امروز جمعه 12 اردیبهشت 1404
0

امروزه وسایل کمک آموزشی، اعم از ساده یا پیچیده، به عنوان ابزاری برای ایجاد تسهیل در امر تدریس و یادگیری در نظامهای آموزشی به کار می روند. این وسایل از حیث اینکه تئوری و عمل را با هم ترکیب کرده،باعث ماندگاری یادگیری و تنوع بخشی در کلاس درس شوند، دارای اهمیت هستند. با توجه به پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی در عصر حاضر، وسایل کمک آموزشی به عنوان یک رابطه توانسته اند نقش خود را به خوبی ایفا کنند. این امر زمانی تحقق می یابد که معلمان مهارتهای لازم را برای کاربرد این وسایل داشته باشند. سرچشمه تمام تحولات و نوآوری های آموزشی در جامعه، تجارب و نتایج تحقیقات علمی و عملی دانشمندان و صاحبنظران علوم اجتماعی و علوم تربیتی است. در نگرش جدید آموزشی، مدرسه برای شاگرد است، نه شاگرد برای مدرسه. بنابراین توجه به رغبت و پرورش عواطف و استعدادهای کودک بسیار مهم تر از دانشی است که کودک باید یاد بگیرد. در این بین مدرسه مهم ترین مکان و شایسته ترین جایی است که نتیجه تجارب و یافته های دانشمندان مورد ارزیابی قرار می گیرد. در تمام نظام آموزشی، معلم نقش کلیدی دارد. انتظار جامعه از مدرسه و معلم این است که نوجوانان را برای زندگی واقعی در جامعه فردا تربیت کند. امروزه نگرش اندیشمندا ن نسبت به اهداف، فلسفه و مقاصد تربیتی به کلی دگرگون گردیده است. این تحولات و تفاوت اندیشه ها به سبب نتایج حاصل از کاربرد روشهای تعلیم و تربیت در گذشته، نیازهای جامعه امروز و پیش بینی نیازهای جامعه فردا بوجود آمده است.

0

انگیزه به دو نوع درونی وبیرونی قابل تقسیم است:

از انگیزه های بیرونی می توان به تقویت کننده هایی چون پول، تایید، محبت، احترام، نمره و از تقویت کننده های درونی می توان به رضایت خاطر و احساس خوب از یادگیری اشاره کرد.

آنچه که بیشتر موجب رفتار خودجوش می شود، انگیزه درونی است. هدف عمده فعالیت های پرورشی معلم یا مربی این است که دانش آموز به تدریج از انگیزه های بیرونی به سمت انگیزه های درونی هدایت شود.

تفاوت اساسی افراد دارای انگیزه درونی با افراد دارای انگیزه بیرونی این است که افراد با انگیزه درونی احساس کفایت بیشتری در خود دارند و کمتر به دیگران اجازه می دهند که محرک رفتارشان شوند. این گروه از دانش آموزان با انگیزه درون گرا، تصورشان این است که موفقیت و عدم موفقیت در تحصیل به خاطر رفتار صحیح یا غلط خودشان است.

0

شیوه های قضاوت

والدین باید شیوه های مناسبی را برای برخورد با فرزندان پیش بگیرند و آنها را از آغاز سال تحصیلی رعایت کنند.
یکی از این موارد ملاک قرار ندادن نمرات برای قضاوت در مورد دانش آموزان است.
آرامش، لازمه مطالعه موفق برای دانش آموزان است و چنانچه نمره ملاک ارزیابی این مطالعه باشد به جای آرامش موجب اضطراب می شود.
چنانچه والدین از دانش آموزان بخواهند که به طور دائم مشغول درس خواندن باشند و نمرات عالی بگیرند آرامش را که لازمه مطالعه موفق است از فرزندانشان خواهند گرفت.

علاقه از نوع بی قید و شرط

یکی از مواردی که مانند بنزین برای حرکت موتور دانش آموز موثر است باور او توسط والدین است. علاقه بی قید و شرط به دانش آموز کمک قابل ملاحظه ای به تصوری که او از خود دارد خواهد کرد.
دانش آموزانی که والدینشان با تغییر یک نمره بالاتر یا پایین تر رفتاری متغیر دارند دچار تزلزل شخصیت شده و گمان می کنند این نمره است که موجب مقبولیتشان می شود نه خود آنها؛ اما وقتی او را با هر شرایطی باور کنید و در برطرف ساختن نقاط ضعف و کاستی ها او را مورد حمایت قرار دهید انگیزه بیشتری برای پیشرفت داشته و خودش سعی می کند شما را خوشحال کند.

0

یکی از ارکان مهم آموزش و تدریس، ایجاد فضایی سالم و مناسب برای یادگیری و آموختن است. ذهن، روان و رفتار کودکان و نوجوانان نسبت به سال های گذشته دچار تحولات و دگرگونی های بی شماری شده است. دانش آموزان، آموزگارانی را ترجیح می دهند که به شخصیت آنها احترام گذارند، به جای تنبیه آنها را تشویق و حمایت کنند، خوب درس بدهند، انگیزه تلاش و پیشرفت را در آنها زنده نگه دارند، ارزش ها و آرمان هایشان را نادیده نگیرند و آنها را در یافتن اهداف صحیح زندگی یاری کنند. رابطه معلم - دانش آموز رابطه یی ظریف و شکننده است، تا حدی که شکیبایی و بردباری بیشتر آموزگاران و معلمان را می طلبد. گاهی وضعیتی بر کلاس حاکم می شود که احتیاج به مهارت، تسلط و مدیریت آموزگار بر رفتارها و واکنش های هیجانی - احساسی دانش آموزان دارد.

بدخلقی های روزانه، اختلاف ها و تعارض های بین بچه ها، بحران های لحظه یی کلاس و... نیازمند توان بالای تصمیم گیری آموزگار است. تحقیقات نشان می دهد ارتباط مستقیمی بین اعتماد به نفس آموزگار برای ایجاد رابطه یی فعال و پویا با دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی کلاس وجود دارد. آموزگارانی که می دانند چه هدفی را دنبال می کنند و با چه شیوه یی قصد دارند برنامه های آموزشی خود را دنبال کنند، با آمادگی بیشتری درس و کلاس خود را اداره می کنند.

0

رشد و سلامت دانش‌آموزان تحت تاثیر شرایط دوران کودکی و نفوذ تربیتی والدین است. خانواده اولین کانونی است که کودک در آن پرورش می‌یابد. در واقع پایه و بنیان رفتار و عادات کودک در خانه گذاشته می‌شود.

محیط خانوادگی مناسب و سالم یکی از عوامل ایجادکننده شخصیت مطلوب و متعادل است. والدین باید کودک خود را دوست داشته باشند و به او احترام بگذارند. احساس احترام و مورد قبول واقع شدن کودک از سوی والدین در تشدید حسن اعتماد به نفس کودک بسیار موثر است.

اگر بیش از یک کودک در خانواده وجود دارد، اولیا به هیچ وجه نباید میان کودکان خود تبعیض قائل شده و آنها را با هم مقایسه کنند بلکه لازم است هر کدام از فرزندان را برای استعدادها و خصوصیاتی که دارند مورد احترام و تشویق قرار دهند.

خانه باید مکانی باشد که کودک در آن احساس امنیت کرده و بتواند علایق، استعداد و عواطف خود را بدون واهمه و ترس ابراز نموده و از افراد دیگر خانواده در حل مشکلات خود کمک بگیرد.

در خانواده‌ای که صمیمت و محبت وجود دارد کودک قادر است تغییرات مطلوب در شخصیت خود ایجاد کند. در جریان رشد، کودک می‌آموزد که والدین از او انتظاراتی دارند و به تدریج که رشد می‌کند این انتظارات را درونی می‌کند و انتظارات والدین تبدیل به توقعاتی می‌شود که کودک از خود انتظار دارد و اگر نتواند به آنها دست یابد، آزرده می‌شود و چه بسا تعادل روانی او به هم می‌خورد.

اگر انتظار والدین از کودک در حد پایین باشد، این انتظار مشکلاتی در رفتار کودک ایجاد می‌کند و حرکات او را به سمت پایین سوق می‌دهد. همچنین اگر انتظار خارج از حد توان کودک باشد و او نتواند به آنها دست یابد، در این صورت عزت نفس و اعتماد به نفس کودک کاهش می‌یابد.

برخورد با کودک در خانواده‌های گوناگون، متفاوت است. برخی از والدین خرده‌گیر، سرزنش‌گر و سلطه‌جو هستند و اعتنایی به نیازها و خواسته‌های فرزندان خود ندارند. گروهی دیگر به عکس همواره بر طبق خواسته‌های کودکان خود عمل می‌کنند که روش هر دو خانواده نادرست است.

والدین نباید انتظار داشته باشند که باوجود رفتار نادرست خودشان، کودکان‌شان رفتار مطلوبی بروز دهند.آنچه مورد توجه و قبول کودک است صراحت، صداقت، کنترل معتدل و قاطعیت والدین است.

والدین بی‌ثبات و بی‌تفاوت و غیرمسوول بیش از هر کس دیگری بهداشت روانی کودک خود را به خطر می‌اندازند و الگوی رفتاری مناسبی برای کودک خود نیستند.

0

ایجاد جوّ مناسب، صمیمی و فضای راحت در کلاس از مهمترین ارکان یادگیری می باشد که اضطراب و نگرانی یادگیرندگان را کاهش می دهد. باید به عقاید دانش آموزان احترام گذاشت.در تصمیم گیریهای خود از آنان نظر خواهی کنیم.اعتماد کردن به یادگیرندگان باعث رشد شخصیت آنها می شود.ابراز نظر در کلاس توسط فراگیران شور و شوق به یادگیری ایجاد می کند.باید به گونه ای عمل کرد تا دانش آموزان سرشار از هیجان و شادی شوند زیرا در این حالت سخت کوش ترند که می توان با استفاده از بیانات شورانگیز، عوامل شادی بخش مثل سرود،نمایش، بازی، سرگرمی، مسابقه و … این جوّ را ایجاد کرد.توجه به علایق آنها نیز مهم می باشد همچنین اگر نسبت به ما احساس رابطه نزدیکی کنند. گوش دادن به مسائل و مشکلات یادگیرندگان و آشنایی با حالات روانی-عاطفی یادگیرنده در ایجاد فضای بدون فشار در کلاس مؤثر است.خوش اخلاق بودن معلم، باعث ایجاد آرامش و جذب یادگیرنده به کلاس درس می شود.با شور و علاقه درس دادن در جذب یادگیرنده به کلاس درس و محتوای آموزش مؤثر است. اگر معلم از تدریس خود لذت ببرد خواه ناخواه این لذت به دانش آموزان نیز سرایت می کند.معلم نباید مشکلات زندگی خود را به کلاس بیاورد زیرا در تدریس اثر منفی دارد.

0

بسیاری از معلمان و حتی مد‌‌‌‌‌یران مد‌‌‌‌‌ارس از د‌‌‌‌‌انش‌آموزانی که به اعتقاد‌‌‌‌‌ آنها شلوغ هستند‌‌‌‌‌ و رفتارهای نا خواسته و نامناسبی از خود‌‌‌‌‌ بروز مید‌‌‌‌‌هند‌‌‌‌‌ و به این ترتیب نظم و انضباط مد‌‌‌‌‌رسه و کلاس د‌‌‌‌‌رس را د‌‌‌‌‌چار اخلال می کنند‌‌‌‌‌ گله د‌‌‌‌‌ارند‌‌‌‌‌. هر کد‌‌‌‌‌ام از این افراد‌‌‌‌‌ واکنش‌های متفاوتی د‌‌‌‌‌ر مقابل این نوع د‌‌‌‌‌انش‌آموزان از خود‌‌‌‌‌ نشان مید‌‌‌‌‌هند‌‌‌‌‌ و تصمیم گیری‌های آنان د‌‌‌‌‌ر این زمینه هم متفاوت است. معمول‌ترین و آشکار‌ترین این تصمیم‌گیری‌ها برای کاهش یا از بین رفتن بی‌نظمی، گرفتن تعهد‌‌‌‌‌ کتبی از د‌‌‌‌‌انش‌آموزان و د‌‌‌‌‌ر صورت تکرار از والد‌‌‌‌‌ین آنان، تهد‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌ به تنبیه و حتی عملی کرد‌‌‌‌‌ن آن و د‌‌‌‌‌ر نهایت اخراج موقتی از کلاس و مد‌‌‌‌‌رسه است.
علل و عوامل بی‌نظمی د‌‌‌‌‌انش‌آموزان
الف) علل مربوط به د‌‌‌‌‌انش‌آموزان (ویژگی‌های فرد‌‌‌‌‌ی)؛
ب) عوامل مربوط به معلم؛
ج) عوامل مربوط به فضای مد‌‌‌‌‌رسه، کلاس د‌‌‌‌‌رس و کارکنان ستا د‌‌‌‌‌ی مد‌‌‌‌‌رسه؛
د‌‌‌‌‌) ویژگی‌های خانواد‌‌‌‌‌گی د‌‌‌‌‌انش‌آموزان؛
و) عوامل اجتماعی.

0

طبق تحقیقات به عمل آمده در مورد اینکه چرا کودکان مسوولیت پذیر نیستند خانواده ها را به سه گروه تقسیم کرده اند:
الف) خانواده هایی که قانون رفتاری در آنها وجود ندارد و به خانواده هایی به هر جهت معروفند.
ب) خانواده هایی که قانون دارند ولی اصرار بر اجرای آن ندارند مثلا بچه باید ساعت 8 بخوابد ولی پدر می گوید عیبی ندارد فردا جمعه است بگذار چند ساعتی دیگر بیدار بماند. عدم وحدت در مشی خانواده ها باعث می شود کودک به سمتی که به نفع او قانون صادر می کند کشیده شود.
ج) خانواده هایی که خود قانون را عوض می کنند مثلا امروز به بچه ها می گویند به کوچه نرو سر کوچه بد است ولی فردا که مهمان دارند و کار بسیار، به بچه های خود می گویند برو سر کوچه و با بچه ها بازی کن.
بچه های این سه گونه خانواده ها مسوولیت پذیری نمی شوند و برای اینکه کودک مسوولیت پذیر باشد ابتدا باید خود خانواده مسوولیت پذیر باشد و دوم اینکه به تدریج شروع به مسوولیت پذیری کودک کند و سوم توام کردن مسوولیت با تشویق است البته نباید تشویق ما صرفا مادی باشد بلکه می توان با به کار بردن کلمات زیبا و استمرار در روشمان آنها را تشویق به انجام دوباره عمل کنیم. تاکید بر این است که نباید از جملا ت آرام استفاده کرد مورد دومی است که در تحصیل و زندگی موثر است.

0

چکیده

ارتباط بین اشتغال و عملکرد دانشگاهی در یک نمونه معرف ملی از دانش آموزان ایالات متحده در یک مطالعه طولی به عنوان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از کلاس 8 تا 12[دبیرستان]مورد امتحان قرار گرفت.شرکت کنندگان(تعداد:15552)در سال پایه 1988،پیگیری اول(1990)و پیگیری دوم (1992)در مطالعات طولی تعلیم و تربیت ملی شرکت داشتند.الگو برداری معادله ساختاری برای تجزیه و تحلیل آماری مطالعات طولی آموزش و پرورش ملی به کار می رفت در حالی که تاثیرات عواملی مانند زمینه خانوادگی،پیشرفتهای قبلی،جنس و مشخصه قومی کنترل می شد.اشتغال،روی هم رفته، اثر منفی و منحنی شکلی بر روی معدل کل دبیرستان دارد.دانش آموزانی که کمتر از 12 ساعت د رهفته کار می کنند عملکرد تحصیلی آنها نسبت به دانش آموزانی که کار نکرده اند بهتر است.کاهش چشمگیر در عملکرد تحصیلی هنگامی مشاهده شد که دانش آموزان بیشتر از13-11 ساعت در هفته کار می کردند.

لغات کلیدی: پیشرفت تحصیلی،اشتغال،دبیرستان،یادگیری،کار

0

این‌ مقاله‌ کاربرد مدیریت‌ کیفیت‌ جامع‌ را در سازمانهای‌ بخش‌ دولتی‌ موردبررسی‌ قرار می‌دهد. ارزیابی‌ ویژگیهای‌ عملی‌ این‌ سازمانها درباره‌ ده‌ بعد مدیریت‌ کیفیت‌ جامع‌ (مثل‌ روابط‌ عرضه‌کننده‌ و مدیریت‌ نیروی‌ کار) توسط‌ نویسندگان‌ و با بکارگیری‌ ادبیات‌ دانشگاهی‌ شناسایی‌ و تعریف‌ شده‌ است. از دیدگاه‌ ارزیابی، مدیریت‌ کیفیت‌ جامع‌ برای‌ سازمانهای‌ بخش‌ دولتی‌ مفید شناخته‌ شده‌ اما ویژگیهای‌ خاص‌ عملکرد، بویژه‌ نارسایی‌ درک‌ موضوعهای‌ رضایت‌ مشتری، احساس‌ رضایت‌ مدیران‌ و کارکنان‌ برای‌ کارکردن‌ براساس‌ قوانین‌ و نظم‌ و مشاهده‌ اولویتها، و کمبود میل‌ درونی‌ و انگیزه‌ برای‌ پیشرفت‌ فرایندها، مداخله‌ مدیریت‌ کیفیت‌ جامع‌ را مشکل‌تر می‌سازند. همچنین‌ اشخاص‌ حقیقی‌ و حقوقی‌ می‌توانند انگیزه‌ لازم‌ برای‌ پیشرفت‌ را فراهم‌ کرده‌ و همان‌ نقشی‌ را ایفا کنند که‌ مشتریان‌ در یک‌ موقعیت‌ رقابتی‌ دارا هستند.