امروز پنجشنبه 01 آذر 1403
0

سبک های یادگیری به سه دسته تقسیم می شوند.

1.سبک های عاطفی

به ویژگی های شخصیتی و هیجانی افراد اشاره دارد از جمله این ویژگی ها پشت کار یاد گیرنده،مطالعه مستقل یا با مشارکت دیگران،پذیرفتن و نپذیرفتن تقویت های بیرونی است

2.سبک های فیزیولوژیکی

در این سبک های یادگیری،جنبه های زیست شناختی یادگیرنده مورد توجه قرار می گیرد. به عنوان مثال برخی شب ها و عده ای صبح زود را برای مطالعه ترجیح می دهند. برخی محیط های آرام و گروهی علاقه مندند که هنگام مطالعه به موسیقی آهسته گوش دهند.

3. سبک های شناختی:

مشخص می کند که یاد گیرنده چگونه مطلب را درک می کند،به خاطر می سپارد و چگونه می اندیشد.

سبک های یادگیری شناختی،انواع مختلفی دارند که عبارتند از:

سبک سرعت ادراکی

سبک وابسته به زمینه

سبک مستقل از زمینه

در سبک یادگیری سرعت ادراکی یاد گیرندگان به دو دسته تقسیم می شوند.

دسته ی اول تکانشی که به سرعت پاسخ دهی اهمیت می دهند.

دسته دوم تاملی که به دقت و صحت پاسخ تاکید می ورزند.

ارمرد معتقد است که یادگیرندگان تکانشی یا شتاب زده،افرادی هستند که تمایل دارند، کارها و تکالیف خود را سریع،بدون دقت و بی توجه به جزئیات انجام دهند. در حالی که یادگیرندگان تاملی مایلند تکالیف خود را به آرامی و به دقت ارزیابی نمایند.آنها به جزئیات کارها نیز توجه دارند.ابتدا مکث می کنند و بعد جواب می دهند.

هان می گوید نه سبک یادگیری تکانشی و نه سبک یادگیری تاملی،هیج کدام بهترین سبک یادگیری نیستند و به تنهایی کافی نمی باشند.بنابراین ضرورت دارد که یادگیرندگان را تشویق نمود از هر دو سبک بهره بگیرند.

ویتکن،مور، گودایناف و کوکس پیشنهاد داده اند افرادی که از سبک یادگیری وابسته به زمینه برخوردارند،بیشتر تحت تاثیر محیط اطراف خود قرار می گیرند.کلی گرا هستند و حل مسئله را کار کردی مشکل می پندارند. بسیار حساس بوده و با محیط اجتماعی خود همساز هستند. مو قعیت های گروهی را برای مطالعه ترجیح می دهند. این فراگیران بیشتر از طریق مشوق های بیرونی بر انگیخته می شوند. فراگیرانی که از چنین سبک یادگیری برخوردارند،در زمینه ها ی اجتماعی،ادبی و تاریخی عملکرد موفق تری دارند. چون در این زمینه ها با کل سر و کار دارند نه با جزئیات. برعکس فراگیرانی که از سبک یادگیری مستقل از زمینه بر خوردارند تمایل دارند که بیشتر به دنیای پیرامون به صورت تحلیل گرایانه و نقادانه بنگرند. حل مسئله را راحت می پندارند و بیشتر به مطالعه مستقل تمایل دارند. این فراگیران کمتر تحت تاثیر تغییرات محیطی قرار می گیرند و در علوم پایه مثل ریاضیات،فیزیک،شیمی و زیست شناسی موفق تر هستند یعنی در علومی که با جزئیات سر و کار دارند عکس العمل نشان می دهند فراگیران می توانند سبک یادگیری خود را اصلاح یا تعدیل کنند و یا تغییر دهند و در دروس مختلف از سبک های یادگیری متفاوت استفاده کنند.

سبک های یادگیری کلب

کلب سبک های یادگیری را در چهار سبک واگرا،همگرا،جذب کننده،و انطباق دهنده،در قالب چهار دسته عوامل متفاوت زیر تقسیم بندی نموده است:

توانایی تجربی عینی: یادگیرنده بیشتر بر احساس و توانائیهای خود متکی است.

توانایی مشاهده انعکاسی: یادگیرنده موقعیت ها و اندیشه های را از زوایای مختلف درک می کند.

توانایی مفهوم سازی انتزاعی:یادگیرنده از منطق و اندیشه ی بیشتری استفاده می کند.

توانایی آزمایش نمودن فعال: یادگیرنده از راه انجام دادن کارها به یادگیری دست می یابد.

1.سبک های یادگیری واگرا

این سبک یادگیری، شیوه های تجربی عینی و مشاهده ی تاملی را در هم می آمیزد. افرادی که دارای این سبک یادگیری هستند، در دیدن موقعیت های عینی از دیدگاه های مختلف، بیشترین توانایی را دارند.

رویکرد آنها موفقعیت های مختلف، بیشتر مشاهده کردن است تا عمل کردن این گونه افراد علائق فرهنگی زیادی دارند و دوست دارند اطلاعات را جمع آوری کنند.

2.سبک های یادگیری همگرا

در این سبک یادگیری، شیوه های تفکر انتزاعی و آزمایشگری فعال،با هم ترکیب می گردند.افرادی دارای این سبک یادگیری،بیشترین توانایی را بر کاربرد عملی اندیشه ها و نظریه ها را دارند. این افراد می توانند مسائل را حل کنند و بر اساس راه حل هایی که برای مسائل پیدا می کنند، تصمیم گیری نمایند.

3.سبک های یادگیری جذب کننده

این سبک یادگیری، شیوه های یادگیری تفکر انتزاعی و مشاهده ی تاملی را با هم می آمیزد. افرادی که دارای این سبک یادگیری هستند،در درک مقدار زیادی از اطلاعات و ترکیب آنها به صورت منطقی،بیشترین توانایی را دارند. این افراد به مردم کمتر توجه می کنند و بیشتر به اندیشه ها و مفاهیم انتزاعی علاقه مند هستند. ترجیح می دهند نظریه ای از لحاظ منطقی درست باشد،تا آنکه ارزش عملی داشته باشد.

این سبک یادگیری برای مشاغلی که مستلزم اطلاعات و دانش هستند موثر است.

4.سبک یادگیری انطباق دهنده

در این سبک یادگیری، شیوه های تجربی عینی و آزمایشگری فعال با هم ترکیب می شوند. افرادی که دارای این سبک یادگیری هستند،بیشترین توانایی را در یادگیری تجارب دسته اول دارند.

این افراد از اجرای طرح ها و درگیر کردن خود با تجارب تازه و چالش انگیز، بیشترین لذت را می برند. این افراد تمایل دارند به عمل بپردازند، تا به تحلیل های منطقی. همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر بر مردم تکیه دارند. این سبک یادگیری در مشاغل فعال مثل بازاریابی یا فروشندگی موثر است.

سبک های یادگیری فلدر و سولمان

سبک یادگیری سولمان و فلدر مبتنی بر چهار پیوستار و هشت گزینه است،که دو به دو مقابل هم،در چهار بعد قرار گرفته اند که این چهار پیوستار عبارتند از:

1.فراگیرن فعال و فراگیران فکور

فراگیران فعال تمایل دارند که اطلاعات را به بهترین وجه از طریق انجام فعالانه ی کار، بحث کردن،کاربرد یا توصیف چیزی درک کرده و به خاطر بسپارند.

در مقابل فراگیران فکور ترجیح می دهند که در ابتدا به آهستگی پیرامون مطالب و کارها فکر کنند.

2. فراگیران حس گرا و فراگیران شهودی

فراگیران حس گرا تمایل دارند که حقایق را فراگیرند.اما فراگیران شهودی اغلب اکتشاف پدیده های تازه یا روابط ما بین پدیده ها را ترجیح می دهند.

3. فراگیران بصری و فراگیران کلامی

فراگیران بصری هنگامی که در کلاس های درس شاهد تصاویر،فلوچارت ها،سری های زمانی،فیلم و نمایش باشند بهتر یاد گرفته و مطالب را راحتر به یاد می آورند. فراگیران شفاهی، زمانی که مباحث کلاسی و تدریس آموزشگران، براساس نوشتن (جزوه)، توصیف و تشریح مطالب استوار است بهتر یاد می گیرند.

4.فراگیران مرحله گرا و فراگیران کل گرا

فراگیران مرحله گرا تمایل دارند که از طریق مراحل خطی و متوالی فرا گیرند. به نحوی که هر مرحله به طور قطعی از مرحله قبلی مطابعت کند. فراگیران کل گرا تمایل دارند که از طریق یک جست بزرگ، جذب تقریبا تصادفی موضوعات، بدون مشاهده ی ارتباطات بین آنها و سپس درک ناگهانی مطالب، یاد بگیرند

سبک یادگیری فیس چر

فیس چر هفت نوع سبک یادگیری، در ارتباط با فرایند تدریس- یادگیری به شرح زیر معرفی کرده اند.

فراگیر گام به گام:

این نوع فراگیران با شیوه ی اصلی منظم، موضوعات اصلی را دنبال می کنند و به تدریج بر معلومات، نگرش و مهارت های خود می افزایند. فراگیران گام به گام از مواد آموزشی و آموزش برنامه ای استفاده می کنند. از دانش جدید و اطلاعات روز آگاه می شوند و به رشد و افزایش دانش خویش به طور پیوسته و متوالی ادامه می دهند.

فراگیر شهودی:

شیوه ی مخصوصی است به دور از توالی زمانی و منطقی شیوه ی سنتی گام به گام،در فراگیران بصیرت ناگهانی و خود انگیزی به وجود می آورد. به موضوع یادگیری معنی می دهد، نتیجه گیری می کند و نتایج را تعمیم می دهد. اغلب پیروان سبک شهودی در محیط آموزش و به طریق مختلف و با استفاده از اطلاعات غیر اصولی و تجربیا نا منظم و توجه به محیط اطراف خویش، به درک، توصیف و توضیح یک مفهوم می پردازند.

فراگیر یک حسی:

در این سبک بیشتر در جهت تشکیل ایده های معنی دار، روی یک حس تاکید می شود و از حواس دیگر هیچ گونه استفاده ای به عمل نمی آید. البته یادگیری یک حسی پاسخ گوی مسائل پیچیده ی معاصر نیست. زیرا فقط بخش کوچکی از حوزه ی یادگیری را می پوشاند.

فراگیر چند حسی:

در دنیای کنونی، جمع آوری اطلاعات گوناگون و حل مسائل مختلف زندگی و کسب بصیرت های لازم در جهت تصمیم گیری نیازمند به کار گیری حواس پنچ گانه است. تحصیل مهارت های اساسی مانند گوش دادن، صحبت کردن، خوانندن و نوشتن و کسب دانش و نگرش ایجاب می کند که فراگیران به منظور رشد همه جانبه از تمام حواس خود استفاده نمایند.

فراگیر تعاملی:

در این شیوه که مبتنی بر همکاری آموزشگر و علاقه ی فراگیر است، یادگیری فعال و پویا در کلاس تحقق می یابد. آموزشگر با بیان مطالب آموزنده و انجام نمایش های مناسب، جلب مشارکت فراگیران در موضوع یادگیری و بحث های آزاد و منطقی بر تامل هر چه بیشتر برای درک موضوع درس تاکید می ورزند. از مجموعه تلاش های فراگیران، هم کوشی ایجاد می شود که انگیزه را از برون به درون سوق می دهد.

فراگیر ساختار روشن:

هنگامی که آموزشگر ساختار یادگیری را ساده و خالی از ابهام می سازد، در واقع هدف ها و محدودیت های یادگیری را روشن و عملکرد عقلانی فراگیر را در راستای رسیدن به هدف تقویت می کند. فراگیران زمانی در کلاس احساس آرامش می کنند که محیط آموزش را همچون خانه بدانند. ساختار دانش برای آنها به خوبی تعریف شده و از حاشیه رویی و زوائد موضوع صرف نظر شده باشد. در این حالت است که آنها می توانند ساختار اصلی مطالب را با منطق و استدلال بیان کنند و آن را فرا گیرند.

فراگیر انتخابی:

با این سبک، فراگیر می تواند بسته به موقعیت زمانی و مکانی،سبکی مناسب را انتخاب کند و یا سبکی را با سبک های دیگر هماهنگ سازد.