تشخیص رفتارهای بهنجار و نابهنجار
0
رفتار: تشخیص رفتارهای بهنجار و نابهنجار
کیفیت یک موجود زنده و عملکرد او محصول یک تاریخچه ناهمانندی است از تعادل و اثرات متقابل ژنهایی که از پدر و مادر می گیرد، با محرکهای محیطی که در طول زندگی خویش با آنها روبرو می شود.
تفاوتهای گسترده ای در انواع سازمان دهی رفتاری در افراد موجود است. پاره ای از مردم غالب اوقات، به طور سازنده و کارآمد عمل می کنند، کوششهای سازگارانه آنان واقع بینانه، از لحاظ اجتماعی بارور و از لحاظ شخصی ارضاء کننده است. در حالی که افراد دیگر فقط تا حدودی دارای شیوه های موثر در مواجهه با مسائل هستند و بیشتر اوقات به جای صرف انرژی در حل فعالانه مشکل، به استفاده از مکانیزمها و رفتارهای دفاعی می پردازند.
مکانیزمهای دفاعی عبارت از، واکنشهای فرد در مقابل ناکامی است که به صورت تغییر شکل انگیزه ها بروز می کند، به گونه ای که انسان خود را ناآگاهانه درباره ی انگیزه ها و هدفهای واقعی اش فریب می دهد. این گونه افراد در جامعه کمتر نقش سازنده و موثر دارند و نارضایتی و ناشادی شخصی آنان، مشهود است.
در مقابل، گروه دیگری هستند که کلاً در مواجهه با مشکلات، ناتوان و از حل آنها عاجز بوده و شدیداً وابسته به دیگران اند. این گروه معمولاً برای جامعه مخرب و در زندگی شخصی خویش نیز ناشاد و درمانده هستند. پس در حالیکه همه رفتارها را می توان بعنوان کوششی در جهت سازگاری دانست اما، متاسفانه همه رفتارها منتج به سازگاری مطلوب و موفقیت آمیز نمی شوند. در نتیجه، هر چند الگوهای رفتاری فرد پیوسته به گونه ای ناهمانند، تابع الگو و شیوه خاص است، ولی همیشه از یک سازمان دهی کارآمد برخوردار نیست.
بیشتر دانشمندان علوم رفتاری اعتقاد دارند که اگر انسان درک و شناخت عمیق و دقیقتری از رفتار خود داشته باشد، بهتر می تواند آنها را کنترل کند، به عبارت ساده تر، مطالعه اعمال غیر منطقی گاه به منطقی شدن آن اعمال می انجامد. در نهایت فرد با شناخت علل ناخشنودی، راضی تر و خشنودتر خواهد شد. بیشتر ویژگیهای رفتاری را می توان در یک خط و مسیر پیوسته ترسیم نمود، تفاوتهای رفتاری بیشتر از لحاظ درجه است تا تنوع و این نکته در مورد رفتار غیر عادی نیز صادق است.
همانطور که در زیر می آید، بهنجاری و نابهنجاری از چندین روش قابل پی گیری است شامل روش آماری، روش نظری و روش کلینیکی. مفهوم لغوی کلمه نابهنجار، عبارت است از «دور بودن از نرم یا هنجار» که خود یک مفهوم آماری است. رفتار فرد هنگامی نابهنجار است که به میزان کافی و معینی از رفتار بیشتر افراد دیگر، متفاوت باشد.