امروز سه شنبه 09 اردیبهشت 1404
0

از مهم‌ترین عباداتی که تمام پیروان ادیان توحیدی به آن مکلف شده‌اند نماز است. نماز تا آنجا اهمیت دارد که در هیچ دین الهی از آن غفلت نشده است و اگر گوهر اصلی ادیان را عبادت بدانیم (ما خلقت الانس و الجن الا لیعبدون) نماز بارزترین مصداق این عبارت است. اهمیت این نوع عبادت تا حدی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: الصلوه عمود الدین، نماز پایه اساسی خیمه دین است. در روایات وارده از بقیه معصومین نیز احادیثی با این مضمون یافت می‌شود. علی علیه السلام در آخرین وصیتی که برای فرزندان و شیعیان و بقیه مسلمانان نوشته در باب اهمیت نماز می‌فرمایند: «الله الله فی الصلوه فانها عمود دینکم؛ خدا را خدا را درباره نماز، که نماز ستون دین شماست.»1

در اهمیت نماز همین بس که در روز قیامت شرط قبولی بقیه اعمال دینی نماز است که پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «ان قبلت قبل ما سوی ها و ان ردت رد ما سواها؛ یعنی شرط قبولی و پذیرش سایر اعمال انسان قبولی نماز است به این معنا که اگر انسان کارهای خیری انجام بدهد ولی نماز نخواند و یا نماز را سبک بشمارد، سایر کارهای خیر او هم رد می‌شود.»2

در حدیث دیگر آمده است که «الصلوه قربان کل تقی»3 نماز مایه تقرب هر انسان پرهیزکار است. نماز ارتباط میان عبد و معبود است نماز موجب تقرب به خداست و هیچ چیز دیگر جای نماز را نمی‌تواند بگیرد و بدیل آن شود.

0

شهید مطهری از متفکران و اسلام شناسانی است که دغدغه اصلی اش حفظ خلوص اندیشه اسلامی از آغشته شدن به اندیشه ها و مکاتب غیر اسلامی بود،به عنوان نمونه می توان از جهد فراوان او بر اینکه حریم اندیشه های اسلامی از نفوذ اندیشه های مارکسیستی دور نگاه داشته شود یاد کرد،و به همین دلیل بخش بزرگی از از کار فکری آن مرحوم توضیح و مرزبندی بین تشکیل می دهد.پس از پیروزی انقلاب اسلامی که نیروهای اجتماعی از بند استبداد شاهنشاهی آزاد شدند و متعاقب آن گروه های سیاسی با اندیشه ها و داعیه های مختلف اسلامی و غیر اسلامی وارد فضای منازعه و رقابت سیاسی شدند،در هنگامه این کارزار عقیدتی و سیاسی بود که آثار شهید مطهری در دفاع از اندیشه های اسلامی مورد عنایت خاص معماران انقلاب اسلامی،خصوصا بنیانگذار جمهوری اسلامی قرار گرفت.امام خمینی(ره)که عادت نداشتند از شخصیتی با نام و نشان تعریف کنند در رسای مطهری تاکید کردند:«آثار قلمی و زبان او بی استثنا آموزنده و روانبخش است».اغراق نخواهد بود اگر گفته شود افکار و اندیشه های مرحوم مطهری تنها منبع فکری ای بود که بی کم و کاست و رسما مورد حمایت نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت. اینک پس از گذشت دو دهه از انقلاب که یکی از مباحث جدی در عرصه سیاسی کشور«اندیشه حاکمیت مردم»است،.. جالب خواهد بود که دیدگاه شهید مطهری نسبت به این اندیشه و اینکه آیا ورود آنرا به حریم فضای اسلامی می پذیرفته با خیر،مورد یاداوری قرار گیرد...

شهید مطهری نظر خود را درباره اهمیت حاکمیت مردم در نظام سیاسی به نحو روشن در کتاب سیری در نهج البلاغه بیان کرده است. در بخش چهارم این کتاب آنگاه که ایشان به توضیح حکومت از دیدگاه امام علی(ع) می پردازد این سوال جدی را در برابر خوانندگان خود قرار می دهد که چرا در تاریخ مغرب زمین مردم آن دیار از کلیسا و دین رویگردان شدند.در پاسخ،بر این نکته مهم انگشت می گذارد که تضییع حقوق مردم و مخدوش کردن حق حاکمیت توسط کلیسا و به جای آن وعده جزای خیر در آخرت دادن، باعث رویگردانی مردم از کلیسا شد. به گفته شهید مطهری دقت کنید،«ارباب کلیسا و همچنین برخی فیلسوفان اروپایی، نوعی پیوند تصنعی میان اعتقاد به خدا از یک طرف و سلب حقوق سیاسی و تثبیت حکومت های استبدادی از طرف دیگر، برقرار کردند. طبعا نوعی ارتباط مثبت میان دموکراسی و حکومت مردم بر مردم و بی خدایی فرض شد[...]درست در مرحله ای که استبدادها و اختناق ها در اروپا به اوج خود رسیده بود و مردم تشنه این اندیشه بودند که حق حاکمیت از آن مردم است:کلیسا یا طرفداران کلیسا و یا با اتکا به افکار کلیسا،این فکر عرضه شد که مردم در زمینه حکومت،فقط تکلیف و وظیفه دارند نه حق، همین کافی بود که تشنگان آزادی و دموکراسی و حکومت را بر ضد کلیسا:بلکه بر ضد دین و خدا به طور کلی برانگیزد. این طرز تفکر، هم در غرب و هم در شرق ریشه ای بسیار قدیمی دارد.» از اینرو شهید مطهری صریحا از اندیشه حاکمیت مردم دفاع می کند و از نظر ایشان عظمت حضرت علی (ع) به این است که به اندیشه حاکمیت مردم پا بند بوده است و او حتی از این فراتر رفته و اظهار می کند که مخالفت کلیسا یا اندیشه حاکمیت مردم باعث بی دینی مردم غرب شده است.

بنابراین می توان جایگاه اندیشه های مرحوم مطهری را در زمینه حاکمیت مردم در میان طرفداران جمهوریت دانست. لذا آن دسته از گروه هایی که به نام اسلام و انقلاب کوشش می کنند اندیشه طرفداران حکومت اسلامی (را در برابر جمهوری اسلامی) بر ارکان نظام سیاسی ایران حاکم کنند... در واقع در برابر منبع رسمی فکر و عقیده جمهوری اسلامی،یعنی آرای مرحوم مطهری،که از سوی نظام به رسمیت شناخته شده قرار می گیرد،و این به معنای یک عقبگرد استراتژیک است.لذا صاحبان دغدغه دینی و بصیرت نباید در باب حاکمیت مردم غفلت کنند.

0

شهید مطهری مقیّد بود به اینکه ارتباط مسائل و مباحثی را که تدریس می کرد با مسائل مستحدثه در زمان روشن سازد، و به اصطلاح کاربرد مطلبی را که می آموزد به خوبی مشخص نماید. همین امر سبب شده بود تا درسهای او سر زندگی و جذابیت خاصی پیدا کند و از صورت درسهای خشک و بحثهای مجرد بیرون آید. ایشان همیشه با مسائل تازه تماس داشت. و شاگرد وقتی از کلاس ایشان بیرون می آمد، برای خودش تعدادی از مسائل نو گیر می آورد که بتواند پیگیری کند.

بیانهای گوناگون

یکی از شاگردان استاد مطهری رحمه الله می گوید: ایشان سعی می کردند خیلی آسان و بی تکلّف بهترین طرح و توجیه را در مطالب که بسیاری از آنها جنبه ابتکاری داشت بیان دارند. از این رو گاه بیانی را که خود در یک موضوع عنوان کرده بودند نمی پسندیدند و از نو بیان دیگری را ارائه می دادند. از جمله به خاطر دارم که در درس عقاید (ایدئولوژی اسلامی) یک بار صریحا گفتند: آنچه را در جلسه گذشته بیان کردم رها کنید، و مطلب را به گونه ای که اکنون می گویم به خاطر بسپارید.

0

1- فقر فرهنگی والدین: هرچه والدین از فرهنگ و آموزش دور باشند فرزندان آنها از ادامه تحصیل بی علاقه تر خواهند بود.

2- مفاسد و بی بند و باری و سهل انگاری اخلاقی در خانواده: در هر خانواده ای که بجای ارزشهای دینی و مذهبی مفاسد اخلاقی حاکم باشد فرزندان آنها بیشتر از دیگران از تحصیل باز می مانند.

3- عادات سوء خانواده: که خانواده به فکر درس و تحصیل فرزندان نیست بلکه همواره دنبال مسائل غیر اخلاقی می رود.

4- معاشرت خانواده ها با افراد ناباب: یکی دیگر از بازمانده از تحصیل فرزندان معاشرت با خانواده های ناباب و بی بند و بار است.

5- اختلافات خانوادگی: والدین باید بخاطر جلوگیری از افت تحصیلی فرزندان خود از ایجاد اختلاف در معرض دید فرزندان بکاهند وحتی الامکان خودداری نمایند.

6- بی حوصلگی پدر و مادر: گاهی فرزندان مشکلات درسی خودرا را از پدر ومادر سئوال می کنند اگر آنها بی حوصله باشند وپاسخ سئوال فرزندان را با دلگرمی ندهند فرزندان آنها از درس بیزار خواهند ش واگر والدین سواد ندارند آهارا راهنمایی کنند که مشکلات درسی رااز چه کسی سئوال نمایند

7- عدم شناخت از فرزندان وانتظار بیش از حد از انها: اولیاء باید خصوصیات رفتاری واخلاقی واستعدادهای فرزندان خودرا بشناسند واز تفاوتهای فردی آنها مطلع باشند وبیش از توانایی آنها از آنان انتظار نداشته باشند وهیچ وقت فرزندان خودرا با دیگران مقایسه نکنند مثلاً اگر توان فرزند آنها در درس ریاضی 14می باشد به آنها فشار نیآورند که حتماً 20 بگیرند.

8- بیماریهای خاص فرزندان وعدم توجه والدین به معالجه این بیماریها یکی از علل افت تحصیلی است.

9- نواقص در دستگاههای آموزش و آموزش و پرورش

10- شکستها وحوادث غیر منتظره مخصوصاًبرای دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان

11- کثرت اولاد در خانواده: چون والدین بخاطر تعدد فرزندان و مشکلات فراوان نمی توانند به مشکل همه فرزندان خود برسند.

0

1- با وضو بودن و مداومت بر آن به خصوص در کرسی تدریس.

2- با قرآن مأنوس بودن، به نحوی که هر شب 20 دقیقه قبل از اینکه به بستر خواب برود قرآن می خواند.

3- متعبد بودن و تقید داشتن به فرایض دینی.

4- احترام به استاد.

5- فروتنی و تواضع داشتن در اوج موقعیت های علمی و اجتماعی خود.

6- توجه به شاگردان و احترام به آنان.

7- ­­­­داشتن رابطه صمیمی و معنوی با شاگردان.

8- تشویق کردن در جهت شکوفا سازی استعداد شاگردان.

9- خوش روئی و سادگی و بی پیرایگی.

10- بخل نورزیدن در ترویج تعالیم به طوری که گاهی جزوات خطی خود را در اختیار شاگردان می گذاشت، در حالی که این جزوات و نوشتها از پژوهش های ناب و جدید ایشان بود.

11- مبارزه با انحرافات بدون هیچ ملاحظاتی.

12- داشتن انصاف در حوزه تعلیم و تربیت و اصلاح اشتباهات خود در مواردی که احیاناً پیش می آمد.

13- مشورت با شاگردان و رازداری کامل وتحفظ شخصیت آنان و دهها ویژگی اخلاقی دیگر و مهارت های تعلیم و تربیتی که از حوصله این مقال خارج است.

0

رویکرد دیگر در آراء جورج زیمل قابل بازشناسی است. ردپای این بحث زیمل را می توان در مفهوم او از «بده بستان» یا «داد و ستد» یافت، مبنای «بده بستان» هنجارها و قواعد رفتاری است که افراد برای سامان دادن به مناسبات بین فردی، مبادلات و تعاملات که برای بقای خود ضروری می دانند وضع می کنند. در این رویکرد مفهوم سرمایه اجتماعی به داد و ستد هایی که افراد در زندگی اجتماعی صورت می دهند تقلیل می یابد.

رویکرد دیگر مباحثی است که با امیل دورکیم آغاز و پس از او با تالکوت پارسنز پیگیری می شود. این اندیشمندان مفهوم سرمایه اجتماعی را بر مبنای تعهداتی که مبنای آنها، ارزشها و هنجارهای اجتماعی است، تعریف نمودند. همه روابط، تعاملات و همکاریها بنظر ایشان ریشه در هنجارها و ارزشهای جامعه دارند. چنین ارزشها و هنجارهایی افراد را فارغ از هر گونه دغدغه ای به ایفای نقش ها و اعمال خویش ترغیب می کند.

از جریانات فکری دیگر که به طرح مفهوم«سرمایه اجتماعی» پرداخته است می توان از ماکس وبر نام برد، مباحثی که وبر مطرح می کند مفاهیمی است که به اعتماد معطوف است. این سوال که اعتماد در متن اجتماعی رسمی و غیر رسمی چگونه ساخته می شود و در یک متن اجتماعی چه ملازماتی برای افراد به همراه دارد. در مفهوم سازی سرمایه اجتماعی موثر بوده است.این اعتماد قرار دادی است به سوی خطرپذیری و به نوعی سود متقابل را برای مشارکت کنندگان در بردارد [فوکویاما،1379: 35]

0

پس از بدست آوردن اطلاعات در مورد مفهوم روان شناسی سلامت، ممکن است این سؤال به ذهن شما خطور کند که چگونه می توانیم از بروز اختلالات روانی جلوگیری کنیم و یا در صورت بروز اختلال روانی اثرات آن را به حداقل برسانیم تا میزان آسیب آن را بر فرد و جامعه کاهش دهیم.
اگر بهترین دفاع، تهاجم خوب است. بنابراین ارتقای سلامت نیز بهترین شکل بهداشت روانی به شمار می آید. سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را چنین تعریف می کند «فرآیند تواناسازی مردم برای بهبود افزایش تسلط بر سلامتشان». دیگر متخصصان بهداشت، بهداشت روانی را به این صورت تعریف کرده اند، علم و هنر کمک به مردم برای تغییر شیوه ی زندگیشان به منظور رسیدن به کمال مطلوب سلامتی» عنصر اساسی در هر تعریفی که از بهداشت روانی ارائه می شود، مفهوم پیشگیری است. که با مفهوم آن آشنا می شویم.

0

اصولا مسایل نگران کننده این دروه به این تغییرات و تحولات بستگی ندارد بلکه تابعی از درک نادرست والدین و یا حتی خود نوجوان از تغییرات رشدی خود است.
مهمترین ویژگیهای رشد در این دوران به این ترتیب است:
یکی از مهم ترین تغییرات این دوره بلوغ است در این دوره رشد سریع جسمانی و رسش جنسی به دوره کودکی پایان می دهد و نوجوان را به بزرگسالی نزدیک می کند. هورمون های مردانه (تسترون) و زنانه (استروژن و پروژسترون) از این سن بیش از پیش ترشح می شود.
عواملی در بلوغ فرد که معمولا از 8 تا 14 سالگی است(در هر دو جنس) تاثیر دارد که می توان به این موارد اشاره کرد:
الف) جنس: بلوغ در دختران یک تا دو سال زودتر است.
ب) وراثت: فردی ممکن است رسش زودتر جنسی را از پدر و مادر ش به ارث ببرد.
ج) عامل جفرافیایی: مثلا مطالعات نشان داده بلژیکی ها زودتر از لهستانی ها بالغ می شوند.
د) روابط عاطفی: که هر چه گرم تر باشد بلوغ دیرتر اتفاق می افتد.
ه) وضعیت تغذیه: که هر چه بهتر باشدیک تا دو سال، بلوغ زودتر اتفاق می افتد و...

0

رسمیت یافتن خدمات بهداشت روانی در سطح مدارس نه تنها از نظر پیشگیری، بلکه با هدف تندرستی و شادکامی کودکان و نوجوانان می تواند نقش موثری در تحقق هدف های تربیتی و در نهایت اعتلای سلامت جامعه داشته باشد.

از میان خدمات بهداشت روانی آن چه در سطح مدارس اهمیت بیشتری پیدا می کند سطح نخست مداخله های روانشناسی است. این نوع مداخله شامل آموزش های روانشناسی برای دانش آموزان، معلمان و والدین است.

آموزش های روانشناسی دانش آموزان شامل آموزش خود آگاهی و خود شناختی، کسب مفهوم خود مثبت و احساس ارزشمندی و عزت نفس، راهبردی های خویشتن داری و تحمل ناکامی، مهارت های اجتماعی و برقراری روابط انسانی، راهبردی های رویارویی کار آمد و فعال در برابر رویدادهای فشارزای روانی، ابراز وجود، مهارت های خود راهبری و خود تنظیمی، راهبرد های حل مساله، آموزش مسئولیت پذیری شخصی و اجتماعی، آموزش شناخت اجتماعی و قضاوت اخلاقی و آموزش افکار و باورهای منطقی است.

آموزش های روان شناختی والدین شامل آموزش مراحل تحول جسمانی، حرکتی – شناختی، اجتماعی، عاطفی، زبانی و اخلاقی کودکان و نوجوانان، آموزش افکار و باورهای منطقی، آموزش سبک های فرزند پروری، آشنایی با مشکلات رفتاری، عاطفی و یادگیری کودکان، آموزشهای تغییر و اصلاح رفتار کودکان و نوجوانان است.

0

1- حفظ سلامت و صفای روانی کودک؛

2- حفظ تصویری مثبت از والدین در ذهن کودک و دوام پیوند دوستی میان آنان؛

3- برطرف شدن اختلاف میان والدین در اسرع وقت پس از بازگشت آرامش به آنان و رسیدن به راه‌حلی مطلوب؛ زیرا پرهیز از آگاه شدن فرزندان از بحث و مشاجره سبب می‌شود تا والدین وادار شوند هنگام بحث با آرامش سخن بگویند و مشاجره از نگاه فرزندان پنهان بماند.

والدین باید پیش از تولّد فرزندان، این واقعیت را درک کنند. چنانچه در مواردی از این اصل سرپیچی کرده‌اند، از گذشته پند بگیرند و در ادامه زندگی زناشویی رفتارشان را تغییر دهند و خداترسی را در ادای حقوق خویش، همسر و فرزندان در نظر بگیرند. والدین در حقیقت با سرپیچی از این واقعیت، سلامت اعصاب و جسم فرزندان خویش را به خطر می‌اندازند و فضای زندگی زناشویی را مکدّر می‌کنند.

والدین نباید هنگام روی دادن یک اشتباه، یکدیگر را در حضور فرزندان سرزنش کنند؛ زیرا انسان به‌طور غریزی از مظلوم و ناتوان حمایت می‌کند. فرزندان نیز در چنین مواقعی، جانب کسی را می‌گیرند که او را مظلوم می‌پندارند.

هنگامی‌که فرزندان خشونت و بدرفتاری مثلاً پدر را در قبال مادر ببینند، از مادر حمایت می‌کنند و برای جبران بدرفتاری پدر، به مادرشان محبّت می‌ورزند و ازآنجایی‌که نمی‌توانند رویاروی پدر بایستند، زندگی در چنین محیطِ رنج‌آوری سبب می‌شود تا از پدر متنفر شوند و این وضعیت به صلاح پدر و خانواده نیست. روانشناسان و مربیان تربیتی معتقدند، در صورت لزوم، والدین یکدیگر را مخفیانه و به دور از محل حضور فرزندان سرزنش کنند. وقتی‌ یکی از زوجین به احساس دیگری احترام می‌گذارد و از سرزنش او در حضور فرزندان خودداری می‌کند، به‌جاست که دیگری از این رفتارش قدردانی کند.

مناسب است زوجین در اوقات عادی، با توافق یکدیگر ضوابطی در میان خود وضع کنند تا هنگام خشم، پا را فراتر از آن ضوابط نگذارند؛ به‌طور مثال بر نکات ذیل توافق کنند:

1- همدیگر را تحمل کنند؛

2- وقتی یکی خشمگین و برافروخته می‌شود، دیگری مقابله به مثل نکند؛

3- خاطی به اشتباهش اعتراف کند و لجاجت نورزد؛

4- تلاش کنند، اختلافات طولانی نشود و بیشتر از یک شبانه‌روز از همدیگر قهر نکنند؛

5- به جز در موارد محدود از تکرار سرزنش در یک موضوع خاص بپرهیزند؛

6- به هیچ کس اجازه ندهند در میانشان دخالت کند؛ اگر چه آن شخص خویشاوند، دوست یا فرزند باشد.

توافق مذکور که بهتر است مکتوب باشد، در کاهش اختلافات خانوادگی تأثیر بسزایی دارد؛ به‌ویژه زمانی‌که زوجین به تداوم زندگی مشترکشان رغبت نشان می‌دهند. در پایان احادیث صحیح و مشهوری را در این باب یادآوری می‌کنیم، پیامبر خدا می‌‌فرماید: «لاتغضب؛خشمگین مشو.» همچنین می‌‌فرماید: «من کان یؤمن بالله و الیوم الآخر فلیقل خیراً أو لیصمت؛ هر کس به خدا و روز آخرت ایمان دارد، سخن نیکو بگوید یا ساکت شود.»