امروز جمعه 19 اردیبهشت 1404
0

نظریه یادگیری اجتماعی چیست؟

نظریه یادگیری اجتماعی که توسط آلبرت بندورا ارائه شد، احتمالاً تاثیرگذارترین نظریه یادگیری و رشد بوده است. با وجودی که این نظریه ریشه در بسیاری از مفاهیم نظریه سنتی یادگیری دارد، امّا بندورا اعتقاد دارد که آموزش مستقیم، تنها وسیله برای یادگیری نیست.

نظریه او، یک عنصر اجتماعی را نیز در نظر می‌گیرد و می‌گوید که مردم می‌توانند اطلاعات و رفتارهای جدید را از طریق مشاهده مردمان دیگر یادبگیرند. این نوع یادگیری را که به یادگیری (یا مدل‌سازی) مشاهده‌ای معروف است می‌توان برای توضیح انواع گسترده‌ای از رفتارها به کار برد.(منبع:کلینیک روانیار)

مفاهیم اولیه یادگیری اجتماعی

1) یادگیری مشاهده‌ای

مردم می‌توانند از طریق مشاهده یاد بگیرند. بندورا در آزمایش معروف خود به نام «عروسک بوبو» نشان داد که کودکان رفتارهایی را که در دیگران مشاهده می‌کنند، یاد گرفته و تقلید می‌کنند. کودکانی که در آزمایش بندورا شرکت کرده بودند، آدم بالغی را مشاهده کردند که رفتار خشنی با عروسک بوبو داشت. هنگامی که بعداً به کودکان اجازه داده شد تا در یک اتاق دیگر به بازی با عروسک بوبو بپردازند، آنها شروع به تقلید و تکرار رفتارهای خشنی که قبلاً مشاهده کرده بودند نمودند.

بندورا سه مدل پایه از یادگیری مشاهده‌ای را تعریف کرده است:

مدل زنده، که مستلزم به نمایش گذاشتن یا انجام یک رفتار توسط فردی واقعی است.

مدل آموزشی کلامی، که مستلزم توصیف و توضیح یک رفتار است.

مدل نمادین، که مستلزم رفتار نشان داده شده شخصیت‌های واقعی یا ساختگی در کتاب‌ها، فیلم‌ها، برنامه‌های تلویزیونی یا رسانه‌های بر خط است.

0

روانشناسی خبرپردازی یا پردازش اطلاعات (Information Processing)

تازه‌ترین رویکرد یا دیدگاه روانشناسی یادگیری، رویکرد خبرپردازی یا پردازش اطلاعات نام دارد. مجموعه نظریه های این رویکرد، یادگیری انسان را یک فعالیت مستمر پردازش اطلاعات می داند. بنابراین رویکرد، ابتدا محرکهای محیطی مانند نور ع صدا، حرارت، بو و غیره به وسیله ی گیرنده های مختلف حسی دریافت می شوند و برای مدتی در حافظه ی حسی ذخیره می شوند. از طریق فرایند توجه و ادراک، از وجود این محرکها آگاه می‌شویم و به صورت الگوهای تصویر ذهنی، معانی یا صداها رمز گردانی می شوند و وارد حافظه‌ی کوتاه‌مدت می‌گردند. بخشی از اطلاعات که با اطلاعات یادگرفته‌شده ی قبلی ارتباط پیدا کنند به حافظه ی دراز‌مدت انتقال می یابند و مابقی با اطلاعات جدید جانشین می‌شوند.اطلاعات واردشده به حافظه‌ی درازمدت برای مدت های طولانی، حتی برای تمام عمر باقی می‌مانند. این اطلاعات در صورت لزوم به حافظه ی کوتاه مدت انتقال می‌یابند.

مفهوم پردازش اطلاعات در آغاز در حوالی سالهای 1960 میلادی با تاثیر پذیری از نظریه اطلاعات در زمینه نظام فیزیکی ارتباطات از طرف روان شناسان شناختی به کاربرده شد و بیانگر این بود که ارگانیسم انسانی روی تجسم های درونی و ذهنی خود عملیاتی به صورت کامپیوتر انجام می دهد. اطلاعات از لحظه ارائه به حواس در مرحله درون داد تا پاسخ های رفتاری در مرحله برون داد, به طور فعال کد گذاری می شود و تغییر شکل و سازمان می یابد.

دیدگاه پردازش اطلاعات مانند نظریه شناختی - رشدی پیاژه , افراد را به صورت موجودات فعال و معقولی در نظر می گیرد که در پاسخ به در خواست های محیطی, تفکر خودشان را تغییر می دهند, اما برخلاف پیاژه مراحل رشد وجود ندارد بلکه فرایندهای فکری مثل ادراک , توجه, حافظه , راهبردهای برنامه ریزی و... در تمام سنین مشابه فرض شده اند, ولی به درجات کمتر یا بیشتر آشکار می شود.

پژوهشگران پردازش اطلاعات , معمولا برای ترسیم گام هایی که افراد برای حل کردن مسئله ها و کامل کردن تکالیف بر می دارند از نمودار گردشی استفاده می کنند. این نمودار شبیه برنامه ای است که برنامه ریزان می سازند تا کامپیوترها را برای اجرا کردن یک رشته عملیات ذهنی به کار بیندازند.

درادامه در باره‌ی نظام یاد که شامل حافظه‌ی حسی، حافظه ی کوتاه مدت، حافظه‌ی دراز مدت و یادآوری و فراموشی آموخته‌هاست بحث خواهیم کرد.

0

نظریه ی اریکسون:

برخلاف پیاژه که بر رشد شناختی تاکید دارد , اریکسون بر ابعاد عاطفی و اجتماعی رشد تکیه می کند. شاید بتوان نظریه ی پیاژه در رشد شناختی و نظریه ی اریکسون در رشد عاطفی و اجتماعی را مکمل یکدیگر دانست , زیرا هریک از آن ها یک جنبه ی مهم از ابعاد روان شناسی را مورد دقت و بررسی قرار داده اند. خود اریکسون نیز در یکی از مصاحبه هایش , یافته های خویش را با تحقیقات پیاژه مربوط کرده و گفته است ((گویی آنان یک فرش را از دو سوی مختلف می بافته اند)). هرچند اریکسون مانند فروید به روش تحلیل روانی تاکید داشته , اما دیدگاه اریکسون با دیدگاه فروید تفاوت های بسیار دارد و نظریه ی تحلیل روانی اریکسون فاصله ی زیادی با مکتب روانکاوی فروید دارد.

پژوهش ها و نوشته های اریکسون , تحلیل روانی را گسترش داد و آن را با زمینه های مهم دیگر مانند مردم شناسی فرهنگی و روانشناسی و رشد کودک و مطالعه تاریخی انسان و ادبیات و هنر در هم آمیخته است. نوشته های اریکسون مانند روانکاوان , همراه با توصیف و تبیین های موردی است که درباره ی کودکان , نوجوانان و بزرگسالانی که دارای مسائل و مشکلات عاطفی و روانی داشتند , صورت گرفته است , اریکسون معتقد است که ((من)) علاوه بر نقش واسطه ای که بین ((نهاد1)) و ((من برتر2)) دارد , دارای یک عملکرد شناختی ارثی است. به این علت اریکسون را از جمله ی ((روانشناسان من)) به حساب می آورند. به نظر او هر پدیده ی روانی را باید در سایه ی ارتباط متقابل بین عوامل زیستی و معیارهای روانی و اجتماعی , حتی تجربه های شخصی مورد مطالعه قرار داد.

0

مفهوم پندارگرایی پندارگرایی، ترجمه‌ی واژه‌ی ایده‌آلیسم مأخوذ از کلمه‌ی ایده (idea)، به معنی مجرد، ذهنی، تصوری یا پنداری است که با تعبیرات متفاوت به آرمان‌گرایی، اصالت تصور، ذهن‌گرایی و سرانجام پندارگرایی ترجمه شده است.[2]

ایده‌آلیسم، ذهن یا خود را مقدم بر ماده و پدیده‌های طبیعی می‌داند. براساس این نظام فکری، آنچه اصالت دارد، ایده‌ها یا پندارهاست و چیزهای طبیعی و مادی، واقعیت‌های اصیل نیستند. واقعیت‌های اصیل به عالم پندار یا عالم روحانی تعلق دارد. فقط چیزی واقعی است که در ذهن مطلق یا ذهنی که ذهن‌های دیگر از آن جدا شده‌اند، وجود دارد. این ذهن مطلق نیز در عالم مادی و طبیعی نیست. واقعیت همان است که ذهن، آنها را به جهان می‌افکند. انسان موجودی است که از ذهن و جسم تشکیل یافته و روح مقدم بر جسم است. روح چون غیرمادی است، پس واقعیت اصیل دارد. جسم فانی است و مادی، پس ارزش جاودانگی ندارد. شناخت ما از جهان، شناختی ذهنی است. شناخت واقعیت‌های مادی و ملموس و ارزش‌هایی که در جهان مادی وجود دارند، همه نسبی است. اصیل‌ترین ارزش‌ها، ارزش‌های روحانی و مطلق است که با عالم پندار و اندیشه ارتباط دارد و هرچه با عالم روحانی در ارتباط باشد، اصیل است و دارای ارزش مطلق و هرچه با عالم مادی و طبیعی در ارتباط باشد، ارزش پست دارد. خداوند منبع تمام دانش‌هاست و ارزش‌ها قابل تغییرند.[3]

افلاطون که به اعتقاد اغلب دست‌اندرکاران فلسفه، سهم عمده‌ای در ایجاد و گسترش فلسفه پندارگرایی داشته است، معتقد بود که جهان مادی نه بود است و نه نبود، بلکه نمود است. یعنی هر یک از موجودات جهان، نمونه‌ای کامل و حقیقی در جهان دیگر که جهان حقیقی و اصیل است، دارد و آنچه در این جهان وجود دارد، اعم از موجودات مادی و معنوی، همه نمود هستند. افلاطون آن نمونه‌های کامل را که تنها عقل، قادر به درک آنهاست، ایده نامیده است.[4]

انسان‌شناسی در پندارگرایی در این دیدگاه، انسان به مثابه بخشی از هستی، موجودی معنوی است و ماهیت اصلی او را روح وی تشکیل می‌دهد. قدرت‌های مهم روح انسان، عقل و اراده است.

0

به طور کلی پراگما (pragma) یک واژه یونانی به معنی کار یا کا و عمل سودمند است. پراگماتیسم یا عمل گرایی نیز فلسفه ای است که در پاسخ این پرسش که معیار حقیقی بودن یک قضیه چیست؟ می گوید سودمندی در عمل و اصل پراگماتیسم این است که هر چیزی که در عمل شایع خوبی را بدنبال داشته باشد خوب است. 1)مقدمه: زادگاه این مکتب فلسفى، آمریکا است و اسامى دیگر آن عبارتند از: فلسفه علمى،اصالت عمل، فلسفه آلى یا وسیله ای. متفکران معروف این مکتب عبارتند از: پیرس،ویلیام جیمز و جان دیویى.اساس جهان بینى پراگماتیسم بر تجربه به مفهوم وسیع آن یعنى ادراک، احساس، تفکر،قضاوت، مقایسه، توصیف، سیر عقلانى و توجه به ارتباط امور با یکدیگر گذاشته است.محور اندیشه ی مکتب پراگماتیسم، مفید بودن و عملى بودن محتوای اندیشه آدمی است. ارزش حقیقت، در گرو فایده عملى آن است. ملاک صحت و سقم، عمل آدمى است؛ نه نظر یا دلیل عقلى و منطقى او.خواستگاه فلسفه ی اصالت عمل، فرهنگ آمریکایی است. این مکتب، مورد اقبال وتوجه اکثر آمریکایى هاست. آمریکایى ها به جنبه هاى عملى بیش از جنبه هاى نظرىاهمیت مى دهند و اصولا فرهنگ آمریکایى با فلسفه ی اصالت عمل، سازگارتر است؛ زیرافرهنگى است تنوع گرا و دارای عناصر نامتجانس و غیر همگن. فرهنگ آمریکایى، فاقدریشه های عمیق و کهن و آیین یک پارچه است. ملت آمریکا نیز از ملیت هاى گوناگون ونامتجانس که پیشینه ی فرهنگى اندکى دارند، تشکیل شده است. از این رو، به سنت هاىکهن، کم تر اعتنا مى کنند و سنت شکنى، فردگرایى، خودکامگى و طرفدارى از تغییر وتنوع از خصایص این ملت است و فلسفه هایى از قبیل «اصالت عمل»، «کنش گرایى»،«ابزار گرایى»، «تجربه گرایى»، و امثال آن ها به مذاق آنان خوش تر مى آید عملگرایی عبارت است از نوعی گرایش، روش و یا فلسفه‌ای که نتایج عملی و افکار و معتقدات آدمی را معیار اساسی تعیین ارزش و حقیقت آنها می‌داند. علت بوجود آمدن مکتب پراگماتیسم چه بود: 1- ریشه های فرهنگی رشد، توسعه چنین تفکری در آمریکا بیشتر به نحوه تشکیل و توسعه این کشور مربوط می شود که پس از برخورد مهاجران اروپایی با این سرزمین جدید و کوشش برای ساختن جامعه ای بدون تاریخ گذشته و سابقه شکل گرفته است.

0

برخی مبانی هستی شناختی با این که منطقاً هم از مبانی تعلیم و تربیت اسلامی هستند و هم از دانش هستی شناسی، بسیار واضح و بدیهی یا نزدیک به بدیهی هستند و مخالف قابل اعتنایی نیز ندارند و چنانچه درباره ی آنها نیاز به تحقیق و بررسی تخصصی نیز باشد، باید به همین منظور به کتاب های فلسفی مراجعه کرد. برای مثال، اصل «وجود موجود حقیقی» را می توان نام برد که تنها سوفیست ها و شکاکان آن را انکار می کنند یا در آن تردید دارند، «وجود موجود عینی خارج از ذهن»، که تنها ایده آلیست های مطلق با آن مخالف هستند «وجود موجودات متعدد»، که وحدت وجودی های افراطی آن را نمی پذیرند و «وجود ارتباط میان موجودات» و «اصل امتناع تناقض» که هیچ صاحب خردی در صورت تصور درست، آنها را انکار نمی کند. البته در این میان، به برخی مبانی مانند «اصل علیت» تصریح شده است، هرچند این مبانی فی الجمله واضح به نظر می رسند. این به آن جهت بوده است که بیان معانی دقیق این مبانی یا تبیین تأثیری که در مسائل تعلیم و تربیت دارند، لازم بوده است.

0

آراء تربیتی ابن خلدون " ولی الدین ابوزید عبد الرحمن بن محمد"معروف به‏"ابن خلدون‏”در اول رمضان(732ق)در تونس به دنیا امد و در بیست و پنجم رمضان(808 ق) در قاهره وفات یافت. تاریخ‏نویس و جامعه‏شناس بزرگ قرن هشتم و اوایل‏ قرن نهم هجری، گرچه به عنوان‏ مورّخی برجسته و بنیان‏گذار جامعه‏شناسی مشهور است،از متفکران تعلیم و تربیت نیز به‏ حساب می‏آید. بنیان‌گذار رویکرد اجتماعی در باب تعلیم و تربیت دانست‌.1[1] هامر کتابی درباره ی تاریخ اسلام به زبان آلمانی نوشت و برخی از آراء ابن خلدون را آورد و وی را «منتسکیوی عرب» نامید.[2] عمران بشری خواستگاه نظریه تربیتی ابن خلدون بر عمران بشری یا جامعه انسانی وآن چه در آن رخ می دهد. و او آن را «دانش‌ عمران‌ بشری» می‌نامید. -پدیده هایی چون پراکنده شدن و گرد هم آمدن، آثار تعصب ها و چیره گی های انسان بریکدیگر، برپایی سیاست (پادشاهی و کشورداری) وقوت و ضعف آن، کسب و کار و علوم و فنون. وی ترقی و فربهی‌ علوم و صنایع را تابعی‌ از‌ تکامل عمران‌ و فرهنگ‌ اجتماعی‌ تحلیل می‌کند و در موارد گوناگون‌ بر‌ این نکته اصرار می‌ورزد که انسان با دو چیز به‌ ترتیب تعلق خاطر‌ دارد: در‌ ابتدا متوجه تأمین نیازهای ضروری زیست‌ خود است و آن گاه‌ که‌ نیازها‌ و تمایلات طبیعی و ضروری‌ بشر، پاسخ‌ خود را دریافت نموده و اشباع شدند، به کمالات معیشت و نیازهای مدنیت و فرهنگی‌ روی آورده، به فعالیت‌های فکری در‌ زمینه‌ علوم‌ و صنایع دست می‌یازد.

0

معلم ثانی بعضی فارابی را معلم ثانی می‌نامند و علّت ملقّب شدن فارابی به این عنوان را چنین ذکر می‌کنند: مترجمان در عصر مأمون ترجمه‌های مخلوطی از آثار ارسطو ترتیب داده‌بودند که هر کدام با دیگری تفاوت فاحشی داشت و کسی نبود که این‌ها را تصحیح و اصلاح نماید اما فارابی در زمان منصور بن نوح سامانی این ترجمه‌ها را مقابله کرده اصلاح نمود و کتاب خویش را «تعلیم ثانی» نام نهاد بعداً ابن سینا نیز از این اثر استفاده‌های فراوانی در تنظیم کتاب شفاء نمود؛ امّا کسانی چون ابن خلدون گفته‌اند بدین جهت او را معلّم ثانی گفته‌اند که آن‌چه از مباحث و مسائل منطق متفرّق و پراکنده بود جمع کرد و در تهذیب آن کوشید و تمام آن مسائل را از ترجمه‌های پراکنده و مشوّش گرد‌آورد و در کتابی خلاصه کرد او را معلّم ثانی لقب دادند. (رک. مقدمه‌ی ابن خلدون، ص537) در عین حال آن‌چه مهم است این‌که فارابی اولین‌بار آثار ارسطو و مسائل منطق را به صورت منسجم و یک‌دست به همراه شرح‌های مناسب تنظیم کرد و اغلاط، پراکنده‌گویی‌ها و تناقضات کتاب‌های قبل از خود را تصحیح نمود. شاید اگر شرح‌های فارابی بر آثار ارسطو نبود مسلمین خیلی دیرتر با حکمت اسلامی آشنا می‌شدند به طوری که دکتر صفا معتقد بود اهمیت فارابی بیشتر در شرح‌های او بر آثار ارسطو است و به سبب همین شروح هم او را معلّم ثانی خوانده و در مقام بعد از ارسطو قرار داده‌اند. (ذبیح‌الله صفا، ص182) از تألیفات فارابی، القفطی هفتاد و چهار کتاب و رساله و ابن‌ابی‌اصیبعه یک صد و شانزده کتاب یا رساله و ابن‌ندیم هفت رساله در منطق از او یاد کرده‌اند یا به اسم او نوشته‌اند؛ لیکن آن‌چه از کتاب‌های فارابی بر جا مانده حدود 12 رساله و کتاب در منطق و دیگر علوم است که نام آن‌ها عبارتند از: مبادی آراء اهل المدینه الفاضله، احصاء العلوم و التعریف و باغراضها، ما ینبغی ان تعلم قبل الفلسفه، السیاسه المدینه، رساله فی ماهیه العقل، تحصیل السعاده، اجوبه عن مسائل فلسفیه و... از دیگر آثاری که منسوب به فارابی است کتاب القیاس الصغیر، کتاب الجدل، کتاب شرائط البرهان، کتاب الواحد و الوحده، کتاب المواضع المنتزعه من الجدل، کتاب احصاء العلوم. (تاریخ الحکما، ص279) اندیشه‌های فارابی مهم‌ترین کار فارابی، نزدیک کردن دین و فلسفه بود؛ به طوری که می‌توان از وی به عنوان کسی که بین شریعت و حکمت پیوند زد و آن را به هم آمیخت یاد کرد. فارابی به افلاطون ارادت داشت و او را پیشوای حکیمان می‌دانست. در عین حال اهمیت ارسطو را هم فراموش نمی‌کرد.

0

انسان موجودی مرکب از روح (1) و بدن است. پرسش از ابعاد وجودی انسان پیشینه ای دیرینه دارد. از هزاران سال پیش، اندیشمندان بسیاری به «دو بعدی» بودن انسان و ترکّب وجود او از روح و بدن اشاره کرده اند. (2) هرچند کسانی را نیز می توان یافت که انسان را چیزی جز همین مجموعه ی مشاهده پذیر نمی دانند. به هرحال، وجود جسم امری بدیهی به شمار می آید. بنابراین، مهم آن است که وجود روح به اثبات رسد. برای اثبات وجود روح دلایل عقلی گوناگونی به کار می آیند که یکی از آنها چنین است: همه ی انسان ها از هنگام تولد تا مرگ «من» خود را یگانه می یابند و با وجود دگرگونی در سلول های بدن، تغییر در برخی از ویژگی های جسمی و روانی و گاه از دست دادن برخی از اندام ها و جای گزینی آنها با اعضای دیگر، تفاوتی در آنچه «من» نامیده می شود، احساس نمی کنند. این حقیقت که با علم حضوری دریافت می شود، نشان دهنده ی آن است که واقعیتی یگانه، به همه ی مراحل زندگی انسان وحدت می بخشد و با وجود تغییرات گسترده در جسم آدمی، همواره ثابت می ماند. (3) حالت فرضی زیر نیز بیان لطیفی است که اگر به درستی تصور شود، چاره ای جز تصدیق آن باقی نمی ماند: فرض کنید که در یک لحظه با اعضا و جوارحی کامل و عقل و هوشی طبیعی قدم به دنیا نهاده ایم و به دلایلی از حواس ظاهری خود نیز بهره نمی بریم. برای این منظور می توان تصور کرد که در فضایی کاملاً تاریک معلق هستیم، هوا چنان معتدل است که گرمی یا سردی آن بدن ما را نمی آزارد، صدایی به گوش نمی رسد و اعضای بدن نیز تماسی با یکدیگر ندارند. بی تردید در این حالت، با این که از «وجود بدن» آگاهی نداریم، از اصل هستی خود غافل نیستیم.

0

آرای ابن سینا در مسائل عمده تعلیم و تربیت: ابن سینا، مباحث تربیتی را در بخش حکمت عملی جای می دهد و آنرا سه نوع می داند: 1- علم اخلاق: تنظیم روابط شخصی فرد را بر عهده دارد. 2- تدبیر منزل: تنظیم روابط فرد در محیط خانواده است. 3- علم سیاست: تنظیم روابط اجتماعی و سیاسی را در بر می گیرد. ابن سینا نسبت به مسائل تربیتی و اخلاقی در حوزه های فردی و اجتماعی اهمیت فراوانی قائل شده است. اهداف تعلیم و تربیت از نظر ابن سینا: ایمان، اخلاق نیکو وعادات پسندیده، تندرستی، سواد، پیشه و هنر. مراحل تعلیم و تربیت از نظر ابن سینا: الف) مرحله پیش دبستانی: این مرحله تربیت را از دوران جنینی آغاز می کند و موضوعات تربیتی را جدای از تربیت جسمانی کودک نمی داند و در کتاب قانون یادآور شده است که زنان باردار از تنشهای عصبی و جسمی به شدت بپرهیزند زیرا اثرات نامطلوب بر جنین دارد. 1. اولین وظیفه والدین نوزاد، انتخاب نام نیکوست تا در بزرگسالی احساس حقارت نکند. 2. در صورتی که دایه، فرزند را نگه می دارد باید از سلامت جسمانی و عقلانی برخوردار باشد. 3. غذای کودک در نهایت اعتدال و سلامت باشد. و برای پرورش صحیح خوردسالان چهار توصیه دارد: 1. اعتدال در رفتار 2. برنامه صحیح غذایی و خواب و استحمام معتدل 3. در سن 6سالگی به مدرسه رود و در تعلیم اجبار نباشد 4. نوشیدنیهای سالم بنوشد. ب) مرحله یادگیری در مدرسه: تعلیم و تربیت را منوط به محکم شدن مفاصل کودک و تسلط بر عضلات و قوای جسمانی فرد دانسته است. سن مناسب آغاز تعلیم و تربیت در مدرسه را 6 سالگی ذکرکرده است. آموزش گروهی را به آموزش خصوصی ترجیح می دهد و معتقد است که باعث رقابت و گفتگوی علمی میان دانش­آموزان شده و آداب اجتماعی را می آموزند و موجب فزونی علم و عقل آنان می شود ولی در آموزش خصوصی و فردی شاگرد و معلم هر دو ملول و خسته می شوند. ج) مرحله حرفه آموزی: زمانی که کودک در مدرسه آموزشهای ابتدایی دید و به سن بلوغ رسید اکنون می تواند صنعت و حرفه ای بیاموزد و پس از آن زندگی مستقل خود را آغاز کند و شایسته است که نوجوان مطابق ذوق و طبع خود هنر و حرفه ای را بیاموزد و رعایت عامل محیط و وراثت – رعایت تفاوتهای فردی در انتخاب شغل و حرفه موجب توجه ابن سینا بوده است.