امروز یکشنبه 19 مرداد 1404
0

مقدمه

ازدواج یکی ازبهترین نیازهای آدمی است که دین مقدس اسلام به آن اهمیت فراوانی داده است وآن را ازبهترین سنت های دینی شمرده که مایه برکات بی شماری است.ازنظرقرآن ازدواج مایه آرامش روح وروان آدمی است که این خودازنشانه های رحمت وبزرگی خداوند است.تشویق اسلام به ازدواج خصوصا در سنین جوانی.قرار گرفتن در ولایت و حمایت خداوند.به خشم آوردن شیطان.کامل شدن ایمان جوانان.زیاد شدن روزی ومانند آن از برکات ازدواج درکلام معصومین شمرده شده است.

همچنین تاخیر درامر ازدواج دربعضی از روایت مردود دانسته شده است وتاکید شده است هیچ چیز نباید باعث تاخیر انسان درازدواج شود.حتی اگرفقر باشد.اسلام درروایتی مردان بدون همسرراسرزنش می کند وتجرد راسبب شرور شدن می داندودرروایت دیگربه کسانی که صاحب دخترند شفارش می کند درازدواج دخترانشان تعجیل کنند.

تغییرساختار سنی-جنسی یکی از عوامل اولیه ومستقل است که درعامل عدم تعادل درازدواج نقش دارد.تغییر ساختار سنی-جنسی عبارت است از عدم تعادل بین دختروپسران مجرد که ازدواج نکرده اند.

ازدواج درواقع یکی ازوقایع مهمی است که درزندگی افراد رخ می دهدو البته ازدواج ممکن است مشکلات متعددی داشته باشد.ازجمله:مشکلات اقتصادی-گشترش بیکاری-وجود موانع فرهنگی مرتبط با ازدواج و...

یکی دیگرازمطالعات مرتبط باموضوع عدم تعادل دروضعیت ازدواج به پدیده ترجیح جنسی در خانواده ها برای داشتن فرزند پسر اشاره دارد.مساله با اهمیتی که درباره بررسی پدیده اختلال دروضعیت ازدواج وجود دارد این است که آیا این پدیده درمقاطع زمانی قبل هم در ایران وجود داشته است؟به عبارتی این پرسش مطرح می شود که سابقه وجود این پدیده درکشور چگونه است؟

دلیل منطقی مطرح شدن این بحث آن است که جمعیت ایران در دودهه 45-1335و55-1345به ترتیب بانرخ رشد های سالیانه13و72 درصد افزایش یافته است.باوجود آن که نرخ رشد جمعیت در این دو دهه به طور نسبی کمتر ازنرخ رشد93درصدی دردهه65-1355است اما به طور مطلق نرخ رشد قابل توجهی محسوب می شود.بنابراین می توان به طور خلاصه وضعیت اختلال دروضعیت ازدواج جامعه را درچند دهه گذشته بدین صورت بیان کرد که وجود نرخ رشد جمعیت طی سالهای1335تا1355منجر شده است که در قدم اول مازادی از دخترانی که شانس ازدواج ندارند ایجاد شود این مازاد به دلیل وجود اختلاف تعداد دختران وپسران موجود درسنین ازدواج ایجاد می شود.این مساله را می توان با درنظر گرفتن خصوصیات رفتاری حاکم برفرهنگ ازدواج در ایران توجیح کرد.

0

چکیده

همه انسان‌ها با محیط پیرامون خود در ارتباط‌اند‌. این ارتباط‌، گاهی با اندیشیدن‌، گاهی با لمس کردن‌، چشیدن‌، شنیدن‌، بوییدن و گاهی هم با دیدن است. انسان‌ها محیط پیرامون خود را رنگی می‌بینند و این رنگ‌ها در آنان اثری خواه مثبت و یا منفی بر جای می‌گذارد. این تأثیرها ممکن است فیزیکی یا روانی باشد‌ که بعد روانی آن مهم‌تر و آشکارتر است. علم روان‌شناسی رنگ‌ها‌، علمی نوین و نوپاست که تأثیرهای روانی رنگ‌ها را بر انسان‌ها مورد بررسی قرار می‌دهد. قرآن هم بشر را از این علم بی‌بهره نگذاشته و طعم این علم را از چهارده قرن قبل به ذائقه‌اش چشانده است. در قرآن از رنگ‌های آبی، زرد‌، قرمز، سبز‌، سیاه‌ و سفید‌ یاد شده است و تأثیر آنها بر انسان‌ به طور مستقیم یا غیر مستقیم بیان شده است. رنگ آبی مایه آرامش؛ زرد مایه شادی و روشنایی؛ قرمز، هیجان انگیز، سبز، رنگ تمدد اعصاب، سیاه رنگی دارای کراهت و سفید، رنگی شریف‌، لطیف‌، ملیح، پاک و... معرفی شده است که این مقاله به بررسی آنها پرداخته است. واژگان کلیدی: قرآن‌، حدیث، روان شناسی‌، رنگ‌. مقدمه استعداد انسان در کشف ناشناخته‌ها و گشودن قفل‌ها و بحث از دشواری‌ها و نهان‌ها‌، استعدادی طبیعی است. انسان‌ به حکم ترکیب معنویش نمی‌تواند در برابر مجهولات‌ دست بسته بماند‌، بلکه در نهاد او انگیزه‌ای است که ‌می‌خواهد به هر چیز که بر حواس و خرد او تأثیر ‌می‌گذارد‌، معرفت پیدا کند (خطیب، قرآن و علم روز‌، 1362: 21).

0

جداکردن اتاق خواب کودک چه فوایدی برای آن ها دارد و چه تاثیراتی روی آن ها می تواند بگذارد می خواهیم با این تاثیرات و فواید بیشتر آشنا شویم اتاق خواب والدین نباید با کودک یکی باشد این امر از نظر روانشناسان بسیار مضر و خطرناک است.

روانشناسان کودک پیشنهاد می‌کنند برای ترغیب بچه‌ها به خوابیدن در اتاق شخصی، ابتدا باید توجه زیادی به طراحی دکوراسیون اتاق بچه‌ها داشت. به این شکل که نه‌تنها از لحاظ رعایت شرایط فیزیکی و وضعیت نور و هوا، بلکه در انتخاب همه وسایل اتاق بچه‌ها هم باید توجه کافی داشت. بهترین پیشنهادی که آنها می‎دهند نظرخواهی از خود بچه‌ها در این زمینه است. آنها معتقدند این بهترین شیوه‌ای است که والدین می‌توانند با صبر و حوصله تنها خوابیدن را به یک زمان و فرصت دلپذیر برای بچه‌ها تبدیل کنند.

امروزه کودکان قبل از آن که پا به جهان بگذارند اتاق‌شان با تمام امکانات برایشان حاضر شده است. رنگ‌های شاد و زیبا، وسایل و دکور خوب و فضایی که دلچسب هر کودکی است. تقریبا همه چیز آماده است تا کودک بتواند در اولین زمان مناسب پس از تولد به استقلال برسد. چیزی که در گذشته کمتر جزو ضروریات بود و شرایط احیایش دیرتر و سخت‌تر به دست می‌آمد. یکی از مشکلات در عملی کردن این ایده مشکل دل کندن والدین از فرزندان‌شان است.

البته به طور کلی در یک سال اول توصیه می‌شود شیرخواران در معرض دید والدین باشند. چرا که نوزاد در بدو تولد نیازهای بسیاری دارد که به طور ویژه‌ای مادر مسئولیت رسیدگی به آن‌ها را دارد. شاید دلیل عمده حضور نوزادان در اتاق والدین رسیدگی به موقع به این دسته از نیازها باشد. تعویض به موقع و رفع گرسنگی نوزاد توسط مادر از بارزترین دلایل حضور نوزاد در نزدیک‌ترین مکان به مادر است‌. از طرف دیگر نوع تنفس نوزاد و چگونگی خوابیدن او و بسیاری مسائل دیگر هستند که نیازمند دقت و رسیدگی هستند.

به همین دلیل توصیه می‌کنیم حتی اگر اتاق جدایی برای فرزند در نظر گرفته می‌شود، در معرض دید والدین باشد. از آنجا که این امکان معمولا وجود ندارد، بهتر است در یک سال اول شیرخوار در اتاق والدین اما در تخت جدا خوابانده شود.

روانشناسان کودک پیشنهاد می‌کنند برای ترغیب بچه‌ها به خوابیدن در اتاق شخصی، ابتدا باید توجه زیادی به طراحی دکوراسیون اتاق بچه‌ها داشت. به این شکل که نه‌تنها از لحاظ رعایت شرایط فیزیکی و وضعیت نور و هوا، بلکه در انتخاب همه وسایل اتاق بچه‌ها هم باید توجه کافی داشت. بهترین پیشنهادی که آنها می‎دهند نظرخواهی از خود بچه‌ها در این زمینه است. آنها معتقدند این بهترین شیوه‌ای است که والدین می‌توانند با صبر و حوصله تنها خوابیدن را به یک زمان و فرصت دلپذیر برای بچه‌ها تبدیل کنند.

در قدم دوم والدین باید اعتماد کودک را به خود جلب کنند به این شکل که اگر او بر اثر عاملی دچار ترس و اضطراب شد والدین خود را در دسترس خود ببیند و به این صورت از میزان ترس و اضطراب خویش بکاهند.
قدم بعدی احساس خودمختاری است. به این ترتیب که کودک احساس می‌کند فضای شخصی خود را دارد. این حس به او انگیزه می‌دهد تا تنهایی برای او در مکانی که مختص اوست دلنشین شود.
اگر مشاهده شد که پس از این اقدامات کودک هنوز به خوابیدن در کنار شما اصرار دارد مطمئن باشید عاملی بازدارنده وجود داردچیزی مانند: ترس و اضطراب کابوس‌های شبانه و … که مانع این جداسازی می‌شود.

پس بر عهده شماست که ریشه‌یابی کرده و عامل ترس را بر طرف کنید در غیر این صورت کودک هرگز راضی به جدا کردن اتاق خوابش نمی‌شود و اگر هم بشود مطمئنا دچار آسیب‌هایی جدی خواهد شد. برای مرتفع کردن تدریجی این گونه مشکلات به طور مثال مادر می‌تواند تا به خواب رفتن کودک در کنار او باقی بماند یا این که او را پس از خوابیدن به اتاقش منتقل کند. اگر علت ترس او از تاریکی است چراغ خوابی برای اتاقش تعبیه کنید تا اتاق در تاریکی مطلق نباشد. اما یادتان باشد هرگز دست و موی خود را به کودک ندهید. در مقابل اصرار احتمالی او می‌توانید یکی از عروسک‌هایش را به او بدهید تا در آغوش بگیرد چرا که ایجاد هر گونه وابستگی جداسازی او را سخت‌تر خواهد کرد. پس از رفع این موانع، کودک شما آماده این جداسازی است اکنون می‌توانید اتاق خواب او را با خیالی آسوده جدا کنید و با آرامش خاطر او را در اتاقش تنها بگذارید و تقریبا مطمئن باشید که او در آسودگی است.

0

اسباب‌بازی‌ها برای سرگرمی و بازی هستند، اما اسباب‌‌ بازی‌ها در صورت اشتباه در استفاده ممکن است به جراحت‌ شدید منتهی شود.

والدین باید این دستورالعمل‌ها هنگام انتخاب اسباب‌بازی این نکات را رعایت کنند:

* بسته‌بندی اسباب‌بازی را از لحاظ طیف سنی مطلوب چک کنید ‌و اطمینان حاصل کنید که این اسباب‌بازی برای سن کودک شما مناسب است.

* به کودک‌تان اجازه دهید تنها در مکانی امن- برای مثال دور از پله‌ها بازی کند.

در بازی کودکان‌تان مشارکت کنید،‌ تا بر او نظارت داشته باشید و به ایمنی کودک کمک کنید.

* اسباب‌بازی‌های طراحی‌شده برای کودکان بزرگتر را از دسترس کودکان کم‌سن‌تر دور نگهدارید.

* اسباب‌بازی‌ها برای کودکان کمتر از سه سال نباید دارای قطعات کوچکی باشد که ممکن است باعث خفگی آنها شود.

* اسیاب‌‌بازی‌های کودک‌تان را از لحاظ شکستگی و صدمات بررسی کنید، تا باعث مجروح شدن کودک نشود.

* به مواردی که شرکت‌های اسباب‌بازی اعلام استرداد محصولات‌شان را می‌کنند،‌ توجه داشته باشید.

0

روند رشد و رسیدن به چنین زمینه ای از کودکی آغاز می‌گردد. آنها فرصت این را داشته اند در زمانی که خردسال هستند خود را پیدا کنند و در سالهای بعد استعدادشان را شکوفا کنند. مخاطب من در این سخن تمام کسانی هستند که با کودکان سروکار دارند اهم از والدین و مربیان عزیز کودک، تا با کلیتی از اهمیت نقاشی کودک و نوع برخورد با آن آشنا شوند.

" دایره " در بسیاری از ادیان نماد طبیعت است مثلا در خاور دور بخصوص چین و ژاپن ورودی معابد را به صورت دایره می‌بینیم، این نشان از اعتقاد آنهاست که روند دنیا را بر مبنای حرکت دورانی می‌دانند مثلاً انسان نفس می‌کشد، اکسیژن می‌گیرد سپس به صورت دی اکسید کربن پس می‌دهد و دی اکسید کربن را گیاهان می‌گیرند و دوباره به صورت اکسیژن پس می‌دهند. انسان می‌میرد به صورت خاک در می‌آید و این خاک بصورت گیاه دوباره زنده می‌شود. این روند سالیان سال در مورد همه چیز اتفاق افتاده است. در مورد "غذای ذهن" نیز این گونه است، انسان سالم انسانی است که در مورد غذای ذهن این حرکت را در وجود خود انجام دهد و ذهن خود را انبار عقاید، نظرها و خاطرات در نیاورده، بلکه از آنها استفاده می‌کند و بصورت دیگری تخلیه می‌نماید. در غیر این صورت به صورت انسانی مریض جلوه می‌کند.

کودک به طور ذاتی این حرکت دورانی را در وجود خود دارد و هر چه را وی از اطراف می‌گیرد به شکل بازی و نقاشی و کارهای عملی پس می‌دهد. مثلاً: یک دختر کوچک، صحبتهای مادرش را که به او گفته است، برای عروسکش می‌گوید. خاطرات، ذهنیات، علائق، ترسها و نگرانیهایش را، که به او منتقل گردیده با نقاشی وبازی بازگو و از خود گذر می‌دهد و این گونه ذهنش را تخلیه نموده و به اصطلاح روانشناسان "فنگ شویی" می‌کند این عمل تضمین کننده سلامت او خواهد بود.

در بین فعالیتهای کودک نقاشی بسیار مهم است، چون تماماً از درون کودک سرچشمه می گیرد. و آنها فعالیتهای خود را با آن شروع می‌کنند. واین می‌تواند یک سوال اساسی را در ذهن ما ایجاد کند که پاسخ به آن بسیاری از مسیر‌ها را برای ما روشن مد کند. والدین و مربیان نباید با دخالت از روی ناآگاهی در کار کودک، و با آموزش و یا تصحیح نقاشی او، این روند تخلیه روانی را تخریب کنند. آنها با این کار روزنه ی خروجی ذهن کودک را می‌بندد وموجب انباشتگی ذهن او می‌شوند که این باعث بروز عوارضی است که عمل "خود درمانی" را قطع می‌کند.

ابتدا کودک با بازی شروع می‌کند و سپس به خط خطی کردن می‌پردازد خط خطی کردن مرحله تکامل یافته تر و خلاق تر همان بازی است. کم کم با رشد او نقاشی اش نیز از مرحله خط خطی خارج شده و پیشرفته تر می‌گردد. دیگر نقاشی فقط وسیله لذت و بازی نیست بلکه با آن به طور ناخودآگاه مسائل و مشکلاتش را بیان می‌کند. حتی اگر او شی رنگ دانه ای یا نوک تیزی بیابد با آن روی دیوار نقاشی می‌کند. این حالت تقریباً غریزی می‌باشد در واقع نقاشی به عنوان یک ابزار – بیانگر تحول کودک – وسبب و وسیله تکامل او است.

نقاشی در تشکیل شخصیت و روان کودک اهمیت بسزایی دارد. نه تنها سؤالاتی برایش مطرح می‌سازد و به او امکان شناسایی محیط و شرکتش را در آن فراهم می‌کند، بلکه به او امکان می‌دهد تا مسائلی را که به صورت نامنظم از همه طرف برایش مطرح می‌شود. به شکل صورت بندی شده، منظم کند.

نکته دیگر پرورش خلاقیت، در"نقاشی خود انگیخته" کودک نوعی پیشگیری است شاید نوعی "واکسن روانی" و بسیاری از مواقع یک "درمانگر بزرگ" که جلو رشد بسیاری از مشکلاتی که از کودکی سرچشمه می‌گیرد را سد می‌کند و انرژی او را به مسیر درست هدایت می‌کند تا آینده ای بهتر را در پیش بگیرد. به زبان بسیار ساده اگر خلاقیت از سمتی وارد شود و به صورت عادت گردد، تمام مشکلات فرد از زندگیش رخت بر می‌بندد. و بهترین زمان شروع این تمرین از خردسالی و بهترین وسیله نقاشی است.

هنر کودکان را قادر می‌سازد تا به تجربه‌هایی دست یابند که هیچ منبع دیگری توانایی تولید این تجربه‌ها را ندارد. همچنین آنها را توانا می‌کند تا از این طریق تجربه‌های گسترده و گونه‌های احساسات خود را کشف کنند و به شخصیت منحصر به فرد خود برسند. این آثار گرافیکی علاوه بر ارزش بیانی، منعکس کننده ی پیچ و تاب‌های فکری کودک نیز می‌باشد.

به این دلایل است که زند گی انسان با هنر آغاز می‌شود و کودک از این راه اولین تجربه‌ها را کسب می‌کند یعنی از طریق تجارب تجسمی و نقاشی. جای تاسف بسیار دارد که والدین و مربیان کودک به د لیل عدم آشنایی با روانشناسی کودک و اصول بنیادی هنر کودکان، این مسیر درست را تخریب می‌کنند. متا سفانه پرورش خلاقیت و هنر کودک در آموزش و پرورش ما شناخته شده نیست و از مقوله "آموزش و پرورش" فقط "آموزش" وجود دارد و"پرورش" اگرهست، بسیار ضعیف می‌باشد که در نتیجه کودکان را از هدف بزرگ خلاقیت جداه کرده و به "مقلد و پیرو" تبدیل می‌کند که عوارض آن از قبیل تنش، عدم خلاقیت، عدم اعتماد به نفس، وابستگی و روان پریشی است.

پرورش خلاقیت در این راستا یعنی "به فعل در آوردن" و "هماهنگ کردن" تمام قسمت‌های ذهن کودک در جهت "نوآوری"، که توسط مدیریت و نظارت مربی متخصص میسر می‌گردد و نتایج آن بطور خلاصه هماهنگی، سلامتی، خلاقیت و ابتکار می‌باشد.

کلاس نقاشی کودک باید هماهنگ با روانشناسی کودک باشد و مربی علاوه بر این شناخت، خود نیز با هنر مدرن آشنایی داشته و در این مسیر فعالیت کرده باشند تا تشخیص درستی از روند کودک داشته باشد. یعنی از دوره ای که کودک خود محور است تا زمانی که به دیگر محوری تغییر دوره می‌دهد با او هماهنگ بوده و او را از مسیر جدا نکند و به نوعی به بازیابی و کشف توانایی درونی کودک بپردازد تا زمانی که کودک " تاثیر خود" را بر دیگران کشف کند.

با این توضیح والدین باید کلاس نقاشی کودک خود را بسیار با مطالعه و دقت انتخاب کنند.

بسیاری از والدین تصور اشتباهی از کلاس‌های خلاقیت دارند و به تصور اینکه نمی‌خواهند فرزندشان هنرمند شود از این کلاس‌ها دوری می‌کنند. در حالی که اگر کلاس بر پایه آموزش نباشد [و به شیوه ای که توضیح داده شد باشد] بسیار مفید بوده و کودک زمینه بسیار خلاقی خواهد یافت که در هر زمینه شغلی که در آینده وارد شود موفق تر عمل خواهد کرد.

به زبان بهتر خلاقیت بزرگترین ودیعه الهی به انسان می‌باشد که باید آن را از کودکی شکوفا کرد. به امید نهایت استفاده از این هدیه بزرگ.

0

در این مطالعه، تأثیر آموزش موسیقی در افزایش تواناییهای شناختی کودکان بررسی شده است. روش: 30 کودک پنج و شش ساله که در ترم اول کلاسهای موسیقی کودک در آموزشگاههای موسیقی درجه یک و دو شهر تهران شرکت می کردند، با 30 کودک گروه گواه (از مهد کودک) مقایسه شدند. گروه گواه از نظر سن، جنس، میزان تحصیلات مادر و سطح درآمد خانواده با گروه آزمایشی همسانسازی شد. در ابتدا، همه کودکان تحت آزمون هوش استنفورد - بینه قرار گرفتند و سپس کودکان گروه آزمایشی به مدت سه ماه و هر هفته یک بار در کلاسهای موسیقی کودکان شرکت داده شدند. پس از سه ماه از همه کودکان پس آزمون گرفته شد.

یافتها:

تحلیل نتایج نشان داد که گروه آزمایشی از نظر میزان افزایش توانایی استدلال عمومی (که با معیار ضریب هوشی و با نمره کل آزمون هوش استنفورد-بینه سنجیده شد) با گروه گواه تفاوت معنیداری دارد. در ارزیابی خرده آزمونها نیز مشاهده شد که آموزش موسیقی سبب افزایش توانایی استدلال کلامی و تقویت حافظه کوتاه مدت کودکان گردیده است، ولی درمورد توانایی استدلال دیداری/ انتزاعی، با وجود افزایش میانگین نمرههای خام هر دو گروه در پس آزمون (نسبت به پیش آزمون)، در میزان تغییرات دو گروه تفاوت معنیداری دیده نشد.

نتیجه گیری:

از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که آموزش موسیقی ممکن است در رشد برخی تواناییهای شناختی کودکان مؤثر باشد.


0

آندره آلمان، مارک آر نیوونستاین، کن بی ای بوکر،ادوارد اچ اف دوهان

آزمایشگاه روانشناسی،دپارتمان روانشناسی،دانشگاه اوتراخت هلند

مطالعات عصب نگاری حاکی از آن است که قشر شنوایی در هنگام پردازش موسیقی به اندازه پردازش اطلاعات شنوایی- دیداری در گیر می شود.این فرضیه مطرح می شود که آموزش موسیقی شاید با رشد توانایی های شنیداری- دیداری ارتباط داشته باشد.در این مطالعه عملکردهای افرادی که تحت آموزش موسیقی قرار گرفته بودند وکسانی کهاز موسیقی بی اطلاع بودند در زمینه های زیر مقایسه شدند.

الف. یک تکلیف تصویر سازی ذهنی - موسیقایی که در آن سوژه می بایست زیر و بمی نت های مربوط به ترانه های گرفته شده از ترانه های خانوادگی را به طور ذهنی مقایسه کند.

ب. یک تکلیف تصویر سازی شنوایی بدون موسیقی که در آن سوژه می بایست ویژگی

های صوتی صداهای روزمره ذا باهم مقایسه کنند.

ج. یک اندازه گیری قابل مقایسه از تصویرسازی بصری که در آن سوژه می بایست فرم دیداری اشیاء را به طور ذهنی مقایسه کنند.گروهی که آموزش موسیقی دیده بودند نه تنها در تکالیف تصویرسازی موسیقایی بهتر عل کردند بلکه از افراد بی اطلاع از موسیقی در زمینه تکالیف دیداری - شنیداری بدون موسیقی نیز پیشی گرفتند.در مقابل، هر دو گروه در تکالیف دیداری تفاوتی با هم نداشتند. این یافته ها در ارتباط با طرح های تئوریک درباره پردازش موسیقی و فعالیت مغز مورد بحث قرار می گیرد.

0

بازیهای خلاقه وسیله غیر کلامی برای بیان احساسات و علاقه کودکان می باشند. کشیدن یک نقاشی یا تصویر آدمک می تواند آرامش و لذت را برای کودکان فراهم آورد و آنها را از فشارها رهایی بخشد.

نقاشی باعث تقویت قدرت خلاقه و نیروی ابتکار کودک می شود. کودک در سن 1 2 سالگی با مداد و یا خودکار شروع به خط خطی کردن می کند. کودک مداد و یا خودکار را در مشتش محکم گره کرده و با فشار و با شتاب و بدون هدف فقط خط خطی می کند.

کودک از اینکه می بیند با حرکت دست او و فشار مداد بر روی کاغذ اثری روی آن باقی می گذارد خیلی خوشحال شده و به لحاظ درونی احساس لذت واقعی و درونی به او دست می دهد. یک کارشناس در این باره می نویسد:

«بقای اثر کودک سرچشمه خوشی او را فراهم می آورد و کودک را در مقابل پدیده ای که از او به وجود آمده است قرار می دهد. کودک در برابر اثر خود مات و مبهوت و افسون شده، باقی می ماند و چون می داند که خود خالق آن است، بیشتر از پیش به ادامه خلاقیت خویش شایق می شود. او همان طوری که از صداهای خارج شده از حلقوم خود در 2 یا 3 ماهگی لذت می برد، همان طور از حرکات دست یا پای خود غرق در شادی می شود.»

مداد ابزار نقاشی کودک است. مداد رنگیها یک وسیله ایده آل و مناسب برای بچه ها می باشند. آنها جالب و رنگارنگ و تمیز و ارزان هستند و انواع متفاوتی دارند. بعضی نرم و بعضی دیگر سخت. مداد رنگیها روی بیشتر کاغذها خیلی خوب کار می کنند. و چون کار با مدادهای رنگی سر و دست و لباس بچه ها را کثیف نمی کند، نسبت به نقاشی انگشتی، آبرنگ و گواش بیشتر مورد استقبال خانواده ها واقع می شود.

کودک در سن 1 2 سالگی مداد را در دست می گیرد و خط خطی می کند. در سن 2 سالگی شروع به استفاده از مداد رنگی می کند و در 4 سالگی از قدرت تخیل خود برای نقاشی کمک می گیرد. در پنج سالگی مهارت بیشتری پیدا کرده و می تواند از آبرنگ نیز استفاده کند.

رهنمودهایی برای والدین

* استفاده از مداد رنگی به کودک امکان می دهد تا از دستانش در هماهنگی حرکتی دقیق که لازمه بکار بردن ابزار است، استفاده کند.

* کاغذهای باطله، پاکتهای استفاده شده، جعبه بعضی از وسایل، بعضی از صفحات روزنامه ها و مجلات را در اختیار کودک قرار دهید تا خط خطی کنند و به لحاظ درونی ارضا شوند. وقتی به نیاز کودک پاسخ مناسب بدهید، به سراغ دیوار اتاق و یا کتابهای شما، برادران و خواهرانش نخواهد رفت.

* وقتی کودک خط خطی می کند او را آزاد بگذارید هر طور که دلش می خواهد خط خطی کند. وسوسه نشوید که بخواهید طرز یاد گرفتن صحیح آن را یاد دهید. بگذارید

مراحل طبیعی رشد را طی کند، خودش کم کم نحوه درست خط خطی کردن را یاد خواهد گرفت.

* کودک را آزاد بگذارید با هر دست که مایل است خط خطی کند. اصراری نداشته باشید که حتما با دست راست کار کند چون ممکن است او چپ دست باشد. وقتی اصرار زیاد شد ممکن است کودک علی رغم میل باطنی به حرف والدین گوش کند اما دچار اختلال روانی و از جمله لکنت زبان شود.

* بر روی دیوار اتاق کودک مقواهایی نصب کنید تا بتواند روی آنها نقاشی بکشد، وقتی چنین زمینه ای را برای کودک فراهم کنید به سراغ دیوار اتاق نخواهد رفت و جاهایی را که از طرف والدین ممنوع اعلام می شود کودک پذیرا خواهد شد.

کودکان و کار با مدادشمعی

نقاشی با مدادشمعی

موارد استفاده از مدادشمعی از آنچه تصور می شود بیشتر است و برای کودکان بسیار لذت بخش است. مدادهایی که به اندازه معمولی ساخته شده است محتاج به کار گرفتن عضلات ظریف انگشتها می باشد

که کودک تسلط کافی بر آنها ندارد و تا حدی احتمال خطر نیز وجود دارد. کودکانی که تازه شروع به نوشتن کرده اند نیاز به ابزاری دارند که به آسانی و ایمنی در دست قرار گرفته و مورد استفاده واقع شوند.

برای کودک 3 5/1 سال مدادشمعی هایی که در مهدکودکها استفاده می شود و مراکز معتبر آنها را تولید می کند ابزار خوبی برای کارهای هنری دو بعدی می باشد.

مدادشمعی باید طوری باشد که کودک از هر دو سو و نوک آن بتواند استفاده کند. مدادشمعی خوب باید به اندازه کافی محکم باشد که دست خطهای اولیه و خشن کودک را تحمل کند.

در آغاز کار با مدادشمعی بایستی با چند عدد مدادشمعی محدود کار را شروع کرد، چون اگر مدادشمعی های زیادی (24 رنگ) در اختیار او قرار دهید حواس او را پراکنده کرده اید و مانع رشد و پیشرفت او شده اید.

از آنجایی که حرکت دست در این مرحله برای کودک لذت بخش است باید کاغذهای سفید بزرگی به ابعاد حداقل (24×18) در اختیار داشته باشد. تا فضای کافی برای حرکات وسیع دست در جهات مختلف را داشته باشد. کاغذها بایستی به اشکال مختلف مثلث، گرد، بیضی و به رنگ باشد تا هم تنوع، وجود داشته باشد و هم قدرت مانور بیشتری داشته باشد.

بهتر است که کاغذها رنگ سفید باشد چون دست خطهای کشیده شده با مدادشمعی روی کاغذ سفید بهتر دیده می شود و کودک

به آسانی نتایج دست خطهای خود را می تواند مشاهده کند. اگر کاغذهای مورد نظر در دسترس نبود و یا گران قیمت است، می توان از بخش قسمتهای تبلیغات روزنامه ها، جعبه های خالی بعضی از وسایل و کاغذهای باطله دیگر استفاده کرد.

انجام فعالیتهای مختلف بامدادشمعی

* با قرار دادن کاغذ سمباده، تور سیمی، سکه و... زیر کاغذ نقاشی، کودکان می توانند نقشهای مختلف را تهیه نمایند. کودکان می توانند با مدادشمعی و یا مداد محکم روی شی ء زیر کاغذ بکشند. اثر شی ء مورد نظر روی کاغذ مشخص خواهد شد.

* با مدادشمعی روی پارچه چیت نقاشی کنید. سپس پارچه را روی کاغذ نقاشی گذاشته و روی آن یک تکه پارچه مرطوب دیگر گذاشته اطو کنید.

* رنگهای مختلف مدادشمعی را رنده کرده روی کاغذ بریزید. سپس کاغذ دیگری را بر روی آن قرار داده و اطو کنید این عمل باعث می شود خرده های مدادشمعی آب شده و رنگها در هم آمیخته شوند.

* کودکان می توانند ابتدا سطح یک کاغذ را با مدادشمعی رنگ بزنند به این ترتیب که صفحه را به چند قسمت تقسیم کنند، هر قسمت را یک رنگ بزنند. سپس از این کاغذ رنگ شده به عنوان کُپی استفاده کنند، به این معنی که کاغذ سفید دیگری را زیر کاغذ رنگ شده گذاشته با مداد یا میله نوک تیز روی آن نقاشی کنند. طرح کشیده شده در اثر فشار بر روی صفحه زیری منعکس خواهد شد.

0

چگونه پیشرفت کتابخوانی کودکان 3 تا 5 سال را کنترل کنیم؟

چگونه فرزندان شما در کتابخوانی پیشرفت می کنند و شما برای کمک به آن ها چه کار می توانید بکنید؟

- چگونه می توان این نظارت و کنترل را به کار برد؟

در کنترل خواندن، از همان راهی استفاده کنید که پزشک، نمودار رشد را به کار می‌ برد. به دنبال الگوی رشدی با حرکات آرام و تند باشید. همان اندازه که فرزند شما خواندن را خوب انجام دهد، نشانه‌سلامتی اوست.

مراحل سنی یا درجه ‌ی تحصیلی برای هر بررسی فهرست می شود، اما تنها به عنوان یک راهنما.

پیشنهاد می کنیم حتی اگر فرزند شما به مدرسه می‌ رود، خواندن کنترل شده را که از یک یا دو سالگی او آغاز کرده اید، همچنان ادامه دهید تا موفق شوید. آن راه ارزش بیشتری دارد و فرزند شما را پیوسته و منظم، یک کتابخوان مستقل بار می ‌آورد.

- والدین چگونه می توانند کمک کنند؟

والدین نقش کلیدی در پیشرفت کتابخوانی فرزندان خود در سطوح مختلف دارند. همان گونه که پیشرفت فرزندتان را دنبال می ‌کنید کار هایی را که می توانید برای گسترش علایق و مهارت های فرزند خود انجام دهید، بررسی کنید.

- منظور از کنترل چیست؟

توجه داشته باشید که نشانه های بررسی شما بیشتر از همه، کجا به نتیجه می رسند. اگر پاسخ ‌های شما بیشتر الف باشند، احتمالاً فرزندتان در حال تغییر (جا به جا‌یی) از یک سطح پایین تراست.

اگر جواب ها بیشتر (ب) باشند، فرزند شما احتمالاً در میانه‌ ی این مرحله قرار دارد.

اگر بیشتر بررسی ها (ج) باشند احتمالاً فرزند شما در حال گام برداشتن به مرحله‌ ی بعدی است. اگردرباره ‌ی پیشرفت خواندن فرزند خود نگرانید، با معلم یا پزشک متخصص او صحبت کنید.

- کنترل خواندن پیش دبستانی ها:

بیشتر کودکان پیش دبستانی، دنیای چاپ و کتاب را می شناسند. ممکن است کودکی وانمود کند که در حال خواندن کتاب مورد علاقه اش است. این وانمود کردن، گامی است به سوی خواندن واقعی و کمک می کند تا او خود را یک خواننده واقعی کتاب به شمار آورد.

- آیا فرزند شما...

1 داستانی را با نگاه کردن به تصاویر دوباره بازگو می کند؟

الف) نه هنوز ب) گاهی اوقات ج) اغلب

2 با بازگو کردن واژه ها از ذهن خود، وانمود به خواندن کتاب می کند؟

الف) نه هنوز ب) گاهی اوقات ج) اغلب

3 زمانی که شما مشغول خواندن هستید، از شما سؤال می کند؟

الف) نه هنوز ب) گاهی اوقات ج) اغلب

4 بر روی کاغذ نشانه ‌هایی که شبیه حروف اند را نقاشی می کند؟

الف) نه هنوز ب) گاهی اوقات ج) اغلب

آیا فرزند شما می تواند...

1 شعرها و آوازهای کودکانه بخواند؟

الف) نه هنوز ب) کمی ج) اغلب

2 آن چه را که بعداً در داستان اتفاق می ‌افتد پیشگویی کند؟

الف) نه هنوز ب) گاهی اوقات ج) اغلب

3 حروف الفبا را تشخیص دهد و نام ببرد؟

الف) نه هنوز ب) گاهی اوقات ج) اغلب

نگران نباشید خوب است اگر فرزند شما...

1 در حالی که شما می‌ خوانید، پرسش های زیادی می ‌کند. کودکان از راه حرف زدن درباره‌ ی کتاب‌ ها می ‌آموزند.

2 نمی‌ تواند هنگام گوش کردن به داستان آرام بنشیند. بعضی از کودکان در حالی‌ که نقاشی می‌ کنند یا با اسباب بازی، بازی می ‌کنند بهتر گوش می دهند.

3 حروف و کلمات را وارونه می‌ نویسد. پیش دبستانی ها درحال تعیین موقعیت هستند.

4 کتاب ‌های غیر داستان یا مفهومی را به کتاب ‌های داستان ترجیح می‌ دهد. بعضی از بچه‌ ها این ‌گونه هستند.

0

روانشناسان به طرق مختلف درباره کودکان تحقیق کرده اند که یکی از مهمترین آنها تجزیه و تحلیل نقاشی های کودکان است. نقاشی، کودک را در مراحلی که حواث اطراف خود را دسته بندی و عرضه می کند و روند تکامل یافته ای را از زمان خط خطی کردن ساده تا زمانی که خطوط معنی دار و مبتنی بر قوانین پرسپکتیو و شالوده منطقی را رسم می کند می توان چیزی شبیه خواب و رویا معنی کرد. نقاشی مانند خواب و رویا به کودک فرصت می دهد اطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب می کند از هم جدا و سپس آنها را دوباره تنظیم کند.

در نقاشی همانند خواب و رویا کودک خود را از ممنوعیت ها رها کرده در حالی ناخدا آگاهانه درباره مسائل، کشفیات و مشکلات و دلهوره هایش صحبت می کند. به همین دلیل اگر آموزش نقاشی را بر پایه تصحیح نقاشی قرار دهیم در آن به کودکان از سنین پایین کمترین کپی و تقلید کردن از مدل را بیاموزیم مرتکب اشتباه شده ایم. در نقاشی کودک خطی که بر تصویر صورت برادر کشیده است یا حذف شدن، به کارگیری رنگ خاص، از میان بردن یا بیش از حد بزرگ جلوه دادن بعضی حوادث، همگی حکایت از نشانه ها و علائمی می کند که دارای معانی روشن هستند و بزرگسالان با کمی شناخت و دقت قادر به مشاهده و تعبیر آن می شود.

کودک یک ساله مداد را در دست می گیرد ولی به سهولت نمی تواند روی کاغذ خط بکشد.مداد را روی کاغذ می کوبد و سرانجام کاغذ را پاره می کند). کرانی و مارتین می گویند: «توانایی ترسیم خطهای افقی قبل از خطهای عمودی ظاهر می شود)

-کودک 18 تا 20 ماهه موفق به کشیدن خط می شود.

- در 2 سالگی خطهای دایره ای یا زاویه دار ظاهر می شود.

- در 2 سال و نیمی به علت افزایش قدرت عضلات، وقتی خطی را رسم می کند با چشم مراقب است که خط از محدوده تعیین شده خارج نشود.

- در 3 سالگی فقط لذت بردن از حرکت یا فشار مداد روی کاغذ نیست، بلکه مایل است احساسات درونی خود را که در ارتباط با تجربه های زندگی کوتاه است را بیان کند. در 3 سالگی خطهای عمودی را بیشتر از افقی رسم می کند. خط عمودی بیانگر اظهار وجود کودک است و توسعه آن نشان می دهد کودک از وجودش آگاه است. در اواخر 3 سالگی شروع به کشیدن اشکالی شبیه خانه یا خورشید می کند.

- در 4 سالگی خط نگاری های او جمع می شود و حتی برای بزرگسالان نیز معنا پیدا می کند.

- در 5 تا 6 سالگی امکان دستیابی کودک به درک حروف الفبا یا نوشتن که بیشتر از رسم و نقاشی جنبه آموزشی دارد، فراهم می شود.

رنگها:

بین نقش رنگ و زندگی عاطفی کودک با در نظر گرفتن دوران تکاملی او یک حالت متوازی است.

- 3 تا 6 سالگی کودک بیشتر تحت تأثیر فشارهای درونی است، بنابراین علاقه وافری به استفاده از رنگ دارد و آن را مقدم بر شکل ظاهری می داند ولی به تدریج که سن او بالا می رود از وابستگی اش به رنگ کم می شود و علاقه او به تقدم شکل بر رنگ فزونی می یابد.

- هر قدر کودک کوچکتر باشد رنگ های زنده تر را به کار می برد. در کودکستان کودکان ترجیح می دهند رنگ های گرم و تند استفاده کنند و فقط کودکانی که در خانه تحت نظارت شدید هستند رنگ های سرد را انتخاب می کنند که علت اصلی به مشکلات عاطفی و روانی مربوط می شود.

- فقدان رنگ در تمام یا قسمتی از نقاشی نشانگر خلاء عاطفی و گاهی دلیل بر گرایش های ضد اجتماعی است.

- کودکان سازگار در نقاشی هایشان به طور متوسط از 5 رنگ مختلف استفاده می کنند.

- کودکان گوشه گیر یا آنها که ارتباط با دنیای خارج را دوست ندارن از یک یا دو رنگ بیشتر استفاده نمی کنند.

- علاقه واقعی کودک به رنگ زمانی شروع می شود که او سعی در کشیدن شکلهایی می کند. این مرحله تا 7 یا 8 سالگی به درازا می کشد. کودک برای استاده از رنگ ها فقط تحت تأثیر احساسات خود قرار دارد. مثلا ممکن است چمن را بنفش بکشد چون هم می خواهد چمن را نشان دهد و هم از رنگ بنفش خوشش می آید.کودک در حین بزرگ شدن به تدریج ارتبازط میان اشیا و رنگ حقیقی آنها را درک می کند، ولی بدو امر این موضوع فقط در مورد چیزهایی است که برایش ارزش عاطفی دارند؛ مثلا اگر مادرش موهای بور داشته باشد هر زنی را که می کشد موهایش را بور می کند زیرا این رنگ برایش انباشته از نیروی عاطفی است.

نماد رنگها:

رنگ ها تحت تأثیر عوامل جسمی و روانی و در فرهنگ های مختلف دارای معانی خاصی است. در قبایل موزامبیک رنگ سیاه رنگ خوشی و شادی و قرمز تقریباً در همه جا معنای قدرت را القا می کند, زیرا با خون که به معنای زندگی است هم رنگ است.

در مذهب اهالی تبت و مردم مسیحی نماد عفت و پاکی زنانه، رنگ آبی است که نشانه صلح نیز هست. در کابوکی ژاپن رنگ قرمز نشانگر شیطان و ابلیس، رنگ سفید و طلایی مخصوص رهبانیت الهی است. رنگ زرد نشان دهنده شادمانی است، رنگ آبی نشانگر ترس و غم و رنگ سبز نشانگر بوالهوسی است.

از نظر روانی 2 گروه رنگ های گرم (قرمز، زرد و نارنجی) و رنگ های سرد (سبز، آبی و بنفش) با هم تفاوت عمیق دارند. رنگ های گرم تحریک کننده، سبب فعالیت و جنب و جوش، الهام دهنده روشنی و شادی زندگی و مولد حرکت هستند. در حالی که رنگ های سرد حالت های انفعالی، سکون، بی حرکتی و تلقین کننده غم و اندوه هستند. رنگ های خنثی (خاکستری) مبین درونگری، استدلال، خودمختاری و حمله وری و تمایل به آغشته سازی است.

رنگهای سرخ در ابتدا مورد توجه کودکان خردسال است. بعد ها مبین فعالیت های غیر دوستانه و پرخاشخویی می شود.

آنها که قواعد و قوانین را به درستی قبول ندارند ولی می کوشند تا خود را با آن منطبق کنند و دیگر آنها که از نظر رشد و تکامل به مرحله درک قوانین و قواعد اجتماعی رسیده اند و می کوشند در عمل آنها را به کار برند, از آبی استفاده می کنند.

رنگ سیاه منع، ترس، تشویق، وسواس و اضطراب است. رنگ نارنجی آرامش و خوشی را به یاد می آورد.

رنگ سبز گویای عکس العمل علیه نظام های خشک و طاقت فرساست. رنگ بنفش تمایلات درهم و برهم و نامتجانس را نشان می دهد.

موضوع نقاشی و شخصیت کودک:

کودک با تمام وجود و شخصیت ذهنی و عاطفی خود نقاشی می کند. موضوعاتی که در نقاشی کودکان دیده می شود آدم، خانه، درخت، خورشید، ماه، حیوانات و خانواده است.

شکل آدم:

هنگامی که کودک شکل آدمی را می کشد پیش از هر چیز شکل خود یا درکی که از بدن و تمایلات دارد را بیان می کند. اگر آدمک در مجموع هماهنگ باشد، احتمال بسیاری وجود دارد که کودک کاملا سازگار باشد. اگر اگر آدمک مثلا در اندازه ای خیلی کوچک یا در گوشه ای از کاغذ کشیده شده باشد به معنای آن است که کودک خود را کم ارزش و از دیگران پایین تر می داند. اگر این کم بها دادن به خود در چند نقاشی کودک ادامه پیدا کرده باشد نشانگر خجالتی بودن اوست که ممکن است تا حد تمایل به ناپدید شدن نیز پیش برود. در نقاشی فقدان دست و بازو نیز علامت کم بها دادن به خود و عدم امنیت است.

کودکانی که خود را بالاتر از بقیه می دانند آدمک هایی با اندازه بزرگ رسم می کنند. این نوع نقاشی مخصوص کودکانی است که اختلال عاطفی دارند یا به طور معمول کودکانی هستند زودرنج و حساس که همیشه فکر می کنند مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند.

خانه:

خانه نماد پناهگاه و هسته اصلی و گرمی خانواده است که ممکن است مورد علاقه یا تنفر کودک باشد.

- زندگی سعادتمند در خانه باغچه، گل، درهای بزرگ، پنجره و دودکش بخاری را می کشد، خانه خانه با حالت دلباز عرضه می شود.

- خانه بدون در ورودی در 5 تا 8 سالگی نشانه خجالتی بودن کودک و وابستگی شدید به مادر، بعد از 8 سالگی نشانگر احساس خود کوچک بینی و تنهایی کودک در نوجوانی نشانگر شرم و حیای زیاده از حد و داشتن احساسات رقیق است. هنگامی که پدر و مادر جدا شده باشند خانه به دو قسمت تقسیم می شود و اغلب دارای دو در ورودی است که یک قسمت از خانه نماد زندگی خانوادگی واقعی و در دیگر نشانه زندگی تحمیل شده به کودک است.

- خانه به صورت قصر به منزله پناهگاهی مطلوب است.

- خانه به صورت زندان نشانگر فشارهای خانوادگی و ناسازگار و از هم پاشیده است.

- کوچه امکان خارج شدن از خانه و محیط محدود خانواده و بالاخره از خود بیرون آمدن است.

- جاده به صورت پیچ وخم مبین مشکلات در برقراری ارتباط با دیگران است. خیابان های باز و عریض شادی و صداقت را نشان می دهد.

- کوچه تنگ و بسته کمبودهای عاطفی را القا می کند.

- افراد پویا و خیالپرور بیشتر به ترسیم امواج دریا یا پرندگان می پردازد.

درخت:

برای تحلیل نقاشی درخت باید 3 قسمت آن مشخص شود: ریشه، تنه و شاخه ها و برگ ها.

ریشه درخت در زمین فرو رفته و درخت را تغذیه می کند نماد نا خداگاه نشانه های درونی است.

تنه بیانگر مشخصات دائمی و عمیق پایدار شخصیت است. شاخه ها و برگ ها بیانگر طریق ارتباطی کودک با دنیای خارج است.

بچه ها در سنین پیش دبستانی تنه درخت را بلند ترسیم می کنند ولی پس از این سن بلند بودن درخت نشانگر عقب افتادگی فکری یا بیماری عصبی یا آرزوی بازگشت به دنیای دوران کودکی پیش از مدرسه است.

تنه درخت اگر کوتاه کشیده شود نشانگر جاه طلبی و بلند پروازی کودک است. تنه درخت اگر کج کشیده شود نشانگر عدم ثبات کودک است و تنه صاف نشانگر ثبات فکری کودک است. برگهای زیاد و درهم بیانگر شخصیت در خود فرو رفته کودکی است که آمادگی تغییر و تحول ندارد.

درختی که شاخه های آن به هر سویی کشیده شده اند (درختی که شاخه های فراوان دارد) نمایانگر حساسیت شدید کودکی است که مسائل را به سادگی می فهمد و قادر به ارتباط با دیگران است و در عین حال به راحتی می تواند خود را با محیط سازگار کند.

خورشید و ماه:

تصویر خورشید بیانگر امنیت، خوشحالی، گرما، قدرت و به نظر برخی نماد پدر مطلوب است.

خورشید به طور کامل در حال درخشیدن نشانگر رابطه خوب پدر و کودک است.

خورشید پشت کوه نشانگر ارتباط نا مطلوب پدر با کودک است.

خورشید به رنگ قرمز تند یا سیاه نشانگر ترس کودک از پدر است که مضطرب کننده است.

طرز کشیدن به حال و حوصله لحظه ای کودک نیز بستگی دارد. باید پی در پی در نقاشی هایش باشد تا بتوانیم درباره او قضاوت کنیم.

ماه بیشتر نشانگر نیستی است زیرا او زمانی که خورشید یعنی نماد زندگی ناپدید می شود ظهور می کند. بسیاری از کودکان ماه را در نقاشی هایی که از قبر و قبرستان می کنند به کار می گیرند.

مراحل تکاملی چهره نگاری:

در ابتدا اشیا از نظر کودکف فقط خانه و آدمک است. در 3 تا 4 سالگی کودک سعی می کندتصویر شخص یا اشخاص را بکشد.این تصاویر شامل یک دایره بجای سر،و در اطراف آن چند خط به عنوان بازوها و پاها است. علت ساده بودن نقاشی در این سنین ناشی از عدم شناخت تکنیک نقاشی نیست، بلکه این درست همان تصویری است که کودک از بدن در ذهن دارد.کودک در سالهای اول زندگیش هنگام کشیدن آدمک بدن را فراموش می‌کند، زیرا به نظر او وظیفه و عمل بدن مهم نیست.بعد از این مرحله کم کم در داخل دایره، دو چشم بزرگ نمایان می شود. مرحله بعدی گوشهاست که خیلی بزرگ هستند.

در 6 سالگی تصویر کودک از بدن خود در مغزش کاملتر است و دارای 2 دست و گردن است که در انتهای بازو قرار گرفته اند. بلندی آدمک معمولاً 4 برابر پهنای آن رسم می شود. 10 سال طول می‌کشد تا کودک بتواند تصویر کاملی با تمام اعضا و حرکات بدن رسم کند. به گفته گودینف، اصولاً نقاشی آدمک نشانگر پختگی فکری کودکان است.

منبع: روزنامه جام جم