امروز جمعه 02 آذر 1403

آسیب های اجتماعی حاشیه نشینی

0

در طول دوران تاریخ سه نوع الگوی معیشت توسط شهر ابداع شده است: 1- الگوی عشایری 2- الگوی روستایی و 3- الگوی شهری. هر یک از این الگوها بر اساس فرایندهای منظم در گستره تاریخ یکی بعد از دیگری ایجاد شده اند. عالی ترین الگوی سکونت که توسط انسان ابداع شده الگوی سکونت شهری است که نقش تمدن ساز داشته و در توسعه و تکامل جوامع با اهمیت تلقی می شود. در ایران نیز شهرها و شهرنشینی همواره در بستر تاریخ ایجاد شده و گسترش یافته است. الگوی سکونت غالب در این کشور روستا نشینی و شهر نشینی بوده و نوعی رابطه کهکشانی و زنجیره ای بین این دو الگوی متفاوت سکونت، وجود داشت. پس از استقرار روابط سرمایه داری و مدرنیزاسیون در ایران روابط شهر و روستا از بعد اقتصادی، اجتماعی دچار تغییر شگرفی شد، به گونه ای که الگوی ارتباط کهکشانی بین روستا و شهر دیگر کارکرد خود را از دست داد. در اثر گسترش نظام سرمایه داری و به دنبال آن فراگیری مدرنیزاسیون و انجام اصلاحات ارضی نیروی انسانی موجود در روستاها روانه شهر شده و برای خود اقدام به یافتن مسکن و کار مناسب کرده اند. در اثر افزایش مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ و همچنین افزایش طبیعی جمعیت، نرخ شهرنشینی به صورت بی سابقه ای افزونی گرفت و باعث پیدایش حاشیه نشینی در شهرها گردید (بنی فاطمه و کوهی، 1386، ص 8).


پیدایش حاشیه نشینی منجر به بروز مشکلات عدیده اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فیزیکی نظیر افزایش فقر در شهرها، بیگانگی شهروندان از هم، پیدایش زاغه ها و ویرانی محیط زیست، عدم دسترسی به مسکن آبرومندانه، شغل مناسب، دسترسی نامناسب به خدمات شهری، بروز شکاف طبقاتی و نابرابری در توزیع درآمد و خدمات شهری، انزوای اجتماعی و... شده و به تبع چنین مشکلاتی، تجمع مهاجران با فرهنگ های متعدد در حاشیه شهرها ارتباط چنین مشکلات حاصل از حاشیه نشینی با انواع جرایم را دور از منطق و انتظار نمی کند. فلذا در این پژوهش کوشش بر این است که پدیده حاشیه نشینی، علل ایجاد، ویژگی ها، اثرات و پیامدهای آن در وقوع جرایم مختلف مورد بررسی قرار گیرد تا از این طریق با ارائه راهکارهای عملیاتی و کاربردی برای کنترل و تعدیل حاشیه نشینی و جرائم گام برداشته شود.

بیان مساله

یکی از ویژگی های مهم قرن حاضر تراکم جمعیت در شهرها، جدایی گزینی اقتصادی اجتماعی در دامن شهرها و شکل گیری پدیده حاشیه نشینی و به تبع آن گسترش آسیب های اجتماعی و شهری است. حاشیه نشینی یک پدیده اجتماعی است و این پدیده اختصاص به عصر فعلی نداشته و ریشه در ادوار و اعصار گذشته دارد و این پدیده هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه وجود داشته و دارد. و تنها تفاوت آن در کشورهای توسعه یافته با کشورهای در حال توسعه، از حیث ریشه های تاریخی بوجود آورنده آن و رفتار کالبدی و اجتماعی آن می باشد. کشور ایران و از جمله شهر تبریز نیز از این پدیده مصون نمانده منتها شرایط حادی که در برخی از کشورها از جمله برزیل، هندوستان و پرو و برخی کشورهای آفریقایی وجود دارد در کشور ما، حاکم نیست ولی از حیث قدمت مشابه سایر کشورها می باشد در ایران پیش از آغاز دهه چهل شهر نشینی رشد کندی داشت و در آستانه دهه چهل حدود 33 درصد از جمعیت کشور در شهر ها زندگی می کردند. با اجرای طرح اصلاحات ارضی در آن دهه و افزایش در آمدهای نفتی در دهه پنجاه، رشد شهر نشینی شتاب بیشتری گرفت و این رشد چنان سرعت یافت که در سال 1357 جمعیت شهر نشین کشور به 64 درصد رسید و در وضعیت فعلی مطمئنا این نسبت به سود شهر نشینی افزایش یافته است (مسعودی فر، 1387).

بر این اساس، افزایش بی رویه جمعیت شهرنشین و وجود حاشیه نشینی باعث افزایش گرایش به مادی گرایی، کجروی، بی عاطفه گی و بروز بزهکاری می گردد و از آنجا که در شهرها افراد شناختی از یکدیگر نداشته و در نتیجه کنترل و نظارت اجتماعی بر عملکرد آنان از میان رفته است موجب شکل گیری نابهنجاری اجتماعی می گردد، به گونه ای که طبق آمارهای انتشار یافته از سوی برخی موسسات جرم شناسی جهانی شاهد افزایش 5/3 درصدی خشونت در شهرها بوده ایم و میزان جرایم شهری با توسعه شهرها و افزایش جمعیت ارتباط مستقیم دارد. به همین خاطر شاهد شکل گیری نقاطی مستعد در پیرامون شهرها و بوی‍‍‍ژه کلانشهرها می باشیم که به عنوان بهترین پایگاه شکل گیری وترویج ناهنجاریهای اجتماعی شناخته می شود. بدین ترتیب حاشیه نشینی بعنوان بستری برای ارتکاب جرایم مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است (خاتم و اطهاری،1386، ص35).

تجمع مهاجران با فرهنگ های متعدد در حاشیه شهرها همراه با معضلات ناشی از فقدان اشتغال، منجر به بزهکاری ها و ایجاد مناطق تبهکاری می شود. مطالعات و تحقیقات جامعه شناسی شهری نشان داده است که زندگی حاشیه نشینی با افزایش جرم زایی رابطه مستقیم و نزدیکی دارد و گاهی این رابطه دو سویه است؛ یعنی حاشیه نشینی و جرم علت و پیامد یکدیگرند (جارقوسلی، 2009؛ پارک،2007) همچنین از بعد اقتصادی، افزایش مهاجران غیرماهر و غیرمتخص، موجب پیدایش بیکاری پنهان و توسعه غالباً غیرضروری بخش خدمات می شود (توسلی،1376، 13).

شهراردبیل نیز، به تبع گسترش شتابان شهرنشینی با پدیده حاشیه نشینی در بعضی از محله های مناطق پیرامونی مواجه شده است، به طوری که سطح زندگی در این مناطق از نظر کیفی، نسبت به سایر مناطق و محله های شهری اردبیل متفاوت است و در سطح پایینی قرار دارد. عواملی چون بیکاری، فقر، نداشتن مسکن استاندارد، قرار گرفتن در انزوای اجتماعی، عدم تعلق خاطر و وابستگی به ارزش ها، باعث بروز ناهنجاری های اجتماعی و گسترش آسیب های شهری در این شهر شده است. بنابراین مناطق حاشیه نشین در شهر اردبیل، علاوه بر اینکه سبب ناهمگونی در سیمای شهری شده اند، موجب بر هم ریختن تعادل و توازن فرهنگی و گسترش بزهکاری، تعارض، فقر و ناهمگونی اجتماعی- جمعیتی و نظایر اینها نیز گشته اند

عمده ترین آسیبهای ناشی از حاشیه نشینی

بحث کودکان

اولین و بیشترین قربانیان این زندگی حاشیه نشینی، کودکان می باشند که از سوء تغذیه رنج می برند و از زندگی و دنیای کودکانه خود لذتی نمی برند. این کودکان به دلیل وارد شدن به بازار کار و عدم دسترسی به مدارس وعدم توانایی مالی، از تحصیل محروم شده و یا درصد ناچیزی از آنان به مقطع ابتدایی و یا راهنمایی و دبیرستان راه می یابند. بنابراین اشتغال به کار عامل بازدارنده ای در ادامه تحصیل و آموزش های مدرسه ای در کودکان شاغل این مناطق به شمار می رود)آرمان، 1388، ص 1)

مسئله مسکن

رشد روز افزون شهرنشینی، مسائل جدید و خاصی را در زندگی و در روابط انسانها به وجود آورده است. یکی از عمده ترین این سیمای مسکن و تجهیزاتی که مراتب رفاه و آسایش ساکنان را فراهم می کند، از: مشکلات، مسکن می باشد)طالقانی، 1369)

وضع اقتصادی صاحبان آنها ناشی می شود. به همین دلیل، نامتعارف ترین و غیر استانداردترین خانه ها در مناطق شهری متعلق به حاشیه نشین ها است)نقدی، 1385)

مسئله اقتصاد

ساختار شغلی مردان در مناطق حاشیه نشین کارگری، مشاغل آزاد، رانندگی، مغازه داری، دست فروشی، مشاغل کادب نظیر کوپن فروشی، سیگار فروشی، دستفروشی و دلالی بر سر چهار راهها است. به طور کلی، اشتغال غیر قانونی، کاذب، ناسالم، سیاه و زیرزمینی، در میان ساکنان حاشیه نشین غلبه دارد. معمولاً حاشیه نشینی در بطن خود نوعی حاشیه نشینی اقتصادی به معنی اشتغال در بخش غیر رسمی و عدم جذب در نظام رسمی اقتصاد شهری را در پی دارد)نقدی، 1385، ص 223)

بافت چند قومیتی

مناطق حاشیه نشین دارای بافت و ترکیب چند قومیتی می باشد وهمین وضع موجب تنش ها و تعارض ها و حتی نزاع های پراکنده قومی در این مناطق شده است)نقدی، 1385، ص 221)

نارضایتیهای اجتماعی

میزان رضایت از خدمات رسانی شهرداری در این محله ها بسیار پائین است. اصولاً محل ههای حاشیه نشین ب ه طور خود رو در زمین های بدون برنامه شکل می گیرند لذا فاقد تاسیسات زیر بنایی بوده و مسئولان شهر داری نیز خود را موظف به تامین تاسیسات آن نمی دانند و حتی در صورت تمایل مسئولان، تامین تاسیسات زیربنایی این مناطق به علت پراکندگی و دور بودن از بافت اصلی، بسیار گران و مشکل است. از طرفی چون محلات حاشیه نشین خود را جزئی از شهر می دانند لذا از کمبود خدمات رسانی به این محلات احساس نارضایتی دارند)نقدی، 1385، ص 225)

آسیبهای اجتماعی حاصل از حاشیه نشینی

به زعم آسیب شناسان اجتماعی، همه اشکال نابهنجاری های اجتماعی چون سرقت، قتل، قاچاق، خودکش ی، فحشاء، اعتیاد، الکلیسم و نظایر آن، چه به مثابه انحراف و چه در زمره بیماری یا اختلال، معلول ناسازگاری های اجتماعی است که بر روابط فرد و جامعه حاکم اند و در مناطق حاشیه نشین نمود بیشتری می یابند. آسیبهای اجتماعی ناشی از فقر و بیکاری، اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر، ولگردی، دعوا و درگیری بسیار زیاد است. ازاین رو می توان گفت که حاشیه نش ینی، نمودی از آسیبها و انحرافات اجتماعی است. اعتیاد و فروش مواد مخدر یکی از مسائل و آسیب های اجتماعی بحرانی در مناطق حاشیه نشین است.

همچنین با مشاهده میدانی در این مناطق می توان دریافت که چهره بسیاری از ساکنان این مناطق به ویژه جوانان به اعتیاد آلوده است. در این مناطق همه می دانند که محل های توزیع و مصرف مواد مخدر کجا است و یا چه کسانی آن را توزیع می کنند.

همچنین دعوا و درگیری جوانان و ولگردی و بزهکاری، یکی دیگر از جلوه های آسیب شناسی اجتماعی این مناطق است به طوری که ولگردی، خشونت و تنش گرایی جوانان، از جلوه های بارز آسیب شناسی مناطق حاشیه نشین است. در مراتب بعدی در «روستایی و شهری» این مناطق، الکلیسم، فساد و فحشاء، دزدی و سرقت نیز وجود دارد. حاشیه نشینی به دو نظام فرهنگی وابسته است و در عین حال، به هیچ یک، تعلق و تمایل کامل ندارد. در حاشیه بودن به گس یختگی از نظام ارزشی پیشین واحساس رهایی نسبی از یوغ کنترل اجتماعی شهری منجر می شود و نوعی عدم انسجام و همبستگی را پدید می آورد که علاوه بر افزایش استعداد و قابلیت رشد آسیب های اجتماعی، سبب اختلال در نظم و امنیت عمومی می شود)نقدی، 1385، ص 226)

سایر مشکلات زندگی حاشیه نشینی

حاشیه نشینی از یک سو می تواند تهدیدها و مسائلی را برای نظام شهری ایجاد کند واز سوی دیگر در حاشیه ماندن، مسائل عدیده ای را برای ساکنان این مناطق در پی دارد. مهمترین مشکلات زندگی در محلات حاشیه نشین عبارتند از بی کاری و نداشتن شغل دائم سرپرست خانوار، مشکل مالی و کمبود درآمد، نداشتن خانه و مسکن مناسب، محیط بد اجتماعی و فرهنگی این محلات، عدم رسیدگی شهرداری، کمبود امکانات رفاهی- تفریحی برای فرزندان، انحرافات اجتماعی زیاد از جمله اعتیاد، نبود امنیت به ویژه برای دختران و...

تبلیغات متنی