امروز جمعه 02 آذر 1403

ضرورت برنامه ریزی آموزشی در جامعه

0

-برنامه ریزی یعنی نقشه کشیدن برای آینده و پیش بینی راههای دستیابی به آن،

-برنامه ریزی فراگردی است دور نگر برای جهت دادن منطقی به فعالیت های جنبی،

مفاهیم برنامه ریزی:

در برنامه ریزی مفاهیم و واژه های کلیدی زیادی با توجه به نوع برنامه ریزی مستتر است و چهارمفهوم ذیل بعنوان اصلی ترین و اساسی ترین مفاهیم برنامه ریزی است.

1.مفهوم جریان و مداومت در برنامه ریزی: برنامه ریزی به نوشتن برنامه ختم نمی شود بلکه فراگردی است که باید مداومت داشته باشد و مطابق با پیشرفت دانش و معرفت قابل تغییر و تحول بوده و ارزیابی شود تا تکمیل گردد.

2.مفهوم ارشاد و هدایت در برنامه ریزی: برنامه ریزی متضمن ارشاد، هدایت و مداخله در فعالیتهای جمعی است و بدین جهت با توجه به چگونگی و میزان اعمال نفوذ در آن اشکال گوناگون به خود می گیرد.

3.مفهوم درونگری و هدف گیری در برنامه ریزی: برنامه ریزی فعالیتی است جهت دار و دور نگر و بدین جهت بسته به چگونگی انتخاب هدف ممکن است فعالیتی باشد آینده نگر، آینده ساز یا آینده گزین.

4.مفهوم تفکر و عقلانیت در برنامه ریزی: برنامه ریزی فعالیتی است حساب شده و منطقی، یعنی متکی به اطلاعات دقیق و صحیح باشد و نیاز ها و انتظارات را تشخیص دهد و محدودیت ها و موانع و همچنین منابع موجود را محاسبه و پیش بینی کند و از مقایسه محدودیت ها و منابع، حوزه امکانات را تعیین کند.

با توجه به تعاریف و مفاهیم ذکر شده می توان نتیجه گرفت برنامه ریزی فراگردی مداوم، حساب شده و منطقی جهت دار و دورنگر به منظور ارشاد و هدایت فعالیتهای جمعی برای رسیدن به هدف مطلوب.

دور اندیشی در برنامه ریزی:

اگر هدف برنامه ریزی فقط «پیش بینی» آینده باشد در این صورت فعالیتی است «آینده نگر».

اگر هدف برنامه ریزی انتخاب کردن بین اشکال مختلف آینده باشد در این صورت فعالیتی «آینده گزین» است. بعضی از برنامه ریزان اجتماعی معتقدند عوامل سازنده اجتماع و تغییر و تبدیل در آن نمی تواند اراده و میل برنامه ریزی باشد چرا که بسیاری از عوامل طبیعی از قبیل آب و هوا، منابع و ذخایر طبیعی و عوامل دست ساز بشر از قبیل اختراعات، تغییرات دانش و تکنولوژی و تحولات سیاسی، اجتماعی و بین المللی در تغییر مسیر آن دخالت دارد و قابل کنترل و تغییر و تبدیل ارادی نمی تواند باشد. اینها برنامه ریزی را برای رسیدن به آینده بهتر را واهی دانسته که فقط در عالم تخیل وجود پیدا می شود. ولی می توان تا حد زیادی خطوط آنرا تشخیص داد و تصویری مات از آن بدست آورد و برای آن آماده شد بعبارت دیگر مقصود و منظور برنامه ریزان آینده نگر، پیش بینی کردن آینده و آماده شدن برای آن است.

اما برنامه ریزان آینده ساز که به آنها مهندسان اجتماعی هم می گویند معتقد هستند که آینده را می توان با برنامه های آموزشی مدرن و آموزش و پرورش ساخت و شکل داد تکیه کلام این افراد این است «آینده هم اکنون با ماست» و منظور آنها از این کلام اشاره به کودکان است که مردان و زنان آینده خواهند بود و اجتماع آینده را خواهند ساخت در اینجاست که اجتماع را انسانها می سازند و انسانها را آموزش و پرورش.

برنامه ریزان آینده ساز معتقدند که برنامه ریزان اجتماعی باید فارغ از جریانات گذشته و روز، تصویری از آینده دلخواه رسم کنند آنها برنامه هایی تنظیم کنند که از طریق آموزش و پرورش، خصوصیات و بینش های مناسب و مورد لزوم در کودکان و جوانان پرورش یابد.

برنامه ریزان آینده گزین راهی بینابین آینده نگرها و آینده ساز ها انتخاب کرده اند این افراد معتقدند که انسان در بند تقدیر اسیر نیست و می تواند در شکل دادن به آینده موثر باشد ولی باید در عین حال واقع بین بود، هر تغییری که در مناسبات انسانی، روش زندگی و ارتباطها صورت می گیرد در عوامل دیگر نیز منعکس خواهد شد و تغییرات و تبدیلاتی «زنجیره ای» بوجود خواهد آمد.

تاریخ در حال نوشته شدن و آینده در حال ساخته شدن است و ما نباید به تماشاچی بودن در صحنه زندگی و تاریخ قناعت کنیم بلکه با درایت و اراده قوی و قالب ریزی و شکل دادن به آینده شرکتی فعال داشته باشیم در اینجاست که اهمیت برنامه ریزی در آموزش و پرورش و شکل دادن به آینده آشکار می شود و اصولاً هدف برنامه ریزی آموزشی این است که در سرنوشت آینده اعمال نفوذ نموده و آنرا به سوی مقصد دلخواه و مناسب سوق دهد.

آیا برنامه ریزی آموزشی مفید است یا بیهوده؟

آموزش و پرورش خلاق، بارور و سازنده امری است حیاتی ولی تامین آن برای همه مردم بسیار دشوار و نیازمند منابع مادی و انسانی عظیم، راهبردها و تدابیر منطقی و کوششهای پی گیر وسیع است و اگر برنامه ریزی آموزشی منطقی و واقع بینانه نباشد نه تنها به نتایج مطلوب نمی رسد چه بسا ممکن است زیانهای غیر قابل جبرانی را هم به بار می آورد چه بسا در میان کشورهای مختلف نمونه های متعددی از این نوع برنامه ریزی های آموزشی شده است. آموزش و پرورش زیر بنای اجتماع و آینده اجتماعی کشور است و نمی توان آنرا بصورت تصادفی اداره کرد. فراهم آوردن فرصت های مساوی برای آموزش و پرورش همه مردم ضروری است و با این زمینه است که با افزایش کارایی و بهره وری افراد رشد اقتصادی و ارتقاء مهارتها و دانشها امری ضروری تلقی خواهد شد.

برنامه ریزی آموزشی برای غنای فرهنگی و اعتلای کیفیت زندگی لازم است بقاء رشد و کمال انسانی و اجتماعی به آموزش پرورش و برنامه آموزشی آن متکی است. امری حیاتی است. از طرفی برنامه ریزی متضمن داشتن هدف، بسیج نیروها، هماهنگی فعالیتها و افزایش باز دهی و سرمایه بوده و نداشتن آن موجب نابسامانی و از هم گسیختگی امور و اتلاف نیروی کار، بودجه و زمان خواهد بود.

از اینرو است که برنامه ریزی آموزشی اهمیت مضاعف یافته و امر حیاتی را در رشد و تداوم توسعه دارد.

اصول برنامه ریزی آموزشی:

ضرورت برنامه ریزی برای هر سازمان و موسسه به اندازه ای روشن است که نیاز به تبیین و توجیه ندارد و برنامه ریزی برای سازمان به اندازه تنفس برای یک موجود زنده اهمیت دارد. برنامه ریزی بدون رعایت اصول برنامه ریزی معنایی ندارد چرا که این اصول راهنمای عمل بوده و در جریان تهیه و اجرای برنامه های آموزشی تاثیر زیادی دارد در زیر به از میان اصول متعدد برنامه ریزی به شرح مختصری از چند اصل مهم و اساسی بسنده می شود:

1-اصل جامعیت: با تغییر در هر مرحله از فرآیند برنامه ریزی تاثیر آن بر روی سایر مراحل بوده و از این رو وجود ارتباطات درون سازمانی ایجاد می کند که برنامه ریزان آموزشی از اجزای مختلف درون سازمانی تصویر روشنی در ذهن خویش داشته باشند تا بتواند آثار احتمالی و ناخواسته تصمیمات را در جاهای مختلف پیش بینی نموده و پیشگیری و برخورداری متعارف داشته باشند.

2-اصل مشارکت: مشارکت در برنامه ریزی به معنای برنامه ریزی انحصاری و تصمیم گیری توسط معدودی از مدیران که در راس هرم دارند نیست، بلکه فرآیندی است که مشارکت همگان را می طلبد و همه کسانی که به نوعی در مرض نتایج برنامه آموزشی قرار می گیرند باید تا حدودی در این میان نقش داشته باشند انجام نیاز سنجی های فردی، موضعی و سازمانی نیز در راستای این اصل می باشد. البته این نقش ها با توجه به افراد به صورت های مختلف جلوه می کند.

3-اصل تعهد: برنامه ای که از روی تعهد و احساس مسئولیت تهیه شود به دست اشخاص متعهد به اجراء در می آید و احتمال موفقیت آن بیش از برنامه ای که توسط غیر متعهدها تدوین شده است. لزوم سپردن امور مهم به دست افراد متعهد و کارآمد از جمله مسائلی است که مورد توجه پیشوایان دینی ما بوده است و آن را به صراحت بیان کرده اند که نمونه آن در نامه امام علی (ع) به مالک اشتر به وضوح دیده می شود.

4-اصل واقع بینی: از جمله اصول و موازینی که برنامه ریزان آموزشی باید به آن توجه داشته باشند اصل توجه به واقعیتهاست برنامه ریزان باید اطلاعات دقیقی درباره واقعیات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره در جامعه داشته باشد و برمبنای همان اطلاعات فعالیت خود را آغاز کنند.

یک برنامه ریز تا زمانی که سیر حرکت خود را به خوبی نشناسد موفق نخواهد شد بدون شک هر اندازه برنامه ریزان نسبت به واقعیت ها آگاهی بیشتری کسب کنند و در خصوص تاثیر پذیری برنا مه ها از واقعیات شناخت بیشتری و دقیق تری داشته باشند و واقع بینی در برنامه ریزی ها لحاظ شود می توانند به موفقیت برنامه هایشان امید وار باشند.

5-اصل استمرار در ارزشیابی برنامه های آموزشی: برنامه ریزی فرآیند مستمر و پایان ناپذیری است که با انجام پژوهش و کار بست یافته های پژوهشی می توان این فرآیند را تداوم بخشید و با انجام ارزشیابی از همان مراحل اولیه برنامه ریزی و تا ارزشیابی از محصول می توان برمبنای اطلاعات و داده های جدید به آغاز تصمیم و انجام اصلاحات لازم در طول برنامه ریزی انجام گردید.

6-اصل توجه به نوآوری ها: تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و علمی نه تنها برنامه های آموزسی را با چالش های جدیدی مواجه می کند بلکه در مخاطبان و فراگیران نیز انتظارات جدید و خواسته های نوعی را به وجود خواهد آورد. که در این امر ضرورت ایجاد تغییر و تحول در برنامه ها را تقویت می کند در این موقع است که برنامه ریزان باید با بهره گیری از نوآوری ها به جواب گویی از انتظارات مخاطبان پرداخته و برنامه های خود را با تحولات و تغییرات همگام و هماهنگ کنند یعنی آنها با پرداختن به نوآوری به فعالیت های خود پویایی بخشند. استفاده از نوآوری ها به عنوان یک اصل باید به بهبود کیفیت، جایگزینی روش های کهنه، روش های نوین، سهولت دسترسی به اطلاعات تازه و تسریع در کارها و در نهایت برآورده شدن انتظارات جدید مخاطبان برنامه های آموزشی بیانجامد. و سایر اصل هایی که در فرآیند برنامه ریزی باید به آن توجه داشت از جمله آنها:‌اصل ضرورت تجدید نظر مستمر در سیاست گزاری ها، رهنمودها، مطالعات آیند نگرانه، گفتگو، انعطاف پذیری در برنامه های آموزشی، توجه به کیفیت، پژوهش و مدیریت اطلاعات می باشد که در اینجا مجال توضیح در خصوص این اصول نمی باشد.

فرآیند برنامه ریزی آموزشی

در فرآیند برنامه ریزی قبل از هر اقدامی باید هدفهای آموزشی برای توسعه آموزش از نظر کمی و کیفی، در طول زمان مورد نظر بعنوان نخستین مرحله تدوین شود یعنی اهدافی که در جریان اجرای یک برنامه آموزشی میخواهیم بدان دست یابیم مشخص گردد سپس منابع مورد نیاز برای تحقق بخشیدن به هدفهای آموزشی تعین شود و این مرحله شامل پیش بینی منابع آموزشی، امکانات آموزشی، اقتصادی و مالی مورد نیاز یرای اجرای یک برنامه است که بدون در نظر گرفتن آن تحقق اهداف آموزشی میسر و ممکن نخواهد بود. تعیین منابع مورد نیاز در برنامه آموزشی نیزهمانند اهداف از دو جنبه کمی و کیفی برخوردار است. تعیین منابع در واقع آزمون تلخی است که برای سنجش میزان واقع بینانه بودن مرحله نخست تدوین اهداف برنامه های آموزشی. اگر تعداد نیروهای انسانی مورد نیاز، امکانات آموزشی و میزان بودجه مورد نیاز تخصیص و تامین نگردد تمام معادلات و محاسبات را مختل خواهد کرد برای رسیدن به برنامه ریزی معقول در فرآیند برنامه ریزی که در مرحله بعدی قرار دارد تعیین اولویت و نیازهای لازم برای اجرا یک برنامه می باشد تا براساس آن سیاستگذاری و طراحی صورت گیرد و راهبردهای اجرایی پیشنهاد گردد بعد از این مرحله، مرحله حساس اجرایی و پیاده کردن اهداف سیاستها خواهد بود. در فرآیند برنامه ریزی آموزشی موفق میزان درهم تنیدگی مراحل و سایر عوامل سازمانی ارتباط مستقیمی دارد و جز لاینفک توسعه و پیشرفت سازمانی است. بعد از اجرا در مرحه آخر برنامه های آموزشی و شاید مهمترین این مراحل ارزشیابی و ارزیابی مراحل و جمع بندی و گرد آوری آمار و اطلاعات برای بهبودی وضعیت موجود می باشد البته نباید تلقی کرد که که ارز شیابی بعنوان آخرین مرحله ارزش کمتری دارد بلکه باید این امر در پایان تمام مراحل و بصورت موردی صورت گرفته تا کم و کاست برنامه ریزی مشخص گردیده و نقاط قوت و ضعف آن مشخص گردد و در این خصوص سیا ستهای لازم اتخاذ گردد در اینجاست که زنجیره برنامه ریزی آموزشی به ارزشیابی آموزشی منتهی می شود. در واقع فرآیند برنامه ریزی محصول برقراری تعامل و ارتباط بین وضع مطلوب آموزشی و وضع موجود در نظام آموزشی بوده که برنامه ریزان آموزشی باید درفرآیند برنامه ریزی این تعامل و تعادل را در تمام مراحل برقرار نمایند.

برنامه ریزی آموزشی در اسلام

در دنیای اسلام نیز برنامه ریزی آموزشی و یا آموزش و پرورش بر اساس مکتب و نیازهای مسلمانان و جامعه اسلامی تنظیم گردیده است و پیشرفت علم و دانش در جامعه اسلامی که حتی پیشرفت خود دین مبین اسلام مرهون پیشرفت های آموزش و پرورش و برنامه ریزی سنجیده و دقیق بوده است.زیرا که یکی از مهمترین اهداف مهم رسالت پیامبر اسلام (ص) آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت) بوده است. چنانچه خداوند در سوره جمعه آیه 2 می فرماید: «هو الذی بعث فی الامین رسولاً منهم تیلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین». در همان آغاز اسلام نیز بر تعلیم و تربیت تاکید شده و در جریان جنگهای صدر اسلام پیامبر اکرم (ص) فدیه (آزادی اسرا به شرط تعلیم ده نفر)را بر اسرای کفار تعین می کردند که نشان از ارزش و اهمیت علم در اسلام می باشد و توانست با تعلیمات الهی و برنامه های آموزش و پرورش اسلامی جامعه جاهلی اعراب را بر فرهنگ سایر ملل فائق آورده و به بسط و گسترش تعلیم و تربیت اسلامی پرداخته اند.

درآئین تربیتی اسلام تلاش براین است که آدمیان اهل تدبر بار آیندوازظواهر امورعبور کرده وعاقبت اندیش شوند

«یعلمون ظاهرامن الحیاه الدّنیا وهم عن الآخره هم غافلون» اززندگی دنیا ظاهری را میشناسندوازآخرت غافلند (سوره روم –آیه 7).

انسانی که اهل تدبرنیست درظواهر هستی می ماندوراه به حقیقت عالم نمی برد واین عدم تدبر وآینده نگری درتمام زندگی ورفتار انسانی تاثیر می گذاردوآن که اهل تدبر وبرنامه نباشد پیوسته درجهالت واشتباه وتمرین وتکرار خواهد بود.حضرت علی (ع) دراین باره چنین فرموده اند: «تفکر قبل ان تعزم وتدبّرقبل ان تهجمَ»بیش از تصمیم گیری فکرکن وپیش ازآنکه واردکار شوی تدبرکن ویا اینکه «فکرقبل ان تقدم».

پیامبر اکرم باارزش ترین نصحیت ها را عاقبت اندیشی درامور وبرنامه ریزی در زندگی بیان می نمایند وهمچنین امام محمدباقر (ع) شان مومن را عاقبت اندیشی می داند وهمچنین امام صادق (ع)می فرمائید: «انّ صاحب الدّین مکر وابصرالعاقبهَ فَامن النّدامه».

درآموزش اسلامی تلاش می شود که فرد به بصیرت برسد وقشری اگر تربیت نشودودرظواهرامور پیش روی خود متوقف نگردد تا به درستی گام برداردوتمام موانع ومحدودیت های فرا روی خودرا بشناسد.امیرالمومنین (ع)در وصیت خود به فرزندش محمد حنیفه این حقیقت را گوشزد می کندومیفرمائید:«التّدبرُ قبلَ العملِ ویومنکَ من النّدم» چاره اندیشی پیش از دست زدن به کار، تو را از پشیمانی ایمن خواهد داشت. ونیز از آن حضرت چنین بیان شده است «الفکر فی الامرقبل ملا بستهِ یومنُ الزَلل»

منابع:

1- فرآیند برنامه ریزی آموزشی، گروه مشاوران یونسکو، ترجمه فریده مشایخ، انتشارات مدرسه

2- مبانی برنامه ریزی آموزشی، دکتر بهرام محسن پور، انتشار سمت، تهران 1379

3-تعلیم و تربیت در جهان امروز، راسخ

4- برنامه ریزی آموزشی چیست؟، کومبز فیلیپ، ترجمه محمد برهان منش، تهران انتشارات و دانشگاه تهران

5- نهج البلاغه، عهدنامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر، ترجه جعفر شهیدی، شرکت انتشارات فرهنگی صفحه 322

6- برنامه ریزی آموزشی بعنوان یک فرآیند اجتماعی، مالان تی یری، ترجمه سعید بهشتی، موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی

7- مقدمات برنامه ریزی درسی – آموزشی، دکتر صمدکریم زاده، دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تبریز

8- قرآن کریم

9- سیری درتربیت اسلامی، مصطفی دلشاد تهرانی،انتشارات دریا، تهران سال 1383

تبلیغات متنی