امروز دوشنبه 27 مرداد 1404
0

1-روش سنتی و مکتبی: در این روش با هجی کردن وتمرین وتکرار، قران آموخته می شود تصور بر این بود چون قرآن از حروف و حرکات تشکیل شده اگر دانش آموزی حروف و حرکات را بشناسد با مقداری تمرین می تواند قرآن را بخواند در این روش به صدای حروف وحرکات توجه نداشتند در نتیجه ابتدا حروف وسپس حرکات را می آموختند و با هجی کردن کلمات پیش می رفتند و همیشه آموزش را از جز سی ام قران شروع می کردند.

2-روش باغچه بان و فرمان یک و دو: مرحوم جبار باغچه بان برای آموزش خط فارسی به جایی روش حرف آموزی روش صوت آموزی را پیش نهاد کرد مرحوم عباس یمینی شریف نیز برای آموزش خط زبان فارسی روش کلی را مناسب می دانست پس از آزمایش هر دو روش وزارت آموزش و پرورش روش باغچه بان را برگزید و از سال 1330 تا پیش از روش جدید (بخوانیم وبنویسیم سال 81)روش ترکیبی با غچه بان که مبتنی بر صوت آموزی است برای آموختن خط و زبان فارسی را در ایران معمول بوده است در این روش با فرمان یک، یک حرف با یک حرکت خوانده می شود در واقع یک صامت با یک مصوت ترکیب می گردد و با فرمان دو،دو صامت با یک مصوت خوانده می شود فرمان دو هنگامی داده می شود که بعد از حرف حرکت دار حرف ساکن و یا تشدید باشد و یا خود حرف تنوین داشته باشد.

3-روش تفکیک: این روش که با روش قبل چندان متفاوت نبود و بر بخش کردن کلمه تاکید داشت مدتی معمول شد ولی نتوانست کاری فراتر انجام دهد.

4-آموزش به کمک نوار صوتی: در سال های پس از انقلاباسلامی نهاد های خود جوش و خارج از آموزش پرورش رسمی مانند دارولقران ها مهد قران ها بنیاد شهید و... با استفاده از نوارهی قاریان مشهور وتمرین تکرار واستمرار قران را با ترتیل و قرائت تحقیق آموزش می دهند.

5-آموزش جامع قران: با این که روش فرمان دادن مبتنی بر روش صوت آموزی فارسی بود ولی در آن روش پیش نیاز فارسی ویا سواد آموزی فارسی جدی گرفته نمی شد آموزش دیر هنگام از کلاس سوم آغاز می گردید و همراه تمرین تکرار کافی نبوددر نتیجه موفقیتی قابل توجه در آموختن قران حاصل نمی شد.

0

گوشه گیری از نظر لغوی به معنای تنهایی، تجرد، در خلوت نشستن و از جمع کناره گرفتن است. گوشه گیر کسی است که از مردم دوری می کند و عزلت می گزیند تا به این وسیله خود را با محیط اطراف سازگار کند؛ البته هر نوع عزلت و در تنهایی ماندن گوشه گیری تلقی نمی شود، زیرا هر انسانی دوست دارد گاهی تنها باشد تا به خودشناسی و حل مشکلات زندگیش بپردازد. اما گوشه گیری زمانی حالت بیماری پیدا می کند که فرد از معاشرت و رویارویی با جمع و همنوعان بیزار و بیمناک باشد. از نقطه نظر متخصصان علم روان شناسی کمرویی و انزواطلبی یکی از جدی ترین مشکلات کودکان است، هر چند ممکن است از نظر معلمان و گاه والدین چندان مشکل نباشد، کودک کمرو هر چند که برای معلم هیچگونه ناراحتی ایجاد نمی کند، ولی ممکن است به سبب رنج ناشی از احساس ناامنی و بی کفایتی در خود یکی از ناشادترین کودکان باشد و پیوسته به دنیای درون خویش پناه ببرد. بنابراین اگر در مورد رفتار غیراجتماعی این گونه کودکان چاره ای اندیشیده نشود، احتمالاً خطرناکترین و مساعدترین وضع را برای ابتلا به "اسکیزوفرنی" خواهند داشت.

هر چند همه کودکان کمرو و منزوی به بیماری روانی مبتلا نمی شوند، ولی تعدادی از آنان قربانی این بیماری خواهند بود. بهرحال این وضعیت که عده ای از کودکان منزوی به بزرگسالان ناشاد و بی لیافت در اجتماع تبدیل خواهند شد، به تنهایی دلیل کافی برای توجه به این مشکل است.

علایم و نشانه ها

گوشه گیری با یک سلسله علایم متعدد و به هم پیوسته همراه است. گوشه گیر چون مشکلاتش را نمی تواند در عالم واقعیت حل کند، به تخیل فرو می رود و به خیالبافی می پردازد. او انسانی است بی هدف که نمی داند چه باید بکند و برای آینده اش چه طرحی بریزد. از مردم گریزان است و هر تمنا و خواهش را یک تحمیل تلقی و در برابر آن به شدت مقاومت می کند، از همین رو مرتب با اطرافیان دچار تضاد و کشمکش است، برای دفاع از حقش اقدام نمی کند و کناره گیری را بر تلاش ترجیح می دهد. از دیگر نشانه ها می توان به خجالت و سکوت، احساس محرومیت و ناتوانی از برقراری رابطه با دوستان و معلمان، به تعویق انداختن انجام کارها و یا از این شاخه به آن شاخه پریدن، بی حوصلگی، کسالت، احساس خستگی، پوچی، زودرنجی، نگرانی از آینده، کمک نخواستن از دیگران به هنگام نیاز، سازش با وضع موجود و اعتراض نکردن به آن حتی در صورت احساس ناراحتی و نگرانی، همچنین اجتناب از رقابت، غیبت از مدرسه و بی علاقگی به درس، عدم تمرکز حواس، اختلال در خواب و خوراک، بی اعتنایی نسبت به وقایع اطراف، بی اعتمادی نسبت به یک تجربه موفقیت آمیز در یک فعالیت گروهی، برای اینگونه کودکان آغاز بسیار خوبی است. کودک منزوی نیاز دارد تا احساس کند. عضو باارزش یک یا چند گروه است. او هر وقت که در فعالیتهای زندگی واقعی ارضا شود، نیازی به عقب نشینی به میدان رؤیاهای خویش برای ارضای خواسته های اساسی اش نخواهد داشت. معلم آگاه باید توجه داشته باشد که کودک کمرو و منزی نیز دارای تواناییها و شایستگیهای ویژه ای است که با راهنمایی و تشویق می توان آنها را در یک فعالیت گروهی به کار گرفت. هرگاه شرکت وی در فعالیتی با تحسین دیگران همراه باشد، او نسبت به تکرار عمل موفقیت آمیز خویش در موقعیتهای گروهی تشویق خواهد شد. موفقیت در یک عمل تا حد زیادی در بالابردن اعتماد به نفس کودک و در نتیجه در تغییر نگرشهای کودکان دیگر نسبت به او تأثیر خواهد داشت. ضمناً باید عوامل زمینه ساز گوشه گیری مانند تحقیر و احساس گناه از بین بروند. در این مورد روان درمانی و مشاوره فردی و گروهی می تواند در رفع گوشه گیری مؤثر واقع شود؛ همچنین تغییر وضعیت محیط زندگی از روشهای مفید درمان گوشه گیری به شمار می رود. والدین و معلمان نیز باید با کودکان گوشه گیر با ملایمت و مسالمت و دلجویی رفتار کنند. بردن فرد به گردشهای علمی، تشویق به سخن گفتن در حضور والدین و دوستان و بستگان، همچنین جرأت دادن به او به این معنی که می تواند در برابر جمع سخن بگوید و شرکت دادن وی در فعالیتهای هنری و ایفای نقش در نمایشنامه ها از جمله اعمالی است که مهارتهای اجتماعی دانش آموزان و کودکان را افزایش می دهد و آنان را در مبارزه با گوشه گیری و انزواطلبی یاری می دهد. پیشنهادهای عملی زیر می تواند تا حد زیادی در زمینه کمک به کودک کمرو و گوشه گیر مفید و مؤثر باشد. با پذیرفتن رفتار مطلوب کودک می توان به او اطمینان بخشید. در کودکان اعتماد به نفس به وجود آوریم و زمینه ابراز وجود را برایشان فراهم کنیم. تجارب موفقیت آمیز در کودک ایجاد امنیت می کند. آموزش صحیح در گسترش رشد احساس شایستگی کمک می کند.

0

روش غیر فعال شامل شنیدن موسیقی است که بیمار با گوش دادن موسیقی‌ای که در حال نواخته شدن است، مورد درمان قرار می‌گیرد. در این روش بیشترین تأثیر عملکرد در جهت برانگیختن و تأثیر واکنش‌های عاطفی و ذهنی است. در حالی‌که در روش موسیقی درمانی فعال که نواختن، خواندن و حرکات موزون اساس کار است، واکنش‌های مختلف عاطفی، ذهنی، جسمی و حرکتی، تحریک و برانگیخته می‌شوند.

برنامه‌ها و روش‌های موسیقی درمانی متنوع و متناسب با نیاز افراد، تنظیم و تدارک دیده می‌شوند. محورهای اصلی برنامه‌های موسیقی درمانی، شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرام بخش و نواختن موسیقی در گروه‌های منظم و یا انفرادی، خواندن آوازها، ترانه‌های فردی و یا گروهی می‌باشد.

این نگاه به اثبات رسیده که انجام و ارائه روش درمانی توسط هر فردی جایز نیست. «موسیقی درمانگر»ها افرادی متخصص هستند که در زمینه‌های مختلف موسیقی و شاخه‌های درمانی، آموزش دیده‌اند. لذا به اساس بیماری‌ها، درمان‌های مختلف آن‌ها، روانشناسی موسیقی و... آشنا هستند و شایستگی فردی و تخصصی لازم را در این زمینه دارا می‌باشند.

همان‌طور که می‌دانید موسیقی انواع مختلف دارد، برخی آرام و برخی تند هستند. در هر حال تأثیر موسیقی‌های مختلف بر ذهن و سلامت انسان متفاوت است. برخی از انواع موسیقی نه تنها نقش بهبوددهنده ندارند بلکه معمولا برای کارکردهای مختلف مغز و روح انسان نیز مضر به شمار می‌روند و در صورت تداوم به گوش دادن یا نواختن آن‌ها مشکلاتی را برای فرد به وجود خواهند آورد. در فرآیند درمان با موسیقی‌ای از موسیقی استفاده می‌شود که القاء آرامش و نشاط ذهنی را به همراه داشته باشد و باعث تجدید قوا و بهبود کارکردهای مغز شود. این دسته از موسیقی‌ها با ایجاد تأثیرات مختلف از جمله تقویت اراده و روحیه بیماران فرآیند درمان را سرعت می‌بخشند.

طیف وسیعی از بیماری‌ها در طی فرآیند درمان بهبود پیدا کرده‌اند. این بیماری‌ها طبقاتی متفاوت با عللی مختلف را در بر می‌گیرند. به طور کلی عمدتا بیماری‌هایی که به نحوی با مسائل روانی‌ای که فرد در ارتباط هستند یا حالات روانی می‌تواند نقش مؤثری در بهبود آن‌ها داشته باشد، در پاسخ مثبت به موسیقی درمانی شناخته شده هستند. همچنین بیماری‌های جسمی که منشأ روانی دارند با این روش بهبود پیدا می‌کنند.

در واقع موسیقی‌درمانی رشته‌ای علمی است که متخصصین آن سال‌ها تحصیل می‌کنند و مدارج عالی و دانشگاهی دارند و شیوه‌ها و روش‌های گوناگون درمانی را می‌آموزند و به کار می‌برند. در برخی از بیمارستان‌های کشورهای پیشرفته، متخصصینی در زمینه موسیقی‌ درمانی مشغول به کار هستند و با بیماران ارتباط برقرار می‌کنند. هر چند این موارد تا حدودی اهمیت این رشته را روشن می‌سازد اما توانایی آن زمانی آشکار می‌شود که از نزدیک ببینیم چگونه یک نوجوان فلج مغزی که در کنترل حرکات خود مشکل دارد در نخستین جلسه موسیقی‌ درمانی با شنیدن موسیقی شروع به تکان‌دادن دست‌های خود می‌کند و از ذوق و شادمانی می‌خندد و در پی آن انگیزه و میل به تکرار بیشتر حرکات که هدف درمان است، برانگیخته می‌شود. در مواردی موسیقی تنها ابزار و وسیله ارتباط فعال کودک با محیط است مثلا موسیقی تنها کانال ارتباط آرامش‌بخش یک کودک مبتلا به اوتیسم با محیط است او ساعت‌ها ضبط صوت را در آغوش می‌گیرد و آهنگ‌های مورد علاقه خود را گوش می‌کند و بدین ترتیب پرخاشگری و هیجاناتش از بین رفته و با محیط اطراف خود مهربان می‌شود.

از برنامه‌های موسیقی‌درمانی برای سازگاری اجتماعی، ثبات عاطفی، کنترل شخصی، افزایش تمرکز، انگیزش، احساس ارزش شخصیتی، تقویت هماهنگی ماهیچه‌ها و تقویت مهارت‌های خودیاری استفاده می‌شود و تنظیم برنامه‌ها به گونه‌ای است که به تقویت رفتار مطلوب کودکان می‌انجامد. کودکان استثنایی برحسب نوع نقیصه حسی و حرکتی از فعالیت‌های متنوع موسیقی‌ درمانی استفاده می‌کنند. آوازخواندن، نواختن فردی و گروهی، شنیدن و انجام حرکات موزیکال، از جمله برنامه‌های جلسات موسیقی درمانی آن‌ها می‌باشد.

موسیقی‌درمانی برای گروه‌های مختلف درمان‌جویان موثر شناخته شده است. تحقیقات انجام شده نشان داده است که موسیقی درمانگرها بر سنین مختلف افراد، از کودک تا سالخورده موثر بوده و مراجعین آن‌ها شامل افراد مختلف از جمله افرادی با بیماری‌های روانی و اختلالات رفتاری، معلولین جسمی و حرکتی، نابینایان، ناشنوایان، افرادی با معلولیت‌های ذهنی و... می‌باشند.علت گرایش و علاقه مردم به موسیقی به خاطر طبیعت و فطرت آدمی است. در ساختمان عصبی انسان به طور فطری سه تمایل مهم برای گرایش به دنیای موزون اصوات و موسیقی وجود دارد:

▪ شنیدن،

▪ خواندن

▪ حرکت کردن.

برای آموزش موسیقی به کودکان استثنایی به دو نکته اساسی باید توجه کرد:

▪ توان هوشی و شرایط ذهنی کودک

▪ محدودیت‌های حسی و حرکتی آن‌ها

در آموزش موسیقی به کودکان استثنایی بهتر است از سازهایی استفاده کنیم که نواختن آن برای کودکان ساده‌تر باشد و آن‌ها را جذب کند. سازهای ارف معمولا مناسب‌ترین ساز برای آموزش کودکان استثنایی هستند. این سازها با صداهای متنوع و در اندازه های مختلف وجود دارند و بهتر است ترانه‌هایی که انتخاب می‌شوند زیبا، محرک، قابل فهم و پیرامون مسایل ملموس و زیبایی‌های دنیای کودکی باشند تا به‌خاطرسپاری آن‌ها برای کودک راحتتر گردد.

نوع برنامه‌ها و فعالیت‌های موسیقی درمانی به نوع ناراحتی، نقیصه و مشکل بیمار با کودک بستگی دارد. برای مثال در کودکانی که دچار مشکل حرکتی هستند، برنامه‌های ریتمیک که به کنترل حرکتی آن‌ها کمک می‌کند بیشتر مدنظر قرار می‌گیرد. حال اگر مشکل حرکتی با انقباض و گرفتگی عضلانی همراه باشد، ریتم‌ها و موسیقی ملایم انتخاب می‌شود و بدین ترتیب کنترل حرکتی تقویت می‌گردد. همچنین کودکانی که روان‌ترند به برنامه‌های موزیکالی احتیاج دارند که خاصیت برون‌فکنی داشته و هیجان‌ها را بیشتر تخلیه کند. معمولا جلسات موسیقی درمانی از گروه‌های کوچک تشکیل می‌شود و شرایط شرکت‌کنندگان هر چه همسان‌تر باشد، دارای اهداف و برنامه‌های مشترک بیشتر خواهند بود و این مساله به هماهنگی و تقویت بیشتر گروه کمک می‌کند.

البته می‌توان کودکانی با توانایی‌های مختلف را در یک طبقه موسیقی درمانی قرار داد اما مهم این است که از نظر بهره هوشی فاصله زیادی با یکدیگر نداشته باشند تا در انجام تمرین‌ها و برنامه‌ها هماهنگی بیشتری ایجاد شود. طول دوره و مدت زمان جلسات بستگی به اهداف درمانی مورد نظر و مشکلات فرد دارد. تعداد جلسات درمانی گاهی هر روز و گاهی هفته‌ای چند جلسه است و مدت زمان هر جلسه به مقتضای حال و هوای هر درمانجو متفاوت است. به طور کلی فعالیت‌های موسیقی‌درمانی بر پایه چند محور کلی است که عبارت از موارد زیر هستند:

خواندن:

وقتی کودکان با هم می‌خوانند، مملو از شور و توانایی یکپارچه می‌شوند. ترانه‌ها تصور آن‌ها را به گونه‌ای فعال و سوزنده می‌سازد و بدیهی است انتخاب اشعاری که تصورات و برداشت‌های مثبت از محیط و پدیده‌ها را به کودک منتقل می‌سازد، اهمیت ویژه‌ای دارد. ریتم و آهنگ ترانه‌ها در کودکانی که اندکی نگران ناتوانی و ارتباط خود با محیط هستند، موفقیت و توانایی ایجاد می‌کند و کودک منزوی را فعال می‌سازد.

در جلسات موسیقی‌ درمانی از «خواندن» استفاده‌های فراوانی می‌شود و برنامه‌های متنوعی به شکل تک‌خوانی و گروه‌خوانی طراحی می‌شود. در موسیقی ‌درمانی برای کودکان، اشعاری و آهنگ‌هایی انتخاب می‌شود که کودک بتواند آن‌ها را حفظ کند.

ساخت آهنگ:

منظور از ساختن آهنگ در جلسات موسیقی ‌درمانی، خلق آهنگ با ویژگی‌های دقیق موسیقی نیست بلکه ایجاد یک ریتم ساده یا خواندن شعر و آهنگ در شکل و حالتی خاص است. یکی از ویژگی‌های مهم سازهایی که در موسیقی ‌درمانی به کار می‌روند مانند سازهای ارف نواختن ساده آن‌هاست، به طوری که با انتخاب تیغه‌های محدودی از آن‌ها می‌توان آهنگ ساده و یا ریتم تازه‌ای را به راحتی ساخت.

بنابراین مهم این است که افراد ساختن را تجربه کنند و فعالیت مثبت و موثر خود را در ایجاد اشکالی ساده از فعالیت‌های موسیقی ببینند. این تجربه احساس توانایی و اعتماد آن‌ها را نسبت به خود بالا می‌برد و ترس و نگرانی آن‌ها را از فعالیت‌های شخصی و ارتباط با وسایل و ابزار موسیقی که نشانه و نماینده‌ای از مسایل مختلف محیطی است کاهش می‌دهد.

▪ گوش‌ دادن به موسیقی:

شنیدن موسیقی از زمره برنامه‌های موسیقی‌درمانی است. ذهن با گوش‌ دادن، در دنیای اصوات و ملودی‌ها قرار می‌گیرد و موضوعی برای توجه و تمرکز پیدا می‌کند. با شنیدن آهنگ‌ها، احساس‌های گوناگون را به راحتی می‌توان به وجود آورد که چنین تجربه‌های وسیعی، با نواختن سازها (به دلیل محدودیت) به دست نمی‌آید. شنیدن، افراد را در یک تجربه مشترک سهیم می‌سازد زیرا توجهی که در گوش‌دادن گروهی به وجود می‌آید و در تنهایی ایجاد نمی‌شود. گوش‌دادن به موسیقی در بروز احساسات کودکان و برون‌فکنی تصورات آن‌ها بسیار موثر است علاوه بر آن، تقویت گوش از راه شنیدن، دقت کودکان را به محرک‌های شنوایی افزایش می‌دهد.

▪ حرکات موزیکال:

حرکات موزیکال دامنه وسیعی از فعالیت‌های موسیقی ‌درمانی را تشکیل می‌دهد چرا که این حرکات خود، ترجمه‌ احساس‌های درونی هستند و نیروهای نامرئی ایجاد می‌کنند؛ احساس‌هایی که نمی‌توان آن‌را با بیان بدون واسطه توصیف کرد. حرکات به روح و احساس ما متصل هستند و شیوه‌هایی از تفکر و اندیشه به حساب می‌آیند.

هر حرکتی می‌تواند گویای نوعی احساس باشد در ضمن باید به این نکته توجه نمود که در واقع مشارکت در حرکات موجب فعال‌کردن انرژی می‌شود نه کیفیت حرکات. پس بهتر است که حرکات، ساده و انعطاف‌پذیر باشند و هر چه بیشتر حرکات تناسب بیشتری با موسیقی داشته باشند، انرژی بیشتری نیز برای استفاده دستگاه‌ها از بدن آزاد خواهد شد.

منابع و ماخذ:

1- عنوان مبانی نظری آزمون‌های روانی - مولف / مترجم: راوید مگتوسون؛ ترجمه محمد نقی براهنی

2- عنوان مسائل روان‌شناسی جمعی و روان‌شناسی اجتماعی - مولف / مترجم: ژرژ گورویچ... (و دیگران)؛ ترجمه علی محمد کاردان

3 - عنوان نظریه‌ها در روان‌شناسی اجتماعی - مولف / مترجم: مورتون دوچ، روبرت م. کراوس؛ ترجمه مرتضی کتبی

0

تاثیر بازی های آموزشی کامپیوتری بر افزایش خلاقیت کودکان

کاربرد نقشه های مفهومی در راستای مشارکت و یادگیری همکارانه در آموزش الکترونیکی

ارزیابی کیفیت دوره های آموزش مجازی با استفاده از تئوری فازی

ارائه مدلی برای افزایش اثربخشی یادگیری در سیستمهای آموزش مجازی

شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه آموزش الکترونیک در ایران با تاکید بر نظام آموزش عالی

بررسی و تحلیل یادگیری تطبیقی در آموزش الکترونیک

شناسایی عوامل کلیدی موفقیت و سنجش میزان اثربخشی آنها در یادگیری الکترونیکی در دانشگاه های کشور

ارائه مدلی جهت سنجش میزان آمادگی و بلوغ یادگیری الکترونیکی در مراکز

بررسی میزان اثربخشی عوامل کلیدی موفقیت در یادگیری الکترونیکی در دانشگاه های کشور

تحلیل هزینه-فایده و ارزیابی اقتصادی بکارگیری یادگیری الکترونیکی در نهادها

امکان سنجی اجرای آموزش های الکترونیکی در دوره متوسطه از دیدگاه دبیران

طراحی الگوئی جهت زمینه سازی خلاقیت در روند یادگیری در ساختار برنامه درسی آموزش متوسطه ایران

بررسی تاثیر متغیرهای اقتصادی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه

بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و اثربخشی در دبیرستان ها

رابطه الگوهای فرزندپروری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

رابطه الگوهای فرزندپروری با خلاقیت دانش آموزان

نیازسنجی آموزشی کارکنان بخش آموزش دانشگاه

بررسی سبک های مدیریت تعارض مدیران و رابطه آن با فرهنگ سازمانی در اداره آموزش و پرورش

بررسی سبک های مدیریت تعارض مدیران و رابطه آن با اثربخشی سازمانی در اداره آموزش و پرورش

بررسی رابطه بین رضایت شغلی معلمان و موفقیت تحصیلی دانش آموزان

بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت در اداره آموزش و پرورش …

بررسی و تحلیل موانع کارآفرینی در نظام آموزش و پرورش

بررسی رابطه مدیریت مشارکتی و فرهنگ سازمانی در اداره آموزش و پرورش

بررسی رابطه مدیریت مشارکتی و کارایی در اداره آموزش و پرورش

تدوین استراتژی بهینه منابع انسانی در در اداره آموزش و پرورش

بررسی نقش مدیریت دانش در تبیین استراتژی های منابع انسانی سازمان

بررسی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض و اثربخشی سازمان

بررسی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض و فرهنگ سازمان

بررسی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض و تعهد سازمان

بررسی رابطه بین توانمندسازی منابع انسانی و اثربخشی سازمان

بررسی رابطه بین توانمندسازی منابع انسانی و فرهنگ سازمان

بررسی رابطه بین توانمندسازی منابع انسانی و تعهد سازمان ….

بررسی رابطه بین توانمندسازی منابع انسانی و اثربخشی سازمان ….

تاثیر سبک رهبری سازمان بر فرهنگ منابع انسانی

تاثیر سبک رهبری سازمان بر اثربخشی منابع انسانی

تاثیر سبک رهبری سازمان بر خلاقیت سازمانی

رابطه فرهنگ سازمانی و خلاقیت سازمانی در سازمان های اداری

رابطه تعهد سازمانی و خلاقیت سازمانی در سازمان های اداری

رابطه فرهنگ سازمانی و پاسخگویی سازمانی در سازمان های اداری

0

پارادایم شناسی

- مفهوم و تاریخچه پارادایم:

پارادایم یک ویزگی مهم دارد و اون این است که ما یا درون آن هستیم و یا در خارج آن.میشل فوکو مفهومی به نام دیسکرس را مقابل آن قرار می دهد و داریوش آشوری آن را گفتمان ترجمه می کند و در عربی برابر قول است.

پارادایم به سه وادی تقسیم می شود و اصلا خود پارادایم هم شاید معنای وادی دهد:

فیزیکی

ایدئولوژیکی

مفهومی=دیسکرس=وادی است و درون این مفهوم می تواند باشد.                                                   

زمانی که صحبت از پارادایم مفهومی می شود منظور کار معرفتی است و وقتی داخل آن می شویم،داخل پارادایم دیگری نیستیم و اختیارات ما در حد تحقیق در همون پارادایم است.

0

توسعه به معنی تغییر در نوع، سطح وکیفیت زندگی انسان از همان ابتدا همراه و همگام بوده است و لذا پدیده جدیدی نیست. چون تغییراتی که در شکل و فرم و محتوای زندگی بشر در طول تاریخ به وقوع پیوسته، مبیّن توسعه است. زیرا اگر توسعه همراه وی نبود، نمی توانست از غار نشینی و کوچ روی زندگی در جنگل ها به یکجا نشینی – روستانشینی- و شهر نشینی بپردازد وفرم و شکل زندگی خود را تکامل و تحول بخشد تا به صورت امروزی درآید. یا همانطور که لنسکی و لنسکی (1369) سیر جوامع بشری را بر حسب شیوه ی معیشتی شان طبقه بندی نموده اند، انسان از جوامع متکی بر " شکار و گردآوری خوراک" به جوامع" صنعتی وپیشرفته" تحول یافته است. بر این اساس، به انسان علاوه بر القابی چون: راست قامت، ناطق، اندیشه ورز، نماد ساز، ابزار ساز، جامعه گرا، سائس، دین ورز و معناگرا؛ لقب " توسعه ورز" یا " توسعه گرا" نیزمی توان داد.

منتها به رغم میسرا (R.P.Misra،1366)، جامعه شناس و جغرافیدان انگلیسی هندی الاصل؛ توسعه به معنی کوشش آگاهانه، نهادی شده و مبتنی بر برنامه ریزی برای ترقی اجتماعی و اقتصادی جامعه، پدیده ی منحصر به فرد قرن بیست است که از سال 1917میلادی در شوروی آغاز شده است. لیکن شروع رسمی برنامه های توسعه به دهه ی 1960میلادی برمی گردد که سازمان ملل آن دهه را "دهه ی توسعه" نام گذاری کرده است. از دهه ی1960تاکنون یعنی دهه ی2010میلادی، پارادایم (Paradigm) های متفاوتی از معنا و مفهوم توسعه بنابه اقتضای شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی اقتصادی و محیطی کشورهای جهان بروز و ظهور یافته اند. به گونه ای که هر یک از پارادایم های مورد نظر دارای مختصات ویژه ی مربوط به خود هستند و از دیگر پارادایم ها قابل تمییزند.

0

هنر بازاریابی در اثر افزایش تولید با استفاده از خطوط تولید و به کارگیری سیستم‌های تولید انبوه  ظهور کرد و برای تسهیل و روانسازی فروش تولیدکنندگان  متوسل  به این هنر شدند.فشردگی رقابت در بازار، هنر بازاریابی را تبدیل به یک ضرورت انکارناپذیر کرده است.

حال سوال عمده این است که ما تا چه حد با بازاریابی آشنا هستیم و آیا دانسته‌های قبلی‌مان را کافی می‌دانیم؟ آیا لازم نیست که روش بازاریابی‌مان را بازبینی کنیم؟ پاسخ بسیار آسان است، امروزه تنها کسانی در امر بازاریابی موفق هستند که مدام عملیات میدانی بازاریابی خود را رصد کرده و زیر ذره‌بین تحت معاینه روز‌به‌روز قرار می‌دهند.

امروزه تخصص‌ها تنها کافی نیست  و برای هر تخصص به ساخت ریز تخصص نیاز است. با کمی دقت متوجه لزوم و اهمیت  در نظر گرفتن ریز تخصص‌ها در کلیه فعالیت‌هایمان می‌شویم، کافی است به اطرافمان پویا‌تر بنگریم تا متوجه شویم که در چه موقعیتی هستیم. برای توفیق در بازاریابی نیز لازم است نگرش جدیدی به فرآیند بازاریابی داشته باشیم. هنر بازاریابی امروزه بدون توجه و اعتنا به ریز تخصص‌ها پیشرفت بسیار محدود و پرهزینه‌ای خواهد داشت.

در بازاریابی مدرن به مجموعه فرآیند عملیات بازاریابی اصطلاحا «مدیریت بازار» گفته می‌شود که شامل سه بخش عمده زیر است:

1. ایجاد بازار

2. شناخت بازار

3. نگهداری بازار

شرح این سه بخش مستلزم وقت و حوصله بیشتری است که شاید در این متن جای نگیرد، ولی بد نیست که تولیدکنندگان به اهمیت،  نحوه به کارگیری و هدایت فعالیت‌های روزمره‌شان در جهت پیشبرد فروش و حصول کارآمدی به بازاریابی، نگرش متفاوت و جدیدی داشته باشند.

شکی نیست که کلیه تولیدکنندگان سرشار از شوق فروش کالای‌شان هستند آن هم با حداقل هزینه، زمان و زحمت و با بالاترین میزان رضایت خریدار (مصرف‌کننده) و در نتیجه سود بیشتر. شاید تصور کنیم که در دنیای رقابت شدید و فشرده امروزی این امر جزء آمال و آرزوها است ولی برخلاف این تصور، این کار شدنی و کاملا امکان پذیر است، ساده‌ترین راه برای حصول این موفقیت را در یک عبارت عمده جست‌وجو کنید.

آیا از اطلاعات زیر پوستی مصرف‌کننده آگاه هستیم؟

منظور از اطلاعات زیر پوستی مجموعه نیازهای عمده عقلانی و احساسی مصرف‌کننده است که منجر به تصمیم‌گیری وی برای خرید کالای مشخص و برند خاصی می‌شود.

اینجا است که اهمیت تحقیقات بازار به‌خوبی لمس و درک می‌شود و شناخت بازار مورد توجه قرار می‌گیرد.

گرچه رسیدن به اطلاعات بازار و کسب این آگاهی‌ها ما را تازه به خانه اول می‌رساند، با این حال برای وصول هرچه سریع‌تر به هدف باید این مرحله را با موفقیت طی کنیم.

0

مقدمه

بازاریابی در سیر تکامل خود در مرحله ای قرار دارد که بازاریابان تنها در اندیشه یافتن مشتریان جدید نیستند؛ امروزه هدف از بازاریابی مدیریت تقاضا از طریق رشددادن و سوق دادن مشتری تا حد بلوغ در نردبان وفاداری به سازمانهاست. امروزه دیگر رضایتمندی مشتریان کافی نبوده و شرکتها نباید به رضایتمندی مشتریانشان دلخوش کنند، آنها باید مطمئن شوند که مشتریان رضایتمندشان، وفادار هم هستند.

در این پارادایم هدف برقراری روابط بلند مدت و متقابل با گروههای ذینفع و مهمتر از همه مشتری به طوری است که مشتریان بیشتری را حفظ و مشتریان کمتری را از دست داده و به این ترتیب در بلند مدت منافعی حاصل می شود که در نتیجه، سهم بازار و سودآوری شرکتها افزایش می یابد. هدف از این مقاله بررسی عوامل موثر بر ایجاد وفاداری مشتریان و ارائه و بررسی رویکردهای ادبیات بازاریابی در این زمینه است.

امروزه عملاً دیگر عصر رضایت شش گانه(1) نیست، امروزه عصر وفاداری است. وفاداری مشتری، وفاداری کارکنان، وفاداری مدیریت، وفاداری به جامعه و اصول، آرمانها و اعتقادات و... تحقیقات بسیاری نشان داده اند که رضایتمندی کلید نهایی موفقیت و سودآوری نیست. در حقیقت مفاهیم بازاریابی هم که تا دیروز براین مهم تاکید می ورزید، دیگر آن را به رسمیت نمی شناسد بلکه امروزه تنها مشتری مشعوف و شادمان و مشتری که احساس تعلق خاطر و تعلق قلبی پیدا کرده برای سازمانها، سرمایه هایی به شمار می روند که سودآوری و عمر طولانی دارند. تحقیقاتی که ریچهلد و ساسر (1990) انجام داده اند نشان داده است که مشکل رضایتمندی مشتریان آنست که 65 تا 85 درصد از کسانی که بیان کرده اند که راضی و یا حتی خیلی راضی اند، به دلایلی دیگر برای خرید مجدد محصولات مراجعه نکرده اند و 40 درصد این افراد همزمان از محصولات سایر عرضه کنندگان (رقبا) نیز استفاده می کرده اند.

0

تعلیم و تربیت یکی از مهمترین اموری است که بشر از دیر باز به آن پرداخته و با افزایش آگاهی انسان از اهمیت ضرورت این فرایند، سعی شده است که بیشتر قانونمند و هدف مدار شود. در عصر حاضر، صنعتی شدن جوامع انسانی، بیشتر وظایف مربوط به رشد و تربیت افراد را بر عهده نظام آموزش و مدارس گذاشته است و به این ترتیب همه ما بخش مهمی از عمر خود را صرف یادگیری و آموزش در مدارس می کنیم. با این همه، امروز بیشتر متخصصان بر این باورند که قانونمند شدن، رسمی شدن و سازمان یافتن بیش از حد مدارس و برنامه های آن، باعث شده است که تعلیم وتربیت بسیار خشک و غیر منعطف شود. در حالی که تعلیم و تربیت در بطن خود فرآیندی است که دستیابی به اهداف آن مستلزم انعطاف پذیری، توجه به علایق و استعدادهای بچه ها و استفاده از فعالیت های طبیعی است. چنین بینشی باعث شده است که امروزه در بسیاری از کشورها، تعلیم و تربیت در هوای آزاد، یا آموزش در اردوها مورد توجه قرار گیرد. تا از این رهگذر هم نقایص نظام های آموزشی مرتفع و هم انعطاف پذیری بیشتری لحاظ شود. اردو در حقیقت بخشی از جریان تعلیم وتربیت است که بچه ها به دور از فضای بسته کلاس و اغلب در هوای آزاد و فارغ از مقررات و قوانین خاص مدارس و براساس علایق و رغبت های خود به فعالیت های ویژه می پردازند و از این رهگذر شخصیت آنها در ابعاد ذهنی،‌عاطفی،‌اجتماعی، اخلاقی و... به طور متعالی رشد می یابد. اردو در کشورهای صنعتی و پیشرفته دنیا، روز به روز از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار می شود، به نحوی که در کشوری نظیر استرالیا، بیش از 30 مرکز آموزش اردویی وجود دارد و بیش از ده درصد دانش آموزان تحت پوشش اردوها قرار می گیرند. بزرگ ترین مرکز اردویی جهان در کشور آلمان واقع شده است. در کشور آمریکا در دهه‌های گذشته اردوهای تابستانی از اهمیت ویژه برخوردار بوده اما امروز علاوه بر این، بحث آموزش محیطی در مدارس مطرح شده که در قالب آن، مسئله تعلیم وتربیت در هوای آزاد و به دور از چارچوب های کلاس درس، مدنظر قرار می گیرد. در جمهوری اسلامی ایران نیز اردوهای ویژه ای از جانب سازمان های مختلف نظیر وزارت آموزش و پرورش، بنیاد مستضعفان و... تدوین می شود که هر کدام دارای نقش و اهداف ویژه ای هستند، اما شاید به جرأت بتوان گفت که هدف اصلی تمام این اردوها، رشد شخصیت متعالی افراد در جنبه های مختلف است. باید توجه داشته باشیم که اردو ها نیز مکان هایی هستند که با هدف ویژه ای تدارک دیده شده اند و بر همه ما فرض است که از امکانات و تسهیلات فراهم شده، استفاده کرده و زمینه رشد و شکوفایی خود و سایر افراد شرکت کننده را از طریق مشارکت فعال در اردوها فراهم سازیم.

0

تبلیغات، چه از نوع تجاری(Advertising)، سیاسی(Propaganda) یا خدمات عمومی(Publicity)یکی از بحث برانگیزترین و در عین حال پرکاربردترین حوزه های علم ارتباطات است. در این زمینه آنچه همواره مورد پرسش صاحبان صنایع، سیاستمداران و کارورزان روابط عمومی بوده است، شیوه های اقناع و تغییر نگرش مردم است. باید یادآور شد که به دلیل پیچیده و چند وجهی بودن این حوزه، پاسخ به این سئوال چندان ساده نیست و همانطور که جووت(Jowett)در مدل خود با نام "مدل فراگردی پروپاگاندا" یادآور شده است، پروپاگاندا امر پیچیده ایست که حداقل با پنج عنصر مهم دیگر شامل: ایدئولوژی، اسطوره، رویداد، اقتصاد و حکومت در ارتباط است. (محسنیان راد 1384: 112) اما می توان گفت نظریه ناهماهنگی شناختی(Cognitive dissonance theory) از لئون فستینگر(Leon Festinger) می تواند در شناخت یکی از شرایطی که ممکن است به تغییر نگرش منجر شود (ناهماهنگی) مفید واقع شود. 

این نظریه، که اغلب کتب مرجع علم روانشناسی اجتماعی در فصل تغییر نگرش خود مفصلا به آن پرداخته اند، به تعریف فستینگر و ارونسون (1377: 250) به فرایندهای روانشناختی درونی ارگانیسم مربوط می شود.