امروز جمعه 02 آذر 1403

پرسشنامه افسردگی بک

0

پرسشنامه  افسردگی بک (Beck)

در هر بند تعدادی جمله ارائه شده است. همه جملات هر بند را به دقت بخوانید و جمله ای را که احساس فعلی شما را بهتر منعکس می کند، با علامت زدن مشخص کنید.

1)      

خود را غمگین احساس نمی کنم.

 

خود را دل گرفته یا غمگین احساس می کنم.

 

خود را همیشه دل گرفته یا غمگین احساس می کنم و نمی توانم به حالت عادی برگردم.

 

به قدری خود را غمگین یا بی نشاط احساس می کنم که ناراحت می شوم.

 

به قدری خود راغمگین یا بی نشاط احساس می کنم که تحملش را ندارم.

 

2)      

نسبت به آینده، بدبینی یا نا امیدی خاصی ندارم.

 

نسبت به آینده نا امید نیستم.

 

احساس می کنم که هیچ امیدی به آینده ندارم.

 

احساس می کنم که هرگز نخواهم توانست مشکلات را تحمل کنم.

 

احساس می کنم که آینده ناامید کننده است.

 

3)      

احساس نمی کنم که شکست خورده ام.

 

احساس می کنم که شکست خورده تر از نصف مردم هستم

 

احساس می کنم که کارهای باارزش و معنی دار بسیار کمی انجام داده ام.

 

وقتی به گذشته نگاه می کنم، غیر از شکست های زیاد، چیز دیگری نمی بینم.

 

احساس می کنم شخص کاملا شکست خورده ای هستم.

 

4)      

نارضایتی خاصی ندارم.

 

در اکثر مواقع احساس بی حوصلگی می کنم.

 

مثل گذشته برای هیچ چیزی خوشحال نمی شوم.

 

از هیچ چیزی احساس رضایت نمی کنم.

 

به طور کلی ناراضی هستم.

 

5)      

خود را گنهکار احساس نمی کنم.

 

خود را معمولا بد و بی لیاقت احساس می کنم.

 

معمولا خود را گنهکار احساس می کنم.

 

تقریبا همیشه خود را بد و بی لیاقت احساس می کنم.

 

خود را خیلی بد یا خیلی بی لیاقت احساس می کنم.

 

6)      

احساس نمی کنم که تنبیه می شوم.

 

احساس می کنم که برایم اتفاق بدی خواهد افتاد.

 

احساس می کنم که تنبیه می شوم یا تنبیه خواهم شد.

 

احساس می کنم که سزاورا تنبیه شدن هستم.

 

می خواهم که تنبیه شوم.

 

7)      

احساس نمی کنم که سرخورده ام.

 

احساس می کنم که سرخورده ام.

 

خودم را دوست ندارم.

 

از خودم بیزارم.

 

نسبت به خودم کینه دارم.

 

8)      

احساس نمی کنم که بد تر از دیگران هستم.

 

به خاطر ضعف ها و خطاهایی که دارم، از خودم انتقاد می کنم.

 

خود را به خاطر خطاهایم سرزنش می کنم.

 

هر اتفاق بدی که می افتد خود را سرزنش می کنم.

 

9)      

به این فکر نیستم که اسیبی به خود برسانم.

 

فکرهای آسیب رساندن به خود دارم اما به مرحله اجرا در نمی آورم.

 

احساس می کنم اگر بمیرم بهتر است.

 

احساس می کنم که اگر بمیرم خانواده ام راحت خواهد شد.

 

برای خود کشی زرح های روشنی دارم.

 

اگر بتوانم خودم را می کشم.

 

10) 

بیشتر از حد معمول گریه نمی کنم.

 

نسبت به گذشته بیشتر گریه می کنم.

 

درحال حاضر، همیشه گریه می کنم، نمی توانم گریه نکنم.

 

قبلا می توانستم گریه کنم، اما حالا اصلا نمی توانم گریه کنم، حتی اگر بخواهم.

 

11) 

حال که عادت کرده ام، دیگر عصبانی نمی شوم.

 

درحال حاضر، بیشتر از مواقع عادی، ناراحت یا عصبانی می شوم.

 

به طور دائم عصبانی می شوم.

 

در اثر چیزهایی که معمولا مرا عصبانی می کردند ف دیگر عصبانی نمی شوم.

 

12) 

علاقه خود را نسبت به مردم از دست نداده ام

 

نسبت به گذشته، کمتر به مردم علاقه دارم.

 

بیشترین علاقه خود را به مردم از دست داده ام و نمی توانم به آن ها احساس داشته باشم.

 

همه علاقه خود را به مردم از دست داده ام و اصلا به فکر آن ها نیستم.

 

13) 

مثل گذشته، بخوبی تصمیم می گیرم.

 

سعی می کنم تصمیم گیری ها را به عقب بیاندازم.

 

برای تصمیم گیری، دشواری های زیادی دارم.

 

اصلا نمی توانم تصمیم بگیرم.

 

14) 

فکر نمی کنم مثل گذشته زشت به نظر برسم.

 

نگرانم که پیر و غیر جذاب به نظر برسم.

 

احساس می کنم که تغییرات زیادی کرده ام و غیر جذاب شده ام.

 

خود را زشت و نفرت انگیز احساس می کنم.

 

15) 

عملا می توانم به خوبی گذشته کار کنم.

 

برای شروع یک کار به تلاش های زیادی نیاز دارم.

 

به خوبی گذشته کار نمی کنم.

 

برای انجام دادن یک کار، خیلی باید به خود فشار بیاورم

 

هیچ کاری نمی توانم انجام دهم.

 

16) 

طبق معمول خوب می توانم بخوابم.

 

صبح ها خسته تر از معمول بیدار می شوم.

 

یک یا دوساعت زودتر از معمول بیدار می شوم و به دشواری می توانم دوباره بخوابم.

 

هرروز خیلی زود از خواب بیدار می شوم و نمی توانم بیشتر از پنج ساعت بخوابم.

 

17) 

خسته تر از همیشه نیستم.

 

نسبت به گذشته زود تر خسته می شوم.

 

هرکاری انجام بدهم خسته می شوم.

 

خیلی خسته تر از آن هستم که کاری انجام بدهم.

 

18) 

اشتهایم مثل همیشه خوب است.

 

اشتهایم به خوب یهمیشه نیست.

 

در حال حاضر اشتهای خوبی ندارم.

 

اصلا اشتها ندارم.

 

19) 

در این اواخر، وزنم خیلی کم نشده است.

 

وزنم بیش از 2.5 کیلوگرم کم شده است.

 

وزنم بیش از5 کیلوگرم کم شده است.

 

وزنم بیش از 7.5 کیلوگرم کم شده است.

 

20) 

بیش از معمول به فکر سلامتی خود نیستم.

 

به فکر دردها و رنجها، یا به فکر دشواری های هاضمه یا یبوست هستم.

 

آن قدر به فکر سلامتی و چگونگی حالم هستم که نمی توانم به چیز دیگری فکر کنم.

 

مهمترین مشکلم سلامتی خودم است.

 

21) 

در علاقه خود به مسائل جنسی هیچ تغییری احساس نکرده ام.

 

نسبت به گذشته، کمتر به مسائل جنسی علاقه دارم.

 

در حال حاضر به مسائل جنسی کمتر علاقه دارم.

 

علاقه خود به مسائل جنسی را به طور کامل از دست داده ام.

 

تبلیغات متنی