امروز شنبه 26 آبان 1403
0

تکنولوژی ساختمانی: ایسنامهندسان و آرشیتکت ها در موسسه فناوری ماساچوست در تلاش بر ای طراحی ساختمانی با دیوارهای آبشاری هستند که می توان روی این دیوارها تصاویر و واژه‌ها را نمایش داد.

در غرفه آبی دیجیتال که در نمایشگاه بین المللی زاراگزا 2008 در اسپانیا افتتاح خواهد شد یک منطقه نمایشگاهی، کافی شاپ و فضاهای عمومی مختلف که همگی محصور در میان پرده‌هایی از آب های در حال گردش هستند در میان پرده‌هایی از آب در حال گردش هستند در معرض دید بازدیدکنندگان قرار خواهد گرفت.

به گفته رییس این پروژه در MIT غرفه مزبور قرار است نمونه اولیه دیوار آبی دیجیتال را به نمایش بگذارد؛ علاوه بر این که چنین ایده ای برای اولین بار است که در مهندسی طراحی ساختمان ارائه و اجرا شده است. از آنجا که گاهی اوقات طراحی آب های در گردش کم هزینه و به مقدار زیادی امکان پذیر است طرح مزبور دیوارهای آبشاری را می توان در مقیاس های بزرگ در آینده عملی کرد.

در این طرح ردیفی از شیرهای جاسازی شده در امتداد یک لوله معلق در هوا تهیه شده است و یک رایانه باز و بسته شدن شیرهایی را در کنترل دارد که این شیرها پرده‌ای از آبهای در حال ریزش شبیه به آبشار با شکافهایی در مکانهایی خاص ایجاد می‌کنند.

سطح کلی تبدیل به یک صفحه نمایش مایع می‌شود که پیوسته به پایین می ریزد و نتیجه آن ساخت دیگری از هوا و قطرات آب شبیه به پیکسل های دیجیتالی قابل استفاده برای تولید تصاویر بر روی مونیتور رایانه و دیگر صفحات نمایشی است.

0

در طرح معماری مسجدامام،همچون هرطرح معماری دیگر،مکان روزنه هاوگشایش آنهابسیار اهمیت دارد.می دانیم که معماران با بازکردن پنجره ای بین دوفضای بسته،یابین فضای بازیا فضای بسته،وحتی میان دوفضای باز،چشمی به مخاطب می دهندتا ازطریق آن منظره ای را آن گونه که معمار می خواهدببیندحساسیت معمارمسجدامام نسبت به این مسئله رادرفضای وردی روزنه ای که از آن به ایوان شمالی مسجدوسپس به حیاط وجبهه جنوبی حیاط گشوده است می توان دریافت وبه تبع آن می توان در قسمتهای دیگرطرح نیزنسبت به تنظیم چشم اندازهاکنجکاوی کرد.درایوان شمالی معماردهانه ایوان رابه اندازه ای گرفته است که اگردرراس پنج ضلعی غیرمنظم قاعده این فضابایستیم ایوان اصلی جبهه قبله ودوقوس مجاورآنراکه ترکیبی خوش آیند داردمشاهده می کنیم.همچنین اگر درهمین ایوان،درمحل برخوردمحورقبله ساختمان ومحورمیدان بایستیم دهانه ایوان رادراندازه خواهیم یافت نمای جبهه قبله رابصورت کامل قاب می کند.این زاویه کمتر از 60 درجه است بنا براین مشاهده نمای قبله که باترکیب خواصش وبا مناره گنبدش می تواند محرابی بزرگ برای حیاط قلمداد شودبه راحتی صورت می پذیرد.درگنبدخانه فرعی مسجد،انسان می تواندباایستادن درمرکزگنبدخانه وتوجه به سمت حیاط نمای نمای جبهه مخالف رابه صورت کامل ببیند.درایوان جبهه قبله بااسیتادن درعمیق ترین نقطه این ایوان می توان نمای شمالی حیاط رابه تمام وکمال مشاهده کرد.چنانچه درمرکزاین ایوان بایستیم می توان علاوه برنمای شمالی،قوسهای ایوانهای شرقی وغربی وحتی نیمی ازدرگاه وردی گنبدخانه رانیزدرچشم اندازخود بیابیم.

0

بتن سبک ماده ای است با ترکیبات جدید و فوق العاده سبک و مقاوم.

مواد تشکیل دهنده بتن سبک عبارت است از ورموکولیت، پرلیت، سنگ بازالت و سیمان تیپ 2 و...

در این بتن همانند بتنهای عادی، از ماسه استفاده نمی شود.

عدم وجود ماسه باعث سبک و همگن شدن ساختار بتن گردیده و باعث می شود که مواد تشکیل دهنده که تقریبا" از یک خانواده می باشند و بهتر همدیگر را جذب کنند.

ساختمان این بتن متخلخل بوده و این مسئله پارامتر بسیار موثری است. چون تخلخل موجود در بتن باعث مقاوم شدن در برابر زلزله و عایق شدن در برابر صدا، گرما و سرما می گردد.

ترکیبات این بتن به گونه ای عمل می کند که حالت ضد رطوبت به خود گرفته و به مانند بتن معمولی که جذب آب دارد عمل نکرده و آب را از خود دفع می کند.

این بتن تحت فشار مستقیم (پرس) ساخته می شود.

بدلیل شکل گیری بتن در فشار، ساختار آن دارا ی یکپارچگی قابل قبولی است.

بتن سبک در قالبهای طراحی شده توسط متخصصین، بصورت یکپارچه ریخته می شود.

بدلیل یکپارچگی در نوع ساختمان بتن، قطعه تولیدی از استحکام بالایی برخوردار شده و مقاومت بالایی نیز در برابر زلزله از خود نشان خواهد داد.

برای تقویت این بتن از یک یا چند لایه شبکه فلزی در داخل بتن استفاده شده که این حالت همانند مسلح کردن بتن معمولی بوسیله میلگرد می باشد.

هزینه تولید این نوع بتن از دیگر مواد ساختمانی به نسبت ویژگی آن پایینتر است.

زمان بسیار کمتری جهت تولید دیوار های بتنی سبک یا قطعات دیگر لازم است.

پرت مواد اولیه جهت تولید بتن سبک بسیار کمتر از بتن معمولی است. چون تمام مراحل تولید در محل مشخصی صورت گرفته و جهت تولید پروسه ای طراحی گردیده است.

بدلیل طراحی کلیه مراحل تولید و وجود نظارت بر تمامی این مراحل ماده تولیدی دارای استاندارد خاصی تعریف شده است. (مهندسی ساز)

خرید مصالح بطور عمده صورت می گیرد و هزینه کمتری برای سازنده در بر خواهد داشت و در نهایت خانه پیش ساخته با قیمت پائین تری عرضه می گردد.

قطعات تولیدی در کارخانه از آزمایشات کنترل کیفیت گذر کرده و در صورت تائید به بازار مصرف عرضه می گردد.

بتن سبک مسطح بوده که می توان با یک ماستیک کاری ساده بر روی آن رنگ آمیزی کرد.

0

کاهش خطرات ناشی از گودبرداری

خطرهای ناشی از گود برداری

موارد ایمنی مربوط به گودبرداری را می‌توان در سه دسته عمده زیر قرار داد:
ایمنی کارکنان داخل و اطراف گود و عابران و وسایل نقلیه در مقابل حوادث احتمالی به ویژه خطر ریزش گود.
خطر آسیب‌دیدگی و تخریب ساختمان‌های مجاور گود در اثر گودبرداری یا ریزش گود.
خطر آسیب‌دیدگی تاسیسات و شریان‌های شهری در اثر گودبرداری یا ریزش گود.

نشانه‌های خطرناک بودن گود
موارد زیر علامت خطرناک بودن گود بوده و بررسی‌ها و احتیاط‌های همه‌جانبه بیشتری را ضروری می‌کنند:
الف) ضعیف و یا حساس ‌بودن ساختمان مجاور: مواردی نظیر عدم وجود اسکلت، ضعیف بودن ملات دیوارها و علائم ضعف اجرایی ساختمان، وجود ترک و شکستگی یا نشست و شکم‌دادگی دیوارها، از این جمله‌اند. وجود دیوار مشترک بین ساختمان مورد نظر برای تخریب و ساختمان مجاور آن نیز غالباً می‌تواند منبع ایجاد مشکل باشد. در پاره‌ای موارد ساختمان مجاور دارای ارزش تاریخی و فرهنگی بوده و هر گونه نشست می‌تواند باعث خسارات جبران‌ناپذیر به آن شود. در بعضی موارد دیوار مجاور به ساختمان مورد نظر برای تخریب تکیه داده است و با انجام تخریب ممکن است بدون هرگونه خاکبرداری ساختمان مجاور ریزش کند.

0

موارد ایمنی در استفاده از جرثقیل برجی تاور کرین
1- تحت شرایط استاتیک، وزن بار متصل به جرثقیل طبق جدول بار نباید از 67 درصد میزان بار واژگونی فراتر رود.
2- در شرایطی که باد می وزد، وزن بار متصل به جرثقیل، طبق جدول بار، نباید از 77درصد میزان بار واژگونی فراتر رود.
3- پایداری این جرثقیل ها بستگی به طول بوم، طول بوم کمکی یا ترکیبی از هر دو، استقرار وزنه های تعادلی و ارتفاع برج دارد و جدول بار این گونه جرثقیل ها طبق موارد ذکر شده توسط سازنده تنظیم می شود.
4- نیروهای ناشی شده از سرعت و جهت باد وارد بر جرثقیل، بر پایداری دستگاه تأثیر فراوانی دارند.
5- در صورت حرکت جرثقیل با بار، تأثیر نیروهای وارده بر دستگاه باید در تعیین میزان بار مجاز اعمال شوند.
6- آغاز واژگونی جرثقیل هنگامی است که جمع جبری نیروهای واژگونی با جمع جبری نیروهای پایداری دستگاه برابر می شوند.
7- جدول بار این گونه جرثقیل ها باید خوانا، با دوام و واضح بوده و در دسترس راننده قرار داشته باشد.
8- جدول بار جرثقیل مختص به همان جرثقیل است و از جابه جایی جداول بار دستگاه ها باید خودداری شود.
9- الزامات تعیین پایداری عقب دستگاه عبارتند از:
- طول بوم در حداقل ممکن بکار رود.
- بوم یا Trolley در حداقل شعاع کاری قرار داشته باشند.
- جرثقیل بدون بار باشد.
- جرثقیل در حالت تراز قرار داشته باشد.
10- در صورتی که جرثقیل تعمیر شده و یا اصلاحاتی روی آن انجام گرفته تنها توسط سازنده اصلی یا فرد مجاز تست و راه اندازی گردد.
11- کلیه مدارک،اسناد تعمیر، نگهداری و بازرسی از دستگاهها باید مستندسازی شود.
12- موقعیت و نصب صحیح وسایل نشانگر، اهمیت زیادی در ایمنی این نوع جرثقیل ها دارد.
13- موقعیت، نصب و تنظیم صحیح شیرهای ایمنی فشار باد یا هیدرولیک نقش مهمی در ایمنی دستگاه دارد.
14- مکانیزم بالابر بار در این نوع جرثقیل ها باید به کلاچ موتور مجهز باشد.
15- جرثقیل های با موتور الکتریکی باید سیستم های کنترل کننده ی سرعت داشته باشند.
16- قلاب این گونه ها جرثقیل ها باید دارای ضامن ایمنی باشد.
17- زمانی که قلاب در پایین ترین وضع ممکن قرار دارد، باید حداقل دو دور کامل سیم بکسل در درام بالابر باقی بماند.
18- انتهای سیم بکسل درام طبق توصیه ی سازنده باید به درام وصل شود.
19- لبه ی درام جمع کننده ی سیم بکسل باید از آخرین دور سیم بکسلی که به دور آن پیچیده شده 13 میلی متر بالاتر قرار داشته باشد.
20- قطر درام از 18 برابر قطر اسمی سیم بکسلی که به دور آن پیچیده شده نباید کمتر باشد.
21- در اتاق راننده باید تجهیزاتی برای متوقف کردن چرخش درام هنگام بالا یا پایین آوردن بار موجود باشد.
22- برای کنترل درام، نشانگرهای چرخش آن باید در دسترس راننده باشد.
23- انواع ترمزهای موتوری، ترمزهایی با جریان گردابی، مکانیکی، پنوماتیکی یا هیدرولیکی به منظور کنترل سرعت بار در نظر گرفته شده است.
24- ترمز های خودکار نیز در مواقعی که ترمزهای موتوری عمل نکند برای کنترل سرعت بار در این جرثقیل ها در نظر گرفته شده اند.
25- برای کنترل بار، زمانی که سایر ترمزها از کار افتاده باشند، علاوه بر ترمزهای ذکر شده، ترمزهای دستی نیز وجود دارد.
26- سطح تماس کنترل های پایی نباید لغزنده باشد تا اپراتور به راحتی بتواند حرکت بار را مهار کند.
27- شیارهای قرقره ی بالابر باید از سطح آسیب دیده عاری باشد تا باعث صدمه به سیم بکسل نشود.
28- شعاع مقطعی انتهای شیار قرقره به گونه ای طراحی شده است که سیم بکسل به راحتی و بدون درگیری از آن عبور کند.
29- نواحی قابل دسترسی در جرثقیل های برجی باید تمیز و عاری از روغن، گریس و هرگونه مواد ضایعاتی نگه داشته شود تا خطر سرخوردن و افتادن ایجاد نکند.همچنین کابین جرثقیل باید عاری از مواد قابل اشتعال نگه داشته شود.
30- پس از نصب جرثقیل و هنگام عملیات باربرداری توسط دستگاه،ناظر عملیات از نواحی قابل دسترس جرثقیل نسبت به وجود مواد اضافه رها شده در روی سکوهای کاری بازدید به عمل آورده و در صورت وجود آنها را خارج می کند تا خطر سقوط به پایین ایجاد نکند.
31- پرسنل تعمیر و نگهداری و راننده ی جرثقیل برای جابه جایی ابزار دستی هنگام بالا یا پایین از دستگاه باید از کوله پشتی های مخصوص استفاده نمایند. لازم به ذکر است برای بالابردن ابزارآلات و بارها سنگین تر از حداکثر بارمجاز، برای جابه جایی دستی (با کمک طناب و قرقره) 25 کیلوگرم است.
32- محل اتصال جرثقیل برجی به زمین (پایه) برای جلوگیری از ورود افراد متفرقه باید توسط نرده های چوبی یا فلزی تا ارتفاع دو متر حفاظ گذاری شود. نرده های حفاظتی باید قفل داشته باشند و کلید آن در دست اپراتور و ناظر عملیات باشد. علائم هشدار دهنده و ایمنی مانند خطر سقوط اشیاء باید در محل نصب شود.

0

روابط بین عیار سیمان و مقاومت فشاری مشخصه بتن

در مشخصات فنی پروژه ها مقامت مشخصه بتن داده می شه. وقتی مراجعه می کنیم به شرکت های بتن آماده جهت خرید بتن، از ما سوال می کننکه عیار سیمان بتن شما چقدره؟
اگر مطمین شدیم که درهیچ کجای نقشه ها و ضمایم و مشخصات فنی و...این عدد ذکر نشده! برای محاسبه از رابطه زیر میشه استفاده کرد:
Fc=(w/10)-9
Fc: مقاومت مشخصه بتن بر اساس آیین نامه بتن ایران (آبا) و نمونه های استوانه ای استاندارد بر حسب مگاپاسکال
w: عیار سیمان بر حسب کیلوگرم بر متر مکعب.
البته به این رابطه، در صفحه 46 فهرست بها 1388 و در بند 2 فصل هشتم بتن درجا، اشاره شده.
(2- پرداخت ردیف عملیات بتن ریزی بر اساس عیار سیمان مصرفی منوط به پیشنهاد مهندس مشاور و تصویب کارفرما هنگام تهیه برآورد می باشد، در این صورت قیمت ردیف کارهای بتنی، بر اساس مقاومت متناظر با عیار سیمان مصرفی از رابطه تطبیقی زیر محاسبه برآورد و پرداخت می شود.)
بعنوان مثال اگر مقاومت مشخصه بتن برابر 25 مگاپاسکال باشد، عیار #سیمان حدودا برابر 350 کیلوگرم بر متر مکعب می باشد.
25=W/10)-9
25+9=(W/10)
34*10=W
W=340 (عیار سیمان)
همچنین از این فرمول برای یافتن مقاومت فشاری مشخصه بتن استفاده میشه:
در نتیجه با جایگذاری اعداد 350 و 400 (عیار سیمان بر حسب کیلوگرم درمترمکعب بتن=w) مقاومت فشاری مشخصه به ترتیب برابر 26mpa و 31mpa بدست میاید.

رابطه دوم:
یرای محاسبه عیار سیمان در بتن یک رابطه دیگر هم وجود داره. باید مقاومت نمونه مکعبی بتن را بدست بیاریم (کیلوگرم بر سانتی متر مربع) و بعدش حاصل را با عدد 50 جمع کنیم.هر نیوتن بر میلی متر مربع 10 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است.
بعنوان مثال برای بتنی با مقاومت مشخصه 25 مگا پاسکال، مقاومت نظیر نمونه مکعبی برابر میشه با 30=25*1.2 (مطابق مبحث 9، 9-6-1-3) پس مقاومت نمونه مکعبی برابر است با 300 که با عدد 50 جمع می کنیم و عیاری که بدست میاید مساویست با 350
فقط باید در نظر داشته باشیم که هر دو رابطه بصورت تقریبی و تجربی هستند و استناد به اونها برای مواقع بشدت مورد نیازه و یا چک کردن و تطبیق دادن اطلاعات موجود در نقشه با اطلاعات اجرایی و عملی هنگام عمل به نقشه هست

0

اتصالات در ساختمانهای اسکلت فلزی
اتصال ساده
1. اتصال ساده با نبشی نشیمن انعطاف پذیر:
حتماً قلاب جوش باید به اندازه 1.5تا 2
D سانتی متر برای نبشی اجرا شود. طول نبشی نشیمن معمولاً از پهنای بال ستون کمتر است ولی اگر به دلایلی پهنای بال از طول نبشی نشیمن کمتر گردد جوشهای اتصالی در لبه بال ستون ودر پشت نبشی اجرا خواهند شد. به منظور تامین پایداری کافی تیر همیشه بعد از نصب تیر روی نبشی نشیمن، یک نبشی انعطاف پذیر به بال فوقانی تیر وستون جوش
می شود. در آئین نامه
AISC عرض استاندارد را 10 سانتی متر برای نشیمن انتخاب کرده اند. طول این نبشی را معمولاً به صورت زیر در نظر می گیرند:اگر پهنای بال تیر کمتر از 10 سانتی متر باشد طول نبشی فوقانی 10 سانتی متر واگر پهنای بال تیر بزرگتر از 10 سانتی متر باشد طول نبشی فوقانی 15 سانتی متر انتخاب می شود این نوع اتصال را در عکس العمل های نسبتاً کوچک تا حدود15TON بکار می برند. نبشی نشیمن عمل نصب وتنظیم تیر را آسان می کند.

2. اتصال ساده با نبشی نشیمن تقویت شده:
با افزایش عکس العمل تکیه گاهی، ضخامت لازم برای نبشی های نشیمن انعطاف پذیر افزایش می یابد به طوری که از استاندارد نبشی های نورد شده کارخانه تجاوز می کند در چنین حالتی از نبشی تقویت شده با مقطع
T به دو صورت استفاده می شود:
1- جان نشیمن عمود بر جان تیر می باشد.
2- جان نشیمن وجان تیر در یک صفجه قرار دارد.
استفاده از صفحات تقویت کننده زیر یک نشیمن به صورت طیلی یا مثلثی استفاده می گردد.

3. اتصال ساده با نبشی جان:
نبشی جان بعنوان بهترین تکیه گاه ساده مورد استفاده قرار می گیرد.ضخامت نبشی باید تا حدی باشد که انعطاف پذیری آن حفظ شود.
Min نبشی که می توان در جان تیر زد 60*60*T می باشد.
معمولاً دو نبشی را در کارخانه به جان تیر جوش می کنند وجوش های بین نبشی و ستون یا شاهتیر را در کارخانه، بعد از اینکه اتصال تنظیم می شود، در روی کار انجام می دهند

 اتصال صلب تیر:
طبق آئین نامه قرار است بیش از 90% لنگر تیر از طریق اتصال صلب به ستون منتقل شود و در این حالت باید اتصال به گونه ای طراحی گردد که دارای سختی کافی برای جلوگیری از دوران دو انتهای تیر باشد. در تکیه گاه کاملاً صلب، دوران زاویه ای بین تیر وستون انجام نمی گیرد.

 

0

شناسایی زمین برای شروع عملیات ساختمانی

مقدمه

شناخت خصوصیات و قابلیت های زمینی که قرار است سازه ای بر روی آن ساخته شود از مهمترین مواردی است که باید در مورد توجه و دقت قرار گیرد.

زمینی که می خواهیم در آن ساختمانی بسازیم باید قبلاً مورد شناسایی و بررسی کامل قرار گرفته باشد و از خصوصیات، قابلیت ها و نکات ضعف ان آگاه باشیم. موضوع شناسائی زمین حتی قبل از طرح نقشه باید مورد توجه قرار گیرد. طراحی که مسئولیت طرح پروژه ای را به عهده دارد، باید از وضع توپوگرافی و عوارض طبیعی و مصنوعی موجود در زمین و هم چنین موقعیت محلی آن از نظر وضعیت آب و هوا و نوع مصالح وضعیت فرهنگی اقتصادی منطقه و نوع ساختمانهای مجاور اطلاع داشته و آنها را مد نظر قرار دهد.

اطلاع از وضعیت خاک و زمینی که قرار است سازه ای بر روی آن بان شود از عوامل اساسی طرح پی و محاسبه آن است. صرفه جویی مختصر نسبت به کل مخارج پروژه در عدم شناسایی و وضعیت و خصوصیات زمین ممکن است باعث شود که پس از اجرای پروژه هیچ راهی جز تخریب آن وجود نداشته باشد و از این بابت خسارات هنگفتی را باعث شود.

میزان مخارج قابل قبولی که برای شناسائی زمین باید هزینه کرد، بستگی به نوع پروژه و سازه ایکه قرار است بر روی آن احداث شود و همچنین میزان اطلاعات قبلی موجود از منطقه و محوطه اصلی دارد.

منظور اصلی از شناسایی زمین بدست آوردن اطلاعات لازم در موارد زیر است:

- تعیین سطح آبهای زیر زمینی و تعیین موارد و مناطقی که ممکن است برای پی کنی و پی سازی مسئله ای ایجاد نماید.

- مقاومت خاک .

- انتخاب عمق پی و مقایسه انواع مختلف پی هایی که ممکن است در نظر گرفته و ساخته شوند و انتخاب مناسبترین آنها.

- تعیین پارامترها و مواد متشکله خاک به نحوی که بتوان قابلیت های زمین و روشهای مناسب اجرا را مشخص نمود.

- پیش بینی نشست .

- مسائل و مشکلات احتمالی در رابطه با ساختمانها و سازه های مجاور در موقع گودبرداری، پی کنی و اجرای سازه جدید.

معمول ترین روش شناسائی زمین ایجاد حفره هائی در زمین برای برداشت و انتخاب نمونه هائی است جهت مشاهده و بررسی مستقیم و یا بر حسب مورد انجام آزمایشهای لازم در آزمایشگاه بر روی آنها.

شناسایی زمین را می توان به دو مرحله کلی شناسائی اولیه و شناسایی جزئیات تقسیم کرد:

شناسایی اولیه

این مرحله معمولاً از طریق حفر چاهکهائی (گمانه) در نقاط مختلف زمین برای ملاحظه مستقیم جنس و ضخامت لایه های متشکله زمین در عمقی محدود صورت می گیرد.

برای پروژه های کوچک ممکن است این مرحله از شناسائی برای مشخص کردن وضعیت زمین و خصوصیات پی کافی باشد و در این گونه موارد شناسائی زمین در مرحله خاتمه یافته تلقی می شود.

چون معمولاً قشر مقاوم در عمق یک تا دو متری سطح زمین قرار دارد.در مواردیکه زمین سست و ریزشی باشد ممکن است ضرورت داشته باشد که دیواره های گمانه ها را با کمک چوب بست یا لوله های بتنی مخصوصی که اصطلاحاً آنها را کپر گویند، نگهداریم. اگر زمین آبدار باشد باید بطریقی نظیر استفاده از تلمبه، آب داخل گمانه ها را خارج ساخت. چنانچه نفوذ آب نسبتاً زیاد باشد ممکن است برای انجام و ادامه گمانه زنی از لوله های فولادی مخصوص استفاده کرد. در این موقع لوله های فولادی را داخل زمین فرو برده و جنس خاک داخل آنها را مورد بررسی و آزمایش قرار می دهند.

گاهی در ساختمانهای کوچک محل گمانه ها را در محل پی ها انتخاب می کنند تا از خرج اضافی ظاهری ناشی از گمانه زنی جلوگیری کنند. این کار به علت آنکه غالباً عمق گمانه ها از عمق پی ها بیشتر است باعث می شود که در موقع پی سازی حجم اضافی گمانه را با مصالحی نظیر بتن پرکنند این عمل علاوه بر خنثی شدن صرفه جوئی مختصر قبلی باعث عدم یکنواختی نشیت ساختمان می گردد. به همین علت توصیه می شود که محل گمانه ها خارج از محل پی انتخاب شود.

شناسایی جزئیات

برای پروژه های بزرگ و ساختمانهای با اهمیت یا در مواقعی که زمین مورد نظر از نظر کیفیت ضعیف و کاملاً نامشخص است، لازم است که شناسائی آن با دقت بیشتری صورت گرفته و جزئیات آن مورد توجه و آزمایش قرار گیرد. در این موارد لازم است که نمونه های خاک برای آزمایشات مختلف و تعیین خصوصیاتی نظیر مقاومت برشی، نفوذ پذیری و غیره انتخاب و به آزمایشگاه ارسال شود.

نمونه برداری در اینگونه موارد بطرق مخصوص و بوسیله دستگاههای ویژه صورت می گیرد. این دستگاهها که بدون ته بوده و بصورت چرخشی و یا فشاری وارد خاک می شوند نمونه های خاک را بصورت ستونهایی باریک برداشت کرده و ارائه می دهند. نمونه ها را معمولاً در لوله های استوانه ای شفاف قرار می دهند. در این صورت ضخامت لایه های متشکله زمین قابل رویت است.

نمونه های خاک بر حسب میزان پاشیدگی به نمونه های دست نخورده و دست خورده طبقه بندی می کنند.

بطور کلی هیچ نمونه ای را نمی توان برداشت و تهیه نمود به نحوی که کاملاً مطابق وضعیت طبیعی زمین بوده و به اصطلاح کاملاً دست نخورده باشد، ولی میزان تغییرات نمونه از وضع طبیعی را می توان با اعمال روشهائی سنجیده در محل و استفاده از دستگاههای مناسب به حداقل رساند.

در مواقعی که منظور اصلی طبقه بندی خاکها باشد نمونه های دست خورده مناسبترند،زیرا تهیه آنها ارزانتر تمام می شود و استفاده از آنها برای رسیدن به هدف فوق قابل قبول است.

برای تعیین روابط تنشی و کششی نمونه های دست نخورده خاک لازمند.برای تهیه چنین نمونه هائی که جوابگوی هدف مذکور باشد باید دقت کافی مبذول داشت. مهمترین مشکلاتی که برای تهیه نمونه های کاملاً دست نخورده وجود دارد عبارتند از:

- انقباض و یا پاشیدگی نمونه در موقع برداشت و تخلیه.

- موقعی که نمونه بوسیله دستگاههای گردشی برداشت و داخل استوانه های مربوط قرار می گیرد امکان جابجائی ذرات متشکله خاک در اثر تماس با بدنه استوانه ها وجود دارد.

- نمونه های برداشت شده پائین تر از سطح آب در موقع تخلیه و خارج کردن از دستگاه مقداری از رطوبت خود را از دست می دهند.

- تغییرات در منافذ و یا فشار هوا باعث تغییرات ناشناخته ای در نمونه می شود.

- اصطحکاک جانبی ظروف برداشت نمونه عاملی برای تغییراتی در وضع طبیعی نمونه است.

در خاکهای ماسه ای یا شنی مسئله از هم پاشیدگی و عدم تطبیق وضعیت نمونه با وضع طبیعی خود به مراتب بیشرت است.

طبقه بندی زمینها

زمینها را بر حسب مورد می توان بر حسب مورد می توان بر حسب نوع (اندازه) مصالح متشکله،بر حسب وضعیت طبیعی و یا بر حسب میزان نشست و قابلیت تراکم طبقه بندی نمود.

الف) طبقه بندی زمینها بر حسب نوع مصالح متشکله

مصالح تشکیل دهنده انواع زمینهابه غیر از زمینهای سنگی، عبارتند از شن، ماسه، سیلت، رس و مواد آلی یا ارگانیکی حاصله از گیاهان.

شن به دانه هائی اطلاق می شود که دارای قطری بزرگتر از 6 میلی متر و کوچکتر از 76 میلی متر باشد.

به قطعات سنگی بزرگتر از 76 میلی متر قلوه سنگ و یا لاشه سنگ اطلاق می شود. ماسه به مصالحی اطلاق می شود که از شن کوچکتر ولی بزرگتر از 7/0 میلی متر باشد. دانه های سیلت از الک نمره 200 عبور کرده ولی از 002/0 میلی متر بزرگترند. رس از ذراتی به قطر کمتر از 02/0 میلی متر تشکیل شده است و بالاخره خاکهای آلی به خاکهایی اطلاق می شود که قسمت اعظم آنها مواد ارگانیکی حاصله از بقایای گیاهان تشکیل شده باشد.

زمینها ممکن است متشکل از یک یا چند نوع از مصالح فوق باشند و لذا خصوصیات فوق باشند و لذا خصوصیات آنها به میزان زیادی بستگی به نوع مواد متشکله آنها دارد.

در طبقه بندی زمینها که غالباً به عنوان طبقه بندی و یا رده بندی خاکها عنوان می شود، دو روش وجود دارد،روش رده بندی متحد و روش رده بندی AASHTO در روش رده بندی متحد هر رده از خاکها را با دو حرف که اولین آن مشخص کننده نوع خاکی است که قسمت عمده مواد متشکله باقی مانده روی الک نمره 200 از نمونه ها را تشکیل می دهد و حرف دوم بستگی به درصد مواد عبور کرده از الک نمره 200 داردخاکهائی که بیش از 50%وزنشان از الک نمره 200 عبور کند به عنوان خاکهای ریز دانه و خاکهائی که کمتر از 50% وزنشان از الک نمره 200 عبور کند به عنوان خاکهای درشت دانه نامیده می شوند.

در روش AASHTO ، خاکها بر حسب ارزشی نسبی آنها به عنوان مصالح زیرسازی از 1-A تا 7-A طبقه بندی شده اند.

پ).طبقه بندی زمینها بر حسب وضعیت طبیعی

زمینها را بر حسب وضعت طبیعی به دو دسته زمینهای خاکریزی شده یا مصنوعی و زمینهای طبیعی تقسیم می کنند.

زمینهای خاکریزی شده یا زمینهای مصنوعی

این زمینها که لایه های روئین آنها تا عمق زیادی از خاکهای حاصله از گودبرداری و خاک برداری زمینهای دیگر تشکیل شده است و اصطلاحاً به آنها زمینهای خاک دستی گفته می شود، از نامناسب ترین انواع زمین برای ساختمان است زمینهای خاک دستی، حتی اگر سالها از عمر آنها گذشته باشد، نمی توانند نظیر زمینهای طبیعی مقاوم و قابل اعتماد باشند. چنانچه بخواهیم در این زمینها ساختمان و یا سازه ای بنا کنیم باید آنقدر آنها را حفر نمائیم تا به زمین طبیعی و مقاوم برسیم. چنانچه زمین طبیعی و مقاوم در عمق نسبتاً زیادی قرار داشته باشد باید به تعمیداتی نظیر شمع کوبی که بعداً به آن اشاره خواهد شد متوسل گردید.

زمینهای طبیعی

این زمینها خود به چند دسته بشرح زیر تقسیم می شوند:

زمینهای ماسه ای نرم

این زمینها که از ماسه های نرم و به قطر نسبتاً زیاد تشکیل شده اند در صورتیکه خشک بوده و در سطح افقی قرار گرفته باشند می توانند فشاری در حدود 5/1 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع را تحمل نمایند. زمینهای ماسه ای در صورتیکه مرطوب بوده و یا در شیب قرار داشته باشند به هیچ وجه برای ایجاد سازه ای بر روی آنها مناسب نیستند.

زمینهای شنی

در صورتیکه قسمت اعظم مواد متشکله زمین از شن باشد به آن زمین شنی گفته می شود.

اگر طبقات و شنهای متشکله زمین بهم فشرده و محکم شده باشند برای ساختمان مناسب بوده و قابلیت تحمل فشار نسبتاً بالائی را خواهد داشت، به این زمینها دجی نیز گفته می شود.

میزان دج بودن زمین که معمولاً بر حسب در صد عنوان می شود،بستگی به میزان فشردگی دانه های شن به یکدیگر و سختی زمین دارد. قابلیت مقاومت زمینهای دجی گاهی تا 5/4 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع بالغ می شود.

زمینهای رسی

همانطور که از نام این زمین ها بر می آید قسمت عمده مواد متشکله آنها از رس تشکیل یافته است. این زمینها در صورتیکه خشک بوده و قشرهای آن به هم فشرده باشند زمینهای مناسبی برای ساختمان مححسوب می شوند و می توانند بر حسب مورد فشاری تا 5/4 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع را تحمل نمایند. در صورتیکه زمینهای رسی مرطوب و آبدار باشد به هیچ وجه برای ساختمان مناسب نیستند زیرا اگر زمین رسی شیب دار بوده و یا لایه های رسی متشکله زمین در شیب قرار گرفته باشند به علت لغزندگی تحت فشار زیاد حرکت کرده باعث خرابی ساختمان می شود. در صورتیکه لایه های زمینهای رسی مرطوب بصورت افقی قرار گرفته باشند فشارهای وارده از طرف پی به زیر دیوارها و قسمتهای دیگر سازه انتقال می یابد و باعث خرابی و یا شکاف برداشتن آنها می شود.

زمینهای سنگی

چنانچه زمین از سنگ یک پارچه و یا تخته سنگهای بزرگ تشکیل شده باشد زمین بسیار مناسبی برای ساختمان خواهد بود. زمینهای سنگی قادرند فشارهای زیادی را تحمل نمایند. معمولاً تا 3/1 مقاومت سنگ را در محاسبات منظور می کنند. باید توجه و دقت نمود که هر نوع زمین سنگی برای ایجاد ساختمان بر روی آن مناسب نیست.زیرا بعضی از سنگها، گرچه ظاهراً محکم و مناسبند ولی موقعی که در مجاورت آب قرار می گیرند به علت تغییراتی،نظیر اضافه حجمی که پیدا می کنند،برای ساختمان بسیار نا مناسب و خطرناکند،زمینهای گچی را می توان به عنوان نمونه،جزء اینگونه زمینهای سنگی نام برد.

زمینهای مخلوط

این زمینها مخلوطی از شن و ماسه و رس هستند. در صورتیکه مصالح متشکله این زمینها خوب بهم فشرده شده باشند قابلیت تحمل فشار نسبتاً بالائی در حدود 5/2 تا 5/4 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع دارند در صورتیکه مصالح متشکله این زمینها خوب بهم فشده نباشند زمین مناسبی برای ساختمان به حساب نمی آیند. به زمینهای مخلوط خوب بهم فشرده شده زمینهای دجی نیز اطلاق می شود.

زمینهای بی فایده

این زمینها که قسمت اعظم آنها از مواد آلی حاصله از گیاهان تشکیل شده است بهیچ وجه برای ساختمان مناسب نیستند.در صورتیکه بخواهیم در این زمینها ساختمانی بسازیم باید آنقدر زمین را حفر نمود تا به زمین خوب و مقاوم رسید،یا همان طور که در مورد زمینهای خاکریزی شده گفته شد با روشهائی سطوح مقاومتی را برای پی سازی در آنها بوجود آورد.

ج).طبقه بندی زمینها بر حسب میزان نشست

زمینها را بر حسب میزان نشست و قابلیت تراکم پذیری به سه دسته بشرح زیر تقسیم می کنند.

زمینهای غیر قابل تراکم

نشست این زمینها پس از ایجاد ساختمان و اعمال فشار از طرف آن ناچیز و غیر قابل توجه است. این زمینها خود به سه گروه زیر تقسیم می شوند:

1) زمینهای متشکله از سنگهای سخت نظیر گرانیت، بازالت و شیست این زمینها علاوه بر اینکه غیر قابل تراکمند در مقابل آب نیز مقاوم بوده و نفوذ پذیری آنها فوق العاده کم است.

2) زمینهای متشکله از سنگهای نرم. این زمینها نظیر زمین رسی سخت تقریباً غیر قابل تراکمند ولی کمی قابل نفوذ بوده و در مقابل آب شسته می شوند.

زمینهای با قابلیت تراکم کم

تراکم این زمینها متناسب با فشار وارده بر آنهاست. این زمینها که قابلیت شسته شدن نسبتاً کمی دارند می توانند فشاری حدود دو کیلوگرم بر سانیتمتر مربع را تحمل نمایند. زمینهای مارنی را می توان از جمله این نوع زمینها به حساب آورد.

زمینهائی با قابلیت تراکم زیاد

این زمینها نه تنها در مقابل فشارهای وارده متراکم می شوند بلکه فشارهای وارده به راحتی به مناطق اطراف پی نیز منتقل شده و باعث خرابی و خسارت به ساختمان می شود. این زمینها که قابلیت شسته شدن آنها زیاد است به هیچ وجه برای ساختمان مناسب نیستند.زمینهای باتلاقی از جمله این نوع زمینها به شمار می روند.

تعیین مقاومت مجاز زمین

تعیین ابعاد پی به میزان زیادی بستگی به قابلیت زمین برای تحمل فشار دارد. لذا همین مقاومت مجاز زمین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زمینهائی که قبلاً در آنها ساختمان و یا سازه ای ساخته شده است و وضعیت آنها مشخص است ممکن است احتیاج به آزمایشهای مجدد نداشته باشد.موضوع تعیین مقاومت و سایر مشخصات زمین در مواقعی که زمین ناشناخته بوده و ساختمان و پروژه ایکه قرار است بر روی آن ساخته شود بزرگ و قابل اهمیت باشد بسیار حائز اهمین است.

سپس یک لوله باریک و بلند (شیلنگ تراز) که داخل آن را آب می کنند و حبابهای هوای داخلی آن را خارج می کنند، یک سرآب موجود در شیلنگ را روی علامت مبنا گذاشته و سر دیگر آنرا در طرف دیگر روی دیوار همسایه مشخص می کنند.سپس بین این دو نقطه مشخص شده، ریسمان گرفته و اسپری می زنند. خط مشخص شده را خط پروژه گویند که یک خط مبناست برای مشخص شدن میزان گودبرداری و یا کروم بندی بتن مگر. خط پروژه را از یک روش دیگر با استفاده از دوربین نقشه برداری و شخاص نیز می توان مشخص کرد.

 

0

مشخصات فنی تیرچه های پیش ساخته

 

1) حداقل ضخامت بتن در روی بلوک، 5cm است. (یا 1/12فاصله محور به محور تیرچه ها)

2) برای سقف معمولی با ضخامت 14
cm,140 لیتر بتن در هر مترمربع مورد نیاز است این در حالیست که در سقف های اجرا شده با تیرچه و بلوک، این مقدار به حدود متوسط 60 لیتر در هر متر مربع کاهش می یابد. 

3) سقف های اجرا شده با تیرچه و بلوک، در مواردی که بار یکنواخت روی سقف عمل نماید، بسیار مناسب اند ولی در صورتی که بار منفرد سنگین یا متحرک و مرتعشی باشد، نباید سقف تیرچه و بلوک بکار رود، برای کف پارکینگ ها در صورتیکه بار چرخ بیش از 750
kgباشد، سقف تیرچه و بلوک مورد استفاده قرار نمی گیرد.

 4) در این نوع سقف ها، تیرچه ها به فاصله حداکثر 70cm  (محور تا محور) کنار هم و در امتداد دهانه کوتاهتر سقف قرار می گیرند.

 5) عرض تیرچه ها نباید از 10cm  کوچکتر باشد و نیز نباید از 1/3. 5  برابر ضخامت کل سقف کمتر باشد.

 6) حداقل فاصله دو بلوک دو طرف یک تیرچه، پس از نصب نباید کمتر از 6. 5cm  باشد.

 7) ضخامت سقف برای تیرهای با تکیه گاه ساده   1/20 دهانه

   ضخامت سقف برای تیرهای یکسره تکیه گاه های گیردار ≥ 1/26  دهانه

   در سقف هایی که مسأله خیز مطرح نباشد مقادیر بالا تا 1/35  دهانه نیز کاهش می یابد.

 8) حداکثر دهانه مورد پوشش سقف با تیرچه های منفرد نباید از 8m بیشتر شود (در جهت اطمینان 7m) و در صورت وجود سربارهای زیاد و یا دهانه بیش از 7m  از تیرچه های مضاعف استفاده شود.

 9) سطح مقطع میلگرد کششی برای فولاد نرم، از 0. 0025، و برای فولاد نیم سخت و سخت از 0. 0015  برابر سطح مقطع جان تیر نباید کمتر باشد. و نیز از 2. 5%  سطح مقطع جان تیر بیشتر نشود.

16mm   ≥ قطر میلگرد کششی 8mm

اگر ضخامت بتن پاشنه 5. 5cm  یا بیشتر باشد, حداکثر مقدار بالا به 20mm  افزایش می یابد.

10) فاصله میلگرد کششی از لبه جانبی بتن پاشنه تیرچه , به شرط وجود بلوک، نباید از 10mm کمتر و از اسطح پایین تیرچه نباید از 15mm  کمتر باشد. در صورتیکه این تیرچه ها در محیط های باز ادامه یابند، اجرای یک لایه اندود ماسه و سیمان پر مایه به ضخامت حداقل 15mm  در زیر پوشش ضروری است.

 11) As ≥0. 0015bw. t

 As: سطح میلگرد عرضی

Bw  : عرض جان مقطع

t: فاصله دو میلگرد عرضی متوالی

 12) قطر میلگردهای عرضی از 5mm تا 10mm  متغیر است و  °45 ≥  θ  ≥ °30

 13) فاصله میلگردهای عرضی متوالی در تیرچه ها، حداکثر 20cm است.

 14) قطر میلگرد بالایی تیرچه های ماشینی:

برای L=3،  6mm

برای L=3~4، 8mm

برای L=4~5. 5،10mm 

برای L=5. 5~7m   ، 12mm

 15) قطر میلگردهای کمکی اتصال 6mm می باشد که در فواصل 40 تا 100 سانتی از یکدیگر نصب می شوند.

 16) ضخامت بتن پاشنه 4. 5 تا 5 سانتیمتر است و عرض آن 10 تا 16 سانتیمتر است.

 17) حداقل تاب فشاری بتن پاشنه , 250 kg/cm² است.

 18) مواد تشکیل دهنده بتن پاشنه تیرچه  شن وماسه تا 12mm     سیمان 300-400 کیلوگرم

 باز کردن قالبها بعد از 24 تا 48 ساعت مقاومت عملی بتن تیرچه در مدت 10 روز.

 19) عرض بلوک معمولاً 20 تا 25cm

       وزن بلوک سفالی 7kg

       وزن  بلوک بتنی با مصالح رودخانه ای 11 تا    17kg

 20) قطر میلگرد افت و حرارتی برای میلگرد ساده، دست کم5m  و قطر میلگرد افت و حرارتی برای میلگرد با مقاومت بالا 4mm.

 21) حداکثر فاصله بین دو میلگرد افت و حرارتی 25cm  است. میلگرد بالایی تیرچه در صورتی که داخل    دال 5cm  بالایی قرار گیرد بعنوان میلگرد افت و حرارتی منظور می شود.

 22) با وجود طرح تیرچه ها با فرض تکیه گاه ساده , لازم است فولادی معادل 0. 15  سطح مقطع فولاد وسط دهانه (فولاد کششی) در روی تکیه گاه اضافه گردد.

( حداقل تا فاصله 1/5  دهانه آزاد از تکیه گاه به طرف داخل دهانه ادامه یابد)

( در آیین نامه امریکا این مقدار 0. 25Ln برای دهانه انتهایی و  0. 3Ln دهنه داخلی از هر طرف)

 23) برای جلوگیری از پیچش تیرهای T و برای توزیع یکنواخت بار روی تیرچه و بلوک و در محلهایی که بار منفرد موجود است، کلاف میانی بتنی در جهت عمود بر تیرچه ها تعبیه می شود. حداقل عرض کلاف میانی، برابر عرض بتن پاشنه تیرچه و ارتفاع أن برابر ارتفاع سقف است.  برای دهانه کمتر از 4m و بار زنده سقف کمتر از 350 kg/cm²  به کلاف میانی نیازی نیست.

 اگر LL≤350kg/cm²  و         L≥4m      یک کلاف میانی

 اگر LL≥350kg/cm²  و L=4~7m          دو کلاف میانی

 اگر  L≥7m    سه کلاف میانی

  - حداقل سطح مقطع آهن های طولی کلاف برابر نصف مقادیر میلگرد کششی تیرچه هاست.

- در مورد میلگرد آجدار این مقدار 6mm ودر مورد میلگرد ساده 8mm است.

- آیین نامه امریکا پیشنهاد می دهد که از میلگرد Ф12 یکی در بالا و یکی در پایین کلاف استفاده شود.

 24) فاصله شمع بندی و قالب بندی در جهت عمود بر تیرچه ها 1 الی 1. 2 متر است.  (با خیز مناسب 1/200 دهانه به طرف بالا)

 

0


مقایسه سقف های کرمیت و تیرچه بلوک معمولی



 

•  عدم نیاز شمع بندی در زیر سقف در سقف های کرمیت نسبت به سقف های تیرچه بلوک معمولی
•  امکان بتن ریزی همزمان طبقات به دلیل عدم نیاز به شمع بندی در سقف های کرمیت
•  کاهش زمان اجرا به دلیل عدم نیاز به شمع بندی بر خلاف سقف های تیرچه بلوک معمولی
•  بازگشت سریع سرمایه به علت افزایش سرعت اجرا
•  حذف هزینه های مربوط به شمع گذاری