امروز جمعه 31 فروردین 1403

سرمایه اجتماعی و نقش آن در برنامه ریزی آموزشی

0

مقدمه

اصطلاح سرمایه اجتماعی قبل از سال 1916، در مقاله ای توسط هانی فان از دانشگاه ویرجینیای غربی مطرح شد. اما، نخستین بار در اثر کلاسیک جین جاکوب: مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی (1961) به کاررفته است، که در آن او توضیح داده بود که شبکه های اجتماعی فشرده در محدوده های حومه قدیمی و مختلط شهری، صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند و در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایت خیابانی و دیگر تصمیمات درمورد بهبود کیفیت زندگی، در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی پلیس و نیروهای انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان می دهند(الوانی وشیروانی،1383).

به طور کلی میزان سرمایه اجتماعی در هر گروه یا جامعه‌ای نشان دهنده میزان اعتماد افراد به یکدیگر است. همچنین وجود میزان قابل قبولی از سرمایه‌اجتماعی موجب تسهیل کنش‌های اجتماعی می‌شود، به طوری که در مواقع بحرانی می‌توان برای حل مشکلات از سرمایه‌اجتماعی به عنوان اصلی‌ترین منبع حل مشکلات و اصلاح فرآیندهای موجود سود برد. از این‌رو شناسایی عوامل موثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی اهمیت بسزایی دارد (مبشری،1387).

تعریف سرمایه اجتماعی

سر مایه اجتماعی یک عنصر اضافه شده به شرایط یا عناصر اقتصادی شناخته شده ای که سرمایه های سازمانی را تشکیل می دهند مثل سرمایه های فیزیکی، مالی و انسانی می باشد. در حالی که سرمایه انسانی به توانایی فردی اشاره می کند سرمایه اجتماعی اشاره به توانایی جمعی ناشی از شبکه های اجتماعی می کند. انواع سنتی سرمایه فقط تا حدی فرایند رشد اقتصادی را مشخص می کنند و شیوه ای که در ان عاملان اقتصادی تعامل می کنند و خود را برای ایجاد رشد و توسعه سازمان دهی می کنند، را نادیده می گیرند.

تعاریف مختلفی توسط دانشمندان مختلف مانند پوتنام، کلمن، ناهاپیت و گوشال، فوکویاما و پروساک و...ارائه شده است که برخی از این تعاریف را دراین جا می اوریم.

بوردیو مفهوم سرمایه اجتماعی را این گونه تعریف می کند: توده ای از منابع بالقوه که به خاطر داشتن یک شبکه با دوام از روابط شناسایی و دستیابی دو طرفه کم و بیش نهادی شده، به وجود می آید، می باشد. کلمن بارت و دیگران بر روی این که سرمایه اجتماعی نشان دهنده توانایی بازیگران برای تامین منافع از طریق عضویت در شبکه های اجتماعی و یا دیگر ساختار های اجتماعی می باشد (Inkpen & Tsang, 2005: 150).

مک لروی و ون انگلن سرمایه اجتماعی را این گونه تعریف می کنند: سرمایه اجتماعی شامل منابع سازمانی و دانش سازمانی که پتانسیل فعالیت های فردی و جمعی در سیستم های اجتماعی انسانی را افزایش می دهد، می شود (Mc Elroy et al., 2006: 125).

سرمایه اجتماعی مجموعه منابع بالقوه وبالفعلی است که با عضویت در شبکه های اجتماعی کنشگران وسازمان ها به وجود می آید (درانی ورشیدی،1387).

به تعبیر کلمن سرمایه اجتماعی عبارت است از سر مایه و منابعی که افراد و گروهها از طریق پیوند با یکدیگر می توانند به دست اورند.سرمایه اجتماعی دارای دو جزء پیوند و اعتقادات است این دو جزء بیانگر جنبه های کمی و کیفی در سرمایه اجتماعی هستند (شارع پور،1383: 240).

گلن لوری، سرمایه اجتماعی را مجموع منابعی می‌داند که در ذات روابط خانوادگی و در سازمان اجتماعی جامعه وجود دارد و برای رشد شناختی یا اجتماعی کودک یا جوان سودمند است. بن‌پرات، در تعریف سرمایه اجتماعی، روابط بین افراد یک خانواده، گروهی از دوستان یا شرکای یک شرکت را به صورت رابطه F تعریف می‌کند و به بررسی اثرات این رابطه بر مبادلات اقتصادی می‌پردازد(مبشری،1387).

تعریف رایج سرمایه اجتماعی در جریان اصلی جامعه شناسی آمریکایی - بویژه در روایت کارکرد گرایانه آن - عبارت است از روابط دوجانبه، تعاملات و شبکه هایی که درمیان گروههای انسانی پدیدار می گردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی، به عنوان پیامد تعهدات و هنجارهایی پیوسته با ساختار اجتماعی، یافت می شود. در مقابل جامعه شناسی اروپایی این مفهوم را در بررسی این موضوع به کار می گیرد که چگونه تحرک پیوندهای مربوط به شبکه های اجتماعی، سلسله مراتب اجتماعی و قدرت تمایزیافته را تقویت می کند. با وجود این، نکات مشترک این دو دیدگاه درمورد سودمندی سرمایه اجتماعی در افزایش برخی ویژگیها، مانند آموزش، تحرک اجتماعی، رشد اقتصادی، برتری سیاسی و درنهایت توسعه است(الوانی وشیروانی،(1383)

سرمایه اجتماعی از تعامل های مستمر بین افراد به وجود می آید. این سرمایه، به تنهایی در فرد یا ساختار اجتماعی نهفته نیست، بلکه در فضای تعامل های بین افراد وجود دارد. از این رو، سرمایه اجتماعی روابط میان شبکه ها و هنجارهای حاکم بر آن است که هم زاینده و هم زاییده انسجام اجتماعی است(تولایی وشریفیان ثانی،1387).

عناصر سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی، جزیی تفکیک ناپذیر از مجموعه ثروت یک ملت است که در کنار سرمایه طبیعی، سرمایه تولید شده یا دست ساخته بشر و سرمایه انسانی جای می گیرد؛

سرمایه اجتماعی بر شبکه ها و روابط بین آنها متکی است و ارزیابی خود را از دیدگاه ارزش ها و هنجارهایی می نگرد که که به طور اجتماعی شکل گرفته اند. همچنین استحکام تعهدات دو جانبه بین افراد و گروه ها و مشارکت مدنی را مبنای اندازه گیری قرار می دهد و بازده را بر اساس کیفیت زندگی می سنجد. پاتنم (1993) چنین استدلال می کند که اگر عضویت در اجتماع با مشارکت فعالانه تر همراه باشد، سطح زندگی بالاتر خواهد بود(تولایی وشریفیان ثانی،1387).

براساس مطالعه ای که به منظور سنجش سرمایه اجتماعی انجام گرفته، هشت عنصر معروف سرمایه اجتماعی شناخته شده است:

1) مشارکت در اجتماع محلی

2) کنشگرایی در یک موقعیت اجتماعی،

3) احساس اعتماد و امنیت،

4) پیوندهای همسایگی،

5) پیوندهای دولتی و خانوادگی

6) ظرفیت پذیرش تفاوت ها،

7) بها دادن به زندگی

8) پیوند های کاری

از آنجا که سرمایه اجتماعی در تولید و افزایش سرمایه های انسانی، اقتصادی و محیطی نقشی بارز ایفا می کند، سازمان های معتبر جهانی، در تدوین شاخص های اجتماعی و توسعه، جایگاه خاصی را به آن اختصاص داده اند تولایی وشریفیان ثانی،1387).

مقایسه سرمایه اجتماعی با سرمایه فیزیکی و انسانی

شاید مهمترین پیشرفت در اقتصاد آموزش و پرورش درسی سال گذشته این اندیشه بوده است که مفهوم سرمایه فیزیکی به گونه ای که در ابزارها، ماشین آلات و دیگر وسایل تولیدی تجسم یافته است، می تواند بسط یابد و شامل سرمایه انسانی نیز بشود. همان طور که سرمایه فیزیکی، با ایجاد تغییرات در مواد برای شکل دادن به ابزارهایی که تولید را تسهیل می کنند به وجود می آید، سرمایه انسانی با تغییر دادن افراد برای دادن مهارتها و توانائیهایی به آنها پدید می آید و افراد را توانا می سازد به شیوه های جدید رفتار کنند سرمایه اجتماعی، به نوبه خود، هنگامی به وجود می آید که روابط میان افراد به شیوه ای دگرگون می شود که کنش را تسهیل می کند. سرمایه فیزیکی کاملاً ملموس است. سرمایه انسانی کمتر ملموس است، و در مهارتها و دانشی که فرد کسب کرده است تجسم می یابد؛ سرمایه اجتماعی حتی کمتر از این محسوس است، زیرا در روابط میان افراد تجسم می یابد. سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی فعالیت تولیدی را تسهیل می کنند، و سرمایه اجتماعی نیز همانند آنها عمل می کند. مثلاً، گروهی که اعضایش زیاد به یکدیگر اعتماد می کنند، خواهند توانست کارهایی بسیار بیشتر از گروهی که فاقد آن است، انجام دهد(الوانی وشیروانی،1383).

سطوح سرمایه اجتماعی

دانش پژوهان سطوح گوناگونی را برای سرمایه اجتماعی شناسایی کرده اند:

- سطح روابط بین افراد، مانند خانواده، دوستان و همسایگان

- سطح شوراها و سازمان های واسطه مانند عضویت باشگاه ها، شرکت ها و احزاب سیاسی

- نهادهای اجتماعی در سطح کلان

سطح کلان، روابط و ساختار های رسمی مانند قوانین، مقررات، چارچوب های حقوقی، رژیم سیاسی، سطح عدم تمرکز و سطح مشارکت در فرآیند شکل گیری سیاسی را شامل می شود

سرمایه اجتماعی به دلیل آن که به عادات فرهنگی وابسته است و در فرهنگ های گوناگون معانی متفاوت پیدا می کند، به سختی در سطح کلان مطرح می شود. از این رو، اغلب آن را در سطح خرد به صورت مفهومی منسجم مطرح می کنند(تولایی وشریفیان ثانی،1387).

دیدگاه های سرمایه اجتماعی

والیز (1998) دیدگاه های چهار گروه از مردم را در مورد سرمایه اجتماعی به اختصار بیان داشته است. این دید گاه ها وجوه مشترکی در مورد سرمایه اجتماعی به مثابه فرایندی جمعی دارد. برای مثال، << فرهنگیان و دانشگاهیان >>، سرمایه اجتماعی را به مثابه فرایند مشارکت مردم تعریف می کنند.

فعالان محلی بر این باورند که سرمایه اجتماعی (به عنوان دارایی) فرایند تقویت متقابل است. این فرایند به سه شکل اجتماعات محلی را یاری می دهد: << تبادل اطلاعات، رابطه متقابل تعمیم یافته و هنجارها و ارزش هایی که حافظ نظم اجتماعی هستند >> اعتماد و رابطه متقابل می توانند کنش جمعی، مشارکت شهروندان و افزایش سرمایه اجتماعی را تسهیل نمایند.

سومین دیدگاه در مورد سرمایه اجتماعی متعلق به تامین کنندگان کمک های بلاعوض هستند. این گروه ها به سرمایه اجتماعی به صورت << آمیزه ای از روابط رسمی، نظیر روابط میان شوراها ی محلی، سازمان های غیرانتفاعی و دولتی >> می نگرند.

دیدگاه چهارم متعلق به << متخصصان >> است که سرمایه اجتماعی را فرایند << رابطه سازی >> تلقی می کنند. تاریخچه و هدف مشترک به مثابه دارایی، به اجتماعات محلی کمک می کنند تا بر چالش های همیاری فایق آیند و با هم رابطه برقرار کنند(تولایی وشریفیان ثانی،1387).

ابعاد سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی دارای ابعاد گوناگونی می باشد که توسط دانشمندان رشته های مختلف علمی شناسایی شده اند و سه بعد اصلی سرمایه اجتماعی توسط ناهاپیت و گوشال شناسایی شده اند، که هر یک از سه بعد نیز خود به مولفه های دیگری تقسیم می شوند. این ابعاد عبارتند از:

1. بعد ساختاری سرمایه اجتماعی: بعد ساختاری سرمایه اجتماعی شامل الگو های روابط بازیگران شبکه است بعد ساختاری اشاره به کانال هایی که افراد را به یکدیگر مرتبط می کند دارد و می تواند از نظر تراکم وشدت ارتباطات و همچنین کمیت و تعداد ارتباطات مورد تحلیل قرار گیرد. سه مولفه شناخته شده در این رابطه که سرمایه اجتماعی از منظر آن ها مورد تحلیل قرار می گیرند عبارتند از 1-پیوند های شبکه که مربوط به شیوه های خاصی که بازیگران با هم مرتبط هستند می باشد 2- ترتیبات شبکه که الگوهای ارتباطات بین اعضای شبکه است. عناصر ترتیبات شبکه مثل سلسله مراتب تراکم و شدت، بر انعطاف پذیری و آسانی مبادله دانش از طریق تاثیر آن ها بر میزان تماس ها و قابل دسترس بودن بین اعضای شبکه، اثر می گذارد 3-ثبات شبکه که به عنوان کمتر بودن تغییر عضویت در شبکه تعریف شده است. هر چه رفت و آمدها در شبکه بیشتر باشد، ثبات شبکه کمتر می باشد.

2. بعد شناختی سرمایه اجتماعی: این بعد نشان دهنده منابعی است که معانی و مفاهیم مشترک بین اعضای شبکه ایجاد می کند.از طریق تعامل اعضا یک چارچوب مرجع توسعه می یابد که فراهم کننده یک زبان مشترک برای ارتباطات است. این بعد به بازیگران انسانی این توانایی را می دهد که بفهمند دیگران در هنگام برقراری ارتباطات به چه چیزی اشاره می کنند. این بعد شامل مولفه های فرهنگ مشترک و اهداف مشترک می باشد.

3. بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی: بعد ارتباطی بر نقش ارتباطات مستقیم بین بازیگران و نتایج ارتباطی تعاملات اشاره دارد.برای این بعد هم مولفه هایی شناسایی شده است مثل اعتماد و هنجارها و شناسایی (شناخته شدن به وسیله دیگران) و اعتماد است ولی شاید در بین تمام مولفه های ابعاد سرمایه اجتماعی در اکثر مقالات ونوشته ها بر اهمیت اعتماد تاکید شده است. اعتماد مهمترین جزء سرمایه اجتماعی می باشد و زیر بنای آن را تشکیل می دهد. البته گاهی اوقات برخی مولفه ها مثل هنجارها و قوانین را تحت شاخص فرهنگ طبقه بندی نموده اند (Inkpen & Tsang, 2005: 150).

تعاریف برنامه ریزی آموزشی

بوبیت:فعالیت هایی که کودکان و نوجوانان باید انجام دهند ات توانایی انجام فعالیت های ضروری برای زندگی بزرگسالی ذر انها بوجود اید.

کازول وگمپ بل:یک برنامه اموزشی عبارت است از کلیه فعالیت هایی که توسط کوداکان تحت راهنمایی ومظارت معلمان انجام می شود.

اسمیت،استانلی وشورز:تنظیم تجربیات مهم که در مدارس برای عادت دان کودکان ونوجوانان به فکذ کردن وعمل نمودن گروهی در نظر گرفته واجرا می شود را یک برنامه اموزشی گویند.

تابا:یک برنامه اموزشی بیش از هر چیز به نححوه اماده سازی نسل جوان یک جامعه بصورت افادی سازنده و مفید برای ان جامعه تلقی می وشود(پروند،1371: 19).

تاریخچه برنامه ریزی اموزشی

برنامه ریزی اموزشی به مفهوم عام وکلی ان پیشینه ای دیرینه دارد وشاید بتوان گفت تاریخ ان با تارخ تعلیم وتربیت اغاز شده است اما به معنای اخص دانش تقریباً نوینی تلقی می گردد که از عمر ان چندین دهه می گذرد وبرنامه ریزی اکوزشی در مفهوم جدید ان،با تهیه واجرای برنامه پنخ ساله توسعه در اتحاد جماهیر شوروی درسال 1928 میلادی پا به عرصه وجود نهاد(محسن پور،1377: 20).در نتیجه اجرای این برنامه بود که 1223' > جمعیت روسیه که در آن زمان بیسواد بودند باسواد شدند.افلاطون در کتاب((جمهوریت))از شیوه های تربیت رهبران سیاسی آتن سخن گقته است.جان ناکس در اواسط سهد شانزدهم طرح نظام جدیدی برای مدارس ودانشکده های اسکاتلند پیشنهاد کرد که در آن به تمام جنبه های کمی وکیفی آموزش وپرورش از لحاظ نیازهای اجتماعی توجه شده بود(فرجاد،1374: 45).

برنامه ریزی در آموزش و پرورش

برنامه ریزی در آموزش وپرورش دارای دو جنبه است:

جنبه فیزیکی،مثل جمعیت،نرخ ازدیاد شاگردان،وبراثر آن نیاز به کلاسهای اضافی در هر سال،تجهیزات،مثل میز ونیمکت وصندلی،آزمایشگاه وغیره.

جنبه دیگر آن بخش کیفی آموزشی است که نیاز به مطالعات وپژوهش های علمی وآموزشی دارد وبه مراتب مهم تر از جنبه فیزیکی آن است.تریبت معلمان آگاه به آخرین نظریه های علمی وآشنا به متد های تدریس،در بخش کیفی آموزش وپرورش مطرح می شود(فرجاد،1374: 21).

اصول برنامه ریزی اموزشی

ضرورت برنامه ریزی برای هر سازمان وموسسه ای به اندازه تنفس برای یک موجود زنده دارای اهمیت است.زیرا اگر کارها براساس برنامه ریزی در یک سازمان پیش نرود،مدیران وکارکنان ان باید داعم با مشکالت دست وپنجه نرم کنند.وبشتر توان وتلاش خود را به جای تحقق اهداف،صرف رفع دشواری های روز مره کنند ونهایتاًاز رسیدن به اهداف بازبمانند.هنگامیکه از ضرورت برنامه ریزی در اداره امور سازمان ها و موسسات سخن به میان می اید، بدون شک رعایت اصول برنامه ریزی ممطح نظر می باشد زیرا اصول راهنمای عمل به حساب می ایند واگر در جریان تهیه واجرای برنامه ها رعایت شوند به موفقیت برنامه ها بشتر می توان امیدوار بود (همان: 71).

سطوح برنامه ریزی اموزشی

امروزه صاحب نظران برای برنامه ریزی اموزشی سطوح گوناگونی را قائلند و بر این باورند که در چارچوب اموزش وپرورش رسمی می توان در چهار سطح موسسه ای،خرد،میانه وکلان اقدام به برنامه ریزی نمود.از دیدگاه کارشناسان یونسکو در برنامه ریزی کلان،قلمرو برنامه ریزی می تواند نظام اموزش وپرورش در سطح کشور باشد.در برنامه ریزی میانه حوزه برنامه ریز می تواند اموزش وپرورش در سطح استان را شامل شود.در برنامه ریزی خرد،حوزه برنامه ریزی می تواند آموزش و پرورش یک منطقه،چندین بخش و یا چندین روستا را شامل شود.در برنامه ریزی موسسه ای،یک دانشکده،یک دبیرستان ویا یک مدرسه ابتدایی واحد برنامه ریزی را تشکیل می دهند(محسن پور،1377: 77).

نتیجه گیری

در جهان پیشرفته امروز،برنامه ریزی آموزشی یکی از مسائل مهم به شمار می اید زیرا از طریق برنامه های اموزشی است که میراث فرهنگی واجتماعی یک جامعه به کودکان و نوجوانان آن جامعه انتقال می یابد وباعث پیشرفت وترقی یک جامعه می شود.برنامه ریزی آموزشی با ارزشهای رایج در جهان معاصر ونیازهای اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی جوامع رابطه ای تنگاتنگ دارد.اهمیت برنامه ریزی اموزشی در جهان امروز تا بدانجا است که بدون وجود آن در عرصه آموزش وپرورش امروز عملاً کار مفید ودر خور توجهی صورت نمی گیرد. وبرنامه ریزان آموزش و پرورش با محدوده واهمیت برنامه ریزی اموزشی آشنا باشند تا مسیر اموزش وپرورش را درمسیر صحیح و مترقی هدایت نمایند.سرمایه اجتماعی یکی از مهمترین منابعی است که در جوامع امروزی نقش بارزی را ایفا می کند بطوریکه عملاٌ بدون وجود آن سرمایه های دیگر به سختی می توانند به رشد جامعه کمک شایان توجهی کنند.یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی مشارکت در انجام وظایف وکارهایی است که باید بصورت گروهی وجمعی انجام شوند،وهینطور یکی از اصول برنامه ریزی آموزشی مشارکت می باشد که در اجرای برنامه های آموزشی نقش دارد.با توجه به این توضیحات از سرمایه اجتماعی می توان در اجرای هر چه موفق تر برنامه های آموزشی استفاده کرد.برنامه ریزی اموزشی یک کار وعمل گروهی می باشد که مستلزم مشارکت افراد وگروههای ذیصلاح در این امر می باشد واحتیاج به نیرویی دارد که این افراد و گروههای ذیصلاح را حول یک گروه منسجم وهدفمند در جهت ایجاد برنامه های اموزشی با ضریب موفقیت بالا گردهم اورد و فقط به منافع گروهی فکر کنند،و با توجه به اینکه سرمایه اجتماعی باعث ایجاد تغییراتی در نگرش ها و عملکرد گروهی افراد جامعه می شود که گروه منافع گروهی وجمعی را در اولویت قرار می دهند. با توجه به این موضوع از سرمایه اجتماعی می توان به عنوان این نیرو در گردهم اوردن این افراد و گروههای ذیصلاح استفاده نمود.در برنامه های اموزشی هنجارها وقواعد اجتماعی به عنوان ومحتوا به دانش اموزان انتقال می یابد و با توجه به اینکه هنجارها وقواعد اجتماعی همان سرمایه اجتماعی می باشد،برنامه های اموزشی در واقع سرمایه اجتماعی را انتقال می دهند و از سرمایه اجتماعی می توان به عنوان محتوای برنامه های اموزشی استفاده کرد.

پیشنهادات

1.در فعالیت های پیش از برنامه ریزی از سرمایه اجتماعی باید به عنوان یک منبع اطلاعاتی جامعه برای برنامه ریزی استفاده کرد تا تصویری روشن از فرایند اموزش به دست اورد.

2.با توجه به نیاز جامعه به اموزش وپرورش سالم ومتناسب با شرایط ومختصات محیط ونیازها وارزشهای مورد نظر خود سرمایه اجتماعی به عنوان یک منبع جامعه می تواند به عنوان پایه اساس برنامه های اموزشی به کار رود.

3.با توجه به اینکه طراحی برنامه های اموزشی به منظور اجتماعی کردن کودکان ونوجوانان به کار میرود از سرمایه اجتماعی باید به عنوان محتوای برنامه های اموزشی استفاده کرد.

4.مدرسه به عنوان یکی از بنیادهای اصلی اجتماعی کردن نسل ها بشمار می اید ومدارس این کار را ازطریق انتقال میراث فرهنگی انجام می دهند و با توجه به اینکه سرمایه اجتماعی میراث فرهنگی جامعه نیز به شمار می اید سرمایه اجتماعی را می توان در برنامه های اموزشی به عنوان محتوا به کار برد.

5.برنامه ریزان آموزشی در طراحی واجرای برنامه های اموزشی می توانند از سرمایه اجتماعی به عنوان اهرمی مناسب جهت بالا بردن درجه موفقیت برنامه های خود استفاده کنند.

6.برنامه های اموزشی آیینه تمام نمایی از خصلت های تاریخی و فرهنگی هر جامعه به شمار می آیند واغلب منعکس کننده ارزشها،آداب وسنن فرهنگی ویادآور تجربیات قومی وتاریخی آن مردم اند با توجه به این موضوع سرمایه اجتماعی وبرنامه ریزی اموزشی می توانند مکمل یکدیگر باشند.

6.برنامه ریزان اموزشی باید طوری برنامه ریزی کنند که به ایجاد و توسعه سرمایه اجتماعی جامعه بینجامد.

7.برنامه ریزان اموزشی باید با استفاده از سرمایه اجتماعی بهره وری برنامه های را ارتقاء دهند.

8)برنامه ریزان آموزشی می توانند با تأکید بر مفاهیم و مولفه های سرمایه اجتماعی در برنامه های آموزشی بر سطح سرمایه اجتماعی جامعه بیفزایند.

منابع و مآخذ

1) شارع پور؛محمد.(1383).جامعه شناسی آموزش وپرورش:تهران:سمت.

2) پروند؛محمد حسن.(1371).مقدمات برنامه ریزی آموزشی.تهران:انتشارات صحیفه.

3) محسن پور؛بهرام.(1377).برنامه ریزی آموزشی.تهران:انتشارات مدرسه.

4) تولایی؛نوین وشریفیان ثانی.نقش سرمایه اجتماعی در برنامه ریزی برای رفاه اجتماعات محلی.

5)ا لوانی؛مهدی وشیروانی.(1383).سرمایه اجتماعی اصل محوری توسعه.ماهنامه علمی-آموزشی تدبیر:شماره15.

6) فیوضات؛یحیی.(1380).مبانی برنامه ریزی آموزشی.تهران:موسسه نشروویرایش.

7) فرجاد؛محمدعلی.(1374).اصول برنامه ریزی آموزشی ودرسی.تهران:انتشارات الهام.

8) درانی؛کمال ورشیدی.(1387).بررسی تعاریف،مفاهیم وچگونگی ایجاد سرمایه اجتماعی.ماهنامه مهندسی فرهنگی:شماره17و18.

تبلیغات متنی