امروز دوشنبه 28 آبان 1403
0

هوش هیجانی

تراویس.براد بری و جین. گریوز

Emotional Intelligence: by Brad berry & Greaves

ارزیابی واقعی و دقیق مهارتهای هوش هیجانی به اراده شما برای پاسخ دهی دقیق و صادقانه وابسته است. برای این کار باید عمیقا فکر کنید که در وضعیت های مختلف چگونه رفتار می کنید. توجه کنید: وضعیت های مختلف نه در وضعیت هایی که به خوبی از عهده آن ها بر می آیید.

الف. ابتدا از طرز تفکر و رفتار خود در وضعیت های مختلف، در ذهنتان تصویری واضح و شفاف ایجاد کنید.

ب. بعد، صادقانه بگویی که هر چند وقت یکبار یا با چه فراوانی رفتار ذکر شده در سؤال را انجام می دهید.

برای هر یک از عبارات زیر، بر اساس تعداد دفعاتی که برایتان پیش می آید ئر خانه مربوط به آن علامت ضربدر بزنید.

 

هرگز

بندرت

گاهی

معمولا

تقریبا

همیشه

همیشه

1)     به توانایی های خود اعتماد دارید.

 

 

 

 

 

 

2)     ناتوانایی ها و نارسایی های خود را می پذیرید.

 

 

 

 

 

 

3)     هیجان های خود را، هنگامی که پیش می آیند، درک می کنید.

 

 

 

 

 

 

4)     تاثیر رفتار خود در دیگران را متوجه می شوید.

 

 

 

 

 

 

5)     تاثیر دیگران درحالت هیجانی خود را درک می کنید.

 

 

 

 

 

 

6)     خودتان در شرایط سختی که با آن ها روبرو می شوید، نقش دارید.

 

 

 

 

 

 

7)     می توان روی شما حساب کرد.

 

 

 

 

 

 

8)     با استرس، خوب کنار می آیید.

 

 

 

 

 

 

9)     تغییر را زود می پذیرید.

 

 

 

 

 

 

10)دلسردی را بدون ناراحتی تحمل می کنید.

 

 

 

 

 

 

11)قبل از تصمیم گیری، راه حل های مختلف را در نظر می گیرید.

 

 

 

 

 

 

12)سعی می کنید از هر وضعیتی، چه خوب و چه بد، حداکثر استفاده را ببرید.

 

 

 

 

 

 

13)در برابر میل به حرف زدن یا عمل کردن، هنگامی که باعث بد تر شدن اوضاع می شود، مقاومت می کنید.

 

 

 

 

 

 

14)وقتی ناراحت می شوید، کارهایی را انجام می دهید که بعدا پشیمانی می آورند.

 

 

 

 

 

 

15)وقتی از چیزی ناراحت هستید، دیگران را از خود می رنجانید.

 

 

 

 

 

 

16)انتقاد را می پذیرید.

 

 

 

 

 

 

17)احساسات دیگران را درک می کنید.

 

 

 

 

 

 

18)به سرعت جو حاکم بر اتاق را متوجه می شوید.

 

 

 

 

 

 

19)منظور طرف مقابل را واقعا متوجه می شوید.

 

 

 

 

 

 

20)در بین جمع و در کارهای اجتماعی گوشه نشین و ساکت هستید.

 

 

 

 

 

 

21)در وضعیت های دشوار مستقیما با دیگران رو در رو می شوید.

 

 

 

 

 

 

22)با دیگران به خوبی کنار می آیید.

 

 

 

 

 

 

23)به طور واضح و موثر با دیگران ارتباط برقرار می کنید.

 

 

 

 

 

 

24)به دیگران نشان می دهید که آنچه احساس می کنید برایتان مهم است.

 

 

 

 

 

 

25)به طور موثر تعارض و مشکل را حل می کنید.

 

 

 

 

 

 

26)برای کنترل موثر تعامل ها، به احساسات طرف مقابل توجه نشان می دهید.

 

 

 

 

 

 

27)برای بهتر کنار آمدن با دیگران، درباره آنها اطلاعات بیشتری به دست می آورید.

 

 

 

 

 

 

28)منظور یا احساس خود را به دیگران توضیح می دهید.

 

 

 

 

 

 

 

برادبری و گریوز.هوش هیجانی (مهارت ها و آزمون ها). مترجمان مهدی گنجی و حمزه گنجی. نشر ساوالان

0

فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، یکی از معروفترین فنون تصمیم گیری چند شاخصه است که توسط ساعتی معرفی شده است. این روش هنگامی که عمل تصمیم گیری با چند گزینه و شاخص تصمیم گیری روبرو است، می تواند مفید باشد. اگر چه افراد خبره از شایستگی ها و توانایی های ذهنی خود برای انجام مقایسات استفاده می نمایند، اما باید به این نکته توجه داشت که فرآیند تحلیل سلسله مراتبی سنتی، امکان انعکاس سبک تفکر انسانی را بطور کامل ندارد. به عبارت بهتر، استفاده از مجموعه های فازی، سازگاری بیشتری با توضیحات زبانی و بعضاً مبهم انسانی دارد و بنابراین بهتر است که با استفاده از مجموعه های فازی (بکارگیری اعداد فازی) به پیش بینی بلند مدت و تصمیم گیری در دنیای واقعی پرداخت. در سال 1983 دو محقق هلندی به نام های لارهورن و پدریک روشی را برای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی پیشنهاد نمودند که بر اساس روش حداقل مجذورات لگاریتمی بنا نهاده شده بود. پیچیدگی مراحل این روش باعث شده این روش چندان مورد استفاده قرار نگیرد. در سال 1996 روش دیگری تحت عنوان روش تحلیل توسعه ای توسط چانگ ارایه گردید. اعداد مورد استفاده در این روش، اعداد مثلثی فازی هستند. مقیاس های فازی مورد استفاده در روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی در شکل (الف) نشان داده شده اند. 

0

سوال اصلی در آزمون های مانند فریدمن بررسی معناداری تفاوت در میان رتبه های مختلف است و سوال مربوط به آزمون های تعقیبی مناسب است. برای فایق شدن بر این مشکل می توان از syntax زیر استفاده کرد.

/*
* Post-hoc analyses for a Friedman test of mean ranks in dependent samples
*         see Schaich & Hamerle (1984) and  Conover (1971, 1980) as cited by Bortz, Lienert & Boehnke (2000, p. 275)
*
* Author:
* Timo Gnambs
* URL: http://timo.gnambs.at
* Last modified: 2004-06-04
*
*
* Literature:
*    > Bortz, J., Lienert, G. & Boehnke, K. (2000). Verteilungsfreie Methoden in der Biostatistik. Berlin: Springer.
*    > Schaich, E. & Hamerle, A. (1984). Verteilungsfreie statistische Pr-fverfahren. Berlin: Springer.
*    > Conover, W. J. (1971,1980). Practical nonparametric statistics. New York: Wiley.
*
* Instruction:
* Modify the two passages titled "Configuration 1" and "Configuration
*/.


temporary.
select if($casenum = 1).


/* START Configuration 1 */
* Load demo file.
get file = spss_friedmanph.sav.
* Significance level.
compute #alpha = 0.05.
* Number of variables to compare.
compute #varcnt = 4.
* Sample size.
compute #sample = 5.

* Maximum number of allowed loops.
* This value must be greater than the sample size (#sample), else SPSS produces errors.
set mxloop = 500.

/* END Configuration 1 */


compute #chisq = idf.chisq((1 - #alpha), (#varcnt - 1)).
compute #t = abs(idf.t(#alpha / 2, (#sample - 1) * (#varcnt - 1))).
write outfile = friedmanposthoctmp / #chisq #t.
exe.

matrix.

/* Load data to matrix */
read sig /file=friedmanposthoctmp /field = 1 to 16 /size = {1,2}.


/* START Configuration 2 */

* Load variables to compare.
get m /file=* /variables var1 var2 var3 var4.

/* END Configuration 2 */


/* Ranked data */
compute #rnked = m.
loop #i = 1 to nrow(m) by 1.
compute #tmp = rnkorder(m(#i,:)).
compute #rnked(#i,:) = #tmp.
end loop.

/* Sum of ranks */
compute #sums = csum(#rnked).
compute msums = #sums / nrow(m).

/* Rank differences */
compute mdiff = ident(ncol(m),ncol(m)).
loop #j = 1 to (ncol(m)) by 1.
loop #k = 1 to #j by 1.
compute mdiff(#j,#k) = msums(#j) - msums(#k).
compute mdiff(#k,#j) = -mdiff(#j,#k).
end loop.
end loop.

/* Critical rank difference */
compute cdiff = sqrt(sig(1,1)) * sqrt((ncol(m) * (ncol(m) + 1)) / (nrow(m) * 6)).
compute cdiff2 = sig(1,2) * sqrt((2 * (mssq(#rnked) - mssq(#sums) / nrow(m))) / (nrow(m) * (nrow(m) - 1) * (ncol(m) - 1))).

/* Print results */
print /title 'Post-hoc analyses for Friedman test'.
print /title 'Author: Timo Gnambs '.
print /title '----------------------'.
print ncol(m) /format = f8.0 /title 'Number of variables:'.
print nrow(m) /format = f8.0 /title 'Sample size:'.
print msums /format = f8.2 /title 'Mean rank of variables:' /cnames m.
print mdiff /format f8.2 /title 'Mean rank difference of variables:'.
print cdiff /format f8.2 /title 'Critical rank difference (Schaich & Hamerle, 1984):'.
print cdiff2 /format f8.2 /title 'Critical rank difference (Conover, 1971, 1980):'.
print /title '----------------------'.

end matrix.
exe.

/* Delete temporary file */
erase file = friedmanposthoctmp.
exe.
@gnambs.at>
@gnambs.at>

0

روش‌شناسی و روش‌های تحقیق

سه‌شنبه، 7 خرداد 1387
گزارش نشست گروه روش‌شناسی و روش‌های تحقیق
آزمون فازی فرضیات شرط لازم و شرط کافی در علوم اجتماعی

گروه علمی- تخصصی روش‌شناسی و روش‌های تحقیق انجمن جامعه‌شناسی ایران، در تاریخ هفتم خرداد ماه سال جاری، نشستی را با عنوان "آزمون فازی فرضیات شرط لازم و شرط کافی در علوم اجتماعی" برگزار کرد که طی آن، دکتر محمدرضا طالبان عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی به سخنرانی پرداخت. گزارشی از این نشست را در زیر می‌خوانید.
دکتر طالبان بحث خود را با این مقدمه آغاز کرد: در علوم اجتماعی، فرضیات علّی به صورت گزاره‌های شرط لازم و شرط کافی، اهمیت بسزایی برای تئوری اجتماعی و تحقیقات تجربی دارند. با وجود این، روش‌شناسیِ شرط لازم و شرط کافی، تنها بخش بسیار ناچیزی از روش‌شناسیِ علوم اجتماعی را به خود اختصاص داده است. در واقع، با وجود شیوع و عمومیت مفهوم شرط لازم و شرط کافی، هر چند عمدتاً به صورت تلویحی، در تئوری‌های صوری علوم اجتماعی و همچنین، در پژوهش‌های اجتماعی، اعم از کمّی، کیفی و مطالعات موردی، فقدان آثار روش‌شناختی در این زمینه موضوع قابل بحثی است که البته شاید علّت اصلی آن، سادگی ظاهری این مفاهیم باشد. در نتیجه این امر، گرچه هر فردی با مفهوم شرط لازم و شرط کافی آشناست؛ ولی افراد کمی از استلزامات و دلالت‌های منطقی و تجربی آن آگاهند.

وی افزود: شروط لازم و کافی به دلیل همین سادگی فریب‌آمیز ظاهری‌شان، همواره می‌توانند مشکلاتی را در تحقیقات پژوهشگران علوم اجتماعی به وجود آورند. به عنوان مثال، محققانی که فرضیات علّی به شکل شرط لازم یا شرط کافی ارائه داده و آنها را به صورت کمّی آزمون می‌کنند، معمولاً به مناسب بودن تکنیک‌های آماری‌شان برای آزمون این گونه فرضیات، توجهی نمی‌کنند. از سوی دیگر، از آنجا که نمی‌توان حتی یک کتاب درسی در حوزه "روش‌های آماری" پیدا کرد که اشاره‌ای به فرضیات شروط لازم و کافی و چگونگی آزمون آنها کرده باشد، محققان کمّی نیز همان رویه‌های متعارف آماری را که برای فرضیات غیر شرط لازم و کافی به کار گرفته می‌شود، برای آزمون فرضیات شرط لازم و کافی نیز مورد استفاده قرار می‌دهند. این در حالی است که برای آزمون کمّی فرضیات شرط لازم و شرط کافی، رویه‌های متعارف و معمول آماری به ویژه مدل‌های خطی- انباشتی، از نوع تکنیک‌های معمول رگرسیونی، به ندرت می‌توانند جواب‌های درستی ارائه ‌دهند. به همین دلیل، در آزمون فرضیات شرط لازم و شرط کافی، پیروی صرف از رویه‌های آماری مندرج در کتاب‌های درسی، در بیشتر اوقات، نتایج نادرستی را در بر دارد. البته این بدان معنا نیست که این کار همواره با مشکل مواجه است اما می‌توان گفت که بررسی و ارزیابی شرط لازم و شرط کافی با تکنیک‌های متداول تحلیل کمّی داده‌ها، به ویژه آنهایی که بر روش‌های همبستگی و مدل‌های خطی- انباشتی متکی هستند، سازگاری نداشته و این مسأله لزوم توجه بیشتر به این شروط را مشخص می‌کند.

طالبان ادامه داد: از سوی دیگر، به نظر می‌رسد ایده شرط لازم و شرط کافی، برای بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی، حتی آنهایی که متعهد به مدل‌های خطی- انباشتی نیستند، ایده‌ای انحرافی در چرخه تحقیقات علوم اجتماعی است؛ چرا که در نظر آنها، وارسی و ارزیابی فرضیات شرط لازم و شرط کافی، مستلزم تن‌ دادن به استفاده از سطوح پایین‌تر اندازه‌گیری (بالاخص سطح اسمی) و بررسی روابط ثابت و دائمی بین پدیده‌هاست که اجتناب از به‌کارگیری این دو مورد، در آموزش‌های متعارف روش‌ها و تکنیک‌های تحقیق در علوم اجتماعی، مورد تأکید قرار گرفته است.

وی در خصوص استفاده از سطوح پایین‌تر اندازه‌گیری، توضیح داد که در اکثر قریب به اتفاق مباحث و آثار فلسفی و روش‌شناسانه در علوم طبیعی و اجتماعی، شرط لازم و شرط کافی معمولاً به صورت دو شقی یا دو ارزشی "وجود/ عدم"، "حضور/ غیاب" یا "تحقق‌یافته/ تحقق‌نیافته" مطرح شده است. به عبارت دیگر، یک پیامد یا معلول خاص، تنها وقتی متحقق می‌شود که کلیه شروط لازم یا کافی آن تحقق یابد. این دیدگاه، منبعث از معرفت‌شناسی فلسفی منطق کلاسیک است که قضایا یا گزاره‌ها را فقط به صورت درست یا غلط در نظر می‌گرفت که در آن یک پدیده به طور مشخص، یا شرط لازم است یا نیست. حال آنکه در مقابل، دانشمندان و اساتید دروس روش‌ها و تکنیک‌های تحقیق در علوم اجتماعی، به ویژه آنهایی که در درون پارادایم کمّی قرار داشته‌اند، همواره به ما آموخته‌اند که ترجیح با شروط علّی، متغیرهای مستقلی هستند که واجد تغییرات در سطوح یا درجات باشند و نه فقط "حضور در برابر غیاب". از سوی دیگر، آنها به ما یاد داده‌اند که هر چه تعداد سطوح متغیر‌های به کار گرفته شده در تحلیل بیشتر باشد، بهتر است. از این رو، سنجه‌های خوب، سنجه‌هایی متشکل از متغیرهای فاصله‌ای و نسبی هستند که به محققان اجازه می‌دهند با دقت و صحت بیشتری به برآورد تأثیرات شروط لازم بر پیامد (معلول) بپردازند. حال بر اساس این دیدگاه، شکل دوشقی یا دوارزشی "حضور/ غیاب" متغیرها، که به نظر می‌رسد شکلِ ذاتی ایده شرط لازم و شرط کافی باشد، در پایین‌ترین سطح ممکن اندازه‌گیری متغیرها قرار می‌گیرد و از این رو، کاملاً ابتدایی و تا حدودی مشکوک به نظر می‌رسد. البته مشکوک بودن آن بدان دلیل است که برخی اوقات، دوشقی کردن ماهرانه سنجه‌های پیوسته در جهت برازش بهتر میان داده‌ها و مدعای نظری، می‌تواند به صورت مصنوعی منجر به روابطی شود که از رابطه حقیقی، قوی‌تر به نظر برسند.

دکتر طالبان سپس در مورد بررسی روابط ثابت و دائمی بین پدیده‌ها به عنوان راه انحرافی دیگری که پژوهشگران برای استفاده از ایده شرط لازم و کافی از آن استفاده می‌کنند؛ گفت: در بیشتر مباحث و آثار روش‌شناسانه معطوف به ایده شرط لازم و شرط کافی، یک کیفیت مطلق‌گرایانه مبنی بر "بلااستثناء بودن" وجود دارد. در حقیقت، ایده شرط لازم و شرط کافی متعلق به معرفت‌شناسی جبرگرایانه‌ای از علیّت است که درآن، علیّت به عنوان رابطه‌ای ضروری و لایتخلف یا تقارنی دائمی میان علّت و معلول تلقی می‌شود. به تعبیری، اگر الف علّت ب باشد؛ هر جا الف حاضر باشد، ب نیز ضرورتاً حضور خواهد داشت یا ب نمی‌تواند غایب باشد. بنابراین، اگر یک عامل معین یا ترکیبی از عوامل، به عنوان شرط لازم یا شرط کافی برای یک معلول مد نظر قرار گرفته باشد؛ هنگامی که علّت وجود دارد، این معلول نیز همواره باید حضور داشته باشد و هنگامی که علّت حضور ندارد، باید همواره غایب باشد. بنابراین، عاملی که شرط لازم یا شرط کافی محسوب می‌شود، الگویی از ارتباط ضروری، دائمی و همیشگی را در میان مورد‌های تحت بررسی ارائه می‌دهد. به تعبیر دیگر، می‌توان به صورت منطقی استنتاج کرد که معرفت‌شناسی و دریافت جبرگرایانه از علیّت مستلزم به‌کارگیری اصطلاحات شرط لازم و یا شرط کافی است و بر اساس این درک و دریافت از شرایط لازم، یک مورد انحرافی مانند یک نمونه یا مورد خاصی که با فرضیه شرط لازم مطابقت نداشته باشد؛ می‌تواند یک گزاره عام یا فرضیه شرط لازم را باطل کند.

وی تأکید کرد: در این زمینه، دانشمندان و صاحب‌نظران تحقیقات علوم اجتماعی با ارائه دلایلی مربوط به وجود انواع خطاها و نواقص در سنجش و اندازه‌گیری متغیرها، برآورد اثرات علّی و امثال آن، به ما آموخته‌اند که معرفت‌شناسی احتمال‌گرایانه تنها رویکرد واقع‌گرا به پدیده‌ها و فرآیندهای اجتماعی است. به همین دلیل، باید همواره به مناسبات و روابط میان شرایط علّی و پیامدها به صورت احتمالی و نه جبری و ضروری نگریست. بر این اساس، انتظار اصحاب علوم اجتماعی از ضروری و دائمی بودن ارتباط "علّت و معلول"، در پدیده‌های مورد مطالعه در جامعه، مطابق با الزامات فرضیات شرط لازم و شرط کافی، چندان منطقی به نظر نمی‌رسد.

عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی، در بخش دیگری از سخنان خود، به این موضوع پرداخت که چگونه می‌توان با به کارگیری منطق مجموعه‌های فازی، علاوه بر مد نظر قرار دادن فرضیات شرط لازم و شرط کافی در تحقیقات اجتماعی، از دو رویه بد دانسته شده توسط دانش‌پژوهان پارادایم کمّی اجتناب کرد. او گفت: وارسی و ارزیابی یک فرضیه‌ی شرط لازم و شرط کافی از سویی می‌تواند با انجام برخی جرح و تعدیلات زبانی، مثل "غالباً لازم" یا "غالباً کافی"، ماهیت احتمال‌گرایانه بخود بگیرد؛ و از سویی دیگر، این وارسی تنها به شکل دوشقی یا دوارزشی "حضور/ غیاب" محدود نبوده و می‌توان از منطق چند ارزشی فازی برای ارزیابی فرضیات شرط لازم و شرط کافی استفاده کرد. در منطق فازی، شروط علّی و پیامد (معلول) می‌توانند ارزش‌هایی را در پیوستار صفر تا یک به خود اختصاص دهند. به عبارت دیگر، بر اساس منطق مجموعه‌های فازی، هم شروط علّی (شرط لازم/ شرط کافی) و هم پیامدها (معلول‌ها) می‌توانند بر حسب درجه یا سطوح تغییر کنند.

وی سپس با تأکید بر اینکه آزمون فرضیات شرط لازم و شرط کافی در اساس، نوعی آزمونِ ارتباط در تئوری مجموعه‌ها است؛ خاطرنشان کرد: بر اساس تئوری کلاسیک مجموعه‌ها که از منطق دو ارزشی پیروی می‌کند؛ فرضیه شرط لازم به عنوان مثال، معادل با اصلِ زیر مجموعه است؛ یعنی، مجموعه معلول زیرمجموعه‌ای از مجموعه شرط (علّت) لازم است. ولی در منطق چندارزشی فازی، نمی‌توان گفت که مثلاً Y (= پیامد یا معلول) زیرمجموعه‌ای از A (= علّت لازم) است. در واقع، مفهوم محیط در تئوری کلاسیک مجموعه‌ها، یعنی زمانی که Y در درون A جا گرفته است، در مورد منطق چند ارزشی فازی به معنای آن است که Y کمتر از A بوده و مجموعه A زیرمجموعه‌ای از مجموعه B است، اگر نمرات عضویت موردها در مجموعه A کوچک‌تر از یا مساوی با نمرات عضویت مربوط به خود در مجموعه B باشد. به بیان دیگر، یک شرط علّی را می‌توان شرط لازم در نظر گرفت، اگر نمرات عضویت آن به طور هماهنگی بزرگ‌تر از درجه عضویت در پیامد (معلول) باشد یا به عبارتی این شرط علّی، مجموعه‌ای محیط بر مجموعه پیامد باشد.

دکتر طالبان در جمع‌بندی از سخنان خود، تأکید کرد: وقتی نمرات عضویت فازی در پیامد (معلول) کمتر از یا مساوی با عضویت فازی در شرط علّی است؛ در آن صورت می‌توانیم مدعی شویم که مصادیق یا موردهای این پیامد (معلول) زیرمجموعه‌ای از مصادیق یا موردهای آن علّت هستند و هنگامی که محققان یک چنین الگویی را پیدا کنند، می‌توانند مدعی شوند که این شواهد برای استدلال علّی‌شان به صورت فرضیه شرط لازم، دلالتِ حمایتی دارد.

منبع: http://isa.org.ir/node/1118

0
پرسشنامه خود بیمار انگاری
«Understanding your self» 36 ماده
برای هر مورد عباراتی پیشنهاد شده است که شما باید یکی را انتخاب کنید. گاهی متوجه می شوید که نمی توانید دقیقا با سوال مطرح شده موافقت یا مخالفت کنید. بنابراین پاسخی را انتخاب کنید که به باور و اعتقاد شما نزدیک تر است. با خود صادق باشید، نیازی نیست طوری عمل کنید که خودتان را بهتر از آنچه که هستید نشان دهید.
1- کدام یک از جمله های زیر توصیف دقیق تری از شرایط کلی جسمانی شما ارائه می کند؟
‌أ- کم و بیش از هرگونه بیماری جسمانی کاملا رها هستم.
‌ب- کاملا سالم و تندرست هستم، فقط گاهی بیمار می شوم.
‌ج- تقریبا سالم و تندرست هستم اما گاه و بیگاه به بیماری های کوچکی مبتلا می شوم.
‌د- تقریبا مستعد بیماری هستم و هیچ گاه به طور کامل سالم و تندرست نیستم.
‌ه- عموما بیمار و در وضعیت نامناسبی به سر می برم.
2- کدام یک از جمله های زیر توصیف دقیق تری از شرایط کلی روانی شما ارائه می دهد؟
‌أ- در همه حال کاملا با نشاط و پرتوان و خوشبین هستم.
‌ب- به طور کلی بسیار پر تحرک و خوشبین هستم.
‌ج- گاهی با نشاط و سرحال هستم و گاهی نیز این چنین نیستم.
‌د- در مجموع فاقد انرژی یا توان بوده و معمولا دل مرده هستم.
‌ه- در همه حال بی حوصله و تقریبا دل مرده هستم.
3- تصور می کنید در مقایسه با گروه سنی خود، تا چه اندازه در معرض بیماری های گوناگون قرار داشته باشد.
‌أ- خیلی زیاد
‌ب- تقریبا زیاد
‌ج- به طور یکسان
‌د- تقریبا کم
‌ه- خیلی کم
4- آیا هرگز از نوعی لرزش مرموز یا تپش قلب رنج برده اید؟
بلی() خیر()
5- اگر پاسخ شما به سوال 4 مثبت است در این صورت آیا تا آن اندازه نگران شده اید که درباره اش با پزشک مشورت کنید؟
بلی() خیر()
6- اگر پاسخ شما به سوال 5 مثبت است، در این صورت آیا پزشک بیماری خاصی در مورد قلب شما تشخیص داد؟
بلی() خیر()
‌أ- تصمیم گیری برایم دشوار است.
7- اگر پاسخ شما به سوال شماره 5 منفی است، در این صورت آیا این لرزش یا تپش قلب، همچنان موجب نگرانی شما است؟.
بلی() خیر()
8- اگر با مجله ای مخصوص پزشکان یا حرفه پزشکی برخورد کنید، آیا با اشتیاق آن را مطالعه می کنید حتی اگر از مطالب آن چیز زیادی دستگیرتان نشود؟
بلی() خیر()
9- اگر پاسخ شما به سوال 8 مثبت است، در این صورت آیا از برخی بیماری هایی که در آن مجله شرح داده شده، نگران می شوید؟
بلی() خیر()
10- آیا هیچگاه نگران این مطلب بوده اید که شاید مبتلا به برخی بیماری ها مانند سرطان یا سل باشید؟
بلی() خیر()
11- اگر پاسخ شما به سوال 10 مثبت است، آیادر این صورت به پزشک مراجعه کرده اید؟
بلی() خیر()
12- اگر پاسخ شما به سوال شماره 11 مثبت است در این صورت آیا پزشک سلامتی کامل تان را به شما خبر داد؟
بلی() خیر()
13- اگر پاسخ شما به سوال شماره 11 منفی است، در این صورت آیا همچنان نگرانید که مبادا به این بیماری ها مبتلا شده باشید؟
بلی() خیر()
14- آیا قفسه یخچال شما پر از داروست؟
بلی() خیر()
15- اگر پاسخ شما به سوال شماره 14 مثبت است، در این صورت آیا این داروها شامل شربت ها، قرص ها و کپسول هایی است که مدتها پیش تجویز شده اند و دلتان نمی آید آن ها را دور بریزید؟
بلی() خیر()
16- هر چند وقت، آسپرین مصرف می کنید؟ (در مورد خانمها، غیر از دوران عادت ماهانه)
هر روز() یک یا دوبار در هفته() یک یا دوبار درماه() یک یا دوبار درسال() تقریبا هیچ وقت()
17- آیا این اسپرین توسط پزشک برای شما تجویز شده است؟
بلی () خیر()
18- آیا احساس می کنید آسپرین ساخت یک شرکت دارویی خاص، خیلی بهتر از آسپرین شرکت های دارویی دیگر است؟
بلی () خیر()
19- آیا از تماشای سریال های تلویزیونی بیمارستانی بیش از سریال های پلیسی یا فیلم های غربی (وسترن) لذت می برید؟ بلی () خیر()
20- آیا اغلب از تنگی نفس، سرگیجه و از این قبیل رنج می برید؟
بلی () خیر()
21- با فرض این که دارای سلامت نسبی هستید، هر چند وقت برای چک آپ (معاینات) معمولی یا دلیل خاصی به چزشک مراجعه می کنید؟
‌أ- هر چند سال یک بار
‌ب- سالی یک بار
‌ج- دو مرتبه درسال
‌د- سه یا چهار دفعه در سال
‌ه- هرماه یا خیلی بیشتر
22- آیا هر روز ویتامین مصرف می کنید؟
بلی () خیر()
23- آیا به هنگامی که احساس ضعف و ناتوانی یا به نوعی احساس ناخوشی می کنید، ویتامین بیشتری مصرف می کنید؟
بلی () خیر()
24- آیا وقتی در رستوران غذا می خورید، با مشاهده کوچکترین آلودگی یا کثیفی، اشتهایتان کور می شود؟
بلی () خیر()
25- اگر کسی به شما بگوید که به فلان بیماری مبتلا شده است، آیا می توانید بلافاصله به اشخاصی در خانواده (از جمله خودتان) بیاندیشید که به همان بیماری مبتلا بوده است؟
بلی () خیر()
26- اگر پاسخ شما به سوال 25 مثبت است، در این صورت آیا تمایل دارید به این که از جزئیات مداوای آن بیماری که در مورد شما یا اعضای خانواده تان صورت گرفت، برای او توضیح دهید؟
بلی () خیر()
27- وقتی سرما می خورید یا به گلو درد و دل درد مبتلا می شوید، آیا به نظر می رسد بیش از افرادی که به همین بیماری ها مبتلا می شوند، تحت تاثیر قرار می گیرید؟
بلی () خیر()
28- اگر پاسخ شما به سوال 27 مثبت است، در این صورت آیا اجازه می دهید این امر به کار یا زندگی شما تاثیر بگذارد؟
بلی () خیر()
29- وقتی به چنین بیماری هایی مبتلا می شوید آیا غیر از آن چه پزشک تجویز کرده است، مواظبت و مراقبت بیشتری از خود به عمل می آورید؟
بلی () خیر()
30- اگر پاسخ شما به سوال شماره 29 مثبت است، در این صورت هنگامی که دوستان نیز به چنین بیماری هایی مبتلا می شوند، آیا بلافاصله همین مراقبت را به آنان هم توصیه می کنید؟
بلی () خیر()
31- تصور کنید فرصتی برایتان فراهم می شد تا یک عمل جراحی مهم مربوط به عمل روده را تماشا کنید. کدام یک از جمله های زیر به واکنش ما نزدیک تر است؟
‌أ- با اشتیاق از این فرصت استفاده می کنید زیرا همیشه دلتان می خواست بدانید چگونه چنین عملی صورت می گیرد.
‌ب- با کنجکاوی از این فرصت استفاده می کنید زیرا بر این باورید که از دست دادن چنین فرصتی اشتباه است.
‌ج- با بیم و هراس از این فرصت استفاده می کنید و از آن واهمه دارید که شاید هنگام جراحی از حال بروید.
‌د- این فرصت را از دست می دهید زیرا می ترسید از حال بروید یا شوکه شوید.
‌ه- این فرصت را از دست می دهید زیرا فکر می کنید هرچه کمتر در این باره بدانید، بهتر است.
‌و- از این فرصت استفاده نمی کنید چون هیچ علاقه ای به آن ندارید.
32- آیا با دیدن خون منقلب می شوید؟
بلی () خیر()
33- کدام یک از جمله های زیر به نگرش شما درباره "داروهای انحصاری" نزدیک تر است؟
‌أ- هرگز از آن ها استفاده نمی کنم.
‌ب- گاهی اوقات بدون هیچگونه دلیل خاص از آن ها استفاده می کنم.
‌ج- وقتی هیچ داروی دیگری موثر واقع نمی شود، گاهی آن ها را مصرف می کنم.
‌د- گاهی اوقات برای موارد خاصی از آن ها استفاده می کنم، چون به واقع موثر هستند.
‌ه- به طور مرتب از آن ها استفاده می کنم.
34- یکی از دوستانتان را ملاقات می کنید و او شما را در جریان آخرین مشکلات پزشکیش می گذارد، آیا:
‌أ- با حوصله به سخنانش گوش می دهید و اظهار هم دردی می کنید؟
‌ب- با علاقه به سخنانش گوش می دهید و توصیه هایی نیز ارائه می کنید؟.
‌ج- با بی صبری و ناشکیبایی به سخنانش گوش می دهید و هر آن فرصت یافتید، سخنش را قطع می کنید؟
‌د- صبر می کنید تا سخنانش تمام شود و سپس سرگذشت بیماری خودتان را تعریف می کنید؟
35- برای این که ببینید بیمار شده اید یا نه، هر چند وقت یک بار حرارت بدن خود را کنترل می کنید؟
‌أ- هیچگاه
‌ب- تنها زمانی که فکر می کنید سرما خورده اید یا به بیماری دیگری مبتلا شده اید
‌ج- هر وقت که احساس ضعف و سستی می کنید.
‌د- به طور مرتب
36- هر چند وقت یک بار نبض خود را کنترل می کنید؟
‌أ- هیچگاه
‌ب- هر گاه که احساس ناخوشی می کنید.
‌ج- هر وقت که هیجان زده یا سراسیمه می شوید.
‌د- به طور مرتب

0

پرسشنامه روش های کنار آمدن لازاروس
Ways of Cooping (Lazarus)
برای پاسخ به عبارت های این پرسشنامه، یک موقعیت پر تنش را مجسم کنید. در مورد پر تنش ترین موقعیتی را که در هفته پیش تجربه کرده اید، فکر کنید.
منظور ما از موقعیت پر تنش، موقعیتی است که برای شما دشوار یا آزار دهنده بوده است؛ خواه این که شما از آن چه اتفاق افتاده احساس درماندگی کرده اید، یا تلاش چشمگیری را برای درگیر شدن با آن موقعیت انجام داده اید. این موقعیت می تواند خانواده شما، دوستان یا هر عامل مهم دیگری را در بر گیرد. قبل از پاسخ دادن به این عبارت ها در مورد جزئیات این موقعیت پر تنش، فکر کنید (مثلا جایی که اتفاق افتاد، فردی که درگیرشد، عمل شما و اهمیت آن برای شما). چه هنوز درگیر این موقعیت باشید و چه قبلا اتفاق افتاده باشد، باید پر تنش ترین موقعیتی باشد که در طی هفته گذشته کاملا تجربه کرده اید. برای پاسخ دادن به هر یک از عبارتها، لطفا این موقعیت پر تنش را در ذهن خود مجسم کنید.
هر عبارات را به دقت بخوانید و درجای مناسب و در مقابل شماره هر عبارت در پاسخنامه، علامت (*) بگذارید.
0= به کار نبردم... 2= تا حدی به کار بردم...3= بیشتر مواقع به کار بردم... 4= زیاد به کار بردم...
1. فقط به آنچه که باید در مراحل بعد انجام می دادم، توجه داشتم.
2. سعی کردم برای درک بهتر مساله، آن را تجزیه و تحلیل کنم.
3. برای دور کردن ذهنم از این افکار، خود را به کار یا فعالیت دیگری مشغول ساختم.
4. احساس کردم که گذشت زمان تغییری را به وجود می آورد، فقط باید منتظر ماند.
5. برای آن که به نتیجه مثبتی از موقعیت برسم، مذاکره و مصالحه کردم.
6. کاری کردم که به نظر نمی آمدکارساز باشد، ولی لااقل کاری انجام دادم.
7. سعی کردم تا فرد مسئول را وادار سازم تا ذهنیتش را تغییر دهد.
8. برای آن که بهتر از موقعیت سر درآورم، با شخص دیگری صحبت کردم.
9. خود را مورد انتقاد و سرزنش قرار دادم.
10. سعی کردم امکان عقب نشینی را برای خودم فراهم بیاورم و در عین حال دنبال راه حل های دیگری بگردم.
11. به امید یک معجزه بودم.
12. خودم را به دست سرنوشت سپردم، البته گاهی بد شانس هستم.
13. به روی خود نیاوردم که اتفاقی افتاده است.
14. سعی کردم احساساتم را برای خودم نگه دارم.
15. خوشبین بودم، به گونه ای که هنگام صحبت سعی می کردم جنبه های مثبت رویداد را در نظر بگیرم.
16. بیش از حد معمول می خوابیدم.
17. خشم خود را نسبت به شخص یا اشخاص مسبب مشکل، ابراز کردم.
18. همدردی و همفکری دیگران را پذیرفتم.
19. چیزهایی به خود گفتم که احساس بهتری به من می داد.
20. به دلم افتاد که در مورد این مشکل کاری خلاق انجام دهم.
21. سعی کردم همه چیز را فراموش کنم.
22. از فردی متخصص کمک گرفتم.
23. همانند یک انسان، تغییر و تکوین یافتم.
24. پیش از آن که کاری را انجام دهم، منتظر ماندم تا ببینم چه اتفاقی می افتد.
25. عذر خواهی کردم و یا برای جبران آن، کاری را انجام دادم.
26. نقشه ای کشیدم و آن را عملی کردم.
27. وقتی نتوانستم به هدف اصلی خود برسم، نزدیکترین هدف به آن را برگزیدم.
28. گذاشتم احساساتم به طریقی رها شوند.
29. فهمیدم که مشکل را خودم پیش آورده ام.
30. بعد از این تجربه، بهتر از قبل از آن بوده ام.
31. با شخص دیگری می توانست کاری واقعی در مورد این مشکل انجام دهد، صحبت کردم.
32. سعی کردم با استراحت کردن یا رفتن به تعطیلات، از آن خلاص شوم.
33. سعی کردم با خوردن، نوشیدن، سیگار کشیدن، استفاده از مواد مخدر یا دارو، احساس بهتری در خودم به وجود بیاورم.
34. برای حل مشکل، شانس بزرگی آوردم یا کاری پر خطر انجام دادم.
35. سعی کردم خیلی عجولانه عمل نکنم یا به دنبال اولین فکر نروم.
36. ایمان تازه ای پیدا کردم.
37. غرورم را حفظ کردم و خم به ابرو نیاوردم.
38. تازه فهمیدم چه چیزی در زندگی مهم است.
39. به گونه ای امور را تغییر دادم که همه چیز درست به نظر آید.
40. کلا از بودن با مردم اجتناب کردم.
41. نگذاشتم این مساله مرا درگیر خود سازد و از زیاد فکر کردن در مورد آن، امتناع کردم.
42. خواستم دوست یا خویشاوندی مورد احترام، نصیحتم کند.
43. نگذاشتم دیگران بدانند که چقدر اتفاق بدی بود.
44. موضوع را سهل گرفتم و از زیاد جدی بودن آن امتناع کردم.
45. در مورد چگونگی احساسم با کسی صحبت کردم.
46. جا نخوردم برای آن چه که می خواستم، جنگیدم.
47. تقصیر را به گردن دیگران انداختم.
48. تجارب گذشته ام را مرور کردم، قبلا موقعیت مشابهی داشتم.
49. می دانستم که چه کاری باید انجام دهم، بنابراین سعی ام را دو چندان کردم.
50. از باور کردن انچه اتفاق افتاده بود، امتناع کردم.
51. به خود نوید دادم که دفعه بعد همه چیز متفاوت خواهد بود.
52. دو راه متفاوت را برای حل مشکل در پیش گرفتم.
53. از آن جایی که نمی شد کاری انجام داد، موقعیت را پذیرفتم.
54. سعی کردم نگذارم چیزهای دیگربه احساساتم در مورد این مشکل، مداخله کند.
55. آرزو می کردم می توانستم آن چه را اتفاق افتاده است و یا چگونگی احساساتم را تغییر دهم.
56. چیزهایی را در خودم تغییر دادم.
57. رویا یا تصور زمان یا مکانی بهتر از آن چه در آن بودم را داشتم.
58. آرزو می کردم که این موقعیت دور یا به گونه ای حل شود.
59. در مورد این که چه خواهد شد، خیال پردازی و آرزوهایی داشتم.
60. دعا کردم.
61. خودم را برای بدترین عوارض آماده کردم.
62. آن چه را که می خواستم بگویم یا انجام دهم، در ذهنم مرور کردم.
63. فکر کردم شخص مورد تحسین من چگونه با این موقعیت مواجه می شود و از آن به عنوان الگویی استفاده کردم.
64. سعی کردم از دیدگاه دیگران به این موضوع نگاه کنم.
65. به خود یادآوری کردم که چقدر می توانست بد تر از این هم باشد.
66. نرمش و و رزش کردم.

ساعتچی؛ محمود. کامکاری؛کامبیز. عسکریان؛ مهناز. آزمونهای روان شناختی. نشر ویرایش. 1389

0

مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز – فرم والدین

شهابیان، آمنه. شهیم، سیما. بشاش، لعیا، یوسفی، فریده

Conner's Parents rating of childhood behavior problems

توجه: پرسشنامه زیر اقتباسی است و علاقمندان لازم است جهت کسب ماده های اصلی با نشانی داده شده خانم شهابیان ارتباط برقرار نمایند.

مقیاس کانرز دارای 48 گویه است که به وسیله والدین تکمیل می شود. والدین، پاسخ های خود را بر اساس مقیاس 4 گزینه درجه بندی لیکرت نمره گذاری می کنند. صفر = اصلا صحیح نیست، هرگز، به ندرت و 3= کاملا صحیح است، اغلب اوقات، تقریبا همیشه.

1- چیزها را می جود.

2- گستاخ است.

3- به دشواری با دیگران دوست می شود.

4- هیجان پذیر است.

5- کارها را به تنهایی انجام می دهد. (نمی تواند با بقیه همکاری کند).

6- چیزها را می مکد.

7- مرتب گریه می کند.

8- زود عصبانی می شود.

9- در خواب و خیال است.

10- مشکل یادگیری دارد.

11-نا آرام است و وول می خورد.

12-از موقعیت های جدید و بیگانه می ترسد.

13-دائم در حال حرکت است (یک جا بند نمی شود).

14- خرابکار است (چیزها را خراب می کند).

15- داستان می بافد.

16-خجالتی است.

17- خودش را به دردسر می اندازد.

18-در صحبت کردن مشکل دارد.

19-اشتباهات خودش را قبول نمی کند.

20- اهل دعوا و جرّ و بحث است.

21- عبوس و اخموست.

22-اشیا مربوط به دیگران را بدون اجازه برای خودش بر می دارد.

23-حرف شنوی ندارد.

24- نگران است.

25-کاری که به او محول می شود، به آخر نمی رساند.

26- زود رنج است.

27- به دیگران زور می گوید.

28- یک کار یا رفتار را تکرار می کند.

29- به خواسته و نیاز دیگران بی توجه است (بی رحم است).

30- ناپخته و نسنجیده عمل می کند.

31- حواس پرتی دارد.

32-از سر درد شکایت دارد.

33-خلق و روحیاتش متغیر است.

34-با قوانین و محدودیت ها مشکل دارد.

35- با دیگران دعوا می کند.

36- برای کنار آمدن با کودکان دیگر مشکل دارد.

37-زود سرخورده می شود.

38-برای کودکان دیگر ایجاد مزاحمت می کند.

39- ناشاد است.

40- در غذا خوردن مشکل دارد.

41- از دل درد صحبت می کند.

42-از دردها و مشکلات جسمی حرف می زند.

43-در خوابیدن مشکل دارد.

44- استفراغ و حالت تهوع دارد.

45- در جمع خانوادگی (با خواهر ها و برادرها) احساس می کند سرش کلاه رفته است.

46- به دیگران فخر فروشی می کند (پز می دهد).

47- در مقابل خواسته های دیگران بی مقاومت است.

48- در هضم و دفع غذا مشکل دارد.

شهابیان، آمنه. شهیم، سیما. بشاش، لعیا، یوسفی، فریده. هنجاریابی و تحلیل عاملی و پایایی فرم کوتاه ویژه والدین مقیاس درجه بندی کانرز برای کودکان 6 تا 11 ساله شیراز. فصلنامه مطالعات روان شناختی. دانشگاه الزهرا. دوره 3 شماره 3، 1386. صفحات 97-120

توجه: گویه های این مقیاس توسط سایت نوشته شده است. جهت اخذ گویه های اصلی با خانم شهابیان Ameneh.shahaeian@gmail.com ارتباط برقرار فرمایید.

بر اساس جدول صفحه 107 ماخذ فوق، درصد واریانس تبیین شده 13.68 است که باید به آن توجه کرد.

0

پرسشنامه ارزیابی اختلالات رفتاری عقب مانده خفیف – دانش آموزان پسر

عباسعلی حسین خانزاده فیروزجاه

فرم مقدماتی

همیشه □ اغلب موارد □ گاهی □ به ندرت □ هیچ گاه

1- وسایل سایر دانش آموزان را بدون اجازه بر می دارد.

2- وسایل مدرسه را با خود بدون اجازه به منزل می برد.

3- به تخریب وسایل مدرسه می پردازد.

4- به وسایل یا لباس های همکلاسی های خود آسیب می رساند.

5- به معلمان فحش و ناسزا می گوید.

6- در مقابل درخواست های دیگران مقاومت و لجبازی می کند.

7- با دانش آموزان یا همسالان خود دعوا می کند.

8- گوشه گیر است و دوستان اندکی دارد.

9- بدون اجازه و پنهانی از مدرسه خارج می شود.

10-بیقرار است و نمی تواند سرجای خود بنشیند.

11-با خود اشیاء برنده و خطرناک حمل می کند.

12-دروغ می گوید.

13-کم انرژی و کسل است.

14-از ورزش کردن اجتناب می کند.

15-تحرک بسیاری دارد و در کلاس آرام نمی نشیند.

16- هنگامی که معلم در حال تدریس است، بدون اجازه کلاس را ترک می گوید.

17-با کوچک ترین سروصدا حواسش پرت می شود.

18- به درس توجه ندارد و به این طرف و آن طرف نگاه می کند.

19-ناخن جویدن دارد.

20-دست خود را گاز می گیرد.

21-وقتی ناراحت می شود، سرخود را به دیوار می کوبد.

22-استمنا می کند.

23-به همجنس بازی تمایل دارد.

24-کم رو است و نمی تواند درخواست های خود را مطرح کند.

25- در حیاط مدرسه با دوستان خود بازی می کند.

26- وقتی با محبت چیزی از او درخواست می کنند به آن عمل می کند.

27-در صدد جلب توجه معلم است.

28-به دانش آموزان فحش و ناسزا می گوید.

29-با مسئولان مدرسه دعوا می کند.

فرم نهایی و اصلاح شده

همیشه □ اغلب موارد □ گاهی □ به ندرت □ هیچ گاه

مشکلات سلوک

1- وسایل سایر دانش آموزان را بدون اجازه بر می دارد.

2- وسایل مدرسه را با خود بدون اجازه به منزل می برد.

3- به وسایل یا لباس های همکلاسی های خود آسیب می رساند.

4- به معلمان فحش و ناسزا می گوید.

5- در مقابل درخواست های دیگران مقاومت و لجبازی می کند.

6- در مقابل درخواست های دیگران مقاومت و لجبازی می کند.

7- دروغ می گوید.

8- به دانش آموزان فحش و ناسزا می گوید.

9- با مسئولان مدرسه دعوا می کند.

تمایلات بزهکارانه

10-به تخریب وسایل مدرسه می پردازد.

11-بدون اجازه و پنهانی از مدرسه خارج می شود.

12-با خود اشیاء برنده و خطرناک حمل می کند.

13-هنگامی که معلم در حال تدریس است، بدون اجازه کلاس را ترک می گوید.

14-استمنا می کند.

15-به همجنس بازی تمایل دارد.

بیقراری

16-بیقرار است و نمی تواند سرجای خود بنشیند.

17-کم انرژی و کسل است.

18-تحرک بسیاری دارد و در کلاس آرام نمی نشیند.

19-کم رو است و نمی تواند درخواست های خود را مطرح کند.

20-در صدد جلب توجه معلم است.

حواس پرتی

21-با کوچک ترین سروصدا حواسش پرت می شود.

22-به درس توجه ندارد و به این طرف و آن طرف نگاه می کند.

ماخذ: حسین خانزاده فیروزجاه، عباسعلی و پرند، اکرم. تهیه پرسشنامه اختلالات رفتاری دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی خفیف دوره راهنمایی. فصلنامه مطالعات روان شناختی. دانشگاه الزهرا. دوره 3 شماره 3، 1386. صفحات 121-135

نظر سایت روان سنجی:

الف: اختلالاتی که قید شده است، مختص کودکان عقب مانده ذهنی نیست. لذا پرسشنامه را می توان در مورد دانش آموزان عادی نیز اجرا کرد.

ب: پرسشنامه ابزار تشخیصی است. لذا محاسبه نمره کلی قابل توصیه نیست.

پ: تهیه کنندگان از تحلیل عاملی استفاده کرده و با این روش سایر اختلال هایی که در گروه نمونه مشاهده نشده است را ناخواسته حذف کرده اند. در این گونه موارد، راهبرد منطقی – قیاسی مناسب تر به نظر می رسد.

0

                                 سوالات

کاملا"

موافقم

موافقم

نسبتا"

موافقم 

نظری

ندارم

مخالفم         

1

اگر افرادی که در راس کارهای مهم قرار دارند معتقد به اصول دینی باشند بسیاری از مشکلات اجتماعی حل خواهد شد.

 

 

 

 

 

2

پیروی از قوانین دینی کلید خوشبختی است.

 

 

 

 

 

3

سعادت آدمی فقط از طریق پیشرفت علم فراهم می گرددودین مانع پیشرفت علم است.

 

 

 

 

 

4

سرنوشت آدمی به دست خداوند تعیین می گرددوکوشش وتلاش  به کلی بی فایده است.

 

 

 

 

 

5

خوشبختی معنوی به خوشبختی مادی بستگی دارد ووقتی فرد از نظر مادی موفق می شود سعادت او تکمیل است.

 

 

 

 

 

6

سستی ایمان واعتقادات دینی سرچشمه فساد اخلاقی است.

 

 

 

 

 

7

دین حقایق زندگی را بیان می کند و بهترین راهنمای فرد در زندگی است.

 

 

 

 

 

8

استفاده از سرگرمیهایی مانند سینما وتئاتر وغیره تضادی با اعتقادات ندارد.

 

 

 

 

 

9

خداوند وجود ندارد وساخته وپرداخته فکر بشر است.

 

 

 

 

 

10

جن وپری موجودات خیالی هستند ودلیلی ندارد که در ضمن معتقد بودند به خداوند به آنها هم معتقد باشیم.

 

 

 

 

 

11

همه چیز در این دنیا پاداش داده می شود ودنیای دیگری وجود ندارد.

 

 

 

 

 

12

لزومی ندارد که در ضمن اعتقاد به خداوند،به زندگی پس از مرگ هم معتقد باشیم.

 

 

 

 

 

13

داستانهایی که در کتب دینی آمده اند دور از ذهن هستند وبا عقل قابل قبول نیستند.

 

 

 

 

 

14

علاوه بر رفاه مادی،وجوداعتقادات دینی برای سعادت انسان لازم است.

 

 

 

 

 

15

انسان در تعیین سرنوشت خود کاملا" آزاد است وخداوند در تعیین آن دخالتی ندارد.

 

 

 

 

 

16

اعتقاد به اصول و قوانین دینی لازم است ولی باید آنها را با محیط اجتماعی تطبیق داد.

 

 

 

 

 

17

با توجه به این نکته که پیشرفت روز افزون علم ودانش هنوز،بشر قادر نیست حتی یک سلول زنده را به وجود آورد،باید به وجود یک خالق وخداوند معتقد بود.

 

 

 

 

 

18

مبانی اساسی دین،در هر عصری صادق است ولی جزئیات اعمال ووظایف دینی باید با شرایط عصر تغییر کند.

 

 

 

 

 

19

دین یک امر فردیست وارتباطی با مسایل اجتماعی ندارد.

 

 

 

 

 

20

من به خداوند ایمان دارم ولی فکر می کنم که بهشت دوزخی وجود ندارد.

 

 

 

 

 

21

تعلیمات دینی باید در مدارس و دانشگاهها اجباری شود.

 

 

 

 

 

22

اگر فرد پشتکارداشته باشد واز هوش کافی برخوردار باشد بدون اعتقاد به دین هم خوشبخت خواهد شد.

 

 

 

 

 

23

برای دفاع از اعتقادات دینی باید همه چیز،حتی جان خود را فدا کرد.

 

 

 

 

 

24

در حوادث زندگی همه چیز طبق اصول علمی اتفاق می افتد که علت بعضی از آنها معلوم وعلت بعضی دیگر با پیشرفت علم معلوم خواهد شد.

 

 

 

 

 

25

بعضی از قوانین دینی قابل اجرا در اجتماع نیستند.

 

 

 

 

 

براهنی، گلریز. 1353. این تست توسط خانم فاطمه بیدی در اختیار پایگاه قرار داده شده است.

0

گسترش مقیاس لیکرت فازی
گسترشی که منطق فازی در سال های اخیر در حوزه ی مهندسی، خودکارسازی و صنایع رخداده است پژوهشگران اجتماعی را به خود جذب کرده است. در دهه ی 1980 اسمیسون مقدمه ای جامع از تحلیل مجموعه های فازی در حوزه ی علوم اجتماعی ارائه کرد. بعد از آن سایر پژوهشگران سعی کردند که کاربردهای این منطق را در حوزه ی علوم انسانی گسترش دهند. در این بین بعضی از کارها به گسترش الگوریتم هایی پرداخت که در مورد ارزشیابی بود.
فورالی مقیاس رتبه دهی فازی را برای سنجش پیشرفت آموزشی ارائه داد. در این روش مبتنی بر کار پوشه شواهد توسط کاندید بر اساس استانداردهای از پیش تعیین شده توانایی که از طریق واژه هایی که خروجی آموزش را نشان می دهد تهیه می شود. یک ارزیاب تعیین می کند که آیا شواهد کارپوشه به اندازه ی کافی مناسب می باشد که بتوان توانایی کاندید را تایید نمود. در این نوع از ارزشیابی فازی بودن غیر قابل اجتناب است چرا که اریاب به طور دقیق نمی داند که کاندید دقیقا در کجای پیوستار توانایی قرار دارد. برخلاف نمره ی واحد دادن مانند روش های سنتی این رتبه دهی فازی به ارزیابان اجازه می دهد تا دامنه ی ممکن نمرات که بیانگر توانایی کادید هستند را مشخص سازد.