امروز جمعه 02 آذر 1403
بر اساس ماده 23 قانون حمایت حقوق مولفان، کلیه آثار ارائه شده در سایت با مجوز از صاحب امتیاز اثر می باشد. تمام کالاها و خدمات این سایت بدون احتساب مالیات می باشد.
ارتباط میان خود و عملکرد تحصیلی:
در دوره های اخیر این نظریه که فقط استعداد فرد بعنوان تنها عامل موفقیت در تحصیل باشد , مورد تردید قرار گرفته و دیدگاهی که در آن بر تصور دانش آموز از خود و توانایی هایش توجه شود بیشتر مورد توجه قرار گرفته است , هنگامی که فرد تصور خوبی درباره خود دارد احساس می کند که موجود تواناست و با اطمینان فکر می کند از این رو می کوشد که رفتارش توام با موفقیت باشد. تا بعدها موجب افزایش احساس ارزشمندی اش شود. اما بر عکس دانش آموزی که خود را ناموفق بداند عملکرد تحصیلی اش نیز پایین تر از سطح استعداد و توانایی های ارثی اش است.
یعنی این دانش آموز در واقع توانایی های موفق شدن را دارد اما به دلیل عواملی غیر از هوش نمی تواند به حد مورد انتظار برسد زیرا معتقد است که ناتوان است. نشانگان شکست در امر آموزش پدیده شناخته شده ای است , شاگردی که قبلاً چندین بار در مدرسه شکست خورده است , نگرش هایی نظیر ‹‹ نمی توانم انجامش بدهم... ›› یا ‹‹ هیچ فایده ای ندارد که باز هم سعی کنم ›› از خود نشان خواهد داد و در نتیجه در تمام تکالیفی که با تردید انجام می دهد تقریباً به طور قطع شکست خواهد خورد , مگراینکه زمانی حس تازه ای نسبت به ارزش و قدرت خود به دست آورد که بتواند شکافی در این چرخه باطل ایجاد کند , به نظر می رسد با توجه به مطالعات انجام شده باید بپذیریم که با بالا رفتن خود پنداره مثبت می توان اثرهای اصلاحی بر روی امور و موفقیت های تحصیلی را ملاحظه کرد و بر عکس.
خانواده یک نظام طبیعی و اجتماعی است که افراد خواسته یا ناخواسته به آن وابسته اند و اولین کانونی است که فرد در آن احساس امنیت می کند و مورد پذیرش و حمایت قرار می گیرد. ساخت و فضای روانی خانواده، که ترکیب کلی و مجموعه روابط بین اعضای آن می باشد، هر کدام به گونه ای خاص عملکرد و رفتار فرد را درجهت رویارویی با مسائل و موانع و فشارهای روانی، اضطراب ها، ترس ها و سایر محرک های ناخوشایند تحت تأثیر قرارمی دهند.
بروز تحولات فرهنگی اجتماعی اقتصادی چشم گیر در کشور موجب شده که در سال های اخیر ارتباطات کمتری بین فرزندان نوجوان و والدینشان نسبت به دو دهه قبل برقرار شود. برقراری تماس های کلامی و غیرکلامی بین والدین و فرزندان خود می تواند مانع جدی و عامل بازدارنده مهمی برای رشد بهنجاری در رفتارهای روان شناختی فرزندان باشد. از میان مهم ترین پدیده های روان شناختی که نقش تعیین کننده ای در زندگی فردی و اجتماعی فرد دارد، خود- پنداره است. روان شناسان معتقدند ارتباطات بین والدین و فرزندان با کیفیت آن سنجیده می شود
اهمیت خودپنداره برای کسانی که با تعلیم و تربیت سر و کار دارند، امری کاملاً روشن و آشکار است. زیرا از میان مسایل و موضوعات مختلفی که رفتار و نگرش انسانها را عمیقاً تحت تأثیر قرار میدهد، نگرش و طرز تلقی او نسبت به خودش است. همانطور که هر انسانی نسبت به پدیدههای جهان و انسانهای دیگر، طرز تفکر و برداشتهایی دارد، نسبت به خودش نیز دارای نگرش و برداشتهای خاصی است که این برداشتها ممکن است مثبت، منفی، درست یا نادرست باشد. گاهی اوقات پیش میآید که برخی از افرادبا وجود آنکه دارای مهارتها و تواناییهای زیادی هستند، اما به دلیل مواجه شدن با شکست و عدم موفقیتهای تصادفی در گذشته، در خود احساس ناتوانی میکند.
عدهای از افراد نیز به دلایل مختلف، تواناییهای خود را پایینتر یا بالاتر از آنچه هستند، میپندارند. بطور کلی نگرش و برداشت هر فرد از خودش، تأثیر بسیار زیادی در زندگی تحصیلی و در شکستها و موفقیتهای او دارد. پژوهشهای انجام شده نشان میدهد، که چگونگی احساس، ادراک و نگرش هر فرد نسبت به خود، در ایجاد شکست یا موفقیت او در زندگی نقش بسیار اساسی دارد. عملکرد و نحوه تلاش افرادی که خود را توانا و کارآمد میدانند، بسیار متفاوت از کسانی است، که خود را ضعیف و بیاستعداد میکنند.
مفهوم خودپنداره:
خودپنداره Self-Concept برآورد کلی فرد از شخصیت خوداست این برآورد معمولاً ناشی از ارزیابیهای ذهنی ویژگیهای رفتاری خود است. در نتیجه خودپنداره ممکن است مثبت یا منفی باشد. خودپنداره مجموعهای از عقاید، باورها و بازخوردهای فرد درباره خودش است که بیشتر مبنای توصیفی دارد، تا قضاوت. خودپنداره را میتوان مجموعهای از افکار و عواطفی دانست، که سبب آگاهی فرد از موجودیت خود میشود. خودپنداره ترکیبی از تمامی افکار و احساس تصویری است که شخص نسبت به خود دارد. خودپنداره هر کس از همان ابتدای تولد، به ویژه از زمانی که توانسته با دیگران ارتباط برقرار کند، شروع به شکلگیری میکند. یعنی بر اثر تعامل و ارتباط برقرار کردن با پدر و مادر، خواهر و برادر، بستگان و اقوام، دوستان، همکلاسیها، معلم و غیره شناخت او از خود بیشتر میشود و به تدریج شناسایی مجموعه ویژگیهای او کامل میشود. امروزه بیشتر دانشمندان و روانشناسان معتقدند که خودپنداره تعیین کننده رفتار فرد است. چنانچه فرد با موقعیت و محرکی روبرو شود که با رفتار و ارزشهای او مغایر باشد، از خود مقاومت شدیدی نشان میدهد، ولی اگر با رفتار و ارزشهای او سازگار و موافق باشد، آنها را میپذیرد.
خودپنداره و پیشرفت تحصیلی:
در فرایند یاددهی- یادگیری، نگرش مثبت افراد نسبت به قابلیتها و تواناییهای خود میتواند نقش بسیار مهمی در کیفیت و فعالیتهای آموزشی آنها داشته باشد. اغلب دانشآموزانی که پیشرفت مطلوبی ندارند و پیوسته دچار افت تحصیلی میشوند، درباره استعدادهای تحصیلی و تواناییهای یادگیری خود، تصویر ذهنی منفی و محدودکنندهای دارند، که بر اثر تعمیم بخشیدن به تجربیات قبلی و نحوه تربیت و آموزش در مراحل مختلف زندگی و در طی دوران تحصیل بوجود میآیند.
به اعتقاد پژوهشگران، این نظریه که استعداد وتوانایی فرد، به عنوان مهمترین عامل موفقیت در یادگیری و پیشرفت تحصیلی او میباشد، مورد سؤال و تردید است. زیرا روانشناسان با توجه به تحقیقات زیادی که در موضوع تصور از خود و موفقیت تحصیلی انجام دادهاند، به این نتیجه رسیدهاند که نگرش و تصور دانشآموز نسبت به خودش، دامنه و میزان موفقیت او را در مدرسه و تحصیل آشکار میسازد. بنابراین اگر کسی در مدرسه موفق میشود، این وضعیت موجب تقویت خودپنداره مثبت در او میگردد. به گونهای مشابه، خودپنداره مثبت نیز دستیابی به انتظارات مثبت درباره چگونگی حصول موفقیت فردرا تسهیل میکند. براساس پژوهشهای دیدگاه انسانگرایانه، خودپنداره مثبت و پیشرفت تحصیلی به هم مربوط هستند. به عبارت دیگر خودپنداره جزء جداییناپذیر از جریان یادگیری و رشد دانشآموزان است. از این رو انسانگرایان تلاش میکنند که فضایی بر کلاس درس و برنامههای درسی حاکم سازند که تسهیل کننده دستیابی به خودپنداره مثبت باشد. تحقیقات نشان میدهد که به استثنای خانواده، مدرسه و معلمان احتمالاً بیشترین تأثیر در نحوه نگرش دانشآموز به خویشتن را دارند.
راهکارهایی برای افزایش خودپنداره مثبت در دانشآموزان:
تغییر دادن خودپنداره دانشآموز امکان پذیر است، ولی این تغییر کار سادهای نیست. تغییر باید به آهستگی و در طول زمان انجام گیرد
2- تلاش و کوششهایی که روی اعتقادات و باورهای دانشآموز متمرکز باشند، تأثیر و نفوذ بیشتری روی او دارند.
3- تجربیات محیطی و ارتباط دادن موفقیت دانشآموز با تواناییهای او بسیار مفید و مؤثر است.
4- مهمترین کاری که معلم میتواند انجام دهد، کمک و حمایت عاطفی و عقلانی به دانشآموز است.
5- بهترین چیز برای دانشآموز در کلاس درس آن است که احساس امنیت و آرامش کند و مورد تشویق معلم خود قرار گیرد.
6- دانشآموز باید به معلم و سایر اعضای گروه خود اعتماد و اطمینان داشته باشد، تا بتواند نگرش و احساسات خود را بطور آشکار بیان کند.
7- دانشآموز باید به این باور برسد که در مدرسه و کلاس درس ارزشمند و مؤثر بوده، و از حمایت و محبت معلم برخوردار است.
8- معلم باید فضایی آکنده از دلسوزی و اعتماد را در کلاس درس حاکم کند، تا دانشآموز احساس ترس و تهدید نکند. در صورتی که چنین محیطی فراهم نشود، تلاشهای معلم برای افزایش اعتماد به نفس در دانشآموز بسیار محدود و مشکل خواهد شد.
تاریخ: دوشنبه , 18 دی 1402 (22:43)