امروز جمعه 02 آذر 1403
بر اساس ماده 23 قانون حمایت حقوق مولفان، کلیه آثار ارائه شده در سایت با مجوز از صاحب امتیاز اثر می باشد. تمام کالاها و خدمات این سایت بدون احتساب مالیات می باشد.
براساس یافته های روان شناسی و علوم تربیتی، سال های پیش از دبستان در رشد و تربیت کودکان نقش اساسی و تعیین کننده ای دارد. در این دوران حساس و مهم، یادگیری کودکان عمیق تر، سریع تر و آسان تر انجام می شود. توانایی های آنان در جنبه های مختلف رشد شکوفا می شود و پایه های اصلی شخصیت آنها شکل می گیرد.
بر همین اساس بسیاری از پژوهشگران و سیاستگذاران امر آموزش، روی آموزش ها و آموزش مهارت های پیش دبستانی و دبستان تاکید دارند و از این بین تاکید ویژه آنها بر آموزش زبان) مادری (ریاضیات و مهارت های هوشی- هنری است. آنها معتقدند حذف آموزش مهارت هایی چون آواشناسی کلمات) که عامل مهمی جهت شناسایی درست حروف و درنتیجه کلمات است(، آموزش اطلاعات عمومی و زبان دوم و آموزش صحیح رفتارهای اجتماعی باعث دلزدگی از ورود به مدرسه و درنهایت افت شدید تحصیلی در میان دانش آموزان می شود.
پژوهشگران معتقدند بروز ناهنجاری های رفتاری- آموزشی چون ناتوانی در درک مفاهیم آموزشی، بی قراری و شیطنت در کلاس، بیش فعالی، بی نظمی در انجام تکالیف یا رفتارهای شخصی، فرار از مدرسه، تکرار پایه آموزشی)مردود شدن(و هر نوع عدم تعادل رفتاری- آموزشی ناشی از غفلت در آموزش صحیح در پایه پیش دبستانی است. درحقیقت همه کودکان نیاز دارند تا پیش از ورود به مدرسه و یا بهتر بگویم ورود به اجتماع، آمادگی های لازم را کسب کرده و برای ورود به اجتماع حاضر شوند. مطالعات نشان می دهد سرمایه گذاری صحیح در آموزش پایه پیش دبستانی و انتخاب برنامه آموزشی با کیفیت بالا نه تنها باعث افزایش آمادگی و اشتیاق کودکان برای ورود به مدرسه و اجتماع می شود بلکه به صورت خاص، تاثیر بسیار مثبتی بر کودکان متعلق به خانواده های متوسط، متوسط کم درآمد، کم درآمد و یا کودکانی که والدین آنها تحصیلات مناسب و بالایی ندارند- منظور تحصیلات دانشگاهی است- خواهد داشت. مرکز بین المللی اهداف آموزشی آمریکا در آخرین نشست و بیانیه خود)در سال 2006 میلادی(شاخص هایی را به عنوان ضروری ترین نیازهای آموزشی کودکان پیش دبستانی به منظور آموزش بهتر به آنها و آماده کردن کودکان برای ورود به مدرسه به این شرح اعلام کرد:
1- آموزش مهارت های فیزیکی- جسمانی برای ورود به مدرسه)نظافت شخصی، محافظت از خود و...)
2- آمادگی عاطفی - اجتماعی
3- استفاده از وسایل کمک آموزشی مناسب برای آموزش صحیح و عملی به کودکان
4- آموزش زبان)زبان مادری و زبان دوم(با استفاده از بهترین شیوه آموزشی
5- آموزش مهارت برقراری ارتباط با دیگران و ارتقای سطح توانایی های شناختی و اطلاعات عمومی کودکان شامل اطلاعات هنری، فرهنگی، علمی، اجتماعی و...
شاید این طور به نظر برسد که فعالیت در مهدهای کودک به دلیل مواجهه با مخاطبین خردسال کار کوچکی باشد و این در حالی است که 75 درصد مغز کودک در 6 سال اول زندگی شکل گرفته و حدود 90 درصد توانایی های کودک در این دوران جهت می گیرد؛ بنابراین کوتاهی در تربیت کودکان در این دوره از زندگی، اثرات بسیار سوئی خواهد داشت. آموزش پیش از دبستان، غیرمستقیم و در تمام طول مدتی که کودک در مهد مشغول بازی است، صورت می گیرد بدون اینکه متوجه شود. بازی هایی مانند خاله بازی، ماشین بازی موجب می شود کودک این فرصت را بیابد که به درستی نحوه رفتار صحیح را بیاموزد. دعایی رئیس انجمن مدیران مهدهای کودک اظهار داشت: سنی که کودک نیاز به بازی موازی پیدا می کند یعنی پایان دو سالگی، سنی مناسب برای ورود به مهد است و از آ نجا که محیط خانه کاملا مناسب برای تجربه اندوزی نیست و مرتب <نکن گفتن های> بزرگ ترها بیشتر می شود، در مهدکودک مجهز، نبایدها به حداقل رسیده کودک بایدها را تجربه می کند. بنابراین ایجاد محیطی غنی و پربار همراه با کاربرد شیوه های آموزشی مناسب، رشد و پرورش کودکان را در این سال های پراهمیت تضمین می کند و دراین راه جهت آ موزش هدفمند کودکان پیش دبستانی وجود مربیانی آگاه و متعهد ضروری است. هدف از تربیت مربیان، آشنایی با اهداف برنامه ها و روش های مناسب برای رشد جسمی و حرکتی کودکان در سنین مختلف و آشنایی با روش های مناسب برای رشد اجتماعی - اخلاقی و مذهبی کودکان در سنین مختلف است. با توجه به اهمیت و ضرورت آموزش پیش از دبستان، مربیان این مقطع نیازمند اطلاعات و یافته های جدید کاربردی هستند تا با مجهز بودن به این مهارت ها بتوانند برخورد مناسب را با کودکان داشته باشند؛ در حالی که نبود معلم متخصص و آموزش دیده اساس معضلات این مراکز را در کشور ما تشکیل می دهد. مراکز آموزش پیش دبستانی ما، کمتر مربی آ موزش دیده و رسمی استخدام می کنند و به خصوص در مراکز ضمیمه، استخدام معلم آزاد متداول است که اغلب از صلاحیت آموزشی که اساس آن آموزش غیرمستقیم است، بی بهره اند. علاوه بر نبود آموزش های تخصصی به معلمان این مراکز با نگذراندن دوره تحصیلات دانشگاهی در این رابطه، آنان همچنان از آموزش حین خدمت نیز محرومند و همین، شکایت اغلب معلمان پیش دبستانی را برانگیخته است.برای پرورش مربیان متخصص و متعهد باید با برنامه های آموزشی، آنان را با مبانی و علوم پایه مرتبط با مرکز پیش دبستانی، بهداشت جسم و روان و اصول تغذیه آشنا کرده و در جهت پرورش استعدادهای فردی و رشد روانی کودکان استفاده کنند. مربی باید با بازی های و سرگرمی های هدفدار برای پیشبرد اهداف تربیتی و برای شکل گیری شخصیت کودک آشنا شود و برای نحوه مدیریت و برنامه ریزی به نحو مطلوب از دانش خود استفاده کند.
بنا بر این پیشبرد اهداف و فعالیت های ذکر شده حمایت جدی و اراده بلند و قوی مسوولان امر را می طلبد تا با سعی و دقت تمام و با به کارگیری نیروهای متخصص و صرف هزینه بالا روی سرمایه های کوچک اما وزین و آینده ساز کشورمان، برای رسیدن به اهداف متعالی و پیشرفت روزافزون برنامه های کوتاه مدت و بلندمدت توسعه گام های بلند برداریم. زیرا طبق بررسی های جهانی یک دلار سرمایه گذاری برای کودکان، 7 دلار بازدهی در بزرگسالی در پی دارد و چنانچه سرمایه گذاری در این دوران صورت گیرد از صرف هزینه در زمینه کنترل آسیب ها و نوآسیب ها در سنین نوجوانی می کاهد.
کودک من و پیش دبستانی
کودکی که از محیط خانوادگی گرمیبرخوردار باشد و دوره های شیرخوارگی و کودکی اول را در کنار مادری مهربان، متعادل و کاردان به سر برد، اعتماد به نفس و امنیت خاطر کسب میکند تا آنجا که میتواند هر روز ساعتی چند از مادر دور بماند، بدون اینکه دستخوش اضطراب و نگرانی شدید بشود. از طرف دیگر چنین کودکی در همین مدت در یادگیری زبان مشترک تا آنجا پیش رفته است که میتواند مقاصد خود رابه بزرگسالان تفیهم کند و با همسالان خود نیز ارتباط برقرار نماید.
از سال پنجم ضرورت کسب تجربه در محیطی متفاوت با محیط زندگی به حدی است که اگر کودکی ناگزیر باشد همچنان در خانه و دور از همسالان خود بماند، ولو از مراقبت مادری که کار خود را بلد است برخوردار باشد از لحاظ رشد اجتماعی با مشکلاتی مواجه میشود. به علاوه عبور سالم از محیط خانه به محیط مدرسه مستلزم اتخاذ تدابیری است که غفلت از آن ممکن است آهنگ سازگاری کودک یا تغییرات محیط را از صورت طبیعی و مطلوب آن خارج سازد.
کودکانی که پس از رسیدن به سن قانونی یکباره از خانه راهی مدرسه میشوند با چند مشکل نسبتا بزرگ مواجه میگردند:
1. جداشدن از محیط مانوس خانوادگی
2. مواجه شدن با مقررات محیط مدرسه
3. روبرو شدن با نظم و ترتیبی که لازمه فعالیت های آموزشی است
4. کوشش ذهنی ارادی برای درک و فهم مطالب و کسب معلومات جهت موفقیت در اموردرسی.
درگیری همزمان با این مسائل، سازگاری را دشوار میسازد و حالت عاطفی نامناسبی که در وی ایجاد میشود بر طرز تلقی وی نسبت به مدرسه تاثیر نامطلوب میگذارد. راه حلی که برای این مسائل پیشنهاد شده است، پیش بینی دوره ای تحت عنوان پیش دبستانی یا آمادگی است که طی آن کودک فرصت کافی داشته باشد تا با استفاده از امکانات تازه ای که بر اثر رشد فراهم آمده است، قسمتی از این موانع را قبل از ورود به دبستان از پیش پای خود بردارد. با توجه به آگاهی والدین به ضرورت گذارندان دوره پیش دبستانی، به نظر میرسد یادآوری این نکته لازم است که پیش دبستانی های مستقر در مدارس همچنان کودک را با موارد یاد شده روبرو میسازند در حالی که تلاش میشود در مهدکودک ها با شبیه کردن محیط آموزشی تربیتی به خانه (مثل خوردن صبحانه، ناهار، حضور بالباس راحت خانه، استفاده از بازی های متفاوت جهت آموزش واحدهای کار و...)، کودک به تدریج آماده پذیرش قوانین و مقررات لازم گردد.
آنچه مربی آمادگی باید بداند:
یکی از ویژگی های روانی کودک این است که نظرات مورد قبول خود را به دشواری تغییر میدهد، چرا که هنوز مراحل رشد ذهنی اوکامل نشده است. مربی میتواند برای تعدیل موضع کودک از هوش عملی استفاده کند که که در این دوره بهدلایل مختلف از اهمیت خاصی برخوردار است.
هوش عملی به فکر کودک جنبه تجربی و حسی میبخشد و چنانچه با روش صحیح هدایت شود، به خارج ساختن کودک از موضع انعطاف ناپذیرش کمک فراوانی میکند. کودکی که ضمن فعالیتهای آزاد مورد علاقه خود به نتایج غیر منتظره میرسد، به شوق میآید که فعالیتهای خود را با کنجکاوی ویژه ای ادامه دهدت. تکرار فعالیت ها، کم کم صورت آزمایشی به خود میگیرد که به نوبه خود نتایج غیر منتظره را به نتایج مورد انتظار تبدیل میکند و در مجموع زمینه را برای تجدیدنظر در نظرات مورد قبول و به طور کلی انعطاف پذیری ذهن را در قبال نظرات مختلف آماده میکند.
با همه این انتظار کوشش ارادی از کودک 5ساله، نشانه ساده اندیشی است. زیرا فعالیت های کودک برخاسته از علایق و رغبت های آنی او است. تحریک حس کنجکاوی کودک، راه دیگری استکه بهوسیله آن میتوان کودک را به طور غیر مستقیم درباره اموری که مورد علاقه اش نیست به فعالیت واداشت. کنجکاوی کودک یکی از نیرومندترین پایه های تربیت او است.
پاسخ دادن به تمام پرسش های کودک در این دوره کاری دشوار است اما پاسخ ندادن هم حس کنجکاوی او را تضعیف مینماید. بهتر است به او بیاموزیم که چگونه میتواند برای یافتن جواب سوالات خود مشاهده کند.
بازی همچنان مناسب ترین روش تربیتی برای این دوره است. وظیفه مربی این است که کودک را با بازی های نو و مناسب این سن آشنا کند و بهتر است مربی هنگامیکه کودک همبازی ندارد پنهانی در بازی او شرکت کند.
صفت بارز دیگر کودکان، تشخص طلبی است که در این دوره جلوه خاصی پیدا میکند. شخصیت ابتدا به صورت نافرمانی و گاهی به صورت لجالجت متجلی میشود و نهایتا نوعی خودنمایی پدیدار میشود که با نشان دادن مهارت عمومیبدن برای جلب تحسین و تمجید دیگران همراه است. مربی باید با استفاده از این تمایل و با تکیه بر حس تقلید شدیدی که در کودک به ظهور میرسد موجبات غنی تر ساختن شخصیت او را فراهم کند.
تربیت در این دوره دارای سه جنبه اساسی است:
* تربیت حواس
* تربیت تخیل
* تربیت شخصیت
تربیت حواس
هر یک از حواس، دریچه اس است که کودک از آن به جهان خارج مینگرد و اطلاعات دست اول کسب میکند. هر چه حواس از لحاظ فعالیت های فیزیولوژیک سالم تر و از نظر میزان تجارب مربوطه ورزیده تر باشد، معلومات حاصله از طریق آنها دقیق تر خواهد بود.
تربیت تخیل
از خصوصیات دیگر کودک در این دوره این است که واقعیت را با آفریده های خیال خود رد میآمیزد. مربیان باید به خاطر داشته باشند که تخیل، عالی ترین صفت انسان است چرا که بیشتر از هوش، بشر را از حیوان متمایز میسازد. بنابراین تربیت تخیل که با تربیت حسی- حرکتی همراه و در متعادل ساختن آن نیز موثر است، جنبه دیگری از تربیت فکری این دوره به شمار میآید. پس کودکی را که به چیزها سرسری نگاه میکند و پراکنده اندیش است به خیال پردازی تشویق کنیم و کودکی را که بیشتر از حد خیالباف است برعکس؛ به عبارت دیگر آنها را باداستان ها و قصه های واقعی آشنا سازیم و هموراه به خاطر داشته باشیم که غوطه ور شدن در شگفتی ها هم اندازه ای دارد.
تربیت شخصیت
یکی از جنبه های مهم شخصیت در این دوره، تشخص طلبی است و فردیتی که در این سن متجلی میشود نیروی زنده ای است که میتواند پایه استواری برای عمل تربیتی گردد. تسلیم محض تشخص طلبی کودک شدن همان قدر به خال رشد شخصیت در حال تکوینش مضر است که مخالفت قطعی با ان.
کودک کودستانی برای ضبط خواهش های خود، برای آموختن راه و رسم زندگی با دیگران و برای قبول پاره ای از مسئولیت های عمومیمربوط به محیط خود، نیازمند کمک مربی خویش است. در این مورد نه تنها سرمشق دادن و تشویق کردن لازم است، بلکه گاهی نیاز پیدا میشود که مرکز پیش دبستانی منتهای سعی خود رابنماید و به تبیین رفتار نا به هنجار عده ای از کودکان بپردازد.
بازی های کودک و نقش هایی که با عهده دار شدن آنها، بدان ها معنی و ارزش میدهد و از خلال آنها شخصیتش آشکار میگردد، از این لحاظ حایز اهمیت است.
با توجه به مطالب مذکور زندگی در کودکستان باید امنیت خاطر طفل را که در شرایط مساعد خنوادگی چوانه زده است، بارور سازد.
بدین منظور، باید نظم عمومیامور در کودکستان طوری باشد که کودک به خوبی دریابد که کلیه فعالیت ها هر چند که ضمن آنها همهنوع حوادث جالب و غیرمنتظره ممکن است اتفاق بیافتد، طبق برنامه و طرح نقشه ای انجام شود.
کودکان هنگام ترک کودکستان از انچه تاکنون یادگرفته اند، احساس اطمینان کنند به طوری که برای آموختن بیشتر، آمادگی و اشتیاق داشته باشند.
چنانچه کودکان توانسته باشند، در برخورد با نخستین محیط آموزشی، ناملایمات مربوط را بدون احساس دلسردی پشت سر بگذارند و لا اقل از کاربرد موثر توانایی های خود در چند کار لذت بده و در نتیجه اعتماد به نفس کافی حاصل نموده باشند، میتوان امیدوار بود که بتوانند با استفاده از این آمادگی، گام های مربوط به مراحل بعد را یکی بعد از دیگری با موفقیت روز افزون بردارند.
1. ضرورت آموزش ترافیک به کودکان پیش دبستان
کودکان امروز بزرگسالان فردا هستند و بزرگسالان امروز کودکان دیروزاند. کودکی بخشی از زندگی هر فردی است و گرچه از نظر زمانی کوتاه است. اما به دلیل تأثیرپذیری و تکوین شخصیت فرد در این دوره دارای اهمیت فراوانی است.
به دلیل آسیبپذیری این قشر از جامعه، مراقبت و توجه بیشتری از سوی بزرگترها نیاز است. یکی از خطرهایی که کودکان را در خارج از محیط خانه تهدید میکند، خطر وسایل نقلیه است. تصادف حادثهی ناخواستهای است که همواره در کمین کودکان است.
هیچ حادثهای غمانگیزتر از صحنهی تصادف یک کودک نیست.
در تصاویری که کودکان از ترافیک و خیابان ترسیم میکنند، بیپناهی کودک از غول اتومبیل به خوبی نشان داده میشود. آنها در برابر وسیلهی نقلیهای که به سوی آنها میآید، خود را بیدفاع احساس میکنند و گاه از وحشت برجای خود خشک میشوند. از اینرو لازم است به کودکان آموزش داده شود که در ترافیک چهگونه رفتار کنند تا کمترین آسیبی متوجهی آنها شود.
رفتار کودکان پیشدبستانی در ترافیک
کودکان پیشدبستانی همواره با فردی بزرگتر از خود از خیابان رفت و آمد کنند. اما این پیشنهاد اغلب از سوی خانوادهها به ویژه خانوادههایی که در وضعیت اقتصادی نامناسبی هستند، نادیده گرفته میشود.
اگر زمانی به محلههای محروم شهر گام بگذارید، انبوه کودکانی را میبینید در کوچه و خیابانهایی که اغلب پیاده روی آن از سواره قابل تشخیص نیست. مشغول بازی و رفت و آمد هستند. از این رو هم والدین و هم رانندگان وسایل نقلیه باید وقتی در مناطق مسکونی رانندگی میکنند، به خطراتی که در کمین کودکان خردسال است، توجه داشته باشند و با احتیاط رانندگی کنند. فکر کودکان محدو است و نمیتوانند در یک لحظه به چند چیز فکر کنند. به همین دلیل وقایع دیگری را که در اطرافشان روی میدهد، نادیده میگیرند. وقایعی که گاه برای آنان بسیار خطرناک است. ممکن است یک کودک بداند که چه زمانی برای عبور از عرض خیابان امن و مطمئن است. اما یک تغییر ناگهانی در شرایط ترافیک مانند سررسیدن ناگهانی یک موتور سیکلت سبب گیجی او میشود.
حس شنوایی در کودکان این سن به اندازهی بزرگسالان رشد نکرده است. بنابراین ممکن است در تشخیص جهت صدای اتومبیلهایی که به سوی آنها میآید دچار مشکل شوند. همچنین آنها در تشخیص فاصله و سرعت وسیلهی نقلیه نیز اشتباه میکنند.
کودکان پرانرژی و پرتحرکاند و مدام در حال حرکت و دویدن هستند و همین ویژگی سبب میشود که با خطرهای بیشتری روبهرو شوند بسیار اتفاق افتاده است کودکی که دست در دست مادر خود به آرامی از خیابان در حال عبور است، ناگهان با دیدن بچه گربهای که لای درختان وسط خیابان به دنبال سوسکهای باغچه میگردد، دست مادر خود را رها کند و به سوی بچه گربه بدود. از این رو در هنگام عبور از خیابان باید خیلی مراقب کودکان بود.
عبور کودکان پیشدبستانی از عرض خیابان بدون همراهی یک بزرگسال خطرناک است. چرا که کودکان برخلاف بزرگسالان به پدیدههایی که در خارج از زاویهی دید آنها اتفاق میافتد توجه ندارند وهمین بیدقتی سبب میشود که به اتومبیلی که از پشت به طرفشان میآید توجه نکنند.
کودکان تجربهی کافی دربارهی ایمنی ترافیک ندارند. پس نباید به آنها اجازه داد که به تنهایی از خیابان عبور کنند.
چگونه باید آموزش داد:
کودکان را باید از سه سالگی به تدریج با ترافیک شهری آشنا کرد. در آموزش مسایل مختلف به کودکان باید صبر و حوصلهی کافی داشت و وقت و زمان مناسب برای یادگیری کودک درنظر گرفت. کودکان این سن آگاهی و تجربهی کافی از زندگی ندارند و تنها محیط ارتباطیشان محیط اطراف زندگیشان است. وظیفهی پدر و مادر و نزدیکان آنهاست که به آرامی و متانت کودک را با دنیای خارج از خانه به ویژه کوچه، خیابان و وسایل نقلیه آشنا کنند.
آموزش میتواند از بازی در خانه یا مهدکودک آغاز و به تجربهی عملی در کوچه و خیابان ختم شود. هر دوی این روشها لازم و در جای خود مفید است.
برای مثال در مهدکودک مربی میتواند فضای خیابان را برای کودکان تشریح کند. یک کودک جای اتومبیل و یک کودک جای موتورسیکلت و یک کودک جای پلیس به ایفای نقش بپردازد و سپس از کودکان بخواهد که از خیابان عبور کنند. حتی اگر امکانات محل اجازه دهد، میتوان حیاط کودکستان را خطکش کرد و این بازی را در فضای باز حیاط اجرا کرد.
همچنین مربی میتواند با استفاده از مقوا و کاغذ رنگی تعدادی از تابلوهای راهنمایی را که به کار کودکان میآید، بسازد و پیام تابلو را به آنها آموزش دهد. بازیهای این چنینی فراوان است و میتوان نمونههای فراوانی آورد و حتی یک کتاب کار کودک در این زمینه تهیه کرد.
اما ثمربخشترین آموزش تجربهی عملی در شرایط واقعی است. این کار بسیار ساده و کمهزینه است. کافی است پدر و مادر یا فرد بزرگتری که همراه کودک است خود رفتار درستی در ترافیک داشته باشد. اگر بزرگترها به مقررات عبور و مرور چه به عنوان عابر، چه سرنشین و چه راننده توجه داشته باشند، کودک نیز رفتار درس را از آنها خواهد آموخت.
عبور از محلهای مجاز گذر از خیابان، توجه به چراغ راهنما، احترام به تابلوهای راهنمایی، رعایت نوبت در هنگام سوار و پیاده شدن از وسایل نقلیهی عمومی، بیرون نیاوردن سر از وسیلهی نقلیه در حال حرکت، سوار و پیده شدن از سمت راست وسایل نقلیه و دهها نکتهی دیگر، نکتههایی است که کودکان در هنگامی که همراه بزرگترها هستند، میتوانند از آنها بیاموزند.
اگر در هنگام عبور از خیابان و استفاده از وسایل نقلیه، مطالبی را روشن و دقیق به گونهای که کودک توجهش جلب شود، بازگو کنیم، بیتردید مؤثر واقع خواهد شد. به مرور کودک با وضعیت ترافیک خیابانها و خطراتی که او را تهدید میکند، آشنا میشود و در هنگام عبور از خیابان و با حضور در ترافیک همان کارها را رعایت خواهد کرد. عجله، تندخویی، بیتوجهی و رعایت نکردن حقوق دیگران در ترافیک سرمشهای ناپسندی به شمار میآیند که باید از آنها پرهیز کرد.
نباید کودک را از ترافیک ترساند. بلکه باید او را در مقابل خطرات آگاه کرد. چرا که دیر یا زود همه مجبورند به نوعی در ترافیک حضور پیدا کنند. عبور و مرور بخشی حذف نشدنی از زندگی امروزی بشر است. اما میتوان آثار زیانبار آن را در زندگی اجتماعی به حداقل رساند.
اهمیت و نقش دوره پیش دبستانی در انضباط فکری
سالهای آغازین زندگی کودک، یکی از مهمترین دورههای رشد او به شمار میآید و آنچه در این دوران رخ میدهد بهطور اساسی بر رشد بعدی کودک اثرگذار است. از آنجا که اساس شخصیت فرد در دوره پیشدبستانی شکل میگیرد. محققان و صاحبنظران ارایه آموزشهای اثر بخش در این دوران را برای رشد بعدی کودک بسیار مهم میدانند. اکثر مطالعات و پژوهشها نشان میدهد محیط خانواده پاسخگوی رشد اجتماعی کودک بعد از چهار سالگی نیست و کودکان در این سن، نیاز به شرکت در فعالیتهای اجتماعی بیشتری دارند و حضور در محیط های پیشدبستانی این امکان را به آنها میدهد تا با کودکان همسن و سال خود ارتباط برقرار کرده و به تدریج مهارتهای اجتماعی لازم را برای برقراری روابط اجتماعی به دست بیاورند.
از طرف دیگر، کودک برای برخورداری کامل از آموزشهای دوره ابتدایی، نیاز به یک انضباط فکری دارد که به طور معمول خانواده قادر به فراهم ساختن آن نیست. حال آنکه در دوره پیشدبستان، مربیان از طریق فعالیتهای مختلف مثل بازی و کارهای دستی به تدریج نظم و انضباط ذهنی لازم را در کودکان ایجاد میکنند. به عنوان مثال، کودک نیاز دارد بتواند برای ساعتی در کلاس درس بماند و توجه خود را معطوف به مطالب آموختنی کند و برای کودکانی که یکباره از محیط خانواد، به دبستان وارد میشوند مدتها طول میکشد تا خود را با مقررات و انضباط دبستان سازگار کنند و گاه بعضی کودکان به علت نداشتن مهارت و زمینه لازم، برای سازگار شدن با مقرارت و انضباط دبستانی، یا نسبت به محیط دبستان نگرش منفی پیدا کرده و آن محیط را کسل کننده و عذابآور میبینند، یا حالاتی چون گریز از مدرسه و ترس از مدرسه در آنها ایجاد میشود.
در دوره پیشدبستان، مربیان از طریق فعالیتهای مختلف مثل بازی و کارهای دستی به تدریج نظم و انضباط ذهنی لازم را در کودکان ایجاد میکنند
مرحله آموزش پیشدبستانی، همچنین به متخصصان سنجش استعدادها و تواناییهای تحصیلی کودکان اجازه میدهد به موقع تواناییها و ناتواناییهای ذهنی و میزان آمادگی کودکان را برای حضور در آموزشهای دبستانی مورد سنجش قرار دهند و کودکانی را نیز که از این بابت نیازمند آموزشهای جبرانی هستند، شناسایی کنند. یکی از مشکلات نظام آموزشی کشور نبود سنجش زود هنگام و به موقع در مورد میزان آمادگی کودک برای استفاده از آموزشهای دوره ابتدایی و نیز شناخت توانمندیها و ناتواناییهای تحصیلی است.
از طرف دیگر کودکان خانوادههای محروم، به طور معمول از یک محیط خانوادگی غنی از لحاظ امکانات پرورشی و آموزشی بر خوردار نیستند و در صورت عدم برخورداری از آموزشهای پیشدبستانی قادر به رقابت با کودکان دیگر نخواهند بود. آموزشهای
پیشدبستانی موجب میشود کودکان طبقات محروم زمینههای لازم را برای اینکه به طور تقریبی همسطح کوکان طبقات متوسط و مرفه شوند، پیدا میکنند. همچنین کودکان عضو اقلیتهای قومی و زبانی از نظر میزان تسلط بر زبان رسمی کشور، در مقایسه با کودکان دیگر بسیار ضعیفتر هستند و این امر مشکلاتی را در زمینه کسب مهارتهای کلامی برای آنان ایجاد میکند. علاوه بر این، آموزشهای دبستانی در زمینه یادگیری زبان، حساب کردن، خواندن و نوشتن نیاز به پیشزمینههایی دارد که میتوان آنها را در مقطع پیشدبستان به تدریج به کودکان آموزش داد، به طور مثال کار کردن با قلم و کاغذ و نیز توانایی دستهبندی کردن پیشزمینههای لازم به ترتیب برای خواندن، نوشتن و محاسبه کردن به شمار میآید. چند عامل اجتماعی و اقتصادی نیز بر اهمیت و ضرورت آموزش پیش دبستانی میافزاید.
آموزشهای پیشدبستانی موجب میشود کودکان طبقات محروم زمینههای لازم را برای اینکه به طور تقریبی همسطح کوکان طبقات متوسط و مرفه شوند، پیدا میکنند
از جمله شرکت فزاینده زنان در فعالیتهای اجتماعی موجب افزایش درخواست برای آموزشهای پیشدبستانی شده، زیرا زنان شاغل نیازمند وقت آزاد برای پرداختن به شغل و حرفه خود هستند. در گذشته نه چندان دور مادربزرگها وظیفه مراقبت از کودکان پیشدبستانی را در هنگامی که مادران آنها به محل کار خود میرفتند، به عهده داشتند، اما اکنون با توجه به تغییرات اجتماعی، مادربزرگها کمتر این وظیفه را به عهده میگیرند و این امر، منجر به افزایش تقاضا برای استفاده از مهد کودکها و مراکز پیشدبستانی شده است. کودکانی که دوره پیشدبستانی را میگذرانند. نسبت به کودکانی که این دوره را طی نکرده و وارد دوره ابتدایی شدهاند، موفقتر بودهاند.
پیشدبستان چیست؟
آموزش و پرورش پیشدبستان، برنامههایی است که برای کودکان سه تا شش ساله قبل از ورود آنها به دوره دبستان ارائه میشود. ویژگی مهم این دوره، عبارت است از: کودک محوری، استفاده از بازی و فعالیتهای جسمانی کودک و فراهم ساختن محیطی محرک و برانگیزاننده برای رشد عقلانی، اجتماعی، کلامی، عاطفی و جسمانی کودک. آموزش پیشدبستان، برنامهای کودک محور و منطبق بر بازیها و فعالیتهای کودک است و باید محیطی مناسب جهت رشد هوشی کودک فراهم آورد. در آموزش پیشدبستان، زمینههای ایجاد مهارت خواندن، نوشتن و حساب کردن و همچنین زمینه تجارب مستقیم و دست اول برای کودکان فراهم میشود. اگر چه در این دوره طراحی آموزش و جدولبندی زمانی و نظم در برنامهها هم مورد تاکید قرار میگیرد، اما برنامهها نسبت به نیازهای کودکان انعطافپذیر است. همچنین در برنامههای آموزش پیشدبستانی ایجاد خود انضباطی یعنی انضباطی که از درون خود کودک ناشی میشود مورد تاکید قرار میگیرد
پیش از دبستان در سوئد
خدمات پیش از دبستان:"خدمات پیش از دبستان از سن یک سالگی تا زمان شروع مدرسه به کودکان سوئدی ارائه می شود. شهرداریها موظفند خدمات پیش از دبستان را به کودکانی ارائه دهند که والدینشان در حال تحصیل بوده و یا به کار اشتغال دارند، به علاوه این خدمات در بعضی موارد، شامل کودکانی می شود که از شرایط خاص برخوردارند. در چنین مواردی مکان مناسب بایستی بدون هیچ تأخیر منطقی و معمولاً در ظرف سه یا چهار ماه پس از ثبت نام به متقاضیان عرضه شود." انواع خدمات پیش از دبستان به گونه های زیر ارائه می شود:
مرکز پیش دبستانی:این مرکز با ثبت نام از کودکان سنین 1 تا 5 سال، فعالیت های آموزشی خود را به آنان عرضه می کند. به طور کلی این مراکز در تمام طول سال و تقریبا در همه روزها باز بوده و زمان کار آنها با ساعات کار و مطالعه والدین و همچنین با نیاز کودکان انطباق دارد.
مراقبت از کودک در منزل: پرستار کودک در طول مدت زمانی که والدین مشغول کار یا تحصیل هستند، در منزل خود از بچه های ثبت نام شده مراقبت می کند.به طور کلی در چنین شرایطی کودکان بایستی از خدماتی که در مراکز پیش دبستانی ارائه می شود برخوردار شوند.
روش موسوم به نظام سه خانواده ای: این شیوه نیز به عنوان یکی از روش های مراقبت روزانه از کودک به حساب می آید به نحوی که یک پرستار واجدالشرایط از دو یا سه کودک در منزل یکی از آنها وظیفه مراقبت خود را به انجام می رساند.
خدمات پیش دبستانی آزاد:در این مراکز، به پرستاران کودک و یا والدینی که در منزل هستند این امکان داده می شود تا با کمک کارکنان آن مرکز، فعالیت های آموزش گروهی کودکان را پرورش و توسعه دهند. برای برخورداری از این شرایط، ثبت نام لازم نیست. در بسیاری از شهرداریها، مراکز پیش دبستانی آزاد با بهره مندی از خدمات شهری و یا خدمات ارائه شده در زمینه بهداشت و سلامت کودکان و مادران، با یکدیگر همکاری می کنند.
برنامه آموزشی دوره پیش دبستانی: از پاییز سال 1998 به بعد برنامه های آموزشی ویژه دوره پیش دبستانی در چارچوب رهنمودهای ارائه شده به اجرا درآمده است. این موضوع اهمیت دوره پیش دبستانی را به عنوان اولین مرحله از مراحل یادگیری مادام العمر نشان می دهد. در برنامه های آموزشی، رهنمودهای لازم برای مراقبت از کودک در خانواده ارائه شده است. مجلس سوئد نیز موسسات ملی آموزش را موظف کرده است تا جهت کلی فعالیت های مراقبت از کودک در منزل و در مدارس پیش دبستانی آزاد را ترسیم نمایند.
اصول آموزشی مندرج در برنامه آموزشی دوره پیش دبستانی، مبتنی بر این عقیده است که رفاه و آموزش به هم مرتبطند. رفاه مطلوب، زمینه رشد و یادگیری را فراهم می کند و درست به همین دلیل، این امر به عنوان یک ضرورت در آموزش مورد توجه است.
اهمیت بازی در یادگیری و رشد کودکان و همچنین در حین فعالیت های کودک نیز از دیگر اصول مورد نظر است و در نهایت این که مرکز پیش دبستانی، بایستی برای همه کودکان محیط آموزشی امن و شادی بخشی را فراهم کند. وظایف شهرداریها، مسئول فراهم ساختن خدمات رفاهی پیش دبستانی هستند و بایستی تضمین کنند که آن خدمات واقعا ارائه می شود. خدماتی که توسط افراد دیگر موسسات ارائه می شود، غیر از خدماتی است که توسط شهرداری ارائه می شود..
مسئولیت نظارت بر کیفیت ارائه خدمات، به عهده شهرداریها بوده و باید در این زمینه کارکنانی را به کار گمارند که از آموزش و تجربه کافی در جهت تامین امکانات رفاهی مورد نیاز کودکان برخوردار باشند و خدمات آموزشی خود را به نحو صحیحی ارائه کنند. کودکان نیز بایستی به گروه های مناسب تقسیم شوند، به طوری که بین شرایط و اندازه گروه با هدف مورد نظر، تناسب لازم وجود داشته باشد. ارائه خدمات بایستی مبتنی بر نیاز هر یک از کودکان بوده و حتی در مورد آنهایی که برای رشد و پرورش شان نیاز به حمایت ویژه است، مسئولیت خاصی به عهده شهرداریها گذاشته شده است. اگر در شرایط عادی نمی توان نیاز آنها را به نوعی تامین کرد، بایستی در مراکز پیش دبستانی به این کودکان، جای ویژه ای اختصاص داده شود. این موضوع در مورد کودکانی که کمتر از یک سال دارند نیز، صادق است. کودک نه تنها حق یک جای اختصاصی را دارد، بلکه باید خدمات ارائه شده، از چنان استانداردی برخوردار باشد که نیاز خاص آن کودک برآورده شود. شهرداری باید با پیگریهای خود، اطمینان حاصل کند که کودک از آن امکان استفاده کرده و والدین آنها نیز از خدمات ارائه شده و اهداف آن مطلع هستند.
شهریه: شهرداریها دریافت شهربه قابل قبول برای ثبت نام در مراکز پیش دبستانی و مراقبت از کودک در منازل را مجاز می شمارند. آن شهریه نباید بیشتر از هزینه های واقعی برای شهرداری بوده و همچنین نباید آن قدر زیاد باشد که باعث شود والدین از شرایط و مکان متناسب با وضعیت فرزندانشان صرفنظر کنند. مسولیت بخش خصوصی: مراکز پیش دبستانی خصوصی تحت نظارت شهرداری بوده و آنها می توانند در صورتی که خدمات ارائه شده از سوی آن مرکز، از شرایط، امنیت و کیفیت خوبی برخوردار باشد و میزان شهریه غیرمنطقی و بیش از حد نباشد تایید کنند. کودکان مستقر در بیمارستانها: کودکان بیش از یک سالی که نمی توانند در آن مراکز حضور پیدا کرده و یا کسانی که در بیمارستانها و یا موسسات دیگر تحت مراقبت هستند، بایستی بتوانند در فعالیتهای آموزشی مشابه آنچه که در مراکز پیش دبستانی ارائه می شود، شرکت کنند، افراد مسئول در هر موسسه، موظفند چنین فرصتهایی را به کودک تحت پوشش خود ارائه کنند. کودکان ثبت نام شده: روی هم رفته نزدیک به 70 درصد از مجموع کودکان 1 تا 5 ساله سوئدی در مراکز پیش دبستانی و یا در برنامه مراقبت از کودک در منازل ثبت نام شده اند.
کلاسهای پیش دبستانی:کلاسهای پیش دبستانی در نظام آموزش دولتی کشور سوئد اختیاری به حساب آمده و از اول ژانویه 1998، مسئولیت ارائه فضایی به عنوان چنین کلاسهایی به عهده شهرداریها گذاشته شد. این موضوع تا پاییز هر سال، شامل کلیه کودکان 6 سال به پایین و یا به عبارتی تا زمان آغاز تحصیل اجباری هر یک از آنها می شود.
حداقل زمان برای کلاس های دوره پیش دبستانی، 525 ساعت در سال است." کلاسهای پیش دبستانی بخشی از نظام آموزشی دولتی است که بایستی مانند دوره های دیگر تحصیلی مورد توجه قرار گیرد. مسئولیت آن کلاس ها به عهده فردی به عنوان معلم سرگروه است که این امر، خود بخشی از طرح مدارس شهرداری به حساب می آید. در بند مهمی از قوانین مربوط به آموزش و پرورش قید شده است که بایستی حق دسترسی به نظام آموزش دولتی برای کلیه کودکان و جوانان یکسان بوده و همه دانش آموزان بدون توجه به نژاد، محل سکونت و یا شرایط اجتماعی و اقتصادی شان از این حق بهره مند شودند. آموزش و پرورش بایستی " دانش آموزان را برای کسب دانش و مهارت های لازم، انجام کارهای جمعی در منازل، رشد موزون در جهت تغییر یافتن به انسانی مسئول و عضوی موثر در اجتماع" آماده کند. به علاوه باید به دانش آموزانی که نیازمند شرایط خاصی هستند، توجه لازم مبذول شود.
• برنامه ریزی: آموزش در کلاسهای پیش دبستانی بایستی موجب رشد و برانگیختن حس یادگیری در کودک شده و زمینه را برای تحصیل در دوره های بالاتر فراهم کند. از پاییز سال 1998 به بعد، مقرر گردید کلاسهای پیش دبستانی و مدارس آموزش اجباری، از برنامه درسی جدیدی برخوردار شوند که در سطح ملی کاربری داشته باشد. مراکز بعد از مدرسه لازم است تا آنجا که ممکن است برنامه آموزشی را به طور کامل به اجرا در بیاورند.
برنامه آموزشی بایستی یکپارچگی لازم را در سطح کلاسهای پیش دبستانی، آموزش اجباری و مراکز بعد از مدرسه فراهم کند. این کلاس ها، بخشی از نظام آموزشی و اولین قدم در جهت تحقق اهداف برنامه آموزشی است. هدفها در حقیقت آنچه را که بخش های مختلف آموزشی باید مورد توجه قرار داده و کودکان و جوانان باید کسب نمایند، تعریف می کند. بر اساس این برناه، هر شهرداری موظف است طرح آموزشی مناسبی تهیه کرده و آن را به معلمان، معلمان سر گروه و دانش آموزان مراکز خصوصی ارائه دهد تا انعطاف لازم در محتوا و سازماندهی و روشهای کار با توجه به شرایط محلی اعمال شود.
• اصل مجاورت: مکان معرفی شده کلاسهای پیش دبستانی، بایستی تا جایی که ممکن است به منزل کودک نزدیک باشد. به علاوه، بایستی توجه لازم جهت حداکثر استفاده از شرایط و دیگر منابع موجود مبذول شده و خواسته های مراقبین نیز مورد توجه قرار گیرند.
• وظایف اختصاصی: شهرداریها می توانند کلاسهای پیش دبستانی خصوصی را مورد تایید قرار دهند. این تاییدیه ممکن است در مدت زمان محدود و یا در قبال رعایت شرایط لازم اعتبار داشته باشد. کلاسهای پیش دبستانی تحت نظارت شهرداریهایی که در آن حوزه وجود دارند قرار دارد.
اگر در برقراری کلاسها اشکالی به وجود آید، شهرداریها حق دارند دستورات لازم را ابلاغ نموده و در صورت عدم توجه به آن موارد، تایید را لغو نمایند.
• کودکان مستقر در بیمارستانها: کودکانی که در بیمارستانها و یا موسسات دیگر تحت مراقبت هستند، بایستی بتوانند از فعالیتهای آموزشی مشابه آنچه که در مراکز پیش دبستانی ارائه می شود، برخوردار شوند. افراد مسئول در هر موسسه در قبال ارائه چنین خدماتی به کودکان مسئول هستند.
• هزینه ها: به کودکان 6 ساله ای که در کلاسهای پیش دبستانی حضور داشته و زمان شرکت آنها در کلاس به بیش از 15 ساعت در هفته و یا 525 ساعت در سال نمی رسد، هزینه ای تعلق نمی گیرد.
• کودکان ثبت نام شده: اکثریت قریب به اتفاق کودکان 6 ساله سوئدی درکلاسهای پیش دبستانی ثبت نام نموده و در آنها حضور پیدا کرده اند.
تاریخ: سه شنبه , 12 دی 1402 (18:57)