امروز دوشنبه 05 آذر 1403

اهمیت خلاقیت و روشهای عملی پرورش آن

0

روشهای عملی پرورش خلاقیت عبارتند از:
1-داستانگویی و قصه نویسی: از کودکان بخواهید که داستان، شرح حال یا انشاء بنویسند.
2-شرح حال نویسی و انشاء نویسی.
3-امور هنری از قبیل نقاشی: برای مثال، کودک می تواند نقاشی آزاد بکشد و تخیلاتش را روی کاغذ بیاورد.
4-بیان شرح حال و زندگی بزرگان: برای مثال، ما می توانیم طی فیلمی، نحوه خلاقیت افراد و مشکلات آنها را به نمایش در آوریم.
5-استفاده از روشهای تدریس متنوع: در تدریس موارد مختلف، هیچ گاه نباید از روش و الگوی واحدی استفاده نمود، افکار قالبی را در کودکان ایجاد نکنید و پرسش و پاسخها باید در کلاس درس، آزاد باشند، نه قالبی و محدود.
6-ایجاد فرصت برای یادگیری اکتشافی: به کودکان اجازه دهید که اطلاعات معلم را به طور شخصی کشف نماید.
7-تشویق دستاوردهای خلاق کودکان: در صورت نشان دادن کاردستی، داستان و خلاقیت، حتماً کودک را تشویق نمایید و اجازه انتقاد سازنده و فرصت رد نظریات علمی را به او بدهید. در زمینه پرورش خلاقیت، می توان گفت: معلم خوب کسی است که به دانش آموزان فرصت رد نظریات و قوانین علمی پذیرفته شده را بدهد.

عوامل خلاقیت
در بحث خلاقیت، سه عامل مهم مطرح است که عبارتند از:
1-معلم: معلم باید به رشته خود مسلط باشد، عشق به معلمی و علاقه به رشته تحصیلی نیز در این زمینه بسیار مهم می باشد.
2-دانش آموز: توانایی، علائق و سبک یادگیری دانش آموز، بسیار اساسی است. باید به دانش آموز آموخت که به سبک یادگیری مختص به خود آگاه باشد.
3-برنامه درسی: برنامه درسی و ساختار رشته نیز مهم هستند. منظور از ساختار رشته، این است که به افراد نشان بدهیم، آن رشته انسجام خاصی دارد، محتوای رشته و روش شناسی رشته را ارائه بدهیم، از دانش آموزان بخواهیم که خلاء موجود در رشته را کشف کرده و از این طریق، تخیل آنها را بر انگیزیم.

روشهای پرورش خلاقیت
روشهای پرورش خلاقیت، روش بارش مغزی و روش بدیعه پردازی هستند.
با توجه به محدودیت زمانی در آموزش و پرورش ایران، مسأله مهم این است که معلم باید چه زمینه هایی را به منظور پرورش خلاقیت کودک فراهم نماید؟
در سیستم آموزشی، باید دست معلم به اندازه کافی باز گذاشته شود، ساختار نظام آموزشی نباید معلم را محدود به ارائه درس نماید، باید امکانات مناسبی به منظور پرورش خلاقیتهای کودکان ارایه داده شود و معلم اجازه مانور داشته باشد تا به منظور پرورش خلاقیت، از حداقل زمان، حداکثر استفاده را ببرد. در این زمینه، فعالیتهای فوق برنامه از اهمیت بسزایی برخوردار می باشند. عوامل مذکور (معلم، دانش آموز و برنام درسی) باید با یکدیگر ارتباط داشته باشند؛ چون تعامل بین آنها موجب خلاقیت کودکان می شود.

روش " بارش مغزی "، یعنی اینکه معلم سوالی را مطرح می کند و به دانش آموزان اجازه می دهد تا کلیه نظراتی را که به ذهنشان می آید، بیان کنند (خوب یا بد). نظرات آنها به هیچ وجه مورد ارزیابی قرار نمی گیرد. در نهایت، پاسخهای آنها که روی برگه A4 نوشته شده، جمع آوری می گردد، معلم با مقایسه تمام راه حلها، بهترین پاسخ را بر می گزینند و از این طریق، ذهن به سمت سیال شدن سوق داده می شود. روش " بدیعه پردازی "، بیشتر در دوره ابتدایی به کار می رود و منظور از آن، برقراری ارتباط و پیوند بین امور به ظاهر نامربوط می باشد.

روشهای مورد کاربرد در بدیعه پردازی عبارتند از:
1-روش قیاسی شخصی: معلم دانش آموز را ترغیب می کند تا خود را به جای چیزی بگذارد که هیچ ارتباطی به او ندارد و خود را توصیف نماید. به طور مثال، یک شیمیدان می تواند، خود را به جای مولکولهای اتم بگذارد.
2-روش قیاس مستقیم: معلم از دانش آموز می خواهد که دو امر کاملاً نامربوط را با یکدیگر مقایسه نماید. برای مثال، از کودک می پرسد که پوست بچه گربه نرم تر است یا یک زمزمه؟ در واقع، این سوال به این معناست که آن دو مسأله چقدر با هم متفاوتند.
3-تعارض متراکم: در اینجا یک پدیده یا امر واحدی را با دو واژه کاملاً متعارض، مانند دوست – دشمن، زندگی بخش – کشنده.توصیف می کنیم.
در اینجا می توان از دو موضوع که به هم نمی خورند و شاید خنده دار نیز باشند، استفاده نمود. می توان یک امر واحد را در دو چارچوب فکری کاملاً متفاوت قرار داد. هر چه تفکیک این دو مسأله از هم جذابتر باشند، موجب انعطاف پذیری ذهنی بیشتر، تعمیق مفاهیم و درک پدیده ها در دانش آموز می گردند.

درونی کردن ارزشها
در ادامه بحث ابعاد آموزش دوره ابتدایی، به درونی کردن ارزشها در دوره دبستان می پردازیم. اگر ارزشها درونی شده بودند، ما شاهد بد رفتاری کودکان نسبت به دیگران نبودیم. در آموزش ابتدایی، می توان به این مسأله تأکید بسزایی داشت، هر چند که این عمل در مقاطع بعدی، با عمق بیشتری ادامه پیدا می کند.
ارزشها، موارد خواستنی و مطلوبی هستند. به همین دلیل، مبنای رفتار و عملکرد انسانها قرار می گیرند. نظریات مختلفی در مورد منشأ ارزشها وجود دارد. برخی از افراد، ارزشها را فطری می دانند و نقش آموزش تنها بروز خصلت ها می باشد، برخی دیگر، ارزشها را برخاسته از شرایط و موقعیت ها می دانند. در نظریه اجتماعی، ارزشها حاصل یادگیری اجتماعی هستند.

انواع ارزشها عبارتند از:
1-ارزشهای ذهنی: ارزشهایی که در نظر یکی با ارزش هستند، ولی برای دیگری ارزش محسوب نمی شود.
2-ارزشهای عینی: مستقل از ذهن ما بوده و در عالم واقعی و عینی هستند. بنابراین، در همه جا ارزش محسوب می شوند.
3-ارزشهای رابطه ای: این ارزشها، معطوف به رابطه بین ذهن درک کنند. ارزش و شیئ ارزشمند هستند. به عبارت دیگر، ارزشهای رابطه ای، توانمندی ذهنی افراد در درک ارزش اشیاء ارزشمند می باشد.
4-ارزشهای مشروط: این ارزش ها آسایش شخصی و خاطرات هستند.
5-ارزشهای مطلق: ارزشهایی هستند که پایه و اساس فرهنگ و تمدن یک جامعه را تشکیل می دهند، مثل ارزش ایثار، حقیقت جویی و علم!

روشهای عملی درونی کردن ارزشها در مقطع ابتدایی، عبارتند از:
1-روش اسوه ای یا عملی: رفتار معلم یا والدین، باید نشاندهنده ارزشها در آنها باشد. آنها می توانند حامل ارزشهایی باشند که تبلیغ می کنند.
2-روشهای مستقیم: در این روش، ما به طور مستقیم ارزشها را بیان می کنیم، برای مثال، صداقت و حفظ امانت ارزش هستند.
3-روش غیر مستقیم: در این روش، ما ارزشها را در قالب قصه، شعر، داستان و نمایش به کودکان آموزش می دهیم.
تحلیل گران و فلاسفه معتقدند که به علت اینکه کودکان دوره ابتدایی، قادر به درک ارزشها به صورت اصول انتزاعی نیستند، بهتر است که ارزشها در این دوره، به صورت غیر مستقیم آموزش داده شوند.
4-روش پیشگیری: از ابتدا باید سعی کرد که ضد ارزشهایی مثل دروغگویی، در کودکان عادت نشود. ما باید قبل از تثبیت عادات ضد ارزشی در رفتار فرد، مانع آنها شویم.
ارزشهای عمومی را می توان در دوره دبستان درونی کرد. در دوره دبستان، ارزشهای عمومی باید به زبانی ساده و قابل فهم برای کودک، بیان و درونی شوند، نه اینکه تحمیل شده باشند دانش آموز باید آزاد باشد تا رفتارش را مبتنی بر ارزشها نماید.
ارزشها آنقدر والا هستند که دلیلی برای تحمیل آنها وجود ندارد. والدین در بیان نیز باید به صورت جدی، از تحمیل بهترین ارزش خودداری کنند و به دانش آموزان حق انتخاب بدهند. قرار دادن کودک در معرض تجارب مفید و مناسب، سازماندهی درست تجارب و قرار دادن دانش آموزان در وضعیت مطلوب، از جمله عوامل موثر در انتقال ارزشهایی هستند که مورد علاقه کودک نمی باشد.
5- روش تفهیم و تحلیل به جای امتناع: باید به کودک اجازه داد تا با استفاده از تحلیل ارزشها و کشف روابط، به آنها پی برده و آنها را درک کند.


تبلیغات متنی