گرایش به همجنس در دانش آموزان
0
گاهی پسرها و دخترها در سنین نوجوانی و قبل از آن، به افراد همجنس خود علاقهمند میشوند و نسبت به آنها عواطف شدیدی (نوازش کردن، بوسیدن و در آغوش گرفتن یکدیگر) را نشان میدهند. این عواطف معمولاً گذرا هستند و به همان سرعت که شکل میگیرند، از میان میروند. امّا در برخی موارد، افراد همجنس برای یکدیگر جاذبهی جنسی پیدا میکنند و یا بین آنها تماس جنسی برقرار میشود. در این صورت رفتار آنها نشانهای از وجود اختلال همجنس گرایی است.
بسیاری از متخصّصان، بالینی، گرایش به همجنس را به دو نوع، «نهفته و آشکار» تقسیم میکنند. در همجنس گرایی نهفته، تمایلات بیشتر به صورت ناخودآگاه، نامشخّص و پنهان است. در حالی که در همجنس گرایی آشکار، گرایشها به صورت خودآگاه بوده و ممکن است فرد، ظاهر خود را به جنس مخالف تبدیل کند.
شناسایی گرایشهای همجنس خواهانه در کودکان و نوجوانان از ابعاد مختلف زیر دارای اهمّیّت است:
1- اسلام و بسیاری از مذاهب، همجنس گرایی را رفتار غیر اخلاقی و مغایر با طبیعت و فطرت انسانی میدانند و بدین جهت آن را تحریم نمودهاند.
2- از دیدگاه اجتماعی، این نوع تمایلات نکوهش شده و بسیاری از افراد جامعه نسبت به همجنس گراها نگرش منفی دارند. اغلب والدین به محض اطّلاع یافتن از رفتارهای همجنس گرایانه در فرزندشان، وی را طرد میکنند حتّی ممکن است دوستانشان، بر چسبها و اسامی زشتی روی آنها بگذارند.
3- تداوم رفتارهای همجنس خواهانه در دوران کودکی و نوجوانی موجب شکل گیری یک عادت انحرافی میشود که ترک آن دشوار است. به علاوه، بسیاری از این افراد، خود عامل انحراف و اشاعهی آلودگی در اجتماع خواهند بود.
4- تحقیقات بسیاری نشان میدهد که افراد مبتلا به همجنس گرایی، به مرور زمان میل و رغبت خود را نسبت به تشکیل خانواده وارضای طبیعی غرایز جنسی از دست میدهند. شیوع این رفتارها، تداوم و بقای نسل را در جامعه با خطر جدّی مواجه میسازد.
5- بسیاری از نوجوانانی که تمایلات همجنس گرایانه دارند، دوره هایی از انکار، احساس گناه، شرمندگی و ترس طولانی مدّت از آشکار شدن رفتارهایشان را پشت سر میگذارند و حتّی به فکر خودکشی میافتند. اغلب آنها نمیتوانند به کسی جز دوستان همجنس گرای خود اعتماد کرده ومشکلشان را مطرح نمایند و در نتیجه از راهنماییهای مؤثّر و مفید والدین و معلّمان محروم میشوند.
6- اغلب نوجوانان همجنس گرا اعتماد به نفس خود را به واسطهی طرد شدن از سوی والدین از دست میدهند و احساس ناامنی و بیپناهی، آنها را به سوی افراد آلوده و منحرف میکشاند.
7- از آن جا که همجنس گرایی در کودکان و نوجوانان ریشهی ذاتی و فطری نداشته و معلول یادگیریهای اجتماعی میباشد، وجود افراد همجنس گرا در محیطهای آموزشی، مدارس و مراکز شبانه روزی، زمینه را برای بد آموزیهای اجتماعی و گسترش رفتارهای ناسالم فراهم میسازد.
8- نوجوانان و بزرگسالان همجنس گرا همواره در معرض خطر ابتلا به بیماریهای آمیزشی و عفونی به ویژه ایدز قرار دارند. به علاوه احتمال سوء مصرف موادّ مخدّر و سایر رفتارهای بزهکارانه نیز در آنها وجود دارد.
نشانهها
اغلب کودکان ونوجوانان همجنس گرا از نظر ظاهری عادی هستند و در بین آنها افراد با هوش، درس خوان و مرفّه نیز دیده میشود. اکثر افراد این گروه، از زیبایی نسبی و آراستگی چهره و مو برخوردارند و در سنین بالاتر میل به شیک پوشی و آرایش در پسران و دختران مشاهده میگردد، به طوری که نظر دیگران را به خود جلب میکنند به علاوه در بسیاری از آنها احساس گناه، عقدهها یا کمبودهای عاطفی به چشم میخورد.
میزان شیوع
بررسیهای آماری در کشورهای مختلف نشان میدهد حدود 5 تا 10 درصد نوجوانان به همجنس خود گرایش دارند. به اعتقاد اکثریت روان شناسان، هستهی اوّلیهی این گرایشها در سنین 4 یا 5 سالگی تشکیل میشود و با افزایش سن و نزدیک شدن به دوران بلوغ و نوجوانی دامنهی آن گسترش مییابد. به طوری که آمادگی انحراف در سنین 8 تا 12 سالگی بیشتر است. برخی تحقیقات نشان میدهد گرایشهای همجنس خواهانه در بین دختران به مراتب شایعتر از پسران است، امّا به دلیل شرایط خاص دختران، این مسایل کمتر در جامعه مطرح میشود.
عوامل مرتبط با همجنس گرایی
شواهد جدید حاکی از آن است که وراثت نقش مهمّی در همجنس گرایی دارد. دو قلوهای یک تخمکی خیلی بیشتر از دوقلوهای دو تخمکی در جهت گیری همجنس گرا شبیه هم هستند. به علاوه فراوانی افراد همجنس گرا در بین خویشاوندان تنی نسبت به خویشاوندان ناتنی بیشتر است. (بیلی و همکاران، 1993). به عقیدهی چند تن از پژوهشگران، ژنها خاصّی بر سطوح هورمون جنسی پیش از تولّد تأثیر میگذارند و ساختارهای مغز را به گونهای تغییر میدهند که موجب ایجاد احساسات و رفتارهای همجنس گرایی شود. طبق این نظریه، عوامل محیطی نیز میتوانند هورمونهای پیش از تولّد را تغییر دهند. دخترهایی که در دورهی پیش از تولّد در معرض مقادیر زیاد آندروژنها یا استروژنها قرار داشتهاند به احتمال بیشتری همجنس گرا میشوند.
علی رغم وجود این نظریه، بیشتر تحقیقات بر این نکته تأکید میکنند که یادگیریهای اجتماعی در اوایل کودکی، فرد را به سوی این گرایشها سوق میدهند و تمایلات همجنس گرایانه در سالهای قبل از نوجوانی پایه گذاری میشوند. مطمئناً خانواده، مدرسه و جامعه از طرق مختلف بر این یادگیریها اثر میگذارند.
گاهی والدین، آگاهانه یا از سر ناآگاهی، رفتارهای جنس مقابل را در فرزندان خود تقویت مینمایند. خریدن لباسها و اسباب بازیهای پسرانه برای دختران یا بر عکس، آرایش مو و حتّی نحوهی گفت و گوی والدین با فرزندان، موجب میشود کودکان، نقشها وهویّت جنسی خود را به درستی نشناسند و در دورهی نوجوانی و بزرگسالی در پیروی کردن از آن نقشها با مشکل مواجه شوند. وجود رفتارهای پسرانه در دختران و رفتارهای دخترانه در پسران نشانهی شیوههای نادرست تربیتی است. بررسیها نشان میدهد کودکانی که با این سبک تربیتی پرورش مییابند، آمادگی بیشتری برای گرایش به افراد همجنس دارند.
علاوه بر این، در خانواده هایی که پدر مقتدر و کارآمد حضور ندارد و یا روابط پدر با کودک، تحقیر کننده و توهین آمیز است، کودک تسلیم شدن در برابر دیگران را میآموزد و میل به همجنس در او تقویت میشود.
در سنین نوجوانی و قبل از آن فشار گروه همسالان افزایش مییابد. بچّهها برای حفظ دوستی، احساس تعلّق و ارزشمندی و کسب تأیید از طرف گروه، تا حدّ زیادی به نظرات همسالان خود تکیه میکنند. دوستیها و معاشرتهای ناسالم با افرادی که درمرحلهی بیداری جنسی هستند، نوجوان را در معرض وسوسه قرار میدهد و بر تصمیم او برای گرایش به رفتارهای جنسی مخاطره آمیز تأثیر میگذارد.
گاهی بیتوجّهی والدین نسبت به رعایت حدود روابطشان در حضور فرزندان و همچنین عدم نظارت بر نوع رابطهی اعضای خانواده و بستگان نزدیک با کودک، زمینه را برای بیداری غرایز جنسی و تحریک کنجکاویهای کودک فراهم میسازد.
علاوه بر عوامل ذکر شده، بدآموزیهای اجتماعی نیز در گرایش کودکان و نوجوانان به همجنس گرایی دخالت دارند. مشاهدهی روابط افراد همجنس یا غیر همجنس با یکدیگر، عکسها و فیلم ها، مطالعهی کتابهای نامناسب، شنیدن کنایهها و سخنان نا به جای دیگران و تقلید از الگوهای غلط، احتمال رفتارهای انحرافی را افزایش میدهد. متأسفانه در هر جامعهای افراد منحرفی وجود دارند که از راه فریب، تهدید یا تطمیع با کودکان رابطهی جنسی برقرار میکنند. شاید در آغاز این گونه روابط برای کودکان بیمعنا باشد، امّا به تدریج و با طی شدن مراحل رشد، مسایل برای آنها معنادار میشود. مهمتر آن که این کودکان قربانی در آیندهی نزدیک، خود عامل انحراف در اجتماع خواهند بود. تجربه نشان داده است در مراکز شبانه روزی نیز زمینه برای این قبیل گرایشها وجود دارد. زیرا در این مراکز به ویژه مکان هایی که امکانات تفریحی و سرگرمیهای مناسب و متنوّع وجود ندارد و از نظر کنترل و نظارت در سطح نامطلوبی قرار دارند، نگرانیها و تنشهای روحی افراد افزایش مییابد و آنها بیشتر از حدّ معمول به یکدیگر پناه میبرند این پناه جوییها میل به رفتارهای همجنس گرایانه را تقویت میکند.
برخی محقّقان در بررسی عوامل مؤثّر در شکل گیری همجنس گرایی به عوامل روانی نیز اشاره کردهاند. کودکان و نوجوانانی که کم رو هستند واعتماد به نفس پایینی دارند، در صورت قرار گرفتن در موقعیّتهای نامناسب نمی توانند محل را ترک کنند یا در برابر اصرار دیگران مقاومت نمایند. در نتیجه درمعرض خطر لغزش و انحراف قرار میگیرند. شواهد موجود حاکی از آن است که احتمال آلودگی کودکان در این شرایط به مراتب بیشتر از نوجوانان است.
گاهی ابتلا به بیماریهای روانی موجب بروز همجنس گرایی میشود. بررسیهای روان شناسان نشان میدهد در بیماران پارانوییدی میل به همجنس گرایی وجود دارد هر چند که بیمار از داشتن این نوع تمایلات، احساس گناه و حقارت میکند.
در برخی از کودکان و نوجوانان، همجنس گرایی ناشی از کنجکاوی یا تجربه آزمایی است. این امر بیشتر درخانوادههای تک جنسی (همهی فرزندان پسر یا دختر هستند) مشاهده میشود.