امروز جمعه 02 آذر 1403
بر اساس ماده 23 قانون حمایت حقوق مولفان، کلیه آثار ارائه شده در سایت با مجوز از صاحب امتیاز اثر می باشد. تمام کالاها و خدمات این سایت بدون احتساب مالیات می باشد.
تعریف کردن هوش به نحوی که مورد قبول قرار گیرد کاری بس دشوار و احتمالا غیر ممکن است. معمولا در زندگی روزانه کسی را با هوش می نامیم که در تحصیل موفق باشد، مسائل را خوب و سریع حل کند، با موقعیت های تازه سازگاتر شود، مسائل پیچیده را به وضوح بیان کند، بصیرت داشته باشد و بنابراین باید قبول کنیم که هوش در تمام رفتارهای ما حضور دارد. اگر بخواهیم تفاوت هوشی کودک باهوش را با کودک عادی بیان کنیم باید بگوییم که این دو نفر در ابتدای امر تفاوت کمی از یکدیگر دارند اما این تفاوت بتدریج افزایش می یابد، بدین ترتیب که هوش کودک با هوش نسبت به هوش کودک عادی هم سریع رشد می کند و هم دیر متوقف می شود. میزان رشد هوش و زمان توقف آن نیز بستگی به میزان آن دارد یعنی هر اندازه ضریب هوش کودک بیشتر باشد به همان اندازه رشد آن بیشتر و زمان توقف آن دیر تر خواهد بود و بر عکس. استعداد و تفاوت های فردی استعداد یعنی آمادگی طبیعی (عوامل ذاتی) یا اکتسابی (عوامل محیطی) برای انجام دادن بعضی کارها، بنا به گفته ادوارد پارد روان شناس سویسی وقتی افراد را در شرایط یکسان آموزشی قرار می دهیم بین آنها از نظر بازدهی تفاوت هایی دیده می شودکه عوامل این تفاوت ها را استعداد می نامیم. استعداد های هر فرد کم و بیش خاص خود اوست،بدین معنا که ممکن است یک فرد برای یک رشته از کارها استعداد خوبی داشته باشد اما برای رشته دیگر توانایی نداشته باشد، مثلا ممکن است فردی در تحصیل موفق باشد اما در کارهای فنی پیشرفت خوبی را نشان ندهد در این مورد ممکن است که بتوانیم او را با آموزش بیشتر به صورت یک مکانیک ماهر تربیت کنیم، اما این کار زمان بیشتر و تلاش زیادی را ایجاب خواهد کرد.[3] تفاوتهای روانی و جسمانی دانش آموزان در یک کلاس که دانش آموزان دارای مشترکاتی از قبیل سن، جنس، زبان، جامعه و... تفاوتهای زیادی هم با یکدیگر دارند. این تفاوتها در سه نوع از شاگردان جلب توجه میکند. و البته منظور از تفاوتها همان تفاوتهای روانی و جسمانی است.
گروه اول:
در بین شاگردان یک کلاس عدهای هستند که باصطلاح افراد بدون دردسر نامیده میشوند. که درس خوان و وقتشناس و بیآزار هستند، دوستان معدود و مانند خودشان دارند، سر بزیرند و حتی چندان سوال نمیپرسند اما تکالیفشان را انجام میدهند. برای امتحان دلشوره زیادی دارند و هیچ رقابت قابل ملاحظهای بین آنها دیده نمیشود. در هیچ گروهی عضو نمیشوند، چون فکر میکنند چیزی برای عرضه ندارند. آنها اوقات فراغت را درس میخوانند تا عقب ماندگی که رغم خود دارند، جبران کنند. ·
گروه دوم:
عده دوم افرادی هستند بسیار پر جنب و جوش و کمی هم خودخواه و خود مرکزبین، هنگام ورود به کلاس سر و صدا راه میاندازند. تا معلم آماده درس گفتن بشود و یک دور کتابشان را دید میزنند و در طول درس معلم را یاری میدهند تا نشان دهند که پیش از او مطالعه کردهاند. نمرات متوسط است، اما هوشیار و زیرک هستند. غیر از کتابهای مدرسه به خواندن جملات و داستانها علاقه نشان میدهند. آنها به نمرات شاگردان آرام و درس خواندن حسادت میکنند و البته به نوعی معتقدند که آنها درس نمیخوانند بلکه همه چیز را حفظ میکنند. به نظر افراد این گروه سواد داشتن فقط حفظ کردن مطالب کتابهای درسی نیست. این افراد اهل ریسک کردن هستند. دوستان بسیار زیادی دارند چرا که جسور و سر زباندار هستند و بچهها چنین افرادی را دوست دارند. آنها حتی ممکن است برای جذب دوستان بیشتر سر جلسه امتحان افراد ضعیف را بوسیله تقلب یاری دهند. آنها دوست دارند نماینده کلاس بشوند، به هر بهانهای وارد دفتر مدرسه میشوند، تخته را قبل از معلم پاک کرده و در ردیفهای اول مینشیند. گاهگاهی به تقلید از بزرگترها اخبار هم گوش می کنند. آنها همیشه از لحاظ سر و وضع آراسته، تمیز و مرتب هستند. در گروههای نمایشی و سرود شرکت میکنند و دوست دارند قبل از همه انشائشان را بخوانند. حتی موقع معمولی صحبت کردن هم صدایشان بلند است. تعداد این افراد در کلاس زیاد نیست. ·
گروه سوم:
عده سوم درست برخلاف عده اول میباشند. بنابراین ترجیحا آنها را افراد پر دردسر مینامیم. ردیفهای آخر کلاس با چنین افرادی آشناست. آنها دوستان بخصوصی دارند، دوستانی که برخلاف مقررات مدرسه لباس میپوشند و وضع و ظاهر خود را درست میکنند. ظاهرا کلاس درس، معلم و نمره برای این افراد اهمیتی ندارد. آنها موضع قدرت خود را جای دیگری یافتهاند. درس خواندن آنها اجباری است که از سوی والدین و شاید هم اجتماع بر آنها تحمیل شده است. مردود شدن و تجدید شدن نه تنها برای آنها سهمناک نیست، بلکه خیلی عادی مینماید. آنها به عنوان افرادی ناهنجار شناخته میشوند و این، رفته رفته برای خود آنان نیز قابل قبول میشود. بنابراین به پرخاشگری و آزار و اذیت همکلاسیها و هم مدرسهایهای خود میپردازند و به این ترتیب همیشه عدهای از آنها شاکی میباشند. با این حساب ترک تحصیل، فرار از مدرسه، گرایش به گروههای نامناسب، بی بند و باری و... در بین این افراد به وفور یافت میشود.
تاریخ: یکشنبه , 10 دی 1402 (19:25)