امروز پنجشنبه 16 مرداد 1404
0

از میان نهادهای موجود در هر جامعه، خانواده از نظر تعداد کوچکترین، ولی از نظر اثربخشی مهمترین نهاد اجتماعی است. رشد و تعالی، فرهنگ‌پذیری، ثبات شخصیت و تعادل روانی انسان در درون خانواده شکل می‌گیرد. هیچ جامعه‌ای نیست که ادعای سلامت کند اما از خانواده‌های ناسالم تشکیل شده باشد.

برخورداری از آموزش صحیح در خانواده که نخستین پایگاه آموزشی به شمار می‏رود به فرد کمک می‏کند و به او این فرصت را می‏دهد که در اجتماع موفق و قابل احترام باشد خانواده مأمن آسایش و آرامش و آبراه کوچکی است که فرد را به اقیانوس جامعه پیوند می‏دهد. خانواده‏ها بر اساس نحوه هماهنگی در نحوه آموزش فرزندان به دو الگوی اصلی تقسیم می‏شوند:

الف: خانواده‏های یک قطبی (هماهنگ): پدر و مادرانی که در آموزش فرزندان به گونه‏ای یکپارچه و متحد عمل می‏نمایند و انتظاراتی تقریباً یکسان ومشخص از فرزندانشان دارند، فرزندان در یک مرکز مدیریت واحد قرار می‏گیرند و به روشنی می‏دانند که دیگران از آنها چه انتظاراتی دارند

ب: خانواه‏های دو قطبی (ناهماهنگ): پدر و مادر در سیاستهای آموزش خودشان هماهنگی و وحدت نظر نداشته و روحیه‏ای بنام «تعارض» برای فرزندان بوجود می آید. «تعارض» یک اصطلاح روانشناسی و یک وضعیت بد روانی است. زمانی که دو مسئله در عرض هم قرار گیرند که از جهت شدت کیفیت و تقویت هر دو جاذبه و دافعه‏شان یکسان باشد و فرد ناچار باشد یکی را انتخاب کند. بسیار وضعیت دشواری را ایجاد می‏کند. چرا که امکان چشم پوشی از یک طرف بسیار دشوار می‏نماید. چنین مسئله‏ای در خانواده‏های دو قطبی دیده می‏شود.

جهت رسیدن به یک روش یکپارجه و مشترک باید نکات کلیدی زیر را رعایت کنیم.

1. والدین برای کودکان خود سرمشق به شمار می‌روند و این سرمشق‌ها تعیین می‌کند که کودکان به چه چیزهائی اهمیت می‌دهند.بررسی‌ها نشان می‌دهند کودکان زمانی در مدرسه عملکرد خوبی دارند که والدین آنها ملاک‌های تحصیلی واقع‌بینانه‌ای را برایشان تعیین کرده باشند. احساس مسئولیت نسبت به قوانین اجتماع و مشارکت در فعالیت‌های مناسب اجتماعی الگوی مؤثری جهت یادگیری احساس مسئولیت در کودکان است. لازم است به والدین یادآوری شود که تنوع فعالیت‌ها در زمینه‌های اجتماعی، آموزشی و تفریحی برای کودکان مفید است و کار مدرسه نباید لزوماً جایگزین این فعالیت‌ها شود در این رابطه والدین می‌بایست برنامه منظمی را برای خانواده طراحی کنند.

2. بیشترین بهره را کودکان از رابطه‌ای می برند که از لحاظ کلامی غنی و از نظر عاطفی حمایت‌گرانه باشد. معمولاً هر چه کودکان بزرگ‌تر می‌شوند مدت زمانی که با والدین گفت و گو می‌کنند کاهش می‌یابد. برنامه‌های روزمره مانند صرف شام همراه با آرامش می‌تواند فرصت مناسبی برای گفت وگو اعضاء خانواده باشد. وابستگی عاطفی پایدار و منسجم میان والدین و فرزندان که با ابراز محبت جلوه می‌کند به مناسبات کودک با محیط خارج استحکام بیشتری می‌بخشد و باعث ایجاد نگرش‌های مثبت در مدرسه و در امر یادگیری می‌شود.والدین بهتر است شنوندگان خوبی باشند و گفت‌ و گوی ناچیز روزمره را به مکالمه‌ای غنی میان افراد خانواده مبدل سازند. خانواده‌های پر مشغله ممکن است عادت گفت و گو را از دست بدهند. می‌توان از والدین خواست که هر روز حداقل دقایقی را به گفت و گوی خصوصی با فرزند خود اختصاص دهند و بدون حضور دیگر اعضاء خانواده به دقت به حرف‌های فرزند خود گوش کنند. باید به آنها نشان داد که این لحظات ارزشمند و گرانبها است.

3. الگوهای معین زندگی خانوادگی در توانائی یادگیری کودک در مدرسه مؤثر است.برنامه آموزشی خانه از جمله روابط، رفتارها و الگوهای خانواده بیش از وضعیت اقتصادی خانوادگی زمینه‌ساز موفقیت تحصیلی دانش‌آموز است. خانواده‌هائی که محیطی تشویق‌آمیز و حمایت ‌گرایانه همراه با کنترل منطقی را در پیش می‌گیرند ناسازگاری‌های دوران متفاوت رشد فرزند خود را به نحو قابل ملاحظه‌ای کاهش می‌دهند. دیدارهای خانوادگی از کتابخانه‌ها، موزه‌ها، باغ‌وحش‌ها، مکان‌های تاریخی، فعالیت‌های فرهنگی، مطالعه گروهی در خانه، نظارت بر تماشای تلویزیون و تحلیل مشترک برنامه‌های آن، نظارت بر گروه همبازی‌ها و همسالان فرزند و شرکت در بازی‌ها و گروه‌های دوستانه از جمله الگوهای مثبت زندگی خانوادگی است که توانائی یادگیری در مدرسه را به حداکثر می‌رساند.

4. کودکان زمانی در مدرسه در وضعیت بهتری قرار می‌گیرند که والدین مرزی قابل پیش‌بینی برای زندگی آنها تعیین کنند. والدین باید در عین حالی که فرزندان خود را به داشتن استقلال تشویق می‌کنند بر نحوه استفاده مثبت فرزندان خود از این آزادی‌ها نیز نظارت داشته باشند. کودکان این والدین با جدول زمان‌بندی شده تکالیف، فهرست لوازمی که در اختیارشان است، وقت مطالعه، وقت بازی و... مواجه هستند. همه این‌ها تحت یک برنامه مشخص است. بنابراین فرزندان به این روش خو می‌گیرند. وقتی خانواده این موارد را جزئی از ارزش‌های خود تعیین می‌کند فرزندان از همان ابتدا متوجه می‌شوند که این ارزش‌ها از اهمیت زیادی برخوردارند.

5. ارتباط دو سویه بین معلمان و والدین به نفع کودکان است.دانش‌آموزان وقتی نتایج بهتری به دست می‌آورند که والدین و آموزگاران انتظارهای یکدیگر را درک کنند و در زمینه عادت‌های درس خواندن کودک، نگرش او نسبت به مدرسه، تعامل با دوستان و پیشرفت تحصیلی او، پیوسته با یکدیگر در تماس باشند. نشست‌های کاری والدین، دانش‌آموزان و معلمان در این رابطه اثرگذار است.

6. دانش‌آموزان هنگامی بهتر می‌آموزند که در معرض تکالیف و ارزشیابی‌های مستمر باشند، به آنها نمره داده شود و ضعف‌های آنها مشخص گردد.تکالیف درسی در صورتی که معلمان از آنها به صورت تخصصی استفاده نمایند اثر زیادی در امر یادگیری دارد. این تکالیف در تسلط دانش‌آموز بر واقعیت مفاهیم درسی، بر تفکر نقادانه و شکل‌گیری نگرش‌ها و عادت‌های مؤثر او نقش دارد به نحوی که دانش‌آموز کم توان می‌تواند با این تکالیف نقاط ضعف خود را جبران کند و دانش‌آموز توانمند مهارت خود را افزایش می‌دهد.

چند راهکار عملی

1- در بیرون منزل از تابلوها برای ارتباط درسی کمک گرفته و در مورد آنها با فرزندان صحبت کنید.

2- بعد از تماشای برنامه تلویزیون، از او بخواهید که نظرش را در مورد برنامه تلویزیون به شما بگوید.

3- از او بخواهید تا نظرش را در مورد آگهی تبلیغاتی با شما در میان بگذارد.

4- به حرف هایی که می زنند، خوب گوش دهید.

5- زمانی که در حال صحبت کردن با شما هستند به صورتشان نگاه کرده و با آنها ارتباط چشمی برقرار کنید.

6- مطلع باشید که آنها روز خود را چگونه سپری کرده اند، در مدرسه چه اتفاقاتی برایشان افتاده و با دوستانشان به کجا رفته اند.

7- در وقایع مهم زندگی با آنها شریک باشید.(امتحان و...)

8- با آنها بازی کنید.

9- درباره موضوعات مورد علاقه آنها صحبت کنید.

10- دوستانشان را بشناسید و سعی در برقراری ارتباط خانوادگی نمایید.

11- برای رفتارهایشان توضیح موجه بخواهید.در صورت منطقی بودن از آنها بپذیرید.

12- در رعایت انضباط و آموزش آنها کاملاً ثابت قدم باشید.

13- اجازه دهید که خودشان در تصمیم گیری های مهم زندگی شان نقش داشته باشند.

14- به آنها بگویید که برایتان مهم هستند.

15- زمانی که از عهده انجام کاری بر آمدند، از آنها تشکر و قدردانی کنید.

16- به آنها بیاموزید پیشرفت تحصیلی متوقف بر شانس و اقبال نیست بلکه برنامه ریزی، شکیبایی و پشتکار می خواهد.

17- لیستی از نیازها وعلایق فرزندان تهیه و برای ارضاء آنها برنامه ریزی کنید

0

فواید یادگیری الکترونیکی

آموزش الکترونیکی، روش آموزشی است که به یادگیرندگان اجازه می دهد که بر اساس زمان خودشان کار کنند، در مکان انتخابی مطالعه کنند و بدون تماس رو در رو با مربی ارتباط برقرار کنند (بیت، 2005). سالوادور (2004) خاطر نشان می سازد که یادگیری آنلاین عرضه کننده آزادی، راحتی و توانایی ارتباط با دیگر یادگیرندگان را در سراسر کشور فراهم می کند. فواید فردی شامل کاهش زمان و هزینه مسافرت، یادگیری بر اساس گام های خود که یادگیرندگان می توانند بر اساس برنامه خود پیش روند و امکان مطالعه در هر زمان و مکان برای آنها فراهم می باشد (پیسکوریچ، 2004).

پیسکوریچ (2004) پنج فرضیه که ممکن است بر یادگیری افراد در محیط الکترونیکی تاثیر گذارد را مورد بحث قرار می دهد. این پنج فرضیه عبارتند از:

1- یادگیری الکترونیکی در مقایسه با روشهای آموزشی سنتی به وقت کمتری نیاز دارد.

2- فعالیت الکترونیکی به دلیل انعطاف زمانی و برنامه ای آن نیاز به برنامه ریزی پیشرفته کمتری دارد.

3- یادگیرندگان از خصوصیات و انگیزش شخصی برای فعالیت مستقلانه برخوردارند.

4- یادگیرندگان از دانش و مهارتهای پیش نیاز ضروری برخوردارند.

5- تمام برنامه های الکترونیکی قانونی و سودمند هستند.

هاروی و همکاران(2003) در مزایای یادگیری الکترونیکی به مواردی از قبیل(1) فراگیر محور بودن و قابل دسترسی برای سایر مردم (2) یادگیری بهتر به جهت همراه بودن صدا و تصویر (3) یادگیری بهتر به جهت ارائه مدلها و شبیه سازی اجسام و (4) تکرار پذیر بودن برنامه های آموزشی اشاره دارد.

هولمز (2000) امتیازات یادگیری الکترونیکی را به شرح زیر بیان می کند:

1- روش غیر همزمان دوره های الکترونیکی باعث تسهیل ارتباط و تعامل بین یادگیرندگان و آموزشیاران می شوند.

2- دوره های الکترونیکی به دانشجویان کمک می کند تا با آموزشیاران و دیگر دانشجویان تعامل داشته باشند و به همان خوبی روشهای متنوعی از شرکت کردن در بحث را یاد بگیرند.

3- آسان بودن به روز کردن محتوا: سیستم مدیریت دوره باعث راحتی به روز کردن محتوا می شود.

4- مدیریت کلاسی دارای انعطاف زیادی است. به طور مثال، تعداد دانشجویان می تواند افزایش یابد و مدیریت شود.

علاوه بر موارد بالا می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- هم به روش همزمان و هم به روش غیر همزمان اتفاق می افتد.

2- اجازه یادگیری خود آموز را می دهد.

3- به محتوای پیام تمرکز دارد.

4- باعث تسهیل کار مشارکتی می شود.

5- به راحتی می تواند مکالمات متنی الکترونیکی را ذخیره کند.

6- انواع گوناگون تعامل را امکانپذیر می سازد.

7- امکان به کارگیری رویکرد ساختن گرایی در یادگیری را می دهد.

8- عدم نیاز به حضور فیزیکی استاد و دانشجو در کلاس

9- عدم وابستگی کلاس درس به زمان خاص

10- کیفیت بالاتر ارائه دروس

11- پشتیبانی از تعداد زیاد دانشجو در یک درس

12- اعتبار علمی دانشگاه مجازی

13- بالا بردن سطح علمی جامعه

14- دسترسی به کتابخانه مجازی

چالش ها و نقاط ضعف یادگیری الکترونیکی

چالش ها

بهرحال، علیرغم امتیازات دوره های الکترونیکی، روزت و شلدون (2001) خاطر نشان می کنند که دوره های الکترونیکی همچنین دارای چالش هایی می باشد. چالش هایی شامل:

1- آهستگی: عناصر چند رسانه ای دوره می تواند دسترسی به مواد دوره را آهسته یا مشکل سازد.

2- هزینه بالا: هزینه آغاز و ادامه دوره ممکن است بالا باشد.

3- عدم شهود: دوره های الکترونیکی نیازمند مهارتهای تعاملی و فنی است.

4- غیر نظامند بودن: کمبود ساختار می تواند باعث اغتشاش و ناراحتی شود.

نقاط ضعف دوره های الکترونیکی:

1- کمبود سرنخ های شنیداری یا تصویری

2- اعتماد بیش از حد به ارتباط مبتنی بر متن

3- نیاز به زیر ساختار که ممکن است گران باشد.

4- نیاز به یادگیرندگان با انگیزش بالا دارد.

5- پاسخ های زیاد می تواند به هرج و مرجی از تبادلات پیامی تبدیل شود.

6- نیازمند زمان، منبع و مهارت زیادی است.

7- کمبود مشارکت اجتماعی

0

تربیت ابزاری

دست‌اندرکاران آموزش و پرورش همواره کوشیده‌اند از طریق به‌کارگیری وسایل مختلف آموزشی و کمک‌آموزشی، اهداف و تعلیم تربیت را محقّق سازند. پیشرفت‌ها و ابداعات بسیار چشم‌گیری که در چند دهه‌ی اخیر در زمینه‌ی بهبود روش‌ها و وسایل آموزشی صورت گرفته، سبب گردیده است که اهداف اصلی تعلیم و تربیت تحت‌الشعاع این وسایل قرار گرفته و به تدریج به دست فراموشی سپرده شوند. در بخش فعّالیّت‌های فوقِ برنامه، بعضاً مسابقات و رقابت‌ها به جای آن‌که ابزار و وسیله‌ای برای ارتقای ارزش‌های اخلاقی، گذشت و فداکاری، نوع‌دوستی و مهرورزی باشد به ضد آن تبدیل شده است و نه تنها دست‌رسی به اهداف تربیتی را تسهیل نکرده، بلکه خود مانع بزرگی در تحقّق استعدادهای انسانی و فضایل اخلاقی شده است.

اگر عشق و توجّه افراطی به وسایل برای تکمیل و تکامل آن باشد و نه صرفاً به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به هدف، بدین ترتیب آن‌ها بر همین میزان از راه بردن به هدف درمی‌مانند و بدین‌سان وسیله و ابزار تربیتی، ارزش عملی خود را از دست می‌دهد.

غلبه و برتری وسیله بر هدف و پیامد آن در از هم گسستگی میان اهداف قصد شده با رفتارهای کسب شده، از آسیب‌ها و آفات اصلی است که بر تعلیم و تربیت معاصر سایه افکنده است. وسایل تعلیم و تربیت جدید بد نیستند، به عکس غالب آن‌ها از وسایل تعلیم و تربیت قدیم بهترند. گرفتاری و مصیبت، دقیقاً در این است که آن‌ها به قدری خوب هستند که به واسطه‌ی آن‌ها هدف از مقابل چشمانمان گم می‌شود. این مسئله بدان منجر شده است که بسیاری از معلّمان و مربّیان نسبت به اهداف تعلیم و تربیت بی‌اعتنا گردیده و در آن‌ها این اعتقاد به وجود آید که گویا بدون داشتن هدف هم می‌توان تربیت کرد. انگیزه‌ی رقابت تحصیلی، کنکور، معدل‌گرایی، ربته‌بندی دانش‌آموزان، شاگرد اوّلی‌ها... همه و همه خود به هدف‌های تغییرناپذیر تبدیل شده‌اند، حال آن‌که همه‌ی این اقدامات باید بهانه و وسیله‌ای برای پیشرفت باشند و نه این که به غایت و هدف آرمانی تبدیل شوند. بنابراین وسیله به هدف تبدیل شده است.

0
آسیب‌اخلاقی:
حدود 5/1 درصد از مجموع اطلاعات موجود در سایت‌های اینترنتی، غیراخلاقی، بیش از 90 درصد از آنها تجاری و مابقی آن با سایر امور علمی، فرهنگی، ورزشی و سایر موضوعات مرتبط است. این در حالی است که 11 درصد افراد روی زمین با رفتارهای جنسی ناسالم مواجه‌اند که اصولاً ربطی به اینترنت ندارد. بنابراین آسیب‌های ناشی از اینترنت، در مقابسه با شرایط عادی فساد اخلاقی در جامعه چندین برابر کمتراست. اما آن چه می‌تواند در اینترنت خطرناک‌تر تلقی گردد، ارتباطی است که از طریق اتاق‌های گفت و گو بین افراد مختلف برقرار می‌شود و در برخی موارد صدمات زیاد به وجود می آورد. این اتاق‌های گفت و گو که معمولاً با نام های جعلی و مجهول امکان ارتباط در آن وجود دارد، می‌تواند زمینه‌های لازم را برای ایجاد برخی از مفاسد اجتماعی به وجود آورد و تقریباً راهی هم برای جلوگیری از آن وجود ندارد. در یک اتاق گفت و گو، مردی 60 ساله می تواند خود را 20 ساله معرفی کند و به اذیت و آزار دیگران بپردازد. به جرئت می‌توان گفت که خطر اتاق‌های گفت و گو به مراتب بیشتر از سایت‌های غیراخلاقی موجود در اینترنت است، زیرا بی‌اطلاعی خانواده‌ها از این موضوع خطرهایی را به خانواده‌ها تحمیل می‌کند. از سوی دیگر، از جمله چالش های اساسی گسترش فناوری ارتباطات در‌جهان مخصوصاً کشورهای در حال توسعه، آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی است. قرار گرفتن در معرض فرهنگ‌های گوناگون، آزادی‌های زیاد در یک دوره زمانی نسبتاً کوتاه و امکان دسترسی به اطلاعات غیراخلاقی گوناگون از طریق اینترنت، برخی از نمونه‌های این خطرها می‌باشند. در کشورهای در حال توسعه، از جمله کشورما، بنابر شرایط فرهنگی و اجتماعی، احتمال آسیب‌پذیری زیادی در اثر تعامل گسترده با دیگر فرهنگ ها وجود دارد. به رغم پیشرفت‌های حاصل شده در سازوکارهای امنیتی و کنترلی در اینترنت، قابلیت‌های کنترلی در این گونه موارد کم‌تر مؤثر واقع می‌شوند. بنابراین توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی کشورها یا مناطق جغرافیایی خاص، قبل از ایجاد شهر الکترونیک، آماده کردن خانواده‌ها از بعد فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی ضروری است.

آسیب‌های پزشکی:
1 بازی‌های کامپیوتری به سبب داشتن صفحات گرافیکی، تنوع رنگ و سرعت زیاد تعویض صفحات، تأثیرات منفی بر روی مغز و اعصاب کودکان و حتی بزرگترها می‌گذارد و از این ر اه برخی اختلالات را موجب می‌شوند.
2 استفاده زیاد از کامپیوتر آثار منفی بر بینایی افراد به جای می‌گذارد و موجب سوزش چشم‌ها می‌شود.
3 تأثیرات منفی کامپیوتر بر بدن افراد عبارت‌اند از: دردهای شدید کمر، دست، گردن و سر که به صورت آرتروز ظاهر می‌شود و گاهی موجب ایجاد کیست مفصلی در مچ دست می‌شود. افتادن سرشانه ها و خارج شدن ستون فقرات از حالت طبیعی مشکلات دیگر مرتبط با آسیب‌های پزشکی کامپیوتر است. که به دلیل نشستن به مدت طولانی در پشت کامپیوتر و تایپ و کار زیاد با آن به وجود می آید.

آسیب فرهنگی اجتماعی:
از بعد فرهنگی و اجتماعی موارد زیر را می‌توان به عنوان اساسی‌ترین و مهم‌ترین پیامدهای ناشی از توسعه فناوری اطلاعات قلمداد کرد:
1 منزوی کردن بسیاری از کودکان: کودکانی که از بدو زندگی و در دوران کودکی به دلیل کمبود فضاهای تفریحی و آموزشی در منزل با بازی‌های کامپیوتری مشغول می‌شوند به مرور نوعی انزواطلبی را پیش می‌گیرند که در نهایت باعث منزوی شدن آنان از اجتماع می‌شود. حال آن که کودکان در دوران رشد می‌بایست با همنوعان و کودکان همسن خود بازی‌های دسته جمعی انجام دهند. تا ارتباطات اجتماعی را فرا گیرند. منزوی شدن کودک و بازی با افرادی که در دنیای واقعی وجود خارجی ندارد، در آینده ممکن است آثار بسیار منفی و نامطلوب در رفتارهای اجتماعی کودک ایجاد کند.
2 قهرمانانی که در بازی‌های رایانه‌ای ظاهر می شوند با تصاویر و صحنه‌های خشونت آمیز همراه‌اند که تأثیرات منفی فرهنگی اجتماعی را به دنبال دارد (جلالی، 1382، ص (60 57).

ملاحظات اساسی فرهنگی
گسترش اینترنت در کشور ایران باید به گونه‌ای باشد که به خلاقیت گستری، مدد رساند، نه این که موجبات خلاقیت زدایی را فراهم آورد. سیاست‌گذاری درمورد توسعه اینترنت نباید به توسعه مصرف یا باز تولید محتوای آن محدود شود، بلکه باید گسترش فرهنگ بومی و مذهبی و مقاومت فرهنگی را به دنبال داشته باشد. بنابراین:
1 بیش و پیش از توسعه اینترنت باید به نظام تولید و سازماندهی الکترونیک اطلاعات علمی، اداری و مالی بر اساس استانداردهای قابل تبادل در شبکه اهتمام داشت و بودجه‌های کلانی را به این امر اختصاص داد.
2 تدوین و اجرای قوانین مورد نیاز و روزآمد در حوزه ارتباطات شبکه ای بسیار اساسی است. این قوانین، به خصوص موضوع حقوق تکثیر و مالکیت آثار فرهنگی و نرم افزارها و اطلاعات الکترونیک، تأثیری قاطع در تشویق تولید فرهنگی بر روی شکبه دارد.
3 در سیاست‌گذاری فرهنگی باید چگونگی کاربرد فناوری توسط مؤسسات فرهنگی و تأثیر آن را بر مخاطبان در نظر گرفت. معلوم نیست که هر گونه استفاده از تکنولوژی جدید لزوماً به افزایش تأثیرپذیری مخاطبان منجر شود.
4 نظام نظارت فرهنگی بر محتوای داده‌های مبادله شده و ثبت ملی، نقشی اساسی در پیش‌گیری از گسترش فساد، تهدیدات امنیتی، رسوخ جاسوسی و خراب کاری الکترونیک و عملیات روانی دارد.
به نظر می‌رسد تهدید اصلی و بالفعل کشور در مورد اینترنت، فقدان گفتمان امنیتی در مورد این پدیده است. اینترنت که به طور بالقوه می‌تواند هم تهدید و هم فرصتی طلایی برای امنیت فرهنگی و سیاسی باشد، به عرصه‌ای فراخ برای رقابت گروه های فشار سیاسی و اقتصادی تبدیل شده است. فقدان دانش جامع‌نگر در مورد صورت مسئله و نبود مطالعات سیاست‌گذاری مقایسه‌ای در کشور، حاکمیت روش آزمون و خطا و اعمال سلایق فردی و سازمانی را به دنبال داشته است. مسئولیت‌پذیری دولت در سیاست‌گذاری علمی، کارشناسانه و همه سونگر و بهره‌گیری از تمام توان علمی کشور شرط اصلی تحقق بیشترین منافع و کمترین آسیب‌ها از گسترس صنعت اینترنت در ایران است (آشنا، 1380، ص 360- 358)

سخن پایان در خصوص رسانه‌ها، از جمله اینترنت
رسانه‌، عاملی مؤثر در فرهنگ‌پذیری و انتقال ارزش‌ها و هنجارها و پر کردن اوقات فراغت است.
رسانه‌ها، فرصت‌های تعاملات خانوادگی را از اعضای خانواده می‌گیرند و فضای خانواده را به سوی فردگرایی پیش‌ می‌برند (اختلال در روابط والدین با فرزندان و روابط همسران با هم).
اینترنت، در عین جذابیت، در صورتی که استفاده از آن بدون ملاحظات و برنامه باشد، آسیب‌های روانی، عصبی، اخلاقی را برای کارران به دنبال خواهد داشت.
اینترنت، وسیله‌ای برای آموزش های رسمی (از راه دور) بازماندگان از تحصیل
عاملی مؤثری در جهت رفع تبعیض استفاده از اطلاعات و همسان‌سازی فرهنگی و آموزشی است.
رسانه های ماهواره‌ای با توجه به گستره و نفوذ جهانی و استفاده از کیفیت برتر فناورانه و جذابیت‌های تصویری، عاملی مؤثرتر در انتقال ارزش ها و هنجارها و فرهنگ غربی است.
رسانه ها، از جمله اینترنت، افراد را به صورت منفعل و پذیرنده در می‌آورند و غالباً قدرت انتخاب، تحلیل و تفکر را از بیننده‌ها، خصوصاً کودکان و نوجوانان می‌گیرند.
گسترش استفاده بی حد و حصر از رسانه‌های جدید موجب گسست فرهنگی و تقدس‌زدایی از ارزشِ های دینی و ملی و میراث فرهنگی به فر جامعه ایرانی می‌شود.

0

- با شکم پر عمل نزدیکی صورت نگیرد زیرا از معنویت کودک می کاهد. ضمناً بهتر است این عمل در آخر شب صورت گیرد.

- بهتر است والدین قبل از انعقاد نطفه سه روز روزه بگیرند.

- قبل از آمیزش بهتر است نکاتی رعایت شود:

1- استغفار

2- با وضو بودن

3-گفتن اعوذ بالله و بسم الله

4- صدقه

5- پرهیز از گناه

6- دو رکعت نماز

7- صلوات

8- گریه برای اهل بیت علیهم السلام

9- خواندن دعای "اللهم ارزقنی ولدا واجعله تقیاً زکیا و اجعل عاقبه الی خیر"

- هر گونه که می خواهید کودک شما بشود همان را در ذهن خود تصور کنید (خوش اخلاق، مومن، زیبا، مهربان و...)

0

چرخه‌ی تنهایی، نارضایتی و افسردگی

گروهی از روان‌شناسان و محققان دانشگاه میشیگان امریکا در تحقیقی دریافته‌اند که احساس تنهایی، نارضایتی از زندگی و افسردگی که یک چرخه معیوب را تشکیل می‌دهند، از پیامدهای حضور فراوان در شبکه‌های اجتماعی است. به گفته‌ی این روان‌شناسان، دلیل به وجود آمدن این چرخه این است که افراد به دلیل احساس تنهایی به شبکه‌های اجتماعی پناه می‌برند. در این شبکه‌ها با افرادی مواجه می‌شوند که به ظاهر به نظر نمی‌رسد که حس آنها را داشته باشند یا وضعیت اقتصادی یا اجتماعی بسیار بهتری نسبت به آنها دارند، بنابراین احساس تنهایی‌شان بیشتر و به دلیل وضعیت درماندگی که برایشان ایجاد می‌شود به افسردگی مبتلا می‌شوند.

بحران هویت

دکتر بارونس گرینفیلد، استاد دانشگاه آکسفورد، با اشاره به اینکه شبکه‌های اجتماعی نسلی را با آرزوی گرفتن بازخورد دائمی در زندگی پرورش می‌دهد، استفاده‌ی زیاد از این شبکه‌ها را باعث بحران هویت کاربران می‌داند. چرا که آنها از این شبکه‌ها می‌آموزند بی‌صبرانه در انتظار توجه بی‌درنگ سایرین به خود باشند.

حسادت و اختلافات زناشویی

بسیاری از افراد از طریق شبکه‌های اجتماعی ‌نامزد یا همسرشان را زیر‌نظر می‌گیرند. در یک تحقیق مشخص شده است که سی و پنج درصد از کاربران فیس‌بوک معتقد هستند که فیس‌بوک باعث ایجاد احساس حسادت به‌طور مستقیم در روابط عاشقانه‌ی آنها شده است.

تحقیقات جدیدی که توسط دانشکده حقوق مارتی مونیال آمریکا صورت گرفته است نشان می‌دهد که در برخی از ایالت‌های این کشور، 80 درصد درخواست‌های طلاق در این کشور به استناد موارد غیراخلاقی که در شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌شود بوده است.

عذاب وجدان و تجربه‌ی طردشدن

نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد 63 درصد اعضای شبکه‌های اجتماعی پاسخ به درخواست افزودن دیگران را در لیست دوستان‌شان را به تأخیر می‌اندازند، از هر ده نفر سه نفر با رد‌کردن این درخواست دچار عذاب‌وجدان می‌شوند، و 12 درصد اصلاً دوست ندارند چنین درخواستی دریافت کنند. نتایج یک تحقیق دیگر نیز نشان می‌دهد افرادی که درخواست دوستی‌شان در فیس‌بوک رد می‌شود، همان‌قدر ناراحت و آزرده می‌شوند که رد شدن در زندگی واقعی آنها را ناراحت می‌کند.

افت سطح آموزش و توانایی برای تحقیق

این روزها بسیاری از دانشجویان و دانش‌آموزان در سراسر جهان به اطلاعاتی که به وفور در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد، تکیه و استناد می‌کنند. بر اساس یافته‌های روان‌شناسان تربیتی و کارشناسان حوزه آموزش این اتکا و استناد، سطح یادگیری و توانایی و انگیزه برای تحقیق را کاهش می‌دهد.

افت تحصیلی

دانش‌آموزان و دانشجویانی که درگیر شبکه‌های اجتماعی می‌شوند تمرکزشان بر درس کاهش می‌یابد و افت تحصیلی گریبان‌گیرشان خواهد شد. طبق نتایج یک تحقیق که در سال 2012 توسط گروهی از روان‌شناسان به سرپرستی دکتر گراهام جونز در انگلستان انجام شده است، دانشجویانی که در روز بیش از دو ساعت در شبکه‌های اجتماعی وقت خود را سپری می‌کنند در مقایسه با دانشجویان دیگر که این کار را انجام نمی‌دهند، در سطح معناداری افت تحصیلی بیشتری را نشان می‌دهند.

براساس نتایج یک تحقیق، معلمان دبیرستان‌های انگلیس اظهار داشته‌اند که به علت استفاده از شبکه‌های اجتماعی بیش از سه‌چهارم توجه دانش‌آموزان آنها نسبت به گذشته کاهش یافته است.

کاهش ارتباطات واقعی

زمان زیادی که برخی افراد در شبکه‌های اجتماعی مجازی می‌گذرانند، باعث می‌شود زمان کمی برای ارتباط آنها با دیگران در دنیای واقعی باقی بماند. این مسئله موجب کاهش مهارت‌های ارتباطی آنها می‌شود. بر اساس نتایج تحقیقات مختلف، این افراد قادر نیستند به درستی و به طور مؤثر با دیگران ارتباط برقرار کنند. مهارت‌های ارتباطی موثر و مناسب برای موفقیت در دنیای واقعی کلیدی است.

کاهش تسلط بر مهارت‌های کلامی و خواندن و نوشتن

کاربران شبکه‌های اجتماعی اغلب از کلمات عامیانه و جملات کوتاه شده که مناسب این شبکه‌ها است، استفاده می‌کنند. آنها بعد از مدتی به ادبیات خاص ارتباطات اینترنتی و ویژگی‌های زبانی مخصوص به دنیای مجازی متکی می‌شوند. به همین دلیل تسلط آنها بر مهارت‌های کلامی و خواندن و نوشتن کاهش می‌یابد.

اتلاف زمان

کاربران شبکه‌های اجتماعی گاهی اوقات گذر زمان را فراموش می‌کنند. زمان آنها به راحتی تلف می‌شود و این موضوع سبب می‌شود که آنها برای پرداختن به حوزه‌های شغلی یا تحصیلی‌شان وقت کافی نداشته باشند.

به خطر افتادن سلامت جسمی

به گفته‌ی گراهام جونز، روان‌شناس انگلیسی،‌اغلب کاربران شبکه‌های اجتماعی وعده‌های غذایی کافی و خواب مناسبی ندارند. آنها به میزان زیادی قهوه یا چای برای بیدار‌ماندن مصرف می‌کنند و این بر سلامتی‌شان تاثیر منفی می‌گذارد.

خشم و خشونت

طبق نتایج تحقیقات روان‌شناسان گفت‌وگوی خشمگینانه در شبکه‌های اجتماعی با مانع کمتری نسبت به دنیای واقعی مواجه است و بنابراین افراد به راحتی خشم‌شان را بروز می‌دهند.‌

0

بدون شک در نظام آموزش و پرورش رسمی هر کشوری، مقطع ابتدایی هم به لحاظ کمی یعنی تعداد معلمان و دانش آموزان و هم از نظر کیفی یعنی تاثیری که این دوره در موفقیت تحصیلی دانش آموزان در سراسر زندگی و دوران تحصیل دارد، از اساسی ترین و مهمترین مقاطع تحصیلی است و به جرات می توان گفت هیچ یک از دوره های تحصیلی از چنین اهمیتی برخوردار نیستند؛ زیرا تحقیقات نشان می دهد دانش آموزانی که در دوره ابتدایی با ناکامی تحصیلی روبه رو هستند، در تمام دوره های تحصیلی دچار اشکال می شوند. به همین دلیل کشورهای پیشرفته تمام هم و کوشش خود را به تعلیم و تربیت دانش آموزان در این مقطع معطوف کرده اند و در این میان، ژاپن موفقیت ترین و پیشرفته ترین کشور در زمینه آموزش و پرورش به حساب می آید. اما براستی ریشه این موفقیت در کجاست؟ معلمان مدارس ابتدایی در ژاپن معمولا از میان هدفهای آموزش و پرورش این دوره بیش از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و گسترش مهارت های ویژه به رشد عاطفی، اجتماعی و خود ادراکی دانش آموزان توجه دارند. آنها محیطی را سازماندهی می کنند که بر روابط انسانی، پیوندهای عاطفی، صمیمیت، رفتار گروهی و احساس تعلق خاطر به مدرسه استوار است. مبانی آموزش و پرورش ابتدایی ژاپن بیشتر بر شوق انگیز بودن مدارس ابتدایی، توجه زیاد به رشد شخصیت کودک و ارائه محتوای مناسب تاکید می کند.

0

بازی، که به معنی تلاش و فعالیت لذت بخش و خوشایند و مفرّح است، برای رشد همه جانبه کودک ضرورت تام دارد.

نخستین گروهی که کودک بعد از خانواده در پیش رو دارد گروههای بازی دوران کودکی است که از این طریق کودک احساس تعلق به گروه و عضویت در آن را دارد. از خصوصیات کودکان، فعال بودن، خوشحالی، خیالپردازی، شلوغ کردن و پرسشگر بودن را می توان نام برد. اسپنسر می گوید: هدف عمده بازی، تخلیه نیروی اضافی بدن است که کودکان با لگد زدن، جیغ کشیدن، کشتی گرفتن و غیره انرژی اضافی را به مصرف می رسانند. بازی، برای کودکان خوشایند بوده و احتیاجی به تشویق ندارند بلکه ذاتا آن را دوست داشته زیرا محرک در بازی خیلی قوی بوده و حالت شادی و آزادی را به دنبال دارد.

در بازی ها باید مراقب بود که بر فضای بازی کودکان پستی و رذالت و شیطنت و خیانت، حکمفرما نشود و عفت و صداقت و امانت و عطوفت و صفا و برادری و خواهری و عفو و گذشت حاکم گردد.

0

تجارب قبلی مبنای ادراکات، طرز فکرها و شکل گیری رفتارهای ما را تشکیل می دهند.در دنیایی که هر روز پیچیده تر می شود، شاگردان مدرسه نیازمندند که بیشتر و بهتر درباره محیط خود بیاموزند و چون امکان آموختن از طریق تجربه دست اول (منظور از تجربه دست اول، عمل یا برخورد مستقیم دانش آموز با شیء یا پدیده آموختنی است) در همه موارد وجود ندارد، لذا نحوه تدریس این پدیده ها بسیار پیچیده می شود. هدف این است که شاگرد بتواند تا حد امکان پدیده های علمی را توسط تجارب دست اول یا نزدیک به آن تجربه کند.

هر اندازه شاگردان در طول زندگی خود تجارب بیشتری را به دست آورده باشند، بهتر و با موفقیت بیشتری قادر خواهند بود تا ادراکات خود را افزایش دهند. در زمینه تجربه پیامبر اکرم(ص) می فرماید: التجربه فوق العلم (تجربه بالاتر از دانش است) به همین جهت از طریق انتخاب و استفاده مدبرانه و صحیح از رسانه های آموزشی می توان امکانات بیشتری را در اختیار شاگردان قرار داد. رسانه های آموزشی به تمامی تجهیزات و امکاناتی اطلاق می شود که می توانند در محیط آموزشی شرایطی را به وجود آورند که در آن شرایط، یادگیری سریعتر، آسانتر، بهتر، با دوام تر و مؤثرتر صورت بگیرد. این گونه امکانات شامل وسایل (ابزار و آلات الکتریک) مواد (ورقه شفاف، فیلم و غیره) و موقعیت های آموزشی (نمایش، گردش علمی) است.

رسانه های آموزشی چیز تازه و نویی نیستند بلکه از زمانی که آموزش شروع شده است، رسانه ها نیز وجود داشته اند. بی شک یکی از نخستین رسانه ها بیان معلم، گچ و تخته سیاه بوده است. مدتی بعد عکس و سپس ضبط صوت، رادیو، فیلم، تلویزیون، ویدیو و کامپیوتر جایی برای خود در جریان آموزش پیدا کردند. در سال های نه چندان دوری رسانه ها را وسایل کمک آموزشی سمعی و بصری می نامیدند (وسایل کمک آموزشی سمعی و بصری اصطلاحاً به ابزار و آلات الکتریک مانند پروژکتورها اطلاق می شد) ولی در حقیقت رسانه های آموزشی چیزی بالاتر از وسایل کمکی هستند. زمانی که آنها به صورت صحیحی مورد استفاده قرار گیرند، می توانند بر روی فرایند یادگیری تاثیرگذارند. رسانه ها برای برقراری ارتباط موثر در تدریس کلاسی که به صورت گروهی انجام می گیرد لازم و ضروری به شمار می آیند. اکنون رسانه های آموزشی جزیی تفکیک ناپذیر از فرآیند آموزش و یادگیری هستند آنها دیگر وسایل و موادی در حمایت آموزش نیستند بلکه رسانه ها خود نیز داده های آموزشی هستند.

0

چکیده:

آداب و روش های تعلیم و تعلم از مسائل مهم در حوزه آموزشی است که توجه و پایبندی به آن، راه رسیدن به اهداف آموزش و پرورش را هموار می سازد، اما این مهم با چالش هایی رو به روست. امام رضا علیه السلام به عنوان یک انسان کامل و ولی الله، احیا کننده همه صفات برجسته و شایسته اخلاقی بود. نگارنده بر این باور است که، می توان از سیره تربیتی امام رضا علیه السلام که دارای پشتوانه دینی است بعنوان الگو و مبنا در جهت رفع چالش های موجود و ایجاد راهکارهای مناسب از آن استفاده کرد. در این مقاله سعی شده با توجه به معارف دین مبین اسلام خصوصا سیره امام رضا علیه السلام به برخی نکات و روش ها از قبیل ویژگی های تربیت اسلامی و روش های تربیتی امام رضا علیه السلام و وظایف بین فراگیران و اساتید پرداخته شود. امام رضا علیه السلام به عنوان الگوی فکری و رفتاری مسلمانان، شیوه های تربیتی خاصی را مطرح نموده اند که لازم است جامعه دینی برای رشد و بالندگی افراد جامعه با این روشها و آداب تعلیم و تربیت آشنا بوده و از آن بهرمند شوند.

کلید واژه: علم، تعلیم و تربیت، سیره امام رضا علیه السلام، فراگیران، استاد