امروز پنجشنبه 06 اردیبهشت 1403

اهمیت مشاوره در کاهش رفتارهای پرخطر دانش آموزان و ایجاد نظم و امنیت اجتماعی

0

مقدمه و بیان مسئله:

ضروری ترین نیاز امروز یک جامعه امنیت اجتماعی است این که گفته اند «با شکم گرسنه می‌توان خوابید اما بدون امنیت نه» سخن بی مبنایی نیست. نیاز به امنیت یک امر فطری است و هدف تشکیل یک دولت یا حکومت و وضع قوانین در یک جامعه ایجاد امنیت است.

امنیت اخلاقی و اجتماعی در جامعه بی تردید یکی از اصلی ترین مطالبات و انتظارات مردم است که بخش اعظم ایجاد آن جزء رسالت نیروی انتظامی است و بخشی دیگر توسط خود شهروندان تأمین خواهد شد. بهترین مسیری که به نظر می‌رسد در ایجاد امنیت اجتماعی مؤثر باشد ایمنی روانی است که می‌تواند از مدرسه به خانه و از خانه به اجتماع منتقل گردد و این وظیفه نهاد آموزش و پرورش است. چرا که آموزش و پرورش در آماده کردن دانش آموزانی که نیروی انسانی فردا تلقی می‌شوند، برای مواجهه و سازگاری با مقتضیات قرن بیست و یکم که از حساسیت ویژه ای برخوردار است بسیار حساس و سنگین است، اضطراب، افسردگی، سوء مصرف مواد مخدر، رفتارهای نا به هنجار، مشکلات تحصیلی، گرایش ارتباط با جنس مخالف از عمده ترین مشکلات روانی اجتماعی دانش آموزان است به طوری که بیش از 32 درصد دانش آموزان از نوعی مشکل اجتماعی روانی رنج می‌برند که مشاور مدرسه با آگاهی و استفاده از متون و روش های راهنمایی و مشاوره از طریق شیوه های مختلف فردی، گروهی و خانوادگی به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا با بررسی های همه جانبه مشکل بتواند راه حل یا راه حل های مناسب را انتخاب و برای اجرای آنها برنامه ریزی نمایند و در نهایت عملکرد دانش‌آموزان در ابعاد مختلف بهبود یابد. این روند باعث می‌شود از رفتارهای پرخطر کاسته شود و نظم و امنیت اجتماعی بیشتر تحقق یابد.

مبانی نظری:

در این بخش ابتدا کلید واژه ها توضیح داده شده است. پس از آن امنیت و سلامت اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است و پیشنهاداتی نیز بیان گردیده است.

امنیت اجتماعی

امنیت اجتماعی عبارت است از فراغت همگانی از ترس، اضطراب، تهدید و مصون ماندن عقاید، جان، ناموس، مال، شغل و آبروی افراد یک جامعه از هر نوع تهدید. ضمن این که بین امنیت و احساس امنیت تفاوت وجود دارد و احساس امنیت اجتماعی ضروری تر از وجود خود امنیت است.

در مجموع امنیت دارای دو معنای ایجابی، یعنی وجود احساس رضایت و اطمینان خاطر نزد دولتمردان و شهروندان است و معنای سلبی آن، نبود ترس، اجبار و تهدید می‌باشد.[8]

مردم در محیط و محل سکونت خود نیاز به امنیت دارند و نبود و یا کاهش میزان امنیت تأثیر مستقیمی بر ساختار و تراکم جمعیت در مناطق مختلف می‌گذارد.

عطار زاده بیان داشته است که در محیط های کم جمعیت همچون شهرهای کوچک و روستاها که سطح آشنایی مردم با یکدیگر بالاست، خود به خود نوعی نظارت اجتماعی غیر رسمی بر ساکنان اعمال می‌شود که در جلوگیری از ناهنجاری ها مؤثر است. برعکس در شهرهای بزرگ به علت بیگانگی شهروندان با یکدیگر، این تفاوت وجود ندارد در چنین مراکزی، کنترل و نظارت بر عهده دستگاه های رسمی است که کارایی آن از نظارت غیر رسمی کمتر می‌باشد.

امنیت انسانی:

امنیت انسانی در پی تأمین ایمنی و اطمینان خاطر برای بشر در برابر تمام اشکال خشونت و کنش های منافی حرمت انسانی، گرسنگی و بیماری ها که باعث اختلال یا نابودی حیات و بقای او می‌گردند.[2]

امنیت اجتماعی:

امنیت اجتماعی را مولار یک مفهوم فرضی برای جمع انسانی می‌داند که عبارت است از قابلیت حفظ شرایط قابل پذیرش داخلی برای تکامل الگوهای سنتی، زبان، فرهنگ، انجمن ها، مذهب، هویت ملی و رسوم و... امنیت اجتماعی در پی تأمین امنیت برای گروه های اجتماعی است که نقش هویت سازی برای اعضای خویش ایفا می‌کند.[3]

سلامت اجتماعی social health:

از دیدگاه مک کدبین سلامت اجتماعی عبارت است از نوعی کاهش نسبی خطرپذیری و افزایش شور و نشاط که فرد را قادر می‌سازد به طور مؤثر با تنش های موجود در زندگی اجتماعی کنار بیاید.

سلامت اجتماعی در برگیرنده وجود ارتباط میان افراد یا همان جامعه پذیری، لذت بردن از بودن در میان دوستان و پشتیبانی شدن از سوی خانواده، بستگان و دوستان است.[4]

کییز keyes سلامت اجتماعی را در پنج بعد (انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انطباق اجتماعی و شکوفایی اجتماعی) مورد بررسی قرار داده است.

رفتارهای پرخطر:

رفتارهایی که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم عمیقی بر سسلامت فرد و جامعه می‌گذارد و عواقب منفی دربردارد.

رفتارهای پرخطر سنین نوجوانی و جوانی شامل استعمال دخانیات، اعتیاد و سوء مصرف مواد، رفتارهای مرتبط با صدمات و جراحات (مثل خشونت) رفتارهای جنسی ناسالم، الگوهای ناسالم تغذیه، الگوهای تحرک کم بدنی، روابط دختر و پسر، فرار دختران، آسیب های ناشی از استفاده نابجا از اینترنت.

گرایش روزافزن نوجوانان و جوانان به دخانیات و کاهش سن مصرف سیگار که دلیل آن می‌تواند دوستان ناباب، سیگاری بودن یکی از اعضا خانواده، تنبیهات جسمی، تحقیرهای کلامی، اختلافات خانوادگی، طلاق، خود را تنها دیدن، پشتوانه روحی مناسب نداشتن، به دلیل رهایی از شر بحران ها، افسردگی، اضطراب و عدم نظارت والدین و.... باشد.

همچنین یکی دیگر از معضلات کنونی جامعه، عدم اطلاع کافی نوجوانان و جوانان ما از رفتارهای پر خطر جنسی است.

معضل دیگر طبق پژوهشی که[5] آسیب پذیری رفتارهای اینترنتی دانش آموزان را بررسی کرده است، نشان می‌دهد.

درصد زیادی از دانش آموزان از طریق چت با افراد ناشناس، ارسال اطلاعات شخصی، عکس و حتی ملاقات حضوری با افرادی که تنها از طریق اینترنت با آنها آشنا شده اند، با پریشانی های روانی و احساس ترس و اضطراب مواجه بوده اند.

جوانان و خشونت:

اگر خشونت را به معنای بروز رفتارهای مبتنی بر زور و قوه قهریه بدانیم می‌توان گفت این قبیل اعمال در میان جوانان شیوع بیشتری دارد به عبارت دیگر خشونت متضاد آرامش است و غالباً مرتکب آن زمانی مبادرت به یک رفتار خشن می‌نماید که راه های دیگر به ویژه روش های گفت و گو و مذاکره را برای رسیدن به اهداف خود کارساز نداند.

طبق نظریات مکمل روانشناسی، جوانان نیز عمدتاً دست به جرائم خاصی می‌زنند که برخی از آنها مانند قتل، سرقت های مسلحانه، کیف زنی و خودکشی رواج بیشتری دارد و حاصل گرایش های خشونت بار هستند.

قتل: طبق آمارهای دستگاه های ذیربط اعلام شده است که قتل حالت صعودی دارد، عمده کسانی که مرتکب قتل می‌شوند از طبقه جوانان هستند یعنی بین 15 تا 29 سال؛ متأسفانه این پدیده به طرز نگران کننده ای روبه گسترش است و سن قاتلین هم کاهش یافته است.

خودکشی: این ناهنجاری اجتماعی نیز عمدتاً در میان جوانان شیوع دارد. انگیزه های خودکشی را می‌توان به ترتیب ناموسی، شکست و نومیدی، اختلافات خانوادگی، فقر و تنگدستی و... برشمرد. برخی گزارشات حاکی است که در تهران روزانه 10 نفر میل به خودکشی دارند که 8 نفر آنها به وقوع می‌پیوندد که بیشتر آنها دختران هستند.

سرقت های مسلحانه:

سرقت یا ربودن مال غیر، می‌تواند عادی یا مسلحانه و با استفاده از زور باشد. این قبیل سرقت های مسلحانه و خشن عمدتاً به صورت تشکیل باندهای 3 نفره یا بیشتر که دارای روحیه جسارت، خشونت، قدرت جسمی و غیره می‌باشد که ضرورت دارد عمدتاً در گروه سنی جوان باشد که متأسفانه در سال های اخیر افزایش یافته است.

کیف زنی: این پدیده زشت و غیرانسانی در واقع نوعی سرقت است که با استفاده از زور به وقوع می‌پیوندد و غالب مصدومان آن نیز زنان می‌باشند.

حضور در اغتشاشات و آشوب های شهری:

نوجویی جوانان به آسانی مبدل به نوخواهی های کاذب می‌شود. در واقع جوانان بیشتر از سایر گروه های اجتماعی، زمینه و استعداد حضور در این موقعیت ها را دارند.

عدم آرامش در زنان:

خطراتی که سلامت و آرامش روح زن را همواره تهدید می‌کند از دو منشأ سرچشمه می گیرد.

1- ناامنی که منشأ داخلی دارد، دو گونه است. یکی احساس ناامنی از جانب شوهر مانند نوسان در محبت و علاقه شوهر به او و یا مهر و محبت نسبت به زنان دیگر و دیگری احساس ناامنی است که از ناحیه سایر محارم که متأسفانه پدیده دردناک این قرن است، «پدیده تجاوز به محارم».

2- ناامنی خارجی که منشأ خارجی دارد نیز دو گونه است یکی عبارت از جامعه و دیگری مربوط به کیفیت روابط خانوادگی و فامیلی است.[7]

تا زمانی که زن به غیر از پوشش و آرایش و جمال، عامل برتر دیگری در خود نشناسد و مرد در قید اسارت امیال و غرایز حیوانی باقی بماند، توقع و انتظار حس احترام پاک نسبت به زن در جامعه بیجا و بیهوده است.

زنی که نسبت به پوشش و حجاب خویش بی تفاوت مانده و عفت شایسته و درخور یک بانوی مسلمان را کناری نهاده در واقع خودش را در معرض خطر شکار شهوت پرستان قرار داده است و کسی که در معرض خطر قرار بگیرد از آرامش نیز محروم شده و اضطراب و نگرانی دامن گیر وی خواهد شد.[8]

نه آرامش فردی دارد و نه اجازه می‌دهد خانواده های دیگر در آرامش و امنیت خاطر به سربرند.

اعتیاد: افزایش روز افزون شمار معتادان، مسئله اعتیاد را در کشور به بحران ملی تبدیل کرده است.[9]

عوامل خطرساز از نظر روانشناختی (اضطراب، اختلالات شخصیتی، استرس، افسردگی، تصویر منفی از خود، عدم اعتماد به نفس، عدم رفتار جرأت مندانه)

عوامل خطرساز از نظر رفتاری (اجتماع ستیزی و رفتار بزهکارانه، افت تحصیلی و...)

عوامل خطرساز خانوادگی (فقدان صمیمیت خانوادگی، انضباط متناقض والدین و...)

عوامل خطرساز اجتماعی (مصرف مواد توسط همسالان و دسترس پذیری مواد و...)

بحث و نتیجه گیری:

از آنجا که امنیت اخلاقی و اجتماعی در جامعه همواره یکی از اصلی ترین مطالبات و انتظارات مردم بوده است و نیروی انتظامی متناسب با تحولات عظیم به وجود آمده، تشکیل گردید و قوانینی تصویب کرد از جمله وظایفی که برای پلیس بیان شده است: استقرار نظم و امنیت، مبارزه با هر گونه خرابکاری، بی نظمی و فعالیت های غیرمجاز و پیشگیری از وقوع جرم و... می‌باشد.

به بیانی دیگر وظیفه و رسالت نیروی انتظامی صیانت از عفت عمومی، حقوق شهروندی و برقراری امنیت و آرامش در جامعه و مبارزه با سرقت و دزدی و مواد مخدر، مشروبات الکلی و فساد و فحشا است که وظیفه بسیار سخت و سنگینی است. بدیهی است انجام این رسالت، بدون همکاری و هماهنگی مؤثر مردم ممکن نخواهد بود. در همین رابطه، با توجه به نقش حساس نسل جوان در سلامت جامعه، خدمات روانشناختی و مشاوره می‌تواند آنان را برای ورود سالم و مؤثر به جامعه به گونه ای که در روند طبیعی منجر به ایجاد نظم و امنیت و آرامش گردد، آماده سازد.

به عنوان مثال می‌توان اشاره کرد که دلائل متعددی در خصوص انگیزه و وقوع رفتارهای نابه هنجار در بین جوانان بیان شده است:

- تأمین نشدن نیازهای روحی و عاطفی جوانان

- بی مهری و کمبود محبت

- آسیب پذیری روحی شدید جوانان

- تخلیه نشدن انرژی جوانان به شکل مطلوب

- محروم بودن از تربیت صحیح

- نبود شرایط مناسب برای عرض اندام و خودنمایی

- احساس نا امیدی و سرخوردگی از اجتماع و... ناکامی، احساس کهتری

- بیماری هایی چون افسردگی، اضطراب و روان پریشی و...

- عدم خودباوری و نداشتن خودپنداری مثبت و...

در همه مواردی که ذکر شد، وجود مشاوران کارآمد و توانا در توانمندسازی جوانان برای ایجاد یک سبک زندگی سالم، ضروری است تا از آن طریق رفتارهای نامطلوب و پرخطر را کاهش دهد و آرامش و امنیت را به شهروندان هدیه نماید.

به دلیل این که مقاله به درازا کشیده نشود فقط یک نمونه از فعالیت مشاوره ای را که منجر به اصلاح نگرش و نهایتاً درمان افسردگی می‌گردد بیان می‌داریم.

فرد افسرده از یک سو برداشتی غیرواقعی از خود دارد و دچار احساس کهتری است و از سوی دیگر هدف های دور دست و دشواری را برمی‌گزیند و خود را به علت عدم دستیابی به این هدف های غیرواقعی مورد سرزنش و تحقیر قرار می‌دهد. در واقع خویشتن فرد افسرده دچار تعارض است. افراد افسرده دارای عقاید غیرمنطقی هستند (بوک والد (1977)) کندی و کریک (1977) نشان دادند افراد افسرده تحریفات شناختی بیشتری نسبت به افراد غیر افسرده دارند.

خلق افراد حاصل اندیشه تفکر آنهاست. علت اصلی ایجاد افسردگی طرز تفکر افراد است. فرد افسرده بدین دلیل دچار افسردگی می‌گردد که استدلال و منطقش در مورد مسائل، اشتباه و نارساست. فرد افسرده محکوم طرز فکر غیرمنطقی و قضاوت ناصحیح درباره خود و حوادث پیرامون خود می‌باشد.

لذا بدکاری هایی که در نحوه پردازش اطلاعات در افراد افسرده وجود دارد موجب خلق افسرده، رفتار افسردگی و تداوم آن در آنان می‌گردد. مشاوره گروهی به شیوه منطقی- عاطفی می‌تواند به فرد افسرده در جهت آگاه ساختن وی از عدم تطابق بین افکارش با واقعیت و تغییر الگوهای غلط فکری، هیجانی و رفتاری ناشی از اختلالات شناختی کمک کند.

مشاوره گروهی به شیوه منطقی- عاطفی به موقعیتی اشاره دارد که یک مشاور با چند مراجع در یک زمان برخورد و ارتباط حاصل می‌کند. اعضا گروه مشاور در مورد خود و موضوعاتی که آنان را آشفته کرده است بحث می‌کنند و احساسات و افکار خود را بیان می‌نمایند. در مشاوره گروهی افراد ترغیب می‌شوند که علت و چرایی رفتار خود را درک کنند و چگونگی احساسات خود را با صراحت مورد بحث قرار دهند، استعدادهای خود را بشناسند و آنها را شکوفا سازند.

پژوهش فرزانه فولادگر در سال 1379 که در شهرکرد انجام داد[10] بیانگر این است که اعمال مشاوره گروهی بر کاهش باورهای غیرمنطقی از جذابیت خاصی برخوردار است و باعث انگیزش بیشتر، مقرون به صرفه از نظر هزینه مالی و زمانی می‌شود. در این شیوه مقاومت روانی افراد زودتر شکسته می‌شود و عقاید خود را به راحتی بیان می‌کنند و با بازخوردی که از دیگران دریافت می‌دارند به اصلاح رفتار خود می‌پردازند و باورهای غیر منطقی خود را کاهش می‌دهند.

امید است که خانواده ها و مشاورین محترم با مداخله به موقع نسبت به اصلاح کژرفتاری دانش آموزان نیروی انتظامی را در ایجاد امنیت یاری نمایند.

پیشنهادات:

- استفاده از مشاوره برای گسترش،تعمیق و درونی سازی مفاهیم دینی در دانش آموزان

- گسترش فرهنگ استفاده از خدمات روان شناختی در جامعه

- افزایش خدمات راهنمایی و مشاوره در کلیه ی مدارس

- برگزاری جلسات مستمر کارشناسان نیروی انتظامی با مشاورین

- اداره مدارس با تعداد دانش آموزان کمتر و ارتباط موثر و بیشتر مجموعه مدیریت و مشاوره با دانش آموزان

- تقویت سازمان ها و نهاد های اجتماعی در دستیابی ارتباط و حضور اجتماعی در دستیابی ارتباط و حضور اجتماعی بیشتر نوجوانان و جوانان

- تقویت رفتارهای مثبت بین همتایان در مدارس توسط مشاور

- آموزش والدین در خصوص شیوه های ارتباط موثر با فرزندان

- آموزش مهارتهای زندگی به کلیه به دانش آموزان خصوصا مهارت کنترل خشم و مقابل با استرس

- آشنا نمودن دانش آموزان با رفتارهای پرخطر

- منظور کردن ساعاتی در برنامه درسی دانش آموزان متوسطه برای مراجعه به مشاور

- پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان به شیوه جذاب

- ایمن سازی جوانان از طریق آگاهی بخشی در رابطه با خطرات موجود در جامعه

- شناسایی دانش آموزان مشکل دار و در معرض خطا و ارجاع آنان به مشاور

- گسترش مشاوره مکاتبه ای و تلفنی

منابع

· آسوده،‌ محمد حسین (1388)، پژمردگی گل، انتشارات دارالنشر اسلام

· آقایی، علی اکبر (1378)، جوانی،جمعیت و خشونت، فصلنامه مطالعات راهبردی

· افتخاری، اصغر (1378)، ظرفیت طبیعی امنیت، فصلنامه مطالعات راهبردی

· رابرت کیسون، ماریال میشل (1386) زمینه مشاوره و راهنمایی، ترجمه دکتر باقر ثنایی، انتشارات رشد

· رضایی، حسن (1378) جنایت و امنیت، پژوهشکده مطالعات راهبردی

· صافی، احمد (1381) اصول و فنون مشاوره در دوره های تحصیلی، انتشارات رشد

· صبور اردوبادی، احمد (1377) پوشش امنیتی رشد جمعیت در ایران پژوهشکده مطالعات راهبردی

· فولادگر، فرزانه (1379) تأثیر مشاوره گروهی به شیوه منطقی- عاطفی بر کاهش افسردگی

· نقاشیان، صدیقه (1386) عوامل خطرساز در سوء مصرف مواد، مجله رشد

· نویدنیا، منیژه (1382) درآمدی بر امنیت اجتماعی، فصلنامه مطالعات راهبردی

· نیازی، محسن (1390) تبئین رابطه تربیت دینی و سلامت اجتماعی فرزندان، فصلنامه خانواده و پژوهش

تبلیغات متنی