امروز دوشنبه 28 آبان 1403
0

تعداد صفحات: 73 صفحه

مقدمه:

افراد معلول جسمی - حرکتی دارای ویژگی‌های شخصیتی معینی هستند که می‌توانیم تأثیر آن را بر فعالیت‌های روانی آنها از جمله خلاقیت این افراد، مورد بررسی قرار دهیم. معلوم شده است که معلولیت غالباً در خودپنداری افراد اثرات خاصی بر جای می‌گذارد. مثلاً وقتی می‌گوییم خانواده، والدین، دوستان و افراد دیگر در نظر و ادراکی که فرد از خود دارد موثر است (وابستگی به دیگران، دلسوزی و ترحم نابه‌جای افراد و نظرهای آن بر خودپنداری افراد تأثیر دارد و در افراد معلول امکان بوجود آمدن این شرایط بیشتر است).

فصل اول: کلیات تحقیق

مقدمه

بیان مسئله

هدف تحقی

اهمیت و ضرورت تحقیق

فرضیه‌های تحقیق

تعریف اصطلاحات

فصل دوم: مبانی نظری

تعریف خلاقیت

عوامل موثر بر خلاقیت

رابطه خلاقیت و ویژگی‌های شخصیتی

دیدگاه روانکاوی از خلاقیت

دیدگاه گیلفورد درباره خلاقیت

دیدگاه تورنس درباره خلاقیت

مازلو و نظریه خود

چگونگی شکل‌گیری خود

رشد خودپنداری در نوجوانی

خودشکوفایی و خلاقیت

نقش تصویر ذهنی بدن در خودپنداری نوجوان

مروری بر دنیای معلولین

علل معلولیت‌ها

انواع معلولیت

جنبه‌های روانی معلولیت جسمی- حرکتی

معلولیت جسمی- حرکتی و خودپنداری

مشکلات ناشی از معلولیت و نقایص بدنی

تأثیر والدین بر شخصیت افراد معلول جسمی- حرکتی

توان بخشی معلولین جسمی- حرکتی

فصل سوم: روش تحقیق

موضوع تحقیق

جامعه آماری

روش نمونه‌گیری

روش تحقیق

ابزار تحقیق

آزمون خلاقیت تورنس

نمره‌گذاری پرسشنامه

آزمون خودپذیری

نمره‌گذاری آزمون خودپذیری

روشهای آماری

نحوه اجرای آزمون

نتیجه گیری

پیشنهادات تحقیق

محدودیت‌های تحقیق

فهرست منابع

خرید و دانلود - 57000 تومان
0

تورنس (1965) در کتاب هدایت استعداد خلاق بین کرده است که بعضی از مواد درسی بیشتر از سایر موارد با خلاقیت ارتباط دارد. نتایج تحقیق تورنس نشان داد، خلاقیت پیشرفت بیشتری را در مواد کلامی مخصوصاً قرائت امکان پذیر می سازد. در حالی که بهره هوشی با ریاضیات همبستگی بالایی دارد. تورنس به غیر از این تحقیق که در سطح مدارس ابتدایی انجام داد، شش تحقیق روی گروه بزرگتری داشت که در چهار تحقیق آن افراد باهوش و خلاق تفاوت معناداری در پیشرفت تحصیلی نداشتند. یاماماتو با تحقیق بر روی شاگردان مدارس متوسطه نتایج مشابهی بدست آورد. به این ترتیب که علیرغم اختلاف 20 نمره در بهره هوشی افراد باهوش و خلاق هر دو گروه در پیشرفت تحصیلی نتایج مشابهی به دست آوردند. یاماماتو پس از این آزمایش به همبستگی مثبت بین خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دست یافت.