امروز جمعه 02 آذر 1403

اهداف و اصول تعلیم و تربیت هانریش پستالوزی

0

1) او اعتقاد داشت که با به‌کار گرفتن آموزش و پرورش مؤثر و قاطع می‌توان جامعه را از جهل و نادانی رهایی بخشید و با تزکیه‌ بافت‌های درونی اجتماع می‌توان به اعتلا و ارتقای متناسب با مقام انسانیت دست یافت.

2) البته وی آموزش کتابی و خالی از واقعیت ملموس را سخت مردود دانسته و آرمان‌خواهی لفظی را که به کوشش و عمل نمی‌انجامد ناچیز میشمارد.(آموزش و پرورش برپایه عمل و زندگانی عملی)

3) به عقیده‌ی او، آدمی دارای سه نوع طبیعت حیوانی، اجتماعی، و اخلاقی است. در مرحله‌ی طبیعی، او در عین حال نیک، نادان و متهور است. در مرحله‌ اجتماعی، غالباً نیک نفسی طبیعی خود را از دست داده و مدام در میان دو قطب خودپرستی و حرص در حال نوسان است.

4) هدف تعلیم و تربیت شکوفا ساختن نیروهای طبیعی فرد به سوی خرد انسانی است. به‌عبارت دیگر، او تربیت اخلاقی و انسانی، یعنی ایجاد فضایل اخلاقی در او را به عنوان هدف تربیت خود تلقی می‌کند.

5) تناسب برنامه با رشد جسمانی و روانی کودک

6) دوست داشتن کودک و احترام به شخصیت او

7) آموزش و پرورش بر اساس تجربه و مجموعه تجارب کودک از طریق بینش برای کودک حاصل می شود.

8) آموزش از ساده ترین جزء به سمت امور پیچیده (امادگی ذهنی)

9) آموزش باید از نزدیک به دور باشد. یعنی آموزش را باید از مشاهده و بکار انداختن حواس آغاز کرد و رفته رفته اورا به شهود و درک مفاهیم و معانی سوق داد.

10) راه نجات محرومان جامعه را باز پروری آنان می دانست و دست به تأسیس یتیم خانه زد.

11) تنها راه نجات و رستگاری از بلایای اجتماعی را باید در تعلیم و تربیت جستجو کرد.

12) تربیت کودکان با عاطفه، عادل، مهربان و پذیرای تربیت

ابزارها و محتوای یادگیری

1) برای آموزش خواندن و نوشتن روش تازه ای ابداع کرد و سعی نمود روش آموختن را بر روان شناسی مبتنی سازد.

2) جلب اعتماد ومحبت و احساس همدلی عمیق با کودکان

3) جلب اعتماد کودکان با مهربانی و عشق واقعی با برآوردن نیازهای فیزیکی و امنیت روانی

4) توجه به بهداشت روانی و بدنی کودکان

5) پدید آوردن یک حس پاک،خالص و شریف

6) استفاده از نقش خانواده و بویژه مادر در تغذیه اولین غذای مادی و روحی کودک

7) معلم بهترین مشاوراست و باید راز دار باشد.

8) مخالف با سپردن کودکان به مهد کودک در 2 سال اول طفولیت

فعالیتهای یاددهی و یادگیری یا روش تدریس:

1) روش مشاهده دریادگیری 2) استفاده از وسایل و اشیاء ملموس برای یادگیری و توام کردن علم و عمل 3) روشهای انضباطی

روش مشاهده در یادگیری:

پستالوزی عقیده دارد که کسب دانش باید بر پایه مشاهده و ادراک حسی استوار باشد، تعلیم باید با تجربه تازه کودک، با مطالعه محیط اطراف آغاز، و سپس با زبان مربوط شود. مشاهده به شناخت و آگاهی بیشتر منجر می شودو همین امر سبب مهارتهای کلاسی، قدرت سخنگویی و مهارتهای تحصیلی بهتری می گردد.پس طریق تدریس پستالوزی بیشتر بر پایه ادراک و شناخت استواربود تا حافظه و تمرینات شفاهی.

بعنوان مثال: اولین عناصر و اجزاء جغرافی از طریق شناساندن سرزمین ومکان زندگی اصلی آموخته می شد. اول به یک دره کوچک که از محل زندگی دور نبود برده می شد بعد از پیدا کردن دیدی کلی نسبت به دره از کودک می خواست تا جزئیات را بررسی نماید تا بتواند به نظریه کامل و دقیقی درباره محل دست یابد.سپس مقدار گل از محل به محیط کلاس آورده شود تا به ساختن و درست کردن شکل دره ای که دیده بودند بپردازند در طی روزهای بعد با مشاهده همان محل به مشاهدات خود وسعت بیشتری دهندو هر بار دید کاملتری پیدا کنندتا بدین ترتیب کودکان نسبت به چیزی که قادر به درک آن نبودند، با ارتباط دادن دانسته های قبلی خود آن را به طور کامل درک نمایند البته این روش در مورد هندسه وحساب نیز کاربرد دارد.

استفاده از وسایل و اشیاء ملموس برای یادگیری و توام کردن علم و عمل:

پستالوزی معتقد بود که برای یادگیری و آموزش کودکان باید از وسایل ملموس و اشیاء محیط پیرامون استفاده نمود. زیرا آموزش باید با واقعیات زندگی تطبیق نماید.و در روش تدریس حساب به کودکان می توان از اشیاء و قابلیتهای محیط پیرامون بعنوان محرکات یادگیری کمک گرفت. بعنوان مثال کودکان می توانند با استفاده از شمارش گامهای خود با رفتن از یک سر اتاق به طرف دیگر اعداد را یاد بگیرند. یا دو ردیف ازپنج ردیف شیشه یکی از پنجره های اتاق ارتباطات اعشاری و کسری را به کودکان یاد داد.

روش انضباطی:

معتقد است ما باید فقط با پند و اندرزو از طریق کلمات، قلبها و افکار را تسخیر نماییم مطمئنا بسیار خوب است و البته تحت شرایط و وضعیتی مطلوب کاربرد مقدار مشخصی از تنبیه بدنی چاره ناپذیر است. زمانی که کودکان سرسخت، لجوج و بی ادب می شوند. و این تصور کاملا اشتباه است که با استفاده از تنبیه بدنی حتی به کمترین مقدار باعث کمتر شدن اعتماد کودکان می شود. زیرا تنها این موارد استثنائی نیست که عقاید و احساسات کودکان را شکل می دهد بلکه تاثیر اعمال هر روز و هر ساعت است که آنها را می سازد و رفتار ما را مورد قضاوت قرار می دهند.

ارزشیابی برنامه درسی و روش تدریس پستالوزی

1) اختلاف نظر در مورد کارهای پستالوزی بسیار زیاد است هر یک از مربیان بزرگ ادعا می کردند که به رمز کارهای وی پی برده اند ولی سرانجام معلوم می کردند که پستالوزی نتوانسته، روش کار خود را به درستی به دیگران بشناساند. در حقیقت اعمال و عقاید او مهمتر از نوشته ها و گفته هایش بودند.

2) اگرچه او نتوانست عقاید خودرا به طریقی واضح و روشن بیان نماید ولی در برخورد با کودکان از جذبه و نفوذی عمیق برخوردار بود.

3) دنبال کردن عقاید او از این جهت که نیاز به ایثار و خدمت بسیار صادقانه دارد و مستلزم از خود گذشتگی و علاقه واقعی و عمیق برای بچه ها می باشد سهل و ساده نیست.

4) به نظر او تعلیم والدین برای توانا ساختن آنان برای تربیت اطفال ضرورت مطلق دارد.و روحیه کار و انضباط در مدارس باید براساس روحیه و روش کار در خانواده استوار شود.

5) پستالوزی اغلب سعی می کرد تا در ذهن کودکان تصویری از یک خانواده و کانون گرم و ساده و خوشحال و سرشار از محبت را تجسم نماید.وکودکان فعال ومستعد در محیط کلاس با تکرار و تمرین گویی مطالب باعث دوباره یادگیری آن مطالب و همچنین انعکاس وضعیت و نقش خانه و والدین بویژه مادر در محیط آموزشی شود.

تبلیغات متنی