امروز پنجشنبه 30 فروردین 1403

عوامل اجتماعی کاهش ازدواج

0

مقدمه

ازدواج یکی ازبهترین نیازهای آدمی است که دین مقدس اسلام به آن اهمیت فراوانی داده است وآن را ازبهترین سنت های دینی شمرده که مایه برکات بی شماری است.ازنظرقرآن ازدواج مایه آرامش روح وروان آدمی است که این خودازنشانه های رحمت وبزرگی خداوند است.تشویق اسلام به ازدواج خصوصا در سنین جوانی.قرار گرفتن در ولایت و حمایت خداوند.به خشم آوردن شیطان.کامل شدن ایمان جوانان.زیاد شدن روزی ومانند آن از برکات ازدواج درکلام معصومین شمرده شده است.

همچنین تاخیر درامر ازدواج دربعضی از روایت مردود دانسته شده است وتاکید شده است هیچ چیز نباید باعث تاخیر انسان درازدواج شود.حتی اگرفقر باشد.اسلام درروایتی مردان بدون همسرراسرزنش می کند وتجرد راسبب شرور شدن می داندودرروایت دیگربه کسانی که صاحب دخترند شفارش می کند درازدواج دخترانشان تعجیل کنند.

تغییرساختار سنی-جنسی یکی از عوامل اولیه ومستقل است که درعامل عدم تعادل درازدواج نقش دارد.تغییر ساختار سنی-جنسی عبارت است از عدم تعادل بین دختروپسران مجرد که ازدواج نکرده اند.

ازدواج درواقع یکی ازوقایع مهمی است که درزندگی افراد رخ می دهدو البته ازدواج ممکن است مشکلات متعددی داشته باشد.ازجمله:مشکلات اقتصادی-گشترش بیکاری-وجود موانع فرهنگی مرتبط با ازدواج و...

یکی دیگرازمطالعات مرتبط باموضوع عدم تعادل دروضعیت ازدواج به پدیده ترجیح جنسی در خانواده ها برای داشتن فرزند پسر اشاره دارد.مساله با اهمیتی که درباره بررسی پدیده اختلال دروضعیت ازدواج وجود دارد این است که آیا این پدیده درمقاطع زمانی قبل هم در ایران وجود داشته است؟به عبارتی این پرسش مطرح می شود که سابقه وجود این پدیده درکشور چگونه است؟

دلیل منطقی مطرح شدن این بحث آن است که جمعیت ایران در دودهه 45-1335و55-1345به ترتیب بانرخ رشد های سالیانه13و72 درصد افزایش یافته است.باوجود آن که نرخ رشد جمعیت در این دو دهه به طور نسبی کمتر ازنرخ رشد93درصدی دردهه65-1355است اما به طور مطلق نرخ رشد قابل توجهی محسوب می شود.بنابراین می توان به طور خلاصه وضعیت اختلال دروضعیت ازدواج جامعه را درچند دهه گذشته بدین صورت بیان کرد که وجود نرخ رشد جمعیت طی سالهای1335تا1355منجر شده است که در قدم اول مازادی از دخترانی که شانس ازدواج ندارند ایجاد شود این مازاد به دلیل وجود اختلاف تعداد دختران وپسران موجود درسنین ازدواج ایجاد می شود.این مساله را می توان با درنظر گرفتن خصوصیات رفتاری حاکم برفرهنگ ازدواج در ایران توجیح کرد.

عوامل افزایش سن ازدواج

کارشناسان امور اجتماعی عوامل متعددی را برای افزایش سن ازدواج عنوان کرده اند که مادراینجا این عوامل رادرسه بخش عمده مطرح می کنیم:

الف)عوامل اجتماعی

زندگی اجتماعی گرچه یکی از ضروریات حیات انسان به طوری که بشر بدون اجتماع قادربه ادامه زندگی نیست اما بااین حال اگردربرنامه ریزی وسیاست اداره جامعه دقت کافی نشود مشکلات زیادی به وجود می آید.یکی از عوامل افزایش سن ازدواج به مسایل اجتماعی بر می گردد که در ذیل به چهار عامل آن اشاره می شود:

1-افزایش جرایم وآسیب های اجتماعی

بالا رفتن جرایم وآسیب های اجتماعی مانند:اعتیاد-بی بندوباری-همسرآزاری-روابط سردهمسران و...نه تنها موجب ازهم پاشیدگی خانواده ها شده است بلکه باعث سلب اعتماد جوانان ازازدواج گردیده است وسبب شده که جوان امروز به ازدواج به عنوان عامل خوشبختی نگاه نکند وسرنوشت خود رابه کسانی که در دام این آسیب ها گرفتارشده اند نسبت دهد.

2-تحصیلات دانشگاهی

طولانی بودن مدت تحصیلات دانشگاه وافزایش نسبت دختران به پسران(که طبق بعضی آمارهاتنها3543 درصد کسانی که درکنکور شرکت می کنند پسرهستند)سبب شده اولا اغلب دختران وپسران تا پایان تحصیلات وبعدهم تابه دست آوردن شغل ازازدواج سرباززنندوثانیا دختران به علت داشتن تحصیلات دانشگاهی حاضر بع ازدواج باپسران پشت کنکور مانده نباشند ودرصدبالایی ازآنان بدون همسر بمانند یابه ازدواج ناخواسته تن دهند.

3-عدم توازن جمعیت دختران وپسران آماده ازدواج در ایران

بنابر برخی آمارها جمعیت دختران در شرف ازدواج یک میلیون وششصدهزارنفربیش از پسران آماده ازدواج است واین خود سبب می شود که پسران در ازدواج رقابت نکنند وعجله ای نداشته باشند.

4-به هم خوردن توازن دختروپسر درروستاها

طبق آمارها به علت مهاجرت پسران روستایی به شهرها برای جستوجوی کارجمعیت دختران روستایی آماده ازدواج دو برابر گذشته شده است.

ب)عوامل اقتصادی

یکی از عمده ترین دلایل ازدواج از نظر جوانان عوامل اقتصادی است.در یک گفتگوی ساده وخودمانی با جوانان خصوصا پسران می توان به آسانی فهمید که علت نداشتن تمایل به ازدواج دراکثرآنها برخوردار نبودن ازشغل-مسکن وتهیه لوازم وضروریات زندگی وجشن ازدواج است.دراین بین خانواده های دختران هم مشکل تهیه جهزیه راسد بزرگی برای ازدواج دخترانشان می دانند.بنابرین عدم توان اقتصادی کافی انگیزه ازدواج جوانان را پایین می آورد.اما گاهی داشتن شغل مانع ازدواج می شودوآن در صورتی است که دختران شاغل شوند.بسیاری از دخترانی که شغلی برای خود دست وپا می کنندومشغول به کار می شوندرغبت خود رانسبت به ازدواج ازدست می دهند.دلایلی که باعث کاهش میل آنها به ازدواج می شود عبارت است از:1-دختران وقتی شاغل می شوند توان اقتصادیشان بالا می رودوبه استقلال اقتصادی می رسند.ازآنجایی که یکی از انگیزه های دختران برای ازدواج نیازاقتصادی است وازمجرد ماندن خوداحساس سربارخانواده بودن دارند بارسیدن به استقلال اقتصادی این انگیزه درآنها ازبین می رود ودرنتیجه بسیاری از آنها رغبت چندانی به ازدواج ندارند.

2-داشتن شغل از این جهت که هم منبع اقتصادی است وهم سرگرمی خوبی است که می تواند درانسان شادی و نشاط را به وجود آورد جایگاه خاصی بین دختران دارد.گاهی علاقه به شغل چنان زیاد می شود که به خاطرترس ازدست دادن شغل ازدواج نمی کنندوخواستگاران را به بهانه های مختلف رد می کنند.

ج)عوامل فرهنگی

گرچه کشور ماازفرهنگ غنی وکامل اسلامی برخورداراست ولی به دلایلی چون نفوذ فرهنگ بیگانه ومانند آن این فرهنگ کم رنگ شده وسفارش های اکید اسلام به تعجیل درازدواج وکراهت ازتاخیر آن تاحدودی بین جوانان به فراموشی سپرده شده است.جوان ایرانی که در گذشته مهمترین برنامه اودراولین فرصت ازدواج وتشکیل زندگی بود امروزه دیگر چنین عقیده ای نداردوحتی برخی زمان ازدواج را مخصوص میانسالی می دانندواین احتمال وجود دارد که این فرهنگ مخرب گسترده وفراگیرشود.به هرحال عوامل فرهنگی را می توان ازدوجهت درتاخیرازدواج مؤثر دانست:

1-منسوخ شدن ارزش های معنوی

منسوخ شدن ارزش های معنوی وجایگزین شدن ارزش های مادی سبب شده بسیاری از جوانان به همه چیزازجمله ازدواج رنگ ولعاب مادی بدهندوبه جای این که کسب فضایل انسانی راهدف خود قرار دهندوازدواج راعاملی برای نزدیکتر شدن به خدا وکامل شدن ایمان بدانند درجمع مال دنیا ونمایاندن ظواهر فریبنده زندگی مادی مسابقه بگذارند.این طرز فکرهمه چیز ازجمله ازدواج را تحت تاثیرقرار می دهد.

2-آرمان گرا بودن جوانان

بعضی از جوانان امروزی به علت خامی ونپختگی که هیچ تناسبی با زندگی پیچیده کنونی نداردونیز به علت عدم اعتماد به تجربه های والدین وقدیمی دانستن آنها ازواقعیت های زندگی بی اطلاع مانده اند ودرنتیجه نمی توانند درباره موضوعی چون ازدواج واقع گرا باشند بلکه آرمانی فکر می کنند ودرعالم خیال پرواز می کنند.این طرز تفکریکی ازدو پیامدهای منفی زیررا دارد:یاازدواج نمی کنندومنتظر همسر آرمانی می مانندویاازدواجشان مبتنی بر احساسات است که نتیجه آن شکست است.

عوامل وراهبردهای کاهش سن ازدواج

برای مبارزه با معضل اجتماعی افزایش سن ازدواج راه حل های زیادی وجود دارد که کمابیش از گذشته مطرح بوده وفراروی مسؤلان ومتصدیان کشور قرار داشته است.به نظر می رسد که دیگرزمان دادن راه حل تمام شده وباید در مسیر عملی ساختن این راه حل ها قدم برداشت.تنها راه رهایی از این مشکل این است که دولت وملت دست به دست هم بدهند وبابرنامه ریزی های کلان فرهنگی-اقتصادی واجتماعی برای رفع این مشکل بزرگ تلاش کنند.شاید نقطه آغازین ودرعین حال بسیار مهم حل مشکل این باشد که ابتداسعی کنیم تفکروشناخت جوانان را عوض کنیم وآنان راازمادی گرایی وسطحی نگری به معنویت وتوجه به خدا ودین باوری سوق دهیم.حال با توجه به عوامل افزایش سن ازدواج راهبردها وعوامل کاهش سن ازدواج را مطرح می کنیم:

الف)راهبردهای فرهنگی

همان طور که گفتیم تغییرنگرش هاوشناخت های افراد کمک زیادی به تغییر رفتار آنان می کندوهر تغییری بدون داشتن زیر ساخت های فکری محکم دوامی نخواهد داشت.وظیفه مهم که از کارهای عمده دراین حوزه است برعهده متصدیان امورفرهنگی مثل حوزه-دانشگاه-صداوسیما-مطبوعات-هنرومانندآن است که باید در این راستا برنامه ریزی جدی داشته باشند.کارهایی که می توان درراستای این هدف انجام داد ازقرار زیر است:

1-ارزش دانستن تأهل

اگرتأهل وهمسر داشتن به عنوان ارزش وتجردومجرد ماندن ضدارزش تلقی شود کمک زیادی به تغییر نگرش افراد نسبت به سن ازدواج می شود.

2-درجه بندی ملاک های انتخاب همسر

درفرهنگ دینی مهم ترین ملاک برای انتخاب همسرایمان واخلاق است وملاک های دیگر از اهمیت کمتری برخوردار است.این درحالی است که درجامعه کنونی ما ملاک هایی چون ثروت-مقام-پست و...به طور کلی مظاهر مادی اهمیت بیشتری دارد.به همین خاطر تمام تلاش جوانان این است که از هرراهی امتیازات فوق را به دست آورندو ازاین طریق به مقبولیت اجتماعی برسند.

3-گسترش فرهنگ حجاب

درجامعه ای که فرهنگ حجاب حاکم باشدورابطه با نامحرم طبق موازین شرعی باشدواز اختلاط های مضر وفسادانگیزبین پسرودخترجلوگیری شود زمینه ای برای ارضاءنامشروع نیازهای جنسی یافت نمی شودودرنتیجه تمتعات جنسی منحصربه خانواده وازدواج می شود.همین امرباعث می شود احساس نیازبه ازدواج در جوانان افزایش یابد وآنان زودتر ازدواج کنند.اگرفرهنگ حجاب کم رنگ شودوپسران ودختران محدودیت زیادی درارتباط بایکدیگر نداشته باشند انگیزه آنان برای ازدواج کاهش می یابدودرنتیجه سن ازدواج بالا می رود همچنان که یکی ازعلل فرار جوانان غرب ازازدواج همین موضوع است زیرا ازدواج را مانع آزادی بی حدوحصر خود می بینند.

4-گسترش فرهنگ قناعت وساده زیستی

اگر درجامعه ساده زیستی واستفاده ازحداقل امکانات مادی ارزش شودویا حداقل این که ضدارزش نباشد سن ازدواج کاهش پیدا می کند اما اگرداشتن خانه واتومبیل مدل بالا وامکانات مادی ارزش شودوچشم وهم چشمی های زیان آورگشترش یابد جوان امروزی ماناچاراست درپی تهیه آن وسایل باشدوتاآن راتهیه نکرده ازدواج نکند.درنتیجه از داشتن خانواده در سن جوانی محروم می ماند.

5-ازدواج درخلال تحصیل

همانطور که گفتیم یکی ازعوامل افزایش پیدا کردن سن ازدواج تحصیل است.اگرطوری برنامه ریزی شود که دانشجویان قادر باشند درخلال تحصیل ازدواج کنند سن ازدواج دربین این قشر که مهمترین وحساس ترین بخش جامعه هستند کاهش پیدا می کند.

این امر مشروط براین است که خانواده ها اولا اهمیت موضوع را درک کنندومتوجه این موضوع باشند که چه خطرهای بزرگی فرزندان دانشجوی آنهارا تهدید می کندوچه مشکلات روحی روانی زیادی دراثرتأخیرازدواج برای آنان به وجود می آیدوثانیا بابرنامه ریزی دقیق وباهماهنگی وکمک دانشگاه ودیگرنهادهای مربوطه ترتیباتی بدهند که دانشجویان باحداقل امکانات بتوانند ازدواج کنندودرعین حال تحصیل خودراادامه دهند.جوان دانشجوی ما اگرامکان ازدواج داشته باشد حتی به صورت ماندن دردوران عقدونامزدی قبل ازعروسی هم ازبرکات مادی و معنوی ازدواج محروم نشده وهم باانگیزه بیشتری تحصیل رادنبال می کند.دانشجو اگراحساس کند آینده روشنی دارد ومی تواند مسُولیت زندگی راکه با ازدواج برعهده اوگذاشته می شود بردوش بکشد کم تربه دنبال فعالیت ها وبرنامه های غیره درسی وحتی ضددرسی می رودوبلکه تمام سعی وهمت خودراصرف بهترکردن زندگی وبالاتربردن سطح آن می کند.

ب)راهبردهای اقتصادی

همانطورکه گفتیم عوامل اقتصادی ازعمده ترین دلایلی است که جوانان برای تأخیرازدواج خودمطرح می کنند.برای این که این عامل مهم را کاهش دهیم باید در دوجهت برنامه ریزی کنیم:1-هزینه هارا حتی الامکان کاهش دهیم.2-منابع اقتصادی وتولید ثروت رابرای جوانان فراهم کنیم.بنابراین راهبردهای زیر می تواند مارا در عملی ساختن دو هدف فوق یاری دهد:

1-کاستن از هزینه های اضافی

بسیاری از هزینه هایی که درزندگی می شود اعم ازهزینه های جشن عقدوعروسی ویابرخی ازلوازم غیر ضروری زندگی که امکان حذف یاکاهش آن وجود دارد.اگرپسرودختروخانواده هایشان تصمیم بگیرند تمام هزینه های غیرضروری راحذف کنندبه حداقل امکانات اکتفاء امکان ازدواج برای اکثرجوانان ما عملی می شود.این که جوانان مایاخانواده هیشان این تصور وایده راداشته باشند که درابتدای زندگی باید ازهمه یااکثرامکانات مادی برخوردار باشندودربرگزاری مراسم عقدوعروسی هزینه های سنگینی بریکدیگرتحمیل کنند نتیجه ای جزفرارجوانان ازازدواج نخواهد داشت.

2-همیاری درهزینه های ازدواج

همتن طور که خداوند همه مردم جامعه رابه یاری جوانان برای ازدواج وتشکیل زندگی دعوت می کند همه افراد خصوصا افراد متمول وظیفه دارند دراین امرخیرشرکت کنند.همچنین اگرترتیبی داده شود که افراد نزدیک به خانواده پسرودختربه صورت یک رسم وعادت نیکوقسمتی ازهزینه های ازدواج رابرعهده گیرند کمک بزرگی به تحقق این هدف می شود.این پیشنهاد گرچه ظاهرساده ای دارد ولی در عمل تأثیرشگفت انگیزی درهموارساختن مسیر ازدواج جوانان داردوچون این مشکل عمومیت دارد هرکسی خودرا محتاج کمک می بیند همه مردم دراین امرخیرشرکت خواهند کرد.

3-پرداخت وام های قرض الحسنه برای ازدواج

قرض الحسنه که یکی از سنت های خوب وگره گشای اسلامی است ودرآیات فراوانی ازقرآن به آن تشویق وتأکید شده است وتأثیرفوق العاده ای درحل مشکلات اقتصادی جامعه دارد.اگر این سنت حسنه که امروز در گوشه وکنارجامعه تحت عنوان"وام ازدواج"وجود دارد گشترش یابد وبه این طریق وام های طولانی مدت وکم بهره به جوانان برای ازدواج وتهیه وسایل زندگی داده شود چنانکه ازبرنامه های مهم دولت جدید شمرده شده است کمک زیادی به ازدواج جوانان ودر نتیجه کاهش سن ازداج خواهد داشت.

4-ایجاد شغل های پاره وقت دردوران تحصیل

متأسفانه آموزش وپرورش ما طوری برنامه ریزی نکرده که همه فارغ التحصیلان خود رابه ابزار وفنون شغلی مجهز کند.امروزه دغدغه اصلی جوانان وبه ویژه دانشجویان اشتغال است.همان طور که نیروی نظامی نتوانسته برای سربازان وظیفه که خیل عظیمی از جوانان کشورند دراین زمینه کاری کندوحداقل هریک ازآنان رادرمدت سربازی به فن یاصنعتی مجهزکند.البته کارهایی درتحقق این هدف انجام شده است ولی اصلا کافی نیست.فی المثل اگر دانشجوی جوان ما بتواند درخلال تحصیل شغل مناسبی داشته باشد می تواند بسیاری از هزینه های زندگی خودراتأمین کند.لازمه این کار این است آموزش های کاردانی وکاربردی درطول تحصیل گسترش یابدوتعداد واحد های نظری کاهش پیدا کند.

5-تشویق به زندگی درکنار خانواده یکی اززوجین

درزمان های گذشته اکثرجوانان ابتدای زندگی خودرادرکنار والدینشان آغاز می کردندوبه مرور زمان سعی می کردندوبا پس انداز وامثال آن ازپدرومادر خود مستقل شوند اگربتوان این فرهنگ رادوباره زنده کرد وجوانان وخانواده هایشان رابه پذیرش این امرتشویق کرد کمک زیادی به حل مشکل ازدواج می شود.

ج)رابردهای اجتماعی

از آنجا که جامعه واجتماع مجموعه ای متشکل از واحد های کوچکترخانواده است بهترین جایگاه کمک به ایجاد خانواده وفراهم ساختن ازدواج جوانان خود جامعه است.از این روبرای حل مشکل ازدواج جوانان وجلوگیری ازافزایش سن ازدواج چاره ای جزهمکاری وهمیاری همه افرادوآحاد جامعه وجود ندارد.راهبردهای اجتماعی که می توان دراین زمینه ارایه داد از قرار زیر است:

1-فراهم کردن شرایط ازدواج آسان

دولتمردان ومتصدیان اجتماع وظیفه دارند برنامه دقیقی برای حل این مشکل ارایه دهند.همچنین باتشویق مردم خصوصا افراد متمول جوانان را دراین امریاری دهند.مسلما اگردولت ومسٔولان امر قدمی دراین راه بگذارند همه مردم به کمک آنها می شتابند زیرا این یک مشکل همگانی است وهمه افراد به گونه ای با آن درگیر هستند.

2-گسترش مراکز مشاوره ازدواج

یکی از دلایلی که جوانان را از ازدواج دور کرده است نداشتن اطلاعات صحیح ازازدواج و وجود بدبینی های بی مورد است.بسیاری از جوانان نسبت به اصل ضرورت ازدواج بی اطلاعند وبرخی هم ازافکارناصحیح وخرافی دراین مورد رنج می برند.وجود مراکزمشاوره ازدواج کمک شایانی به جوانان می کند ودغدغه های بی مورد آنها رااز بین می برد.

3-کنترل مهاجرت روستاییان به شهرها

از بین تمام خسارت هاوضررهایی که درمهاجرت روستاییان به شهر وجود دارد مشکل افزایش سن ازدواج جایگاه ویژه ای دارد.اگربتوان باافزایش امکانات زندگی درروستاها وایجاد اشتغال برای آنان ازمهاجرت آنان جلوگیری کرد وآنان رابه ماندن در روستاوتولید محصولات کشاورزی ودامی وامثال آن تشویق نمود علاوه برحل بسیاری ازمشکلات اجتماعی ازافزایش سن ازدواج جلوگیری خواهد شد.

4-جلوگیری ازبی بندوباری وفساد اخلاقی

یکی از راه های پیشرفت درجامعه ما اجرای قانون اساسی وجلوگیری از متخلفین وبرهم زنندگان نظم وقانون است.اگرازفسادوابتذال خصوصا درحوزه اخلاق ومسایل جنسی جلوگیری نشود وباافراد متخلف برخورد جدی صورت نگیرد ودرمقابل تهاجم وشبیخون فرهنگی دشمن،سیاست تسامح وتساهل اجرا شود جامعه چنان دچارآشفتگی می شود که اولین ضرر آن متوجه نهاد مقدس خانواده می شودوجایگاه آن راتضعیف می کند.امروزه کم نیستند جوانان پاک ومؤمنی که شریک زندگی مناسبی برای خود نمی یابند.تأثیرمخرب گسترش فسادوفحشاوابتذال ومخصوصا مواد مخدر بر تزلزل کانون خانواده وبدبینی جوانان به ازدواج برکسی پوشیده نیست.اگر متصدیان اجتماع برای مبارزه بامفساد اخلاقی کمرهمت ببندندواین دام هی خطرناک راازجلوی جوانان بردارند برکات زیادی نصیب جامعه خواهند کرد که یکی از آنها هموارشدن راه ازدواج جوانان است.

تبلیغات متنی