمود تا در راه بیشگیری و جلوگیری از مصرف قلیان گامی موثر برداشت و این معضل تهدید کننده افراد و جامعه را تا حدودی سرکوب نمود.
ضرورت انجام تحقیق:این مساله تا به حد زیادی ابعاد جامعه را می تواند دربرگیرد و سلامتی روانی و جسمانی افراد بخصوص جوانان را تهدید کند.بس با توجه به هدف ما از این تحقیق می شود به اهمیت و ضرورت این مسآله بی برد که با نگاه عمیق تر به این مسآله آسیب های جدی برای کشور به دنبال دارد زیرا بیشتر آسیب ها برای جوانان است از آنجا که جوانان نیروی اصلی هر جامعه و کشورست که در صورت اعتیاد و مصرف به تدریج این قشر نمی تواند در **ت کشورمان و مقابله با کشورهای دیگر مفید واقع شوند.
سوال اصلی تحقیق:
1- آیا می توان از طریق آموزش افراد (جوانان) را از آسیب ها و تهدیدات ناشی از مصرف قلیان آگاه و دور ساخت؟
2- آیا واقعاً جمع آوری از اماکن عمومی و قهوه خانه سبب کاهش مصرفه آن شده است؟یا باعث شده پای قلیان به منازل باز شود؟
3- از طریق عوامل اقتصادی مثل بالا بردن قیمت تنباکو می توان بر کاهش مصرف آن تأثیر گذار باشیم؟
4- چه راهکارهایی را برای کنترل عوامل و خصوصیات فردی و شخصیتی می توان اتخاذ نمود؟آیا دسترسی به این راهکارها ممکن است یا کاری دشوار؟
5- رسانه های جمعی مانند تلویزیون چه تأثیر بر این موضوع داشته اند؟ می توان تأثیرات منفی را شناخت و از میان برداشت؟
2) بررسی دلایل طلاق در دانشجویان ارشاد نیمسال دوم 91
طلاق به عنوان یک مسأله اجتماعی می تواند زمینه بروز بسیاری از مسائل و پیامدهای متفاوت و بعضاً زمینه بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی دیگر در سطوح فردی و سطوح اجتماعی را فراهم آورد.
هدف:
یافتن عوامل و دلایل زمینه ساز این معظل اجتماعی از اهم اهداف ما به شمار می رود. زیرا طلاق یک بیماری مزمن اجتماعی است که همانند بیماری های مزمن جسمی عوامل خطر متعددی در وقوع آن دخیل است که با کنترل و رفع این عوامل می توان از گسترش طلاق در جامعه کنونی جلوگیری نمود.
ضرورت انجام تحقیق:
از آنجا که می دانیم طلاق آسیب های جدی را به دنبال دارد که از یک سو این آثار و پیامدها می تواند عوارضی را برای زنان و مردان و از سوی دیگر برای فرزندان به همراه داشته باشد. پس برای بقای جامعه و کشورمان از آگاهی از این پیامدها مفید است.
5 سوال اصلی تحقیق:
1- دخالت های خانواده چه تأثیر می تواند بر این امر داشته باشد؟
2- آیا آموزش قبل از ازدواج مانند مشاوره ها می توانند در جهت آگاهی سازی جوانان و تداوم زندگی مشترک آنان نقش بسزایی داشته داشته باشد؟
3- آیا شناخت کامل زوجین از یکدیگر لازمه ازدواج می باشد؟این شناخت می تواند از طریق دوستی های قبل ازدواج حاصل شود؟
4-رسانه های جمعی مانند فیلم تلویزیونی و ماهواره ای و با تمرکز بر گسترش بی بند و باری و نادیده گرفتن عقاید اسلامی تأثیر منفی داشته است؟
5- عوامل اقتصادی شایع در بروز این مسأله از جمله فقر تأثیر گذار بوده است؟با این نگرش در بین طبقات پولدار جامعه این معظل وجود ندارد؟
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم آذر 1392ساعت 23:19 توسط دانشجویان کلاس اول | نظر بدهید
راضیه آقابراری
پیشینه تجربی:
مسئول کنترل دخانیات مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان گفت: درصد گرایش فرزندان مادران باردار و والدین قلیانی به مصرف دخانیات به 5 تا 6 درصد میرسد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، حمیدرضا روحافزا عصر امروز در جمع خبرنگاران درباره طرح جمعآوری قلیان اظهار کرد: درصد گرایش فرزندان مادران باردار و والدین قلیانی به مصرف دخانیات به 5 تا 6 درصد میرسد و این در حالی است که میزان گرایش فرزندان پدران قلیانی به مصرف دخانیات به دو برابر میرسد.
وی با بیان اینکه نقش مادران دخانی در گرایش فرزندان به مصرف سیگار و قلیان بیشتر از پدر است، افزود: مادران نقش موثرتری در ایجاد بستر مصرف قلیان فرزندان خود دارند.
مسئول کنترل دخانیات مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان تصریح کرد: در نخستین مطالعه انجام شده در زمینه مصرف دخانیات که در سال 2000 در اصفهان انجام گرفت، مشخص شد که میزان مصرف دخانیات در مردها بیش از زنان بود.
وی خاطرنشان کرد: سال 2007 با مداخلات انجام گرفته مشخص شد که میزان مصرف سیگار در مردها از 29 درصد به 25 درصد رسید که در زنان شاهد کاهش مصرف سیگار از یک درصد به نیم درصد بودیم و این در حالی است که مصرف قلیان در زنان رشد داشته و به مرز چهار درصد رسیده بود.
روحافزا گفت: در بررسیهای به عمل آمده مشخص شد که بیشترین دلیل گرایش جوانان به مصرف قلیان بودن در جمع دوستانه بودن است، در صورتی که آزاد بودن قلیانسراها نقشی در گرایش افراد به این مراکز نداشته و بر اساس مطالعات انجام شده در اصفهان مشخص شد که میزان مصرف قلیان در بین افراد تحصیلکرده استان رو به افزایش است.
وی افزود: میزان مصرف قلیان در افراد بیسواد یا با سطح تحصیلات پائینتر کمتر از افراد تحصیلکرده بوده و این میزان بین 10 تا 11 درصد بوده و مصرف قلیان در افراد با 6 تا 12 سال تحصیلات یعنی بین سیکل تا دیپلم به 20 درصد میرسد.
مسئول کنترل دخانیات مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان افزود: مصرف قلیان با افراد بالای 12 سال تحصیل و تحصیلات تکمیلی به 18 درصد میرسد و بالاترین میزان مصرف قلیان را در جوانان زیر 30 سال به صورت روزانه یا هفتگی شاهد هستیم.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر مصرف قلیان در سنین 40 سال به بالا کم است و به پنج تا شش درصد میرسد، اظهار کرد: اما این در حالی است که با توجه به شیوع بالای مصرف قلیان در جوانان امروز احتمال افزایش قلیان در سالهای آینده در بین افراد میانسال و مسن وجود دارد.
تحقیقات وزارت بهداشت انگلیس نشان میدهد که کشیدن قلیان نه تنها بی خطر نیست بلکه به اندازه سیگار مضر است
به گزارش بیبیسی وزارت بهداشت انگلیس در مطالعهای مشترک با مرکز کنتزل استعمال تنباکوی این کشور دریافت که افرادی که قلیان میکشند دچار بالا رفتن میزان منوکسید کربن در خون میشوند و این میزان در کشیدن یک قلیان چهار تا پنج برابر کشیدن یک نخ سیگار است.
بالا رفتن مقدار منوکسید کربن حل شده در خون به سلولها بدن از جمله سلولهای مغز آسیبهای جدی وارد می کند.
وزارت بهداشت انگلیس میگوید که سنجش میزان منوکسید کربن حل شده در خون، به علت متفاوت بودن نوع مصرف دخانیات دشوار است.
با این حال اندازهگیریها نشان می دهد که میانگین منوکسید کربن در تنفس افراد غیر سیگاری 3 واحد ppm (نسبت کربن منوکسید به 3 میلیون واحد هوا) یا کمتر از یک درصد اختلال در کارکرد خون آنهاست.
این میزان در افرادی که به طور تفننی سیگار میکشند 10 تا 20 ppm معادل 2 تا 4 درصد اختلال در کارکرد درست خون و در افراد معتاد به سیگار 30 تا40 ppm معادل 5 تا 7 درصد اختلال کارکرد خون است.
این مطالعه همچنین نشان می دهد، افرادی که قلیان میکشند بین 40 تا 70 ppm منوکسید کربن در تنفس خود دارند که این میزان 8 تا 12 درصد کارکرد خون آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
پیشینه نظری:
نظریات جامعه شناسان در باب اعتیاد و مصرف مواد مخدر
نظریه آنومی و مصرف مواد مخدر
آنومی (Anomie) مفهومی مربوط به یونان باستان و به معنای فقدان قانون است. آنومی توسط امیل دورکیم جامعهشناس فرانسوی (1917 1858) برای توصیف وضعیت اجتماعی غیرطبیعی به کار برده شده که در آن انسجام اجتماعی به وسیله بحرانهایی از قبیل رکود اقتصادی، تضعیف میشود.
بر اساس نظر مرتن این مساله هنگامی رخ میدهد که مردم با تضاد میان اهداف و وسایل دستیابی به آنها مواجه میشوند. فرد از جامعهای که در واقع، آرمانهای خود را نادیده میگیرد، بیگانه میشود و این فشار به ویژه در میان قشرهای آسیبپذیر جمعیت که مواد مصرف میکنند شایع است. فشاری که منجر به Anomie میشود به چهار شیوه توسط افرادی که آن را تحمل میکنند، جواب داده میشود:
1 همنوایی: اغلب افراد آرزوهای خود را کاهش داده و با هنجارهای اجتماعی معمول، همنوا میشوند.
2 طغیان: در این حالت بعضی افراد عصیانگر از پذیرش ساختار اجتماعی معمول سرباز میزنند و در صدد ایجاد یک نظم اجتماعی جدید از طریق فعالیت سیاسی یا جایگزینی سبک زندگی جدید برمیآیند.
3 بدعتگرایی: در این وضعیت بعضی به طرف نوگرایی گرایش مییابند. مرتن این دسته را چنین تعریف میکند: کسانی که برای دستیابی به موفقیت از وسایل غیرمشروع استفاده میکنند. به ویژه جرائم سازمان یافته مانند تجارت مواد مخدر.
4 گوشهگیری: پاسخ آخری که مواد مخدر را تبیین میکند، انزوا طلبی است. افرادی که از هر فعالیتی جهت دستیابی به اهداف اجتماعی معمول دوری میکنند و طرفدار کجروی میشوند. پناه بردن به مصرف مواد مخدر به معتاد اجازه میدهد وقت و انرژی خود را برای دستیابی به اهداف قابل حصول صرف کند و مصرف را بیشتر کند.
مدل سازگاری
بروس الکساندر وابستگی بیاختیار به مواد مخدر را در مقابل مصرف سرسری یا تفننی، به صورت کارکردی در نظر میگیرد. رفتار معتاد تلاشی جهت مواجهه با شکست ناشی از همبستگی است، یعنی شکست در دستیابی به انواع تایید اجتماعی، شایستگی، اعتماد به نفس و استقلال شخصی که حداقل انتظارات افراد و جامعه است. در مدل سازگاری فرد هویت و زندگی معتادی را با وجود رنج، بیماری و داغ اجتماعی آن، به بیهویتی ترجیح میدهد. به نظر الکساندر، شخصی که در هماهنگی با دیگران و ساختار اجتماعی موفق است، در معرض خطر وابستگی به مواد مخدر قرار نمیگیرد.
وابستگی به مواد به عنوان یک راهبرد جهت تحرک افراد گوشهگیر در موقعیتهای رقابتی که در آن شکست تقریبا معلوم است به خدمت گرفته میشود. این دیدگاه معتاد را به عنوان شخص سالمی در نظر میگیرد که مشکل جسمی و روانی ندارد و فقط از نظر اجتماعی شکست خورده است.
ادوین لیکر (1973) مینویسد: اولین بار که فردی به عنوان گناهکار- خطاکار (wrong – doer) انگ میخورد، پذیرش چنین هویت جدیدی برای او مشکل است. در دوران نوجوانی، بسیاری از افراد با آشوبگرهای معمولی و رفتارهای خصومتآمیز درگیر میشوند. اگرچه اکثر نوجوانان که مصرف مواد مخدر را تجربه میکنند و یا اعمال غیرقانونی و شرمآوری را انجام میدهند، رفتارهای نگران کننده را افزایش نمیدهند. این امر به ما هشدار میدهد که به راحتی به افراد به ویژه نوجوانان برچسب نزنیم. عدم مدارا Zero tolerancel شاید به طور سیاسی مقبول باشد، اما این امر میتواند حق انتخاب اقتصادی و اجتماعی یک شخص جوان را کاملاًمحدود کند، به طریقی که رفتار همنوا را مانند یک بزرگسال تقویت نکند.
ادوین لمرت (1951) معتقد است فردی که به عنوان کجرو برچسب خورده، رفتارش را در تطابق با واکنش اجتماعی دوباره سازمان دهی میکند و شروع به بکار گرفتن رفتار کجروانه میکند. یا نقش را به عنوان وسیله دفاعی و حمله بر آن رفتار استوار میکند و یا با مشکلات پنهان و آشکاری که در نتیجه واکنشهای اجتماعی بعدی برای او ایجاد میشوند، سازگاری مییابد.
این کجروی ثانویه، بهترین نمونه برای مصرف کنندگان مواد مخدری است که مجبور به رابطه داشتن با مصرف کنندگان دیگر هستند و علاوه بر این، برای حمایت کجروی اولیهشان بایستی به جرم (کجروی ثانویه) پناه ببرند یعنی به اعتیاد به مواد مخدر و جزء آن.
کری (1993) معتقد است که تنها خانوادهها و فرهنگهای مستحکم میتوانند به طور اساسی از مصرف مواد جلوگیری کنند. بنابراین سستی خانوادهها، وجود نداشتن بزرگسالان و فراگیری فرهنگ مصرف مداوم، میتواند خانوادههای مرفه را فقیرتر کند.