امروز جمعه 02 آذر 1403
بر اساس ماده 23 قانون حمایت حقوق مولفان، کلیه آثار ارائه شده در سایت با مجوز از صاحب امتیاز اثر می باشد. تمام کالاها و خدمات این سایت بدون احتساب مالیات می باشد.
گلدنر در تحلیل وضعیت ناشی از اقدامات مدیر جدید برای افزایش کارآیی توانست میان سه رفتار بوروکراتیک تفکیک قایل شود: (طرق مختلف عملکرد بوروکراتیک)
1- در شبه بوروکراسی mock، مقررات از خارج سازمان یا از بیرون گروه بر آن تحمیل میشود. وقتی که یک شرکت بیمه ارایه دهنده خدمات به یک سازمان مقرراتی از قبیل سیگار کشیدن ممنوع را به آن سازمان تحمیل می کند. در چنین حالتی نه رؤسا و نه مرئوسان هیچکدام خود را در تدوین مقررات دخیل نمییابند، و در استقرار آنها نیز شرکت نمیجویند و بدین لحاظ مقررات را مشروع تلقی نمیکنند. از اینرو مقررات به اجرا در نمیآیند و هم مرئوسان و هم رؤسای بلافصل با نقض مقررات یا با نادیده گرفتن آنها برای خود موقعیتی کسب میکنند.
2- بوروکراسی نماینده: این جنبه به موقعیتی مربوط است که در آن مقررات از طرف «متخصصینی» که اقتدارشان را کلیه اعضای سازمان پذیرا هستند، مطرح میشود. در این حالت رؤسا و مرئوسان مقرراتی را میپذیرند که تنها با ارزشهای خودشان سازگار باشد و کسانی که خود را با آن مقررات تطبیق دهند، شأن اجتماعی مییابند.مثلاً ممکن است هم مدیران و هم کارگران خواستار یک برنامه ایمنی شوند. در چنین وضعیتی رؤسا مقررات را اعمال و مرئوسان نیز از آنها تبعیت می کنند. احساس یگانگی و مشارکت همه در امور سازمان موجب حمایت از مقررات می شود. تطبیق با الگوی تیلور و فایول.
3- بوروکراسی تنبیه محور یا مبتنی بر تنبیه: مقررات یا در پاسخ به فشارهای مدیریت و یا در واکنش به گردنکشیهای کارگران تدوین و اعمال میشود. منظور از اعمال آن مقررات این است که طرف مقابل وادار به تمکین شود. مثال: مدیریت یک سازمان کنترل شدیدی را بر تولید، روال ورود و خروج، و جرایم اعمال کند. این نوع بوروکراسی بر عناصر اقتدار و فرماندهی (سلسله مراتب وبر) تأکید دارد.
گلدنر دو گروه از مدیرانی را که یا از نظر دانش فنی و یا از جهت مرتبه سازمانی بالاتر هستند با توجه به همین معیارها از یکدیگر جدا میسازد و گروه متخصصین را «جهان وطنها»و گروه سازمانیها را«خانه وطنها»یا«محلیها»میخواند. جهان وطنها هستند که نسبت به سازمان خویش وفاداری چندانی احساس نمی کنند، بلکه بیشتر خود را به مهارتهای حرفهای خود متعهد میبینند. آنان به امور و مسایل عمدتا از زاویه حرفهای نگاه میکنند. مثلا آنان در درجه اول خود را مهندس یا حسابدار میبینند تا کارمند یا مدیر سازمان. خانه وطنها مدیرانی هستند که نسبت به سازمان خویش فوقالعاده وفادارند اما تعهد چندانی در قبال مهارتهای حرفهای خود ندارند آنان خود را «افراد سازمان» می انگارند.
منبع: کتاب تئوری های سازمان و مدیریت دکتر حسین رحمان سرشت
تاریخ: دوشنبه , 18 دی 1402 (03:05)