امروز پنجشنبه 18 اردیبهشت 1404
0

مدرسه مهم ترین نهاد اجتماعی، تربیتی وآموزشی، و اصلی ترین رکن تعلیم وتربیت است که به منظور تربیت صحیح دانش آموزان درابعاد دینی، اخلافی، علمی، آموزشی، اجتماعی و کشف استعدادها وهدایت و رشد متوازن روحی و معنوی و جسمانی آنان برابر ضوابط وزارت آموزش وپرورش تأسیس و اداره می شود. این نهاد با همکاری کلیه ی کارکنان و با مشارکت دانش آموزان و اولیای آنان زیر نظر مدیر مدرسه اداره می شود.

ارکان مدرسه

1- مدیر مدرسه

2- شورای مدرسه

3- انجمن اولیا ومربیان

4- شورای معلمان

5- شورای دانش آموزان

انجمن اولیا ومربیان

انجمن اولیا ومربیان هر مدرسه هیأت منتخبی است از اولیای دانش آموزان و مربیان همان مدرسه که با تفاهم و صمیمیت م به منظور تقویت همکاری و مشارکت اولیای دانش آموزان جهت کمک به ارتقای کیفیت فعالیت های آموزش وپرورش و گسترش ارتباط خانه ومدرسه، برطبق مقررات و ضوابط وزارت آموزش وپرورش انجام وظیفه می نماید.

الف – ترتیب اعضا

1- مدیر مدرسه

2- یکی از معاونین و انتخاب مدیر

3- نماینده ی شورای معلمان

4- معاون پرورشی یا یکی ازمربیان امور تربیتی، و در صورت نبود مربی، یکی از معلمان آگاه به مسائل تربیتی به انتخاب مدیر

5- برگزیدگان اولیای دانش آموزان

تبصره ی1:تعداد اولیای دانش آمو زان و نحوی انتخاب آنان جهت عضویت درانجمن و چگونگی وزمان تشکیل جلسات برابرماده ی

19 آیین نامه ی انجمن مرکزی اولیا ومربیان خواهد بود. (دربند 20 شرح وظایف، به آن اشاره شده است.)

تبصره ی 2: درصورت لزوم، مدیر مدرسه می تواند ازنماینده ی شورای دانش آموزان و برحسب موارد از افراد ذی ربط و صاحب نظر برای شرکت درجلسات انجمن دعوت کند.

ب- شرح وظایف انجمن اولیا و مربیان آموزشگاه

1-تأمین مشارکت فکری، فرهنگی، عاطفی وآموزشی اولیا وتقویت، هماهنگی و همسویی تربیتی و آموزشی خانه ومدرسه

2-جلب همکاری اولیای دانش آموزان جهت مشارکت و کمک و ارتقای کیفیت فعالیت های مربوط و ارائه ی پیش نهادهای لازم به مدیر مدرسه

3-مشاوره و برنامه ریزی درجهت تحقق هرچه بهتر اهداف انجمن

4-همکاری و مشارکت با شورای معلمان دربرگزاری کلاس های فوق برنامه

5-برنامه ریزی و تصمیم گیری جهت تشکیل جلسات آموزش خانواده

6- همکاری و مشارکت بامدیر مدرسه دراجرای فعالیت های پرورشی، برگزاری اردوهای دانش آموزی و بازدید از مراکز علمی،

آموزشی و فرهنگی

7- تلاش و همکاری برای جلب مشارکت اولیای دانش آموزان، صاحبان ِحَرف، افراد خیر ومؤسسات خیریه درتأمین امکانات مورد

نیاز و بهبود اداره ی امور مدرسه

8- تهیه ی برنامه ی بهداشتی و پزشکی با مشاوره ی افراد آگاه، و کمک به مراقبان بهداشت ونظارت براجرای آن درمدرسه

9- همکاری م مشارکت درباره ی چگونگی قدردانی از کارکنان، اولیای دانش آموزان و اعضای شوراهای مدرسه با رعایت ضوابط ومقررات مربوطه

10- برنامه ریزی و تشکیل جلسات عمومی اولیای دانش آموزان

11- نظارت برچگونگی اخذ کمک های مردمی با رعایت قوانین و مقررات مربوطه

12- تشکیل شورای مالی مدرسه با عضویت مدیر مدرسه، رئیس انجمن ونماینده ی شورای معلمان دراولین جلسه ی انجمن

13- مشارکت دراجرای برنامه های کارآموزی هنرجویان در هنرستان ها

14- نظارت برنحوی هزینه ی وجوه حاصل از کمک های مردمی، خدمات فوق برنامه، سرانه ی دانش آموزان وکمک های شوراهای آموزش وپرورش از طریق شورای مالی و مطابقت موارد هزینه با برنامه های مصوب شورای مدرسه

15- بررسی و اتخاذ تصمیم نسبت به سرویس رفت وبرگشت

16- انتخاب نماینده برای شرکت در شواری مدرسه

هم چنین براساس موارد آیین نامه ی انجمن اولیا ومربیان واحدهای آموزشی، وظایف زیر نیز بر عهده ی انجمن اولیا ومربیان مدرسه می باشد:

ماده ی 16– مدیر مدرسه موظف است حداکثرتا اخرمهرماه هرسال (پایان هفته پیوند) از تمام اولیای دانش آموزان دعوت به عمل آورد وپس از تشکیل جلسه ی عمومی اولیا، با استفاده از آگاهی های خود مخصوصاً محتوای کتاب آشنایی با انجمن اولیا ومربیان؛ لزوم تشکیل، فواید و وظایف انجمن امده است برای آنان تشریح کند.

ماده ی 19 – تعداد اعضای اولیای منتخب برای عضویت درانجمن مدرسه برمبنای زیر تعیین می شود:

1- درمدارسی که عده ی دانش آموزان آن ها کم تر از 300 نفرباشد، عده ی اولیای منتخب جمعاً هفت نفرخواهد بود که چهار نفر عضو اصلی و 3 نفربقیه عضو علی البدل هستند.

2- در مدارسی که عده ی دانش آموزان آن ها بیش از 300 نفرباشد، به ازای هر 100 نفردانش آموز اضافی یک نفراز اولیا بر تعداد اعضای اصلی افزوده می شود. ولی عده ی اعضای علی البدل هم چنان 3 نفرخواهد بود.

ماده ی 20- مدت زمان کار انجمن اولیا ومربیان هر مدرسه یک تحصیلی است ودر مهرماه هرسال انتخابات باید تجدید شود. اعضای انجمن سال گذشته در صورت برخورداری از شرایط انتخاب می توانند دوباره خود را برای عضویت در انجمن نامزد کنند.

0

1. تجزیه و مهندسی معکوس

مهارتی را که آرزو دارید یاد بگیرید به تکه های کوچکتر تقسیم کنید و در یکی از آن بخش های جدا شده ماهر شوید. کم کم تکه های کوچک گرد هم خواهند آمد و یک مهارت کامل را شکل خواهند داد. مثلاً در یاد گرفتن نواختن گیتار، ابتدا حتی پیش از آنکه کورد را بزنید، یاد بگیرید که چگونه با انگشتانت یک الگوی کورد را بگیرید. وقتی توانستید از گرفتند کوردید به گرفتند کورد دیگر بروید، آنوقت زدن آن کورد را هم شروع کنید.

2. اصل پارتو

اصل پارتو، که با نام‌های قانون 80–20، قانون افراد اندک اساسی و اصل تُنُکی فاکتور نیز شناخته می‌شود بیان می‌کند که 80 درصد رخدادها از 20 درصد دلایل بوجود می‌آید. 20 درصد کارتان را که 80 درصد نتایج را حاصل می آورد شناسایی کنید. به عنوان مثال در یادگیری زبان، بعد از مدتی می بینید تنها چند کلمه ی کلیدی هستند که هی اینجا و آنجا تکرار می شوند. به عنوان نمونه، می توانی عبارت «رایج ترین واژگان انگلیسی» را در اینترنت جستجو کنید و ابتدا فقط به یادگیری آنها بپردازید، و بعدها به این مجموعه بیافزایید.

0

الگوی پیش سازمان دهنده

"پیش سازمان دهنده" یک مطلب یا مفهوم کلی است که در مقدمه تدریس می آید تا مبحثی را که به شاگردان ارائه داده می شود با مباحث پیشین همان درس مربوط سازد و پایه ای برای ارتباط مفاهیم جدید با پیشین شود. در این الگو، معمولاً مطالب از کلی به جزئی مورد بررسی قرار می گیرد.

ساخت شناختی چیست؟

مجموعه اطلاعات و مفاهیمی که در زمینه یک رشته درس در ذهن فرد به وجود می آید، "ساخت شناختی" او را از آن مجموعه دانش تشکیل می دهد. مثلاًٌ مفاهیم درس فیزیک که از قبل در ذهن دانش آموز به وجود آمده است، بر روی هم ساخت شناختی او را در علم فیزیک تشکیل می دهد.

یادگیری معنادار چیست؟

به آن نوع یادگیری گفته می شود که مفاهیم جدید، ریشه در مفاهیم گذشته فرد داشته باشد و براساس آن بنا شود.

ویژگیهای الگوی پیش سازمان دهنده:

1- مراحل اجرای الگوی پیش سازمان دهنده:

در ابتدا پیش سازمان دهنده ارائه می شود که باید از مطالب درس جدید کلی تر باشد سپس معلم به ارائه مطالب و مفاهیم درس جدید می پردازد و در آخر کار برای تفهیم بیشتر مطالب جدید باید مثالها و نمونه هایی ارائه می دهد.

2- چگونگی کنش و واکنش معلم نسبت به شاگردان در الگوی پیش سازمان دهنده:

در این الگو معلم نقش انتقال و ارائه کننده مفاهیم درس را دارد و شاگردان، دریافت کننده و پذیرنده مطلب درسی هستند. برای اثر بخشیدن به این الگو، مهمترین نکته این است که معلم باید برای ارائه مطالب درسی، مناسبترین پیش سازمان دهنده را انتخاب کند. جهت ارتباط، همیشه از طرف شاگرد یا شاگردان است.

3- ماهیت روابط میان گروهی:

در این الگو، معلم با فرد فرد دانش آموزان یا با کل آنها ارتباط پیدا می کند ولی این ارتباط یک طرفه است یعنی شاگردان معمولاً با او و با یکدیگر ارتباط ندارند و در واقع معلم بر کلاس مسلط است. برای افزایش روابط میان گروهی در این الگو، معلم می تواند با طرح پرسشهای راهنمایی کننده، فراگیران را به شرکت در بحثهای کلاس علاقه مند کنند.

4- شرایط و منابع لازم در الگوی پیش سازمان دهنده:

در این الگو، معلم و کتاب و کلاس درس فقط منابع و شرایط آموزشی هستند. در این الگو معلم باید بتواند مطالب کلی را از جزئی تمیز دهد. باید سخنران خوبی باشد، به فراگیران فرصت دهد تا در فرآیند آموزشی شرکت جویند. معلم در هر موقعیت آموزشی، یکی از منابع متعدد اطلاعات است و سایر منابع از جمله ابزارهای آموزشی، به شاگردان امکان می دهند تا به مطالب درسی از زاویه های مختلف نگاه کنند.

محاسن و محدودیتهای الگوی پیش سازمان دهنده:

الگوی پیش سازمان دهنده، الگوی مناسبی برای دروس نظری است و مناسب برای نظامهای آموزشی فقیر می باشد. در این الگو از یک زمان آموزشی محدود می توان حداکثر استفاده را کرد. از اتلاف وقت جلوگیری می شود. مفاهیم، بطور منظم در ساخت شناختی شاگردان جای می گیرد.

از محدودیتهای آن می توان به: در این الگو تمام تصمیمات توسط معلم گرفته می شود به نیازها و علایق و تواناییهای شاگردان کمتر توجه می شود، محتوا با زندگی واقعی شاگردان چندان ارتباطی ندارد. به مسائل روانی، عاطفی و اجتماعی شاگردان کمتر توجه می شود.

0

یکی از مباحثی که مدافعان توسعه فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش مطرح می کنند آن است که از این طریق می توان فرصت های برابر آموزشی برای طبقات مختلف جامعه بخصوص طبقات محروم فراهم آورد. تجربه کشورها نشان می دهد که همواره این اتفاق نمی افتد و اگر دولت سرمایه گذاری برای دسترسی طبقات محروم به منابع فناوری اطلاعات نکند شکافی که اصطلاحا به آن شکاف دیجیتال گفته می شود؛ روز بروز افزایش می یابد. مثلا دسترسی به اینترنت در مدارس آمریکا از چهار درصد در سال 1994 به نود و نه درصد در سال 2002 ارتقاء یافت؛ ولی گزارش آموزش و پرورش آمریکا حاکی از آن است که شکاف دیجیتال همچنان رو به گسترش است به نحوی که چهل و یک درصد از سیاهان و اسپانیایی زبان ها در خانه از یک کامپیوتر استفاده می کنند و این درصد در مورد سفید پوستان هفتاد و هفت درصد است. گزارش دیگری مبین آن است که سی و یک درصد دانش آموزان خانواده هایی که در آمد سالیانه شان کمتر از بیست هزار دلار است از کامپیوتر در منزل استفاده می کنند؛ حال آن که هشتاد درصد دانش آموزانی که در آمدشان بیش از هفتاد و پنج هزار دلار در سال است از کامپیوتر بهره می برند.

در ایران آماری در این زمینه وجود ندارد و تحقیقی هم در این باره صورت نگرفته است ولی مشاهدات معمول نشان می دهد که فاصله زیادی بین مدارس ما از حیث برخورداری دانش آموزان آن ها از فرصت های بهره وری از فناوری اطلاعات وجود دارد.

0

چکیده

مسأله مدیریت کلاس از دیرباز به مثابه پیچیده‎‎ترین موضوع شناخته شده است، تشکیل و اداره‎ی کلاس درس با 30 نفر دانش‎آموز یا بیشتر از وقت گیرترین و حساس‎ترین فعالیت‎های حرفه‎ای یک معلم می‎باشد. دلیل این پیچیدگی را می‎توان تغییرات و تحولات و تفاوت‎های فردی هر یک از فراگیران دانست، اما آیا جادوی خاصی وجود دارد که بعضی از معلمان را قادر می‎سازد تا به محض رسیدن آشوب را آرام سازند و با یک نگاه بدرفتاری را فرونشانند و کلاس را با کار مثبت و با برنامه‎های شاد فعال نمایند؟

مطالعاتی که درباره مدیریت کلاس صورت گرفته به مهارت‎های خاصی که معلمان کارآمد از خود نشان داده‎اند توجه دارد. اهمیت سازماندهی کلاس و برنامه‎ریزی در تدریس بیشتر از اهمیت مدیریت کلاس نیست، رعایت اصول مدیریت و در نظر گرفتن قوانین مشخص، ایجاد رابطه‎ی مناسب با فراگیران، توجه به تفاوت‎های فردی آنان و تدریس فعال و... از نکات مهم در اداره کلاس می‎باشد.

یکی از عمده‎‎ترین مسائلی که از دیرباز در امر تعلیم و تربیت مهم به نظر می‎رسد، مدیریت کلاس و راه‎های برقراری ارتباط با دانش‎آموزان می‎باشد. مدیریت کلاس درس، اداره‎ی دانش‎آموزان از طریق به کارگیری کارکردهای مدیریت آموزشی: یعنی برنامه‎ریزی، سازماندهی، هدایت و رهبری، نظارت وکنترل وارزشیابی جهت تحقق اهداف آموزش می‎باشد. فراگیران دارای تفاوت‎های فردی زیادی هستند. معلم باید با شناخت علایق و استعدادها با دانش‎آموزان ارتباط برقرار نماید در اداره‌‎ی کلاس موفق باشد. در این مقاله سعی شده است شیوه ‎های مدیریت کلاس و راه‎های برقراری با فراگیران مورد بررسی قرار گیرد، زیرا همه‎ی جوامع انسانی انتظار دارند که مدرسه در کودکان آنان تغییرات مثبتی ایجاد نماید تا آنها قدرت استدلال، نقادی و حضور در جامعه را پیدا نمایند. بنابراین معلم به مثابه برنامه‎ریز نظام کلاس درس باید با توانایی، دانایی و خلاقیت خاص خود فراگیران را یاری دهد تا در امور مختلف زندگی موفق باشند.

0

الف) رهبری آمرانه:معلم، دستور می‎دهد و کمتر مطالب را برای دانش‎آموزان روشن می‎سازد، او برای ارتقای سطح همبستگی و پیوند گروهی دانش‎آموزان کوششی به عمل نمی‎آورد.

ب) رهبری مشورتی یا مردمی: معلم می‎کوشد تا میزان همبستگی بین دانش‎آموزان را افزایش دهد و با عقاید و نظریه‎های آنها درباره هدف‎های یادگیری و شیوه‎های دستیابی به این هدف‎ها آشنا شود.

ج) رهبری مبتنی بر عدم مداخله: معلم هیچ گونه مدیریت و رهبری خاصی در کلاس درس ارائه نمی‎دهد، راهنمایی‎های او مبهم است‎ به سؤال‎های دانش‎آموزان جواب‎های کوتاه و مختصر می‎دهد.

جدول نتایج تحقیقات کلاسیک در زمینه سه سبک رهبری

سبک رهبری

میزان بهره‏وری یا دستیابی به هدف‎ها

فضای روانی یا جو سازمانی کلاس از نظر دانش‎آموزان

آمرانه

در آغاز بیشتر از دو سبک رهبری دیگر است

دانش‎آموزان دچار تنش و ترس می‎شوند

مردمی

تقریبا به اندازه سبک رهبری آمرانه است

برای دانش‎آموزان به عنوان لذت بخش‎‎ترین تجربه شناخته می‎شود

عدم مداخله

کم‎ترین حد در مقایسه بادو سبک دیگر رهبری

کم‎ترین لذت رابرای دانش‎آموزان به همراه دارد.

0

مارتو و سالجو (1997) دو رویکرد یادگیری عمیق و سطحی را شناسایی کرده‌اند که اساساً در تصوری که از معنی آموزش دارند با هم متفاوتند. “یادگیری عمیق” رویکرد مطلوب آموزش عالی است. “یادگیری سطحی” در پیوند با حفظ کردن فرمول‌ها و معلومات بدیهی است. باید دو نکته را در روی‌کرد به آموزش، مورد توجه قرار داد. اولاً آدم‌های متفاوتی که رویکدرهای یادگیری متفاوت دارند سرکلاس یک درس واحد می‌نشینند. دوم اینکه یک شخص واحد برحسب زمان یا چیزی که می‌گیرد رویکرد متفاوتی را اتخاذ می‌کند. یادگیری عمیق: یادگیری عمیق متضاد یادگیری سطحی و روی‌کرد مطلوب آموزش عالی است. کسانی که رویکرد عمیق به یادگیری دارند مطالب جدید را با ربط دادن آن‌ها به دانسته‌های قبلی‌شان یاد می‌گیرند. بعضی اوقات به این رویکرد یادگیری کل‌نگر گفته می‌شود، چون این نوع یادگیری با داشتن فهم و دیدگاه واحدی نسبت به جهان مرتبط است. کسی که رویکرد عمیق دارد به جای اینکه واقعیات را از هم جدا کند همواره در حال این سئوال است که چطور در می‌آید بحث بر سر چیست؟ آیا توضیح دیگری وجود دارد؟ در این یادگیری ارزشیابی بجای بازتولید حذف درس‌ها، درگیرشدنی فعالانه با اندیشه‌هاست.یادگیری سطحی: یادگیری سطحی گردآوری معلومات بی‌ربط به هم مانند اسم آدم‌ها و مکان‌ها و تاریخ وقایع است این رویکرد یادگیری را چیزی می‌بیند که می‌توان آن را با عقربه سوخت اندازه‌گیری کرد که از خالی شورع می شود. باید تا پر شدن پیش برود. این رویکرد به یادگیری اتمیستی شهرت دارد چون وقتی ما به طور سطحی یاد می‌گیریم میزان دانسته‌هایمان را به شکل یک توده می‌بینیم نه به صورت کیف پولی که می‌توان آن را روی هم گذاشت و پس‌انداز کرد. وقتی زمان ارزشیابی این یادگیری برسد به تکنیک‌های مرور و رویه‌های معمولی مثل حفظ کردن نیاز پیدا می‌کنیم مشکل اصلی یادگیری سطحی هم وقتی بروز می‌کند که مجموعه اطلاعاتی که با آن‌ها سروکار داریم بسیار گسترده شود. یادگیری استراتژیک: یادگیری استراتژیک بر تکنیک‌های یادگیری تأکید دارد در این رویکرد دانشجویان یادداشت‌های خود را سازمان‌دهی می‌کنند و سعی می‌کنند معیارهای درس را پیش‌بینی و جواب‌هایشان را به آنچه معلم می‌خواهد نزدیک‌تر کنند. رویکرد استراتژیک تلاش منطقی در جهت ایجاد تعادل بین میزان تلاش برای یادگرفتن یک درس و نمره آن است. مدیریت زمان و منابع از مسایل اصلی این روش است.

0

منظور از ترک تحصیل

دانش آموزانی که زودتر از موعد مقررمدرسه را ترک می کنند و یا به عبارتی قبل از اتمام یک دوره قادر به ادامه تحصیل نمی باشند و به ناچار مدرسه را ترک می کنند.ترک تحصیل معمولا به دنبال تکرار پایه و ناتوانی و عدم کارایی مدرسه می باشد. همچنین ترک تحصیل منجر به افزایش بی سوادی در جامعه می گردد.

روند ترک تحصیل در ایران

ترک تحصیل یکی از معضلات آموزش در جهان می باشد. امروزه ترک تحصیل و افت تحصیلی در تمام کشور های جهان از عمده ترین مباحث و مسائل آموزش و پرورش و حتی مسئولان نظام آموزشی است.نظام آموزشی ایران مانند بسیاری از کشور های در حال رشد از یک سلسله بیماری رنج می برد و این مسائل عمدتا از رژیم قبل به ارث رسیده اند. و علی رغم کوشش هایی که تا به حال انجام گرفته هنوز این مشکل لاینحل باقی مانده است.

0

اهم وظایف مدیران، در قلمرو روابط انسانی محصور است. روابط انسانی شامل کلیه ارتباطاتی است که به اقتضای کار با کارکنان خود دارند. مدیریت موثر آن است که از استعدادها و افکار و عقاید و نیروی افراد هر دستگاه و افراد جامعه و کارکنان هر موسسه حداکثر بهره وری را داشته باشد. در مطلب زیر که برگرفته از سایت آفتاب است برخی از روش ها و اصول کلی را که هر مدیر برای انجام کار خود باید مورد نظر قرار دهد به اختصار بیان شده است.
- وضع هر یک از کارکنان را مورد بررسی قرار دهید.
- به زیر دستان علاقه نشان دهید، همه افراد خون گرم نیستند.
- شنونده خوبی باشد.
- کاری کنید که کارکنانتان با میل و رغبت کار را انجام دهند.
- انتقاد یا ملامت رابه طور مثبت انجام دهید.
- مدیری که همیشه مراعات حال زیر دستان را می کند، کارکنان او فعال و وفادار بوده و نسبت به هم همکاری خواهند داشت.
- نظر مشورتی و کمک زیردستان را بخواهید.
- انتقاد و ملامت را در خفا انجام دهید.
- تحسین را در حضور دیگران انجام دهید.
- قسمتی از مسئولیت خود را به زیر دستان تفویض کنید
- در صورت استحقاق در تجلیل زیر دستان خود اقدام کنید.
- هرگز فراموش نکنید که مدیر سرمشق زیردستان خود می باشد.
- به کارکنان خود نشان دهید به آنان اعتماد داشته و از ایشان انتظار دارید تا به بهترین وجهی انجام وظیفه کنند.
- برای زیردستان خود هدفی معین کنید که به خاطر رسیدن به آن به تلاش بیفتند وجد و جهد کنند.
- به زیردستان فرصت دهید در تصمیماتی که گرفته می شود (خصوصا تصمیماتی که در وضع آنان اثر دارد) شرکت جویند.
- از تحکم و تسلط اجتناب کنید.
- خواسته های خود را به صورت پیشنهاد یا خواهش درآورید.
- هنگام طرح در خواست یا پیشنهاد، دلیل آنرا حتما ذکر کنید.
- حتی وقتی که هنوز طرح ها و برنامه های شما در مرحله ابتدایی است بگذارید، معاونین شما، راجع به آنها اطلاعاتی پیدا کنند.
- همیشه جنبه مثبت را در نظر بگیرید.
- تعادل داشته باشید.
- هر وقت در اشتباه می باشید یا که مرتکب اشتباهی شده اید به خطای خود اعتراف کنید.
- اگر فکر و سلیقه ای را پسندیدید دلیل آن را به مبتکر و صاحب فکر بگویید.
- به این حقیقت که افراد، افکار ونظریات پیشنهادی خود را بهتر از سایرین به مورد اجرا می گذارند، اهمیت بدهید.
- درباره آنچه می گویید و طرز ادای آن دقیق باشید.
- از غرولند معمولی کارکنان ناراحت نشوید.
- این احساس را در زیردستان بوجود آورید که کار آنان مهم است.
- کارکنان خود را از اموری که در وضع آنان تاثیر دارد مطلع سازید.

منیع: روزنامه ابتکار

0

در عصر گسترش روزافزون اطلاعات و ارتباطات به سر می‌بریم اهداف آموزش و پرورش در سطح جهان به خوبی بیانگر این مطلب است که از مهم‌ترین نیازهای هر جامعه تعلیم و تربیت افرادی است که با اتکا به نیروی اراده و تعقل خویش منطقی بیاندیشد و به جای وابستگی و استفاده از دستاوردهای اقتصادی و فرهنگی دیگران، خود مولد دانش، فناوری و فرهنگ مناسب برای زندگی مستقل درعصر دانایی باشند، در این راستا با مشکلی اساسی در نظام‌های آموزشی مواجه هستیم که همان است که هر ساله هزینه‌های سنگینی به بار می‌آورد و همچنان در حال افزایش است. بسیاری از دانش‌آموزان نمی‌توانند از پس مواد و محتوای آموزش مسایل برآمده یا در موعد مقرر به پایان رسانند، تاسف‌انگیزتر نیست که بدانیم بسیاری از این افراد توانایی‌های لازم برای کسب موفقیت را دارند و موفق نمی‌شوند، از طرفی هم علی‌رغم توسعه کمی آموزش رسمی در چند دهه اخیر شاهد انتقاداتی از شرایط کیفی تعلیم و تربیت در عرصه‌های مختلف بوده‌ایم، شرایطی که موجب پدید آمدن دانش‌آموزان بی‌احساس و انگیزه، فارغ‌التحصیلان بی‌علم و معلمان فاقد خلاقیت شده است، به طوری که هر چه سطح تحصیلی بالاتر می‌رود، شوق آموختن در دانش آموزان کمتر می‌شود.