امروز جمعه 02 آذر 1403
بر اساس ماده 23 قانون حمایت حقوق مولفان، کلیه آثار ارائه شده در سایت با مجوز از صاحب امتیاز اثر می باشد. تمام کالاها و خدمات این سایت بدون احتساب مالیات می باشد.
روانشناسی خبرپردازی یا پردازش اطلاعات (Information Processing)
تازهترین رویکرد یا دیدگاه روانشناسی یادگیری، رویکرد خبرپردازی یا پردازش اطلاعات نام دارد. مجموعه نظریه های این رویکرد، یادگیری انسان را یک فعالیت مستمر پردازش اطلاعات می داند. بنابراین رویکرد، ابتدا محرکهای محیطی مانند نور ع صدا، حرارت، بو و غیره به وسیله ی گیرنده های مختلف حسی دریافت می شوند و برای مدتی در حافظه ی حسی ذخیره می شوند. از طریق فرایند توجه و ادراک، از وجود این محرکها آگاه میشویم و به صورت الگوهای تصویر ذهنی، معانی یا صداها رمز گردانی می شوند و وارد حافظهی کوتاهمدت میگردند. بخشی از اطلاعات که با اطلاعات یادگرفتهشده ی قبلی ارتباط پیدا کنند به حافظه ی درازمدت انتقال می یابند و مابقی با اطلاعات جدید جانشین میشوند.اطلاعات واردشده به حافظهی درازمدت برای مدت های طولانی، حتی برای تمام عمر باقی میمانند. این اطلاعات در صورت لزوم به حافظه ی کوتاه مدت انتقال مییابند.
مفهوم پردازش اطلاعات در آغاز در حوالی سالهای 1960 میلادی با تاثیر پذیری از نظریه اطلاعات در زمینه نظام فیزیکی ارتباطات از طرف روان شناسان شناختی به کاربرده شد و بیانگر این بود که ارگانیسم انسانی روی تجسم های درونی و ذهنی خود عملیاتی به صورت کامپیوتر انجام می دهد. اطلاعات از لحظه ارائه به حواس در مرحله درون داد تا پاسخ های رفتاری در مرحله برون داد, به طور فعال کد گذاری می شود و تغییر شکل و سازمان می یابد.
دیدگاه پردازش اطلاعات مانند نظریه شناختی - رشدی پیاژه , افراد را به صورت موجودات فعال و معقولی در نظر می گیرد که در پاسخ به در خواست های محیطی, تفکر خودشان را تغییر می دهند, اما برخلاف پیاژه مراحل رشد وجود ندارد بلکه فرایندهای فکری مثل ادراک , توجه, حافظه , راهبردهای برنامه ریزی و... در تمام سنین مشابه فرض شده اند, ولی به درجات کمتر یا بیشتر آشکار می شود.
پژوهشگران پردازش اطلاعات , معمولا برای ترسیم گام هایی که افراد برای حل کردن مسئله ها و کامل کردن تکالیف بر می دارند از نمودار گردشی استفاده می کنند. این نمودار شبیه برنامه ای است که برنامه ریزان می سازند تا کامپیوترها را برای اجرا کردن یک رشته عملیات ذهنی به کار بیندازند.
درادامه در بارهی نظام یاد که شامل حافظهی حسی، حافظه ی کوتاه مدت، حافظهی دراز مدت و یادآوری و فراموشی آموختههاست بحث خواهیم کرد.
(sensory memory) ١ - حافظهی حسی
حافظه ی حسی نخستین مرحلهی خبرپردازی است. به حافظهی حسی مخزن حسی و ثبت حسی نیز گفته می شودمحرکهای محیطی به طور دایم بر گیرنده های حسی ما اثر می گذارند. نظام کلی گیرنده های حسی را حافظه ی حسی می نامند.در حافظه ی حسی نسخه ی دقیقی از اطلاعات حسی ذخیره می شود. اثر محرک پس از قطع محرک به مدت یک تا سه ثانیه حفظ می شود و ما در این مدت فرصت داریم اطلاعات را به حافظه ی کوتاهمدت انتقال دهیم. حواس دیداری و شنیداری، بیشترین اطلاعات محیطی را به ما می رسانند. حافظه ی حسی منطبق با حس بینایی را مخزن تصویری و حافظه ی حسی منطبق با حس شنوایی را مخزن پژواکی می نامند.
ما در هر لحظه اطلاعاتی بسیار فراتر از آنچه بتوانیم به یاد آوریم، دریافت می کنیم. با این حال تنها ان بخش از اطلاعات موجود در حافظه ی حسی که مورد توجه قرار می گیرند وارد حافظه ی کوتاه مدت شده و بقیه از حافظه ی) است. گنجایش حافظهی حسی Attention حسی حذف میشوند. پس نخسنین عامل در یادگیری، دقت یا توجه (
بسیار زیاد اما مدت زمان ذخیرهسازی اطلاعات در آن بسیار کوتاه است.
)Short – term memory2- حافظه ی کوتاه مدت
اطلاعاتی که در حافظه ی حسی مورد توجه قرار میگیرند به الگوهای تصویری یا صوتی و سایر رمزهای حسی تبدیل می شوند و به حافظه ی کوتاه مدت انتقال می یابند. بنابراین برخلاف حافظه ی حسی که اطلاعات دقیقا مطابق با محرکهای حسی ذخیره میشوند، در حافظه ی کوتاه مدت به صورت رمز درمی آیند (رمزگردانی میشوند). اطلاعات واردشده به حافظهی کوتاهمدت برای حداکثر سی ثانیه باقیمیمانند و سپس فراموش میگردند.
اگر بخواهیم اطلاعات موجود در این حافظه را برای مدت زمان بیشتری نگه داریم باید از استراتژی تکرار یا
مرورذهنی کمک بگیریم. برای مطالبی که قصد یادگیری انها را داریم علاوه بر تکرار لازم است آنها را با مطالبی
که از قبل آموخته و در حافظهی درازمدت ذخیره کرده ایم، تداعی نماییم. هر گونه اطلاعاتی که یخواهیم مورد
استفاده قرار بدهیم، ابتدا باید به حافظهی کوتاه مدت بفرستیم. حافظه ی کوتاه مدت را حافظه ی هوشیار یا فعال نیز می نامند. هر چند پژوهشگران یادگیری گنجایش این حافظه را 2+7 ماده برآورد کرده اند با این حال به کمک سازمان دادن مطالب یا تدبیری که آن را تقطیع نام نهاده اند، ظرفیت این حافظه را افزایش داد.
)Long – term memory- حافظهی درازمدت (3
رمز گردانی مهمترین عنصر پردازش اطلاعات است. اطلاعاتی که پردازش نمیشوند تنها یک اثر حسی موقت از خود باقی میگذارند، اطلاعاتی که فقط تکرار میشوند، یعنی بطور سطحی پردازش میشوند، برای چند ثانیه قابل دسترسیاند و اطلاعاتی که بیشتر پردازش شده و با اطلاعات قبلی یادگیرنده مرتبط میشوند به حافظهی درازمدت راه می یابند. یکی از راههای انتقال اطلاعات از حافظهی کوتاهمدت به حافظهی درازمدت تکرار یا مرور ذهنی مطالب است. عامل مهم دیگر، ایجاد نوعی تداعی یا رابطه بین اطلاعات جدید و اطلاعات قبلی موجود در حافظه ی درازمدت است.
اقسام حافظه ی درازمدت عبارتنداز: حافظهی رویدادی، حافظهی معنایی و حافظهی روندی
حافظهی رویدادی شامل خاطرات ما از تجارب شخصی خودمان است. در حافظهی معنایی معانی ذخیره میشوند که این فرایند عموماً به صورت گزاره یا طرحواره صورت میپذیرد. حافظهی روندی به چگونگی انجام امور به ویژه فعالیتهای فیزیکی و جسمانی یا چگونگی انجام یک عمل مربوط میشود. در حافظهی درازمدت، حفظ اطلاعات از چند دقیقه پس از یادگیری تا تمامی طول عمر را شامل میشود و برای گنجایش آن هیچ محدودیتی وجود ندارد. بزرگترین محدودیت حافظه ی درازمدت ماهیت غیر فعال آن است.
فرایند حفظ اطلاعات در حافظهی درازمدت را میتوان در سه دستهی تکرار یا مرور،بسط یا گسترش و سازماندهی قرار داد. به این فرایندها، استراتژی یا راهبردهای شناختی نیز میگویند.
الف) تکرار یا مرور ذهنی:
سادهترین شکل تکرار این است که یک مطب را چند بار با صدای بلند یا آهسته بازگو کنیم. نوع پیشرفته تکرار تراکمی نام دارد که در آن ابتدا فهرستی از مواد را چند بار تکرار نموده و در مرحلهی بعد نخستین مادهی فهرست کنار گذاشته میشود و مادهی تازهای به انتهای فهرست افزوده میشود. بهترین روش تکرار این است که مواد را ابتدا بر طبق ویژگیهای مشترک دستهبندی نموده و آنگاه به تکرار آنها اقدام کنیم.
ب)بسط یا گسترش:
بسط یعنی معنا بخشیدن به اطلاعات تازه از راه ارتباط دادن آنها به دانش قبلی یادگیرنده.
بسط یا گسترش از طریق افزایش جزئیات بیشتر به مطلب جدید، خلق مثالها، ایجاد تداعیها و...انجام میگیرد.
ج)سازماندهی:
سازماندهی بهترین شیوه یادگیری مطالب پیچیده و مفصل است. نا گفته پیداست مطالبی که سازمان یافتهاند از
مطالب پراکنده و نا مرتبط سریعتر آموخته شده و آسانتر به یاد میآیند.
سازماندهی به شناخت ما از شباهتها و تفاوتها استوار است.
4- یادآوری و فراموشی
فراموشی عبارت است از ناتوانی ما در یادآوری اطلاعات از حافطه دراز مدت. بسیاری از اطلاعاتی را که ما فکر میکنیم فراموش کردهایم هرگز وارد حافطه دراز مدت نکردهایم، یعنی آنها را بدرستی نیاموختهایم. فراموشی اطلاعات در هر یک از مراحل فرایند یادگیری ممکن است علت یا علل متفاوتی داشته باشد که می توان به موارد زیر اشاره نمود:
الف)علت فراموشی اطلاعات از حافظهی حسی:
مهمترین دلیل فراموشی اطلاغات از حافظه حسی بیتوجهی است.
ب)علت فراموش شدن اطلاعات از حافظهی کوتاه مدت:
از آنجا که گنجایش حافظه کوتاه مدت محدود است یکی از عوامل مهم فراموشی یا حذف اطلاعات جانشینی مطالب جدید با مطالب قدیمی (پدیده جانشینی) است. علت دیگر حذف خود به خودی آنها بر اثر گذشت زمان یا محو اثراست.
ج)علت فراموشی اطلاعات از حافظهی بلند مدت:
روانشناسان بر این عقیدهاند که اطلاعات وارد شده به حافظهی درازمدت،به عکس حافظههای حسی و کوتاهمدت هرگز از بین نمیروند و با بودن شرایط مناسب همیشه قابل بازیابی (یادآوری) هستند. با وجود این، صاحبنظران چندین علت برای به یادنیامدن اطلاعات از حافظهی درازمدت ذکر نمودهاند که در زیر به اختصار آنها را توضیح میدهیم:
الف) سرکوب: روانشناسانی که پیرو نظریه پویایی روانی فروید هستند معتقدند که بعضی وقتها به طور عمد بعضی اطلاعات را نمیخواهیم به یاد آوریم که نظریه واپس زدن یا سرکوب نام دارد. این نظریه به ناتوانی انسان در یادآوری رویدادهای ناخوشایند یا امور وابسته به آنها اشاره دارد.
ب) تداخل: طبق این نظریه اطلاعات با هم تداخل میکنند و باعث به یاد نیامدن آنها میشود. گاهی اطلاعات تازه یادگرفتهشده با اطلاعات قبلی تداخل میکنند که به این نوع تداخل بازداری پسگستر میگویند. بعضی وقتها اطلاعات قبلا آموخته شده با سبب میشوند ما نتوانیم اطلاعات تازه یادگرفتهشده را با یاد آوریم که این نوع تداخل رابازداری پیشگسترمینامند.
ج)بازیابی: سومین و مهمترین عاملی که برای به یاد نیامدن اطلاعات از حافظهی درازمدت ذکر شده مشکلات بازیابی است.طبق این نظریه آنچه به حافظهی درازمدت سپرده شده هرگز از بین نمیرود و مشکل در بازیابی آنهاست که نمیتوانیم آنها را به یاد آوریم. اگر سرنخ ها یا نشانههای بازیابی لازم را پیدا کنیم میتوانیم اطلاعات فراموش شده را به یاد آوریم.
رویکرد پردازش اطلاعات (Information processing approach)
در دهه های بعد از میانه قرن بیستم , با گسترش انقلاب شناختی , شناخت گرایی به تدریج جانشین رفتار گرایی شد. شناخت گرایان با حفظ سنت عینیت خواهی و روشهای تجربی دقیق , برخلاف رفتارگرایان کلاسیک از دو باور دفاع کردند:
1-روانشناس می تواند برای توجیه رفتار به پدیده های ذهنی و درونی رجوع کند.
2-انسان ها و دیگر ارگانسم های زنده در معنایی, نظام پردازشگر اطلاعاتند, زیرا اطلاعات توسط گیرنده های حسی خود دریافت و ثبت می کنند, آنها را مورد پذیرش قرار می دهند و سپس در موقع لزوم به آنها رجوع می کنند تا مساله ای را که با آن روبرو شده اند, حل نمایند.
مدل های پردازش اطلاعات:
مدلهای گوناگون پردازش اطلاعات وجود دارد, برخی از مدلها خیلی محدود است, زیرا مهارت فرد را در یک یا چند تکلیف دنبال می کنند. الگوهای دیگر , سیستم شناختی انسان را به صورت یک کل توصیف می کنند.
از الگوهای کلی به عنوان راهنما برای پرسیدن سوال هایی در مورد تغییرات سنی در تفکر استفاده می شود. برای مثال , آیا توانایی کودک در جستجوی محیط برای یافتن اطلاعات لازم جهت حل کردن یک مسئله , با بالارفتن سن منظم تر و برنامه دار می شود؟ چرا سرعت پردازش اطلاعات در افراد سالخورده, کند تر از افراد جوان است؟
1- مدل اتکینسون و شیفرین:
این مدل تحت عنوان مدل مخزن نیز گفته شده است. اصطلاح مخزن از این باور منشاء گرفته است که اطلاعات در سه واحد نظام که عبارتند از مخازن دریافت حسی, حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت، اخذ، پردازش و حفظ می شوند.
سه واحد یاد شده سخت افزار نظام را تشکیل می دهند. اتکینسون و شیفرین معتقدند که آنها فطری بوده و در کلیه افراد یکسان می باشند, ولی هر سه قسمت از جهت سرعت در پردازشگری اطلاعات , محدودیت های دارند و مخازن گیرنده های حسی و حافظه کوتاه مدت از جهت گنجایش نیز محدود می باشند.
علاوه بر سخت افزار ذهن, این نظام , شامل فرایندهای کنترل با راهبردهایی نیز می باشد که معادل نرم افزار در نظام کامپیوتر است. برحسب اتکینسون و شیفرین فرایندهای کنترل, فطری نیستند, اکتسابی اند و افراد در چگونگی به کارگیری آنها با یکدیگر تفاوت دارند. انها بیان می کنند که اطلاعات در حافظه کوتاه مدت بین پانزده تا سی ثانیه بیشتر دوام نیاورد و محو می گردند. مگر آنکه فرایند های کنتر ل مانند تمرین (مرور ذهنی) وارد عمل شوند و بیان می کنند که علاوه بر تمرین , راهبردهای دیگر مانند سازمان دهی و پرورش موضوع می توانند سهولت بیشتری را در جهت نگهداری اطلاعات فراهم آورند.
اتکینسون و شیفرین بر این باورند که وقتی اطلاعات به حافظه بلندمدت انتقال یابند اثر آنها پا برجا خواهد ماند, همچنین فرض براین است که برخلاف محدودیت گیرنده های حسی و حافظه کوتاه مدت، حافظه بلند مدت مرز ندارد و نامحدود است.
2- مدل سطوح پردازش اطلاعات:
باور به وجود مخازن مستقل با شک و تردیدهایی نیز رو به رو شده است, زیرا ظرفیت مخازن , برحسب پژوهش هایی مختلف , تغییرات بسیار نشان می دهد به نحوی که ابهامات زیادی در زمان های پردازش برای هر یک از انها بوجود آمده است.
همچنین در مورد مخازن کوتاه مدت که در آغاز گمان می رفت ظرفیتی برابر با هفت مجموعه داشته باشند, مجموعه های دو تا بیست رقمی نیز گزارش شده است.
از اینرو پردازشگران اطلاعات متوجه چگونگی پردازش شده و مدلی بر مبنای سطوح آن ارائه داده اند.
مدل سطوح پردازشگری اطلاعات باور به وجود ردیفی مخازن باظرفیت محدود و جذب یکباره اطلاعات در آنها را کنار نهاده و برعکس به این امر تاکید دارد که نگاهداری اطلاعات ناشی از چگونگی و ژرفایی است که در آن نظام به تحلیل محرک ها می پردازند. این مدل بر سطوح پردازشگری اطلاعات بر فرایندهای کنترل کننده یا راهبردها تاکید دارد. اطلاعاتی که به صورت سطح پردازش شوند به آسانی از خاطر محو می گردند و برعکس اطلاعاتی که برحسب معنا پردازش یافته , مدت زمان بیشتری در خاطر حفظ می شوند.
3- مدل های تحولی پردازش اطلاعات:
مدل های مخزن و سطوح پردازش به طور کلی , نظام پردازش اطلاعات نزد انسان را شامل می شوند, ولی نظریه ای خاص در مورد رشد شناختی کودک بر اساس نظام پردازشگری اطلاعات را ارائه نمی دهند.
نظریه های تحولی مبنی بر نظام و اصول پردازشگری تعداد زیادی ندارند و اغلب به صورت تلفیقی یا ترکیبی از نظریه های مختلف می باشند. برای مثال نظریه هایی که از ترکیب نظام پیاژه با نظام پردازشگری شکل گرفته اند, اغلب به عنوان پیاژه های جدید شناخته می شوند, این نظریه پردازان بسیاری از مفاهیم بنیادین نظریه ای چون فعال بودن ذاتی کواک , ناپیوستگی رشد, سازه نگری را قبول دارند ولی در نظرات خود نظام پردازشگری داده ها و به ویژه محدودیت در منابع درون ذهنی را نیز دخالت می دهند. ربی کیس و کورت فیشر از شناخته شده ترین آنها می باشند.
رشد مهارت های کسب اطلاعات:
در پاسخ به انتقادات وارد بر نظر پیاژه برخی از روانشناسان رشد, دیدگاه متفاوتی را مطرح می کنند. تاثیر تفاوت های سنی در توانایی انجام بسیاری از تکالیف پیاژه ناشی از تفاوت در توجه یا حافظه یا تصویر سازی ذهنی - دیداری بود. این فرایند ها محور توانایی های پردازش اطلاعات است. روان شناسان رشد اخیرا به ترمیم این فرایند ها از تولد تا بزرگسالی پرداخته اند. بنابر نظریه پردازش اطلاعات , تفکر و در واقع محصول بهره برداری و دستکاری و سازمان دهی بین اجزایی مانند توجه , بازشناسی الگو , ثبت حسی و حافظه می باشد. از دیدگاه روان شناسی رشد , هر یک از فرایندها ممکن است با سن تغییر کند.
ثبت حسی:
یکی از مراحل اولیه که آن اطلاعات پردازش می شود , ثبت حسی است. اسپرینگ دریافت که بزرگسالان درثبت حسی خود میزا ن زیادی اطلاعات دیداری را حفظ می کنند به نظر می رسد که این اطلاعات در یک شکل ادراکی خام برای مدت کوتاه حفظ می شود (حدود 250 هزارم ثانیه).
روان شناسان رشد این احتمال را می دهند که کودکان نسبت به بزرگسالان از لحاظ ماهیت و عملیات ثبت حسی ناقص می باشند. گمان می رود که بزرگسالان از شیوه ای بهره می برند که در آن موارد را قبل از زوال ثبت حسی به صورت منظم رمز گردانی می کنند و سپس آن را به حافظه کوتاه مدت انتقال می دهند, در حالی که کودکان از چنین شیوه هایی استفاده نمی کنند و اطلاعات کمتری را به حافظه کوتاه مدت انتقال می دهند.
توجه:
توجه عبارت است از تمرکز , تلاش ذهنی بر رویدادهای حسی یا ذهنی. در پژوهش های مربوط به توجه، چهار جنبه مهم این عنوان را تحت پوشش قرار داده اند:
الف - ظرفیت پردازش و توجه انتخابی
ب - سطح برانگیختگی
ج - کنترل توجه
د – آگاهی
تاریخ: شنبه , 16 دی 1402 (14:24)