امروز جمعه 02 آذر 1403
بر اساس ماده 23 قانون حمایت حقوق مولفان، کلیه آثار ارائه شده در سایت با مجوز از صاحب امتیاز اثر می باشد. تمام کالاها و خدمات این سایت بدون احتساب مالیات می باشد.
توسعه به معنی تغییر در نوع، سطح وکیفیت زندگی انسان از همان ابتدا همراه و همگام بوده است و لذا پدیده جدیدی نیست. چون تغییراتی که در شکل و فرم و محتوای زندگی بشر در طول تاریخ به وقوع پیوسته، مبیّن توسعه است. زیرا اگر توسعه همراه وی نبود، نمی توانست از غار نشینی و کوچ روی زندگی در جنگل ها به یکجا نشینی – روستانشینی- و شهر نشینی بپردازد وفرم و شکل زندگی خود را تکامل و تحول بخشد تا به صورت امروزی درآید. یا همانطور که لنسکی و لنسکی (1369) سیر جوامع بشری را بر حسب شیوه ی معیشتی شان طبقه بندی نموده اند، انسان از جوامع متکی بر " شکار و گردآوری خوراک" به جوامع" صنعتی وپیشرفته" تحول یافته است. بر این اساس، به انسان علاوه بر القابی چون: راست قامت، ناطق، اندیشه ورز، نماد ساز، ابزار ساز، جامعه گرا، سائس، دین ورز و معناگرا؛ لقب " توسعه ورز" یا " توسعه گرا" نیزمی توان داد.
منتها به رغم میسرا (R.P.Misra،1366)، جامعه شناس و جغرافیدان انگلیسی هندی الاصل؛ توسعه به معنی کوشش آگاهانه، نهادی شده و مبتنی بر برنامه ریزی برای ترقی اجتماعی و اقتصادی جامعه، پدیده ی منحصر به فرد قرن بیست است که از سال 1917میلادی در شوروی آغاز شده است. لیکن شروع رسمی برنامه های توسعه به دهه ی 1960میلادی برمی گردد که سازمان ملل آن دهه را "دهه ی توسعه" نام گذاری کرده است. از دهه ی1960تاکنون یعنی دهه ی2010میلادی، پارادایم (Paradigm) های متفاوتی از معنا و مفهوم توسعه بنابه اقتضای شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی اقتصادی و محیطی کشورهای جهان بروز و ظهور یافته اند. به گونه ای که هر یک از پارادایم های مورد نظر دارای مختصات ویژه ی مربوط به خود هستند و از دیگر پارادایم ها قابل تمییزند.
اندیشمندان موسسه ی توسعه ی روستایی ایران (1381)، پارادایم های غالب توسعه را از دهه ی 1960میلادی به شرح ذیل:
1- پارادایم رشد (دهه ی1960میلادی،از1950تا1960)؛
2- پارادایم باز توزیع منابع(دهه ی 1970 میلادی،از1960تا1970)؛
3- پارادایم تامین نیازهای اساسی (دهه ی1980 میلادی،از1970تا1980)؛
4- پارادایم توسعه ی پایدار(دهه ی1990میلادی،از1980تا1990)؛نوع بندی نموده اند.
افزون بر این، نگارنده ی این موضوع براین باور است که در دهه های 2000 و 2010 میلادی به ترتیب پارادایم "توسعه ی پایدارویکپارچه" و پارادایم "توسعه ی پایدار انسانی" غالب بوده اند.
بررسی سیر تطور و تحول مفهوم توسعه از حیث "صورت و محتوا" در قالب پارادایم های مذکور، این نتیجه رابه دست می دهد که توسعه از قالب" پروژه وتک بُعدی" (=رشد اقتصادی صرف) به قالب "فرآیند و چند بُعدی"(=انسانی پایدار وهمه جانبه) طی مسیر کرده است. چنان چه از لحاظ زمانی، پایان دهه ی 1980 میلادی به عنوان نقطه ی عطف این خط سیر تحول پذیرفته شود؛ آنگاه زمینه ی مرز بندی کلی فرآیند توسعه با دو عنوان:
الف- پارادایم مکانیکی- فن آوری یا پارادایم قدیم توسعه
ب- پارادایم ارگانیکی- انسانی یا پارادایم جدید توسعه، امکان پذیر خواهد بود.
یعنی می توان از1950م تا1980م را، پارادایم قدیم توسعه (=پارادایم مکانیکی وفن آورانه) و از 1980 م تا 2010م را، پارادایم جدید توسعه (=پارادایم ارگانیکی وانسان گرایانه) نامید.
بنابراین می توان گفت که تم اصلی پارادایم قدیم توسعه، نوسازی جوامع از طریق تجویز و نسخه پیچی تکنولوژی در فرایند توسعه ی برون زاست و به این دلیل با عوامل انسانی به مثابه ی جریان و پدیده های فاقد روح و همانند ابزارهای فنی برخورد می کند. در حالی که مضمون اصلی پارادایم جدید توسعه، بهبود کیفی آحاد انسانی و بهبود روابط متقابل کنشگران توسعه است و به همین منظور سعی در بیدار کردن قدرت تفکر خلاق در آحاد انسانی شرکت کننده در توسعه دارد و بیش از هر چیز به خود آگاه کردن آنان نسبت به هویت وتوانمندی شان تاکید می ورزد و در نهایت مفهومی چند بعدی از توسعه می دهد و توسعه ی انسانی را کلید اصلی در برخورد و بهبود شرایط تودر تو وغامض فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی می داند.
همچنین رابرت چمبرز(R.Chambers،1381) واضع وطراح پارادایم توسعه، اظهار می دارد که پارادایم جدید توسعه به دلیل وجود کاستی ها، کمبودها، محدودیتها، نارساییها شکست ها و ناکامی های پارادایم قدیم توسعه در پیشبرد و تحقق اهداف برنامه ها و طرح های توسعه، ظهور یافته است. به تعبیر او مختصات پارادایم جدید از روند معکوس سازی (Reversal) پارادایم قدیم شکل یافته است. نکته ی درخور توجه این است که تمامی ابعاد توسعه (= فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی) و انواع آن (= توسعه ی صنعتی- توسعه ی کشاورزی؛ توسعه ی ملی- توسعه ی منطقه ای؛ توسعه ی شهری- توسعه ی روستایی و غیره) از ویژگی های دو پارادایم مذکور، متاثر هستند. در واقع، ردپای مختصات دو پارادایم مورد بحث را در ابعاد و انواع توسعه می توان مشاهده کرد. یابه بیان دیگر، هر یک از ابعاد و انواع توسعه در هر یک از پارادایم های مذکور قابل طرح، تعریف، تحلیل و ارزیابی هستند.
حال پرسش اصلی این است که کشورجمهوری اسلامی ایران برنامه های توسعه را خود را در چهارچوب کدام پارادایم تهیه و اجراء می نماید؟ و پرسش بعدی این که در کدام چهارچوب توسعه برنامه های خود را تهیه و اجراء نماید، مناسبتر و معقولتر است؟
تاریخ: سه شنبه , 12 دی 1402 (10:10)