امروز یکشنبه 02 دی 1403
0

مقدمه:

آزمونهای پیشرفت تحصیلی از جمله آزمونهای توانایی هستند که توان آزمودنی را تا لحظه اجرای آزمون می سنجند و بر خلاف آزمونهای استعداد،بدنبال پیش بینی عملکرد آزمودنی در آینده نیستند. این آزمونها در واقع ابزارهایی برای اندازه گیری مولفه های یادگیری بوده که در نهایت به ارزشیابی فراگیر از میزان تحقق اهداف آموزشی منجر می شود.

برخلاف اعتقاد برخی که معتقدند اجرای آزمونها صرفا به منظور ارزیابی از مهارتها و آموخته های فراگیران است باید گفت بخش مهمی از هدف ارزشیابی،ارزیابی از برنامه آموزشی معلم است که بعضا از از دید ارزیابان دور می ماند. معلمی که پس از اجرای آزمون،از عملکرد فراگیرانش احساس رضایت نمی کند لازم است این سوال را از خود بپرسد که در برنامه آموزشی خود چه کاستیهایی داشته که اکثریت فراگیران به اهداف آموزشی نائل نیامده اند. از اینرو آزمونهای پیشرفت تحصیلی علاوه بر ارزیابی از فراگیران،نقش اصلاحی را در فرایند آموزش ایفا می کند.

موضوع دیگر اینکه ارزشیابی آموزشی بخش جدایی ناپذیر از فرایند آموزش و در واقع بخش مهمی از برنامه آموزشی معلم است که در ابتدای برنامه با سنجش آغازین شروع شده و در طول برنامه با آزمونهای تکوینی ادامه می یابد و در نهایت به سنجش تراکمی ختم می شود.معلمی که تنهادر پایان برنامه آموزشی،فراگیران خود را باسوالات آشنا می سازد،در واقع فرصت مغتنم تجدید نظر و بازنگری و اصلاح را از خود می گیرد.

گستره آزمونهای پیشرفت

اگر آزمونها را ابزارهایی جهت ارزیابی میزان تحقق اهداف آموزشی بدانیم،تقسیم بندی این ابزارها نیز باید بر اساس ماهیت اهداف باشد و براین اساس آزمونهای پیشرفت تحصیلی می تواند در سه حوزه مستقل شناختی،عاطفی و روانی-حرکتی منقسم شود. در موقعیت آموزشی حاضر،از آنجاییکه اغلب درسها ماهیت شناختی و نظری دارد،آزمونهای شناختی بیشتر مورد توجه قرار می گیرد و در درجه دوم در خصوص درسهایی مانند تربیت بدنی و هنر یا درسهایی که فعالیتهای عملی و کارگاهی از فراگیر مورد انتظار است آزمونهای عملکردی مورد توجه قرار هستند و از آزمونهای عاطفی که مهجور ترین آزمونها در نظام آموزشی هستند استفاده چندانی بعمل نمی آید.