امروز پنجشنبه 20 اردیبهشت 1403

نظریه یادگیری افتراقی کنت دبلیو اسپنس

0

کارهایی که در ادبیات روان شناسی به اسپنس نسبت داده شده عبارتند از:

[1] و فرمول ریاضی آن- نظریه هال یک نظریه عادت رفتار است. کار اسپنس از کارهای هال متفاوت است زیرا او بهبود در عملکرد را به جای عوامل عادت به عوامل انگیزشی نسبت داده است.

[2] باور به این که روح، لیبیدو، انرژی حیاتی و سایر «نیروهای» مبهم درون ارگانیسم رفتار را هدایت می کنند؛ «نظریه های عصب فیزیولوژیکی[3]» مانند نظریه های کوهلر و پاولف؛ «سازه های نظری استنباط پاسخ [4] مانند نظریه هایی که توسط گشتالت گرایان مانند کورت لوین ارائه شده است؛ و نظریه های«متغیر رابط» هال و تولمن.

گشتالتی تر است و بر ماهیت ادراکی یادگیری تاکید می کند، در حالی که یادگیری SR فرض می کند بین محرک ها و پاسخ ها ارتباط های تداعی وجود دارد و بنابراین هم سو با نظریه های رفتارگرایان است.

آزمایش در یادگیری تمایز- اسپنس مشاهده کرد که تقویتی که با ناکامی یا بازدارنده ها ترکیب شود یافتن محرک درست را از میان مجموعه ای که محرک های نادرست را نیز در بردارد تسهیل می کند.

[5] پدیده های جا به جایی اشاره به گرایش یک ارگانیسم برای انتخاب بین دو محرک جدید بر اساس یادگیری از روابط قبلی محرک و پاسخ دارد.

اهمیت تقویت ثانوی- یک محرک خنثی که با یک محرک اولیه همراه می شود، خودش توانایی تقویت را پیدا می کند.

خاموشی رفتار در یادگیری کلاسیک

[1] Incentive motivation

[2] animalistic conceptions

[3] neurophysiological theories

[4] Response-inferred theoretical constructs

[5] Absolute stimulus theory and transposition

تبلیغات متنی