امروز جمعه 02 آذر 1403
بر اساس ماده 23 قانون حمایت حقوق مولفان، کلیه آثار ارائه شده در سایت با مجوز از صاحب امتیاز اثر می باشد. تمام کالاها و خدمات این سایت بدون احتساب مالیات می باشد.
دانشمندان علوم اجتماعی معمولاً نظریهها را به مثابه تلاش برای تبیین پدیدههای اجتماعی مورد توجه قرار میدهند. بنابراین مکاتب و رویکردهای جامعه شناختی بزهکاری و جرم و جنایت مجموعهای از نظریههایی هستند که میکوشند تا رفتار انحرافی را تبیین نمایند. میزان هر نظریه ی بزهکاری اجتماعی در اعتبارش نهفته است. (احمدی، 2، 78).
از جمله مهمترین کاربردهای نظریهها جهت بررسی زمینههای رشد و توسعه، مهار بزه دیدگی بالاخص در نظام خانواده است. چرا که خانه جایی است که زندگی در آن آغاز میگردد و بعنوان روابط نامطلوب و همبستگیهای خانوادگی اثرات مخربی روی جوانان میگذارد و یا بر اثر اعتیاد و یا طلاق و عوامل دیگر نابسامانیهای زیادی به چشم میخورد که در این مورد متخصصان علوم اجتماعی معتقدند برای ایمن سازی افراد جامعه و تقلیل آسیبهای اجتماعی باید به بررسی علتها و عاملهایی پرداخت که تحت تاثیر آن علتها، افرادی زمینه سوء استفاده و تحمل و پذیرش بزه را پیدا میکنند که باید راهکارهایی برای اصلاح آن ارائه کرد. (افسری1375:12)
باید توجه کرد که طلاق و گسستگی خانواده تاثیری مستقیم و قطعی در بروز رفتار بزهکارانه در جوانان دارد. بولبی(فدایی1368:36) معتقد است جدایی از والدین به خصوص مادر که موجب ناتوانی در برقراری رابطهی عاطفی سالم و صحیح به هنگام بلوغ میشود. هویر نشان داده است که نزدیک به90 درصد از جوانان بزهکاران، منحرف و یا مجرم از خانوادههایی هستند که طلاق باعث شده است تا شیرازه زندگی آنان از هم گسیخته شده و سایه شوم خود را بر سایبان زندگی جوانان طلاق افکنده است(روانپزشکی1363:97).
همچنین باید در این تحقیق به این مسئله بسیار مهم و حیاتی در جامعه ایران اشاره کرد که طلاق هر سال سیر صعودی دارد و میزان طلاق در جامعه ایران رو به افزایش است که در این مورد«جامعه شناسان به آنچه که روانکاوان، روانپزشکان و زیستشناسان در مورد علل کجروی میگویند آگاهی دارند و معتقدند که در واقع این«عمل اجتماعی» است که هسته اصلی این مبحث اجتماعی و جامعه شناختی میباشد، و توجیه اجتماعی بزهکاری و کجروی بایستی هم در فضای جامعهیی که عمل انحرافی در آن به وقوع پیوسته و هم در چهارچوب روابط متقابل اجتماعی صورت گیرد. (صدیق، 1374، 94).
در این تحقیق تلاش شده است تا هم به عوامل ساختاری و هم موقعیتی در یک جامعه در ایجاد بزهکاری، انحراف و جرم توجه شود و به واقع دیدگاه نظری چارچوبی تلفیقی است و تلاش شده تا از نظریات مختلف جامعه شناسان در حوزههای آسیب شناسی اجتماعی در ایجاد بزهکاری در یک جامعه کمک گرفته شود و متغیرهای مختلف در ایجاد بزهکاری مورد بررسی تجربی قرار گیرد. از دیدگاه جامعه شناختی راههای مختلفی برای مطالعه و بررسی بزهکاریها و انحرافات اجتماعی ارائه شده که اغلب با هم فصل مشترکی دارند که تلاش گردیده است بر اساس آن جوانان بزهکار مورد ارزیابی قرار گیرد
زمینه نظری پژوهش
با توجه به این مسئله که بزهکاری بعنوان یک مشکل اجتماعی، نظریههای بسیاری را میتواند در برگیرد، لذا در این مقاله پژوهشی سعی شده است تا با بهرهگیری از روش تلفیقی نظریهها، عوامل موثر در بزهکاری را بررسی و در میدان عمل مورد سنجش قرار گیرد و همچنین در پژوهش حاضر مفهوم بزهکاری فرزندان طلاق به عنوان یک پدیده اجتماعی مورد تبیین قرار گیرد.
1) تئوری میدانی کرت لوین
میدان اجتماعی و روانی(عوامل فردی و محیطی) در گرایش فرزندان طلاق به بزهکاری موثر است. کورت لوین در این زمینه معتقد است رفتار انسانی تابع عوامل مختلف به هم وابسته است و این عوامل را میتوان به دو گونه خصایص شخصیتی و محیطی تقسیم کرد چرا که رفتار هر فرد تابع آن شرایط محدود زمانی و مکانی خاص است که او در آن زندگی میکند. این رابطه پویایی تقابل موقعیتی را به وجود میآورد که رفتار تابع آن است.
به عقیده کورت لوین، میدان اجتماعی شبکهای است از مواضع نسبی که اعضا یک گروه آن را اتخاذ میکنند و وابستگی و همبستگی که بین خود برقرار میکنند دانست. ساخت یک گروه و سازمان پویائی آن گروه و سازمان را معین میکند در موقعی که میخواهیم به شخص ساختن ساخت کارکردن و فرآیندی پویایی یک وضع اجتماعی«بزهکاری» استفاده کنیم از این واژه میتوان استفاده کرد. (سید محمدی؟، 85).
2- تئوری فرزندان طلاق جودیت والرستین و جون کلی(؟)
به این مطلب اشاره دارد که «جدایی والدین از همدیگر در گرایش فرزندان به بزهکاری موثر میباشد.» و کودکان پس از جدایی پدر و مادر در اغلب موارد دچار اضطراب عاطفی آشکار شده و از آن رنج میبرند. این نظریه پردازان همچنین میگویند کودکانی که تجربه طلاق در زندگی خود را میبینند دچار اضطراب و فرار از خانه میشوند و در نتیجه به ورطه ی انحرافات و بزهکاریهای مختلف میافتند. بدون تردید بعضی از منحرفان جوان به خانوادههایی تعلق دارند که دچار مشکلات خانوادگی هستند. «کی نیا، 1373، 495).
وجود مسائلی چون متارکه، جدایی و طلاق که باعث می شود کودک نزد مراقبین مختلف دست به دست بگردند. لاقیدیهای والدین نسبت به زندگی و فرزندان و سر و سامان زندگی کیفیت روابط زوجین و والدین بر اساس تضاد و یا هماهنگی بر بزهکاری جوانان تاثیر دارد. (قائمی، 1370، 144).
نظریه ازگود و همکاران
در این راستا به 4 دسته از عوامل موثر اشاره میکنند.
1- فراهم بودن شرایط انحراف(مثلاً امکان دسترسی به عواملی نظیر الکل و سیگار و حشیش...)
2- میزان گذراندن زمان با جوانهای همسن:در گروههای همسن است که طی آن انسان کارهایی را انجام میدهد تا از جانب همسنها تشویق شده یا توبیخ نشود.
3- عدم حضور یک شخصیت مقتدر: بیشتر کارهای انحرافی در خانوادهها وقتی روی میدهد که یک عضو مقتدر در منزل نباشد.
4- زندگی برنامهریزی شده: به همان میزان که جوانان دارای برنامه در زندگی میشوند به همان میزان وقت برای کارهای غیر برنامهریزی شده کم میآورند.
نظریه پیوند افتراقی ساترلند
فرآیند یادگیری رفتار مجرمانه بوسیله دوستان فرد مجرم تعیین میشود.
او میگوید بین میزان گرایش به دوستان منحرف و میزان بزهکاری رابطه وجود دارد. ساترلند در قالب نظریه خود به نام«تداعی متمایز» معتقد است که انحرافات عموماً در قالب گروههای نخستین نظیر گروه دوستان یا خانواده آمیخته میشود. این گروهها بسیار متنفذتر از مامورین و مسئولین رسمی مانند معلمین، کشیشان، افراد پلیس و ابزار ارتباط جمعی میباشند.
از نظر ساترلند فرآیند یادگیری رفتار تبهکارانه شامل: تکنیکهای تبهکاری، انگیزهها، گرایشها و دلیل تراشی لازم برای آن میشود. بدین ترتیب یک جوان هم میآموزد که چگونه با موفقیت دزدی کند و هم چگونه استدلال بیاورد تا دزدی خود را توجیه کند و برای آن عذری بتراشد (رفیع پور، 1378، 52).
تئوری هرم نیازهای آبراهام مازلو
میزان امیدواری برای ارضای نیازها در گرایش به بزهکاری موثر میباشد. مازلو نیازهای موجود برای هر انسان را به5 دسته تقسیم میکند که به شرح زیر عبارتند از:
1- نیازهای جسمانی، که هدف آن حفظ حیات زیستی انسان میباشد.
2- حس صیانت، (امنیت آزادی).
3- حس تعلق خاطر و عشق(محبت).
4- ارزش، منزلت(خود و دیگران).
5- پرورش و رشد شخصی،(از طریق رشد امکانات و رشد ظرفیتها و استعدادها).
باید توجه کرد که بزهکاری وقتی پیش میآید که یکی یا چند مورد از این نیازها در جامعه ارضاء نشوند و در نتیجه فرد برای اینکه بتواند این نیازهای موجود را رفع نماید دست به اعمال خلاف میزند، چرا که خود در وهله اول باعث و بانی عدم ارضای نیازها شده است لذا فرد نیز به بزهکاری رو میآورد. (سید محمدی1379:168)
فرضیهها:
قابل ذکر است که فرضیهها استنباطی از نظریههای فوق میباشند.
فرضیه شماره1:بین عوامل فردی(سن، درآمد خانواده و بعد خانوار و....) و میزان بزهکاری رابطه معنیدار وجود دارد
فرضیه شماره2:بین عدم حضور شخصیت مقتدر در خانواده(نظارت والدین) و میزان بزهکاری رابطه معکوس وجود دارد
فرضیه شماره3:بین وجود ناپدری و یا نامادری در خانه(ازدواج مجدد والدین) و میزان بزهکاری رابطه وجود دارد.
فرضیه شماره4:بین طلاق(جدایی والدین از همدیگر) و میزان بزهکاری رابطه معنیدار وجود دارد.
فرضیه شماره5:بین نابسامانی خانواده(اختلافات خانوادگی) و میزان بزهکاری فرزندان رابطه معنیداری وجود فرضیه شماره6:بین میزان گرایش به خانواده و بزهکاری فرزندان رابطه معنیداری وجود دارد،
فرضیه شماره7:بین میزان ارضاء نیاز و میزان گرایش به بزهکاری رابطه معنیداری وجود دارد
فرضیه شماره8:بین میزان محرومیت نسبی و گرایش به بزهکاری رابطه معنیداری وجود دارد: فرضیه شماره9:بین میزان روابط و مبادلات اجتماعی و گرایش به بزهکاری رابطه معنیداری وجود دارد و این رابطه معکوس میباشد یعنی هر چقدر روابط و مبادلات اجتماعی بالاتر باشد میزان بزهکاری پایینتر میرود
فرضیه شماره10:بین میزان همبستگی اجتماعی و گرایش بزهکاری رابطه معنیداری وجود دارد و این رابطه معکوس میباشد یعنی هر چقدر میزان همبستگی اجتماعی بالا رود میزان بزهکاری کاهش مییابد.
فرضیه شماره11:بین میزان از خود بیگانگی و گرایش به بزهکاری رابطه معنیداری وجود دارد و این رابطه مستقیم میباشد یعنی هر چقدر میزان از خود بیگانگی بالا رود میزان بزهکاری نیز افزایش مییابد.
فرضیه شماره12:بین میزان گرایش به دوستان و میزان بزهکاری رابطه معنیداری وجود دارد و این رابطه معکوس میباشد.
دادهها و نمونهها
پس از تنظیم معرفها و شاخصها و تهیه پرسشنامهها، از جامعه آماری این پژوهش که کلیهی بزهکاران پسر زیر 18 سال شهراهوازکه در سال 85 در کانون اصلاح و تربیت هستند شامل میشود و همچنین یک نمونه از افراد همسال در مدارس با آنها همگن گردید، این افراد به گونهای انتخاب شدهاند که از نظر ویژگیهای جمعیت شناسی، سن و جنس با جوانان بزهکار یکسان باشند. روش نمونه گیری زوجهای جور شده می باشد
نتایج به دست آمده نشان میدهد که:
1- 62 درصد ازاعضای نمونه سنین16-15 سال قرار دارند.
2- 50 درصد آزمونهای بزهکار دارای تحصیلات راهنمایی میباشند و این در حالی است که85% افراد عادی(غیر بزهکار) دارای تحصیلات دبیرستان میباشند توجه به سن بزهکاران که اکثرآنها بین15-16سال قرار دارند و تحصیلات که50 درصد آنان دارای تحصیلات راهنمایی هستند نشان میدهد که بیشترین بزهکاران تحصیلات پایین دارند و یا ترک تحصیل نمودهاند.
3- خانواده افراد غیر بزهکار از نظر درآمد وضع بسیار بهتری نسبت به خانوادههای افراد بزهکار دارند.
4- بعد خانوار گروه بزهکار 5/6 و گروه همتا 2/4 می باشد.
5- محل سکونت7/91 درصد افراد بزهکار شهر میباشد.
6- 75 درصد افراد بزهکار در خانوادههایی زندگی میکردهاند که مسکن شخصی داشتهاند در حالی که80 درصد خانوادههای غیر بزهکار دارای مسکن شخصی میباشند.
7- 5/14درصد از نوجوانان بزهکار دارای شغل کارگری و20 درصد محصل و3/18 درصد دستفروش و.... میباشند در حالی که81 درصد از نوجوانان غیر بزهکار در همین سن محصل و7/6 درصد کارگران و7/6 درصد دستفروش میباشند و این یافتهها نشانگر ترک تحصیل و نداشتن شغل مناسب بزهکاران میباشد و میتوان گفت یکی از علل بزهکاری نوجوانان جوانان بیکاری و یا نداشتن شغل مناسب میباشد.
8- 8/36 درصد پدران آزمودنیهای بزهکار دارای شغل کارگری و35 درصد شغل آزاد و3/18 درصد کارمند میباشند در حالی که3/23 درصد پدران آزمونیهای غیر بزهکار دارای شغل کارگری و3/38 درصد کارمند و..... میباشند.
9- 3/98 درصد مادران آزمودنی بزهکار خانهدار هستند در حالی که52 درصد مادران آزمودنیهای غیر بزهکار خانهدار هستند.
10- حدود7/56 درصد بزهکاران با پدر و مادرشان زندگی میکردند و3/13 درصد با مادر و7/11 درصد با پدر و نامادری و7/11 با پدر و5 درصد با مادر و ناپدری زندگی میکنند.
11- 2/43 درصد آزمونیهای بزهکار ذکرکردند که والدینشان جدا از هم زندگی میکنند و از این بخش36 درصد عامل جدا زندگی کردن والدین خود را طلاق ذکر نمودهاند که این درصد قابل ملاحظهای است.
12- در بیان علت حضور افراد در کانون اصلاح و تربیت7/26 درصد آزمودنیها به علت سرقت2 درصد قتل، 3/18 درصد افراد به علت اعتیاد و7/1 درصد افراد ولگردی و3/3 درصد داشتن رابطه نامشروع، 3/18 درصد قاچاق مواد مخدر،7/21 درصد ضرب و جرح و بقیه افراد سایر موارد اشاره نمودهاند که بالاترین درصد جرائم مربوط به سرقت و ضرب و جرح میباشد و کمترین مورد ولگردی و رابطه نامشروع میباشد.
13- 3/8 درصد نوجوانان بزهکار موافق بزهکاری و گرایش به آن هستند و7/6 درصد تا حدودی3/18 درصد مخالف بزهکاری و51 درصد نامعلوم میباشد و این بیانگر این است که میتوان نوجوان بزهکار را اصلاح نمود.
برای آزمون فرضیههای تحقیق از روش آماری خی دو استفاده شده است. بر اساس آزمون خی دو نتایج حاصله مشخص گردید که در این تحقیق اکثر فرضیههای مورد نظر مورد قبول واقع شده و بیشتر متغیرهای مستقل با وابسته دارای رابطه معنیداری هستند.
همچنین بر اساس معادله رگرسیون چند متغیری مشخص گردید که بین عوامل مستقل با متغیر وابسته تفاوت معنیداری وجود دارد و همچنین بین(گرایش به خانواده و ارضای نیاز) با متغیر وابسته تفاوت معنیداری وجود دارد و رابطه معنیداری بین دو متغیر با متغیر وابسته وجود دارد.
(بعد خانوار، درآمد) با تغییر وابسته(از خود بیگانگی) تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین با استفاده از آزمون میتوان نتیجه گرفت بین عامل(نوع مسکن، عوامل مجرمیت، گرایش به دوستان) با متغیر وابسته تفاوت معنیداری وجود دارد و همچنین بین عامل(محل سکونت، شغل مادر، نوع زندگی والدین) با متغیر وابسته(بزهکاری) تفاوت معنیداری وجود ندارد.
همچنین با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه میتوان نتیجه گرفت که بین عامل(سن و آنومی اجتماعی) با متغیر وابسته تفاوت معنیداری وجود ندارد اما بین عامل(درآمد/ بعد خانوار) با متغیر وابسته تفاوت معنیداری وجود دارد و همچنین بیشتر عوامل مستقل با متغیر وابسته دارای تفاوت معنیداری هستند و این فرضیههای تحقیق را تایید مینماید.
بنابراین نتیجهای که محقق در رابطه، پرسشنامهها میگیرد این است که بالاترین درصد بزهکاری نوجوانان16-17 سال میباشد و بالاترین درصد در ارتباط با ترک تحصیل و یا پایین بودن سطح تحصیلات بزهکاران میباشند و در مقابل نوجوانان عادی در همان سن دارای تحصیلات خوب در حال تحصیل بودند. در موقع پر کردن پرسشنامهها پایین بودن سطح تحصیلات بزهکاران کاملاً مشخص و آشکار بود و این نشان میدهد که عدم آگاهی و تجربه این نوجوانان میتواند عاملی برای بزهکاری آنان به شمار آورد.
- تعداد افراد خانواده بزهکار بیشتر بین7-5 نفر میباشد در حالی که تعداد افراد خانواده نوجوان عادی بیشتر بین4-2 نفر میباشد.
در مورد سکونت خانوادههای نوجوانان بزهکار70 درصد دارای مسکن شخصی میباشند در حالی که افراد غیر بزهکار80 درصد دارای مسکن شخصی میباشند.
- حدود7/56 درصد بزهکاران با پدر و مادرشان زندگی میکنند و3/13 درصد با مادر و7/11 درصد با پدر و نامادری و7/11 درصد با پدر و5 درصد با مادر و ناپدری زندگی میکنند و طبق بررسیهای انجام شده در این پژوهش33 درصد افراد غیر بزهکار از وجود پدر و مادر در کنار هم محروم میباشند و4/23 درصد از افراد از وجود مادر محرومند و3/18 درصد از وجود پدر محرومند بنابراین فقدان پدر و مادر اضطراب و احساس ناامنی به خاطر نداشتن محیط گرم خانوادگی میتواند در گرایش آنها به بزهکاری موثر باشد. نوجوانان بزهکار که پدر و مادرشان از هم جدا شدهاند یعنی طلاق گرفتهاند به این نکته اشاره نمودهاند که: غم و اندوه و کسلی فراوانی در خود احساس میکنند و برای نجات و رهایی از تنهایی و ناراحتی به طرف دوستان ناباب گرایش پیدا کردهاند، در محیط خانوادگی گرم و صمیمی زندگی نمیکردهاند و احساس بیارزشی میکنند و نیازهای آنها که محبت والدین و خانوادهای سالم میباشد ارضا نمیشده است. احساس حقارت میکنند و هرگز برای جامعه خود و خانواده مفید نبودهاند و به انواع جرائم دیگر رو میآورند که متاسفانه اگر خانواده، دوستان و اطرافیان برخود خوبی با این افراد داشته باشند میتوانند با راهنمایی و هدایت آنها را اصلاح نمود.
مورد دیگری که در پرسشنامه عنوان شده بود انگیزه ارتکاب جرم بود که تمام آنها به فقر مالی، داشتن دوستان ناباب و جدایی پدر و مادر اشاره داشتند که ناگفته نماند که3/33 درصد بزهکاران پدر و مادرشان از هم جدا زندگی میکنند که از این میزان28 درصد عامل جدایی والدین را طلاق عنوان نمودهاند که نشانگر این است که بین طلاق و بزهکاری فرزندان رابطه وجود دارد ولی این بدان معنی نیست که طلاق تنها عامل بزهکاری فرزندان میباشد بلکه عوامل دیگر نیز در بزهکاری فرزندان موثر میباشند.
وجود فیزیکی پدر و مادر برای تربیت کودکان کافی نیست بلکه پدر و مادر با تفاهم و همدلی و کنترل منطقی و عاقلانه میتوانند فرزندان خود را تربیت کنند و انسانهایی پاک و سازنده و فعال را تحویل اجتماع دهند.
پژوهشگر معتقد است در مجموع سطح سواد پایین، فقدان پدر یا مادر و افزایش فرزندان خانواده، وجود فرد معتاد در خانه، ازدواج مجدد والدین، نابسامانی خانواده و استفاده از مواد مخدر و.... میتواند در گرایش نوجوانان به بزهکاری موثر باشند.
این عوامل در کشورهای دیگر نیز از عوامل بزهکاری شناخته شده است. اگر چه زبان افراد، فرهنگهای مختلف متفاوت است اما زبان نیازهای اقتصادی، زبان نیاز به محبت والدین، زبان نیاز به تغذیه و..... در تمام فرهنگها یکسان است بر اساس بررسیهای انجام شده عدم امکان برای فراهم آوردن وسایل تفریح و پر کردن اوقات فراغت فرزندان و ناتوانی خانواده برای محافظت فرزندان از مفاسد موجود در محیطهای ناسالم و معاشرت با افراد ناباب همگی ناشی از فقر و تهیدستی خانواده است. تنبیه و زندانی کردن کودکان نیز نه تنها از رفتار ضد اجتماعی آنان نمیکاهد بلکه آن را زیادتر میکند در حالی که با تربیت صحیح به موقعیت بهتری میتوان دست یافت. همچنین باید توجه داشت که کودک و نوجوان احتیاج به محدودیت و کنترل منطقی و عاقلانه دارد و اگر از حد لازم خود پا فراتر بگذارد باید تنبیه توام با محبت و دلسوزی شود. علاوه بر بحث و پیشنهادات، نتایج بدست آمده از اطلاعات توصیفی و تئوریکی بیانگر این نکته است که برای پیشگیری از بزهکاری جوانان دستور یا فرمول خاصی وجود ندارد. آنچه که از مطالعه تحقیق برمیآید این است که کل اجتماع باید در مورد پیشگیری و از بین بردن بزهکاری اقدام کنند. از رایجترین انواع درمان بزهکاری در جوانان میتوان به اجتماع درمانی اشاره کرد. در اجتماع درمانی سطوح اول دوره مقدماتی یا کارورزی مطرح میشود. در این سطح جوان میآموزد که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند و ارزشهای آنها را مد نظر قرار دهد، در این وضعیت جوانان باید مقررات و قوانین مربوط به روابط اجتماعی را فرا گیرد و آنها را درونی سازد بنابراین، در مرحله اول جوان تلاش میکند تا مقررات اجتماعی و قوانین را شناخته و به آنها احترام بگذارد. در سطح دوم به جوان مسئولیتهایی داده میشود که وی باید بتواند به عنوان عضوی از جامعه فعالیتهای خاص را صورت دهد و ویژگیهای مسئولیت پذیری در این افراد افزایش مییابد. در سطح آخر که کمتر شخصی در این مرحله از اردوگاه باقی میماند اصطلاح معلم یا مباشر مطرح میشود و در این سطح جوانان علاوه بر رشد اجتماعی مطلوب توانسته است مسئولیتپذیری را نشان دهد و آن وقت در نقش یک سرمشق افرادی را که وارد به مرحله اول میشوند مورد آموزش قرار داده و تلاش میکنند تا آنان را به فردی سودمند در اجتماع تبدیل کنند.(هافمن، هاریس و هال، 1994، 445).
همچنین برای درمان هر چه بهتر بزهکاری باید به سبب شناسی بزهکاری از لحاظ زیستی، اجتماعی و روانی توجه خاص را مبذول کنیم.
پیشنهادهای فرهنگی و اجتماعی
برای اینکه بتوانیم میزان بزهکاری را در کشورمان کاهش دهیم باید به موارد زیر عمل کنیم:
1- بالا بودن سطح شعور اجتماعی و سواد جامعه از طریق تاسیس کلاسهای آموزشی به ویژه برای والدین.
2- بالا بودن سطح آگاهی و بینش خانواده برای پاسخگویی به احساس و عاطفههای فرزندان خود.
3- بالا بودن کیفیت آموزش علمی و حرفهای کودکان در کانون اصلاح تربیت.
4- بهسازی و سالم سازی محیط اجتماعی برای دست یافتن به وسایل لازم برای پرورش کودک و نوجوان.
5- برنامههای اساسی و جدی برای بالا بردن سطح درآمد خانواده و کاستن از هزینهها، دور کردن موجبات تزلزل و ناامنی از خانوادهها.
6- از میان برداشتن تبعیضهای طبقاتی از جامعه که، بدون آن نمیتوان انتظار کاهش کمبودهای اجتماعی را داشت.
7- تعدیل نابرابریهای طبقاتی.
8- فراهم کردن امکانات لازم برای تحصیل تا سطح عالی از سودی دولت، صرف نظر از موقعیت خانواده.
9- از میان بردن بدبینی دانشآموزان نسبت به ناموفق بودن در آینده و تامین زندگی آینده برای آنان.
10- توسعه خدمات رفاهی اجتماعی، درمانی، روانی و عاطفی و جمعآوری خلافکاران و بزهکاران از سطح جامعه.
منابع و ماخذ
1- کریمی، دکتر یوسف،روانشناسی اجتماعی، نظریهها، مفاهیم و کارکردها، تهران: نشر ارسباران سال 1377.
2- آلبورت، گوردن ربلیو، جونز، ادوارد، ای. روانشناس از آغاز تاکنون- ترجمه محمد تقی منش طوسی- مشهد چاپ آستان قدسی رضوی ال 1371.
3- علوی یزدی، محمد تقی- بررسی مسائل نگرشی در نوجوانان بزهکار- موسسه انتشارات یزد، 1379.
4- شامبیاتی، دکتر هوشنگ- بزهکاری اطفال و نوجوانان- تهران انتشارات مجد و ژوبین سال 1379..
10- ساروخانی، دکتر باقر، جامعهشناسی خانواده، تهران نشر سروش 1381.
11- ستوده و میرزایی روانشناسی جنایی، تهران- انتشارات آوای نور، 1381.
12- فرجاد، دکتر محمد حسین، آسیبشناسیاجتماعی، ستیزههای خانواده و طلاق- تهران انتشارات منصوری سال 1372.
14- بیرو، آلن، ترجمه دکتر باقر ساروخانی- فرهنگ علوم اجتماعی، تهران: انتشارات موسسه کیهان 1366.
15- نوابی نژاد- شکوه- رفتارهای بهنجار و نابهنجار نوجوانان- تهران: انتشارات اولیاء و مربیان سال 1381.
16- اداره کل بهداشت و درمان سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی قوه قضائیه- مبانی شخصیت مهرماه 1383.
17- کوئن، بروس- درآمدی بر جامعه شناسی ترجمه محسن تلاش- تهران: نشر فرهنگ معاصر، چاپ اول 1370.
18- گیدنز، آنتونی- مترجم منوچهر صبوری – مبانی جامعه شناسی- تهران نشرنی- 1381.
19- ساروخانی- دکتر باقر- طلاق پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن – انتشارات دانشگاه تهران.
20- سگالن، مارتین- جامعه شناس تاریخی خانواده، ترجمه حمید الیاسی- تهران نشر مرکز 1370.
21- ویلیام جی گود- خانواده و جامعه- ترجمه ویدا ناصحی- تهران بنگاه ترجمه و نشر کتاب 1352.
22- استفان مور- دیباچهای بر جامعهشناسی ترمه مرتضی ثاقبارفر تهران ققنوس 1376.
23- هاجری، عبدالرسول، فمنیسم جهانی و چالشهای پیش رو، قم بوستان سال 1382.
24- احمدی- درآمدی بر اندیشهها و نظریههای جمعیتشناسی- انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهران.
25- پاتریک نولان، گرهارد دلنسکی، جامعههای انسانی، ترجمه ناصر موفقیان تهران نشر نی 1380.
27- اسلامی نسب، علی- رفتارهای جنسی انسان، تهران نشر حیان 1376.
28- باکر، ف- خانواده درمانی پایه- ترجمه محسن دهقانی و زهره دهقانی، انتشارات رشد 1375.
29- ستوده، هدایتالله- آسیبشناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات)- موسسه انتشارات آوای نور 1376.
30- اعزازی، شهلا- جامعهشناسی خانواده، تهران، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان 1376.
31- محسنی، منوچهر، مقدمات جامعهشناسی، تهران داوران 1375.
35- روشن- رسول- فرآیند مشاوره قبل از ازدواج، مجموعه مقالات همایش سراسری مشاوره سازمان بهزیستی کشور، معاونت امور فرهنگی و پیشگیری
36- بنیاسدی شهربانک، حسن بررسی و مقایسه عوامل موثر اجتماعی فردی و شخصیتی در زوجهای سازگار و زوجهای ناسازگار در شهر کرمان، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاهتربیت مدرس
37- ثنایی، باقر- ازدواج، دیدگاهها، پرتگاهها و سلامت آن – پژوهشهای تربیتی، دوره جدید جلد چهارم، شماره 3و4، پاییز و زمستان
46- فرجاد، محمد حسینی، روانشناسی جنائی، نشر همراه- چاپ اول 136947
49- ویلیام سی، کوراکیوس، بزهکاری نوجوانان- مسئلهای برای دنیای مدرن، انتشارات سازمان علمی، فرهنگی یونسکو، سال 1367
55- کینیا مهدی مبانی جرمشناسی جلد دوم انتشارات دانشگاه تهران 1379
56- پورافکاری نصرتالله فرهنگ جامعه روانشناسی روانپزشکی فارسی تهران فرهنگ معاصره 1376
61- رفیعپور، دکتر فرامرز آنومی یا آشفتگیهای اجتماعی، تهران، انتشارات سروش 1378.
63- ساروخانی، باقر- درآمدی بر دایرهالمعارف علوم اجتماعی، تهران نشر کیهان 1375.
64- توسلی، دکتر غلامعباس، نظریههای جامعهشناسی، قم انتشارات سمت، چاپ ششم 1375.
65- کینیا، مهدی، پژوهشی در عوامل اجتماعی طلاق، قم مطبوعات دینی چاپ اول 1373.
66- قائمی، علی- آسیبها و عوارض اجتماعی و ریشهیابی و درمان، تهران: انتشارات امیری، چاپ اول 1364.
68- رفیعپور، فرامرز- آناتومی جامعه- تهران: انتشار، چاپ دوم 1380.
70- شریعتمداری، دکتر علی، روانشناسی تربیتی، اصفهان: انتشارات مشعل چاپ دوم.
71- ممتاز، فریده- انحرافات اجتماعی، نظریهها و دیدگاهها – تهران: نشر شرکت سهامی انتشار 1381.
73- توسلی، غلامعباس- جامعهشناسی کار و شغل، قم انتشارات مهر، چ دوم
74- صدیقی اوراعی، علامرضا- جامعهشناسی مسائل اجتماعی جوانان، 1374.
75- لوئیس، کوز- زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر علمی 1376.
78- ساعی ارسی، ایرج، خانواده نابسامان و بزه دیدگی 1382 (مقاله)
79- بیکر، ترزال- نحوه انجام تحقیقات اجتماعی- ترجمعه نایبی، هوشنگ- روش، اول، 1377.
80- صدفی، ذبیحالله و بابایی سکینه، تکنیکهای خاص تحقیق- تهران: انتشارات ورجاوند، چاپ دوم زمستان 82.
تاریخ: چهارشنبه , 20 دی 1402 (00:33)