امروز دوشنبه 05 آذر 1403
بر اساس ماده 23 قانون حمایت حقوق مولفان، کلیه آثار ارائه شده در سایت با مجوز از صاحب امتیاز اثر می باشد. تمام کالاها و خدمات این سایت بدون احتساب مالیات می باشد.
مهارتهای سه گانه فراشناخت:
باید موتورهای خودراهبری دانش آموزان فعال شود. برای این که دانش آموزان موتورهای خودراهبری را روشن کنند و فعالانه در مسیر اع=هداف به حرکت درآیند معلم باید راه کارهای مهم و اساسی یزر را در مورد آنان اعمال کند:
الف) مهارتهای خودآغازگری
اکثر آموزش ها با یک نفر به نام معلم آغاز می شود اما طبق دست آوردهای جدید توصیه می شود که معلمان اجازه بدهند همه ی بچه ها فعالیت را شروع کنند. او به جای این که بگوید: «من این آزمایش یا این درس را شروع می کنم،خوب گوش کنید تا یاد بگیرید» باید بگوید:
«باید بگوید بیایید این فعالیت را شروع کنیم همه باید آن را تجربه کنیم و برای رسیدن به هدف ها بکوشیم.»
ب) مهارت خود مشاهده گری
دومین را هکار برای رسیدن به قدرت خود راهبری، خود مشاهده گری است. در این راهکار همه ی بچه ها باید به طور شخصی و گروهی رخ دادها و پدیده های آموزشی را تجربه کنندو مشاهدات دست اول داشته باشند تا بتوانند در جریان چالش های ایجاد شده فهم و درک خود را افزایش دهند. متاسفانه برخی از معلمان وقایع و روی دادهایی را که مشاهده کرده اند برای دانش آموزان تعریف می کنند در صورتی که این نوع ارتباط فراگیرندگان را غیر فعال می کند.
ج) مهارت خود کنترلی و خود قضاوتی
هرگاه معلمان اجازه دهند دانش آموزان آغاز گر باشند و خود فرآیندها را مشاهده کنن باید اجازه دهند که خود آنان، اعمال خویش را کنترل و در مورد آنها قضاوت کنند. در آموزش فعال و مشارکتی تنها معلم حق ندارد دانش آموزان را ارزشیابی کند زیرا در این شیوه، مهارت و توانایی کنترل خود در دانش آموزان تقویت می شود.
یادگری وقتی به اوج می رسد که در متن یادگیری،از داشن آموزان بخواهیم در مورد مطالب چالش انگیز کار کنند. یادگیرندگان لیوان های خالی نیستند؛ بلکه ظرفیتهایی دارند. وظیفه ما به هم زدن این ظرفیت است تا بر اثر مباحثه، تبادل تجربه کنیم و به تقویت محتوای یک دیگر بپردازیم.
ما معلمان باید بدانیم که آموزگار دروس نیستیم بلکه آموزگار داشن آموزانیم. پس نباید خود را عرضه کننده اطلاعات بدانیم و باید یادگیری را تسهیل کنیم. کسی که خود را معلم دس می داند می کوشد ذهن فراگیرندگان را با اطلاعات مربوط به درس پر کند. تمام تلاش او صرف یاد دادن همه کتاب با هر کمیت و هر کیفیتی می شود. به نظر چنین معلمی دانش آموز مهم نیست اما کسی که معلم دانش آموزان است سعی می کند با مشارکت خود آنان درس بدهد. با عنایت به این موضوع که امروزه یادگیری روی دادی اکتشافی تلقی می شود که از طریق مشارکت فعالانه معلم و دانش آموزان صورت می گیرد، ضرورت شناخت روابط فعالانه بین عوامل تدریس اهمیت زیادی پیدا می کند.کسب تجربه به وسیله فرد یک فعالیت دوجانبه است. در نتیجه در فرآیند جدید آموزش انتقال دانش و مفاهیم کارآیی کمتری دارد و بیشتر به فرآیند تولید دانش توجه می شود. این فرآیند امکان شناخت موقعیتها ف گزینش راه کارهای منایب، استنباط، تحلیل دقیق موضوع و در نهایت کشف حقیقت را برای فراگیرندگان فراهم می آورد. به علاوه فراگیرندگان خود را در بطن فرآیند آموزشی می بینند نقش راهبردی اکتشاف مفاهیم و علوم را درک می کنند در علم تولید شده سهیم می گردند، با کمال میل به پشتیببانی از آن بر می خیزند و به کاربرد علوم ایمان واعتقاد پیدا می کنند. در این جریان یادگیری در همه ی ابعاد (مهارتهای ذهنی، مهارتهای فیزیکی و طرز تفکر) اتفاق می افتد.
برای نیل به این اهداف و روی کردها مربیان باید ویزگی ها و خصوصیات روش های تدریس و یاددهی – یادگیری فعال و مشارکتی را بدانند و برای دست یابی به آنها اهتمام ورزند در این روش ها موارد زیر قابل ذکر است:
فراگیرندگان روش های یادگیری را می دانند.بنابراین مطالب و مفاهیم را از طریق اجرای روش های انتخابی کشف می کنند. در حقیقت دانش آموزان در جریان آموزش خود به برنامه ریزی و اجرا و ارزش یابی می پردازند و در این میان نقش معلم، تسهیل یادگیری و راهنمایی شاگردان است.
بیشتر فعالیتها به صورت گروهی است و فعالیت فرد در گروه معنا پیدا می کند.
دانش آموزان و معلم هر دو مسئول یادگیری هشتند.
منابع و امکانات آموزشی با راهنمایی معلم و تلاش دانش آموزان انتخاب یا تولید می شود.
مهارت هایی چون اندیشیدن، حل مسئله، تفکر و خلاقیت اهمیت ویژه ای دارد.
انگیزه ی درونی دانش آموزان بسیار زیاد است زیرا آنان خود شریک و بنیان گذار فعالیت ها هستند.
زمینه های کاربردی و کاربست علوم شناسایی می شود.
مهارتهای اجتماعی و ارتباطی افراد افزایش می یابد.
بر اعتماد به نفس و حس مسئولیت پذیری فراگیرندگان افزوده می شود.
روحیه جستجوگری و تفحص در افراد تقویت می شود.
ارزش یابی از عملکرد به صورت فرآیندی است و نتیجه و پایان مسئله مورد نظر نیست.
فضای کلاس به یک کارگاه عملی تبدیل می شود.
مهارتهای کلامی دانش آموزان تقویت می شود.
دانش های نظری به نحو مطلوب با واقعیتها و روی دادهای عملی در خارج از مدرسه مرتبط می شود.
کلاس درس محل ایجاد فرصتهای یادگیری و تبادل تجربیات می شود.
ارزش یابی از عملکرد دانش آموزان از طریق واگذاری پروژه های عملی و تحقیقی و آزمونهای هنجاری انجام می شود.
تشویق و ترغیب دانش آموزان به صورت انفرادی و گروهی است.
در فرآیند آموزش و تدریس دانش آموزان با سوالات زیادی رو به رو می شوند. برای سوالات ایجاد شده فرضیه شازی و آن ها را براساس روش های مناسب بررسی می کنند.
فرآیند تدریس سرشار از شور و شوق همراه با تفریح است.
عادت به تفکر دقیق و حساسیت نشان دادن به استدلال منطقی را تقویت می کند.
سبب گسترش ساز و کارهای یادگیری فراگیرندگان می شود (راه های متعدد چگونه یاد گرفتن.)
مهارتهای فراشناختی مانند خودآغاز گری، خود مشاهده گری و خود قضاوتی تقویت می شود.
قایلیت قراگرفتن در نقش (موقعیت) دیگران و درک و فهم دیدگاههای آنان تقویت می گردد.
امروزه بیش از هر زمانی نظام تعلیم و تربیت به تغییر اندیشه ها و باور به پویایی مارکز آموزشی نیاز دارد و در این مسیر ف معلمان و مدرسان از اولویت خاصی برخوردارند. بنایراین امید است این توضیحات در تکوین تصورات و اندیشه ی آنان در مورد روی کردهای جدید تدریس موثر باشد.
منبع: روشهای فعال و اکتشافی در اموزش
نویسنده منو چهر فضلی خانی
تاریخ: شنبه , 16 دی 1402 (21:38)