نظریه کنش متقابل نمادین
0
نظری بر نظریه کنش متقابل نمادین
دشواری های درک این دیدگاه به دلیل این است که مبدع این نظریه یک فیلسوف است این دیدگاه توسط جرج هربرت مید که در واقع بیشتر یک فیلسوف بود تا جامعه شناس مطرح شد و چارچوبی نظری است که جامعه را محصول کنش متقابل افراد و گروههای جامعه میداند. طبق این چارچوب افراد برای برآوردن نیاز های خود در کنار و در ارتباط یکدیگر فرض می شوند. بعد ها این فکر توسط هربرت بلومر و اروینگ گافمن و هوارد بکر و همچنین توسط روزنبرگ رشد و توسعه یافت.
اصول نظریه کنش متقابل نمادین به قرار زیر است:
1. انسانها بر خلاف جانوران پست تر استعداد تفکر دارند.
2. استعداد تفکر با کنش متقابل اجتماعی شکل می گیرد.
3. در کنش متقابل اجتماعی انسانها معانی و نماد هائی را یاد می گیرند که به آنها اجازه می دهند تا استعداد های متمایز انسانی شان را برای تفکر به کار اندازند.
4. معانی و نماد ها انسانها را قادر می سازند که کنش متقابل و متمایز انسانی را انجام دهند.
5.انسانها می توانند معانی و نماد هایی را که در کنش ها و کنش های متقابل شان به کار میبرند بر پایه تفسیری که از موقعیت می کنند تعدیل کنند یا تغییر دهند.
6. انسانها تا اندازه ای برای آن می توانند معانی و نماد ها را تعدیل کنند که توانائی کنش متقابل با خودشان را دارند زیرا این توانائی به آنها اجازه می دهد که را ههای امکان پذیر کنش را بیازمایند.مزایا و یا عدم مزایای نسبی آنها را سبک سنگین کنند و سپس یک راه را بر گزینند (گزینش کردن).
7.الگوهای در هم تنیده کنش و کنش متقابل گروهها و جامعه را می سازند.
در نظریه کنش متقابل نمادین فرض بر این است که انسانها در فراگرد کنش متقابل اجتماعی به گونه ای نمادین معناهایی را به دیگران انتقال می دهند و دیگران این نمادهای معنی دار را تفسیر می کنند و بر پایه تفسیر شان از این نماد ها واکنش نشان می دهند. بنا بر این تفسیر های ذهنی ما از جهان تا حدود زیادی تعیین کننده رفتار ما هستند.
مفاهیم مهم این نظریه عبارتند از:
خود: خود به معنای درکی است که فرد از هویت خود دارد و پاسخی است که فرد در پرسش من که هستم می دهد یعنی درکی که او از خویشتن خودش دارد.
خود آیینه سان: اساس تصور مردم از خودشنا بر درکی استوار است که دیگران از آنها دارند یعنی درکی که ما از خودمان داریم بستگی به ارزیابی ما از تصور دیگران نسبت به خودمان دارد.
دیگری تعمیم یافته: در حقیقت دیگری تعمیم یافته هنجار ها و ارزشهای فرهنگی فراگیری است که ما از آنها به عنوان مرجعی برای ارزیابی خود استفاده می کنیم هر فرد دیگری تعمیم یافته را از طریق فرایند کنش متقابل اجتماعی کسب می کند.