امروز چهارشنبه 30 آبان 1403
0


ساختار Manova شبیه به ساختار Anova است با این تفاوت که طرح های Manova دارای عبارت هایی برای متغیرهای وابسته چندگانه است. در این طرح با این مسئله سر و کار داریم که آیا متغیرهای مستقل ارائه شده اثری بر متغیرهای وابسته دارد یا نه.

مثلاً آزمایشی که در آن بیش از یک متغیر وابسته وجود دارد را اجرا کرده ایم. اگر بخواهیم از طرح Anova استفاده کنیم لازم است برای هر متغیر وابسته یک تحلیل تک متغیره اجرا کنیم که این روش خود دو عیب دارد: اول این که تورم فوق العاده خطای نوع اول و دوم در آن دیده می شود،دوم این که عدم توانایی پژوهشگر در به حساب آوردن همبستگی میان متغیرهای وابسته در آن مشهود است و این عواقب منجر به نادرستی استخراج و تفسیر نتایج می شود. علاوه بر این باید در نظر داشت که تحلیل تک متغیری نمی تواند همبستگی های درونی بین متغیرهای وابسته را اندازه گیری کند.

در Manova هر دو مسئله همزمان با یکدیگر کنترل می شود و همچنین همبستگی بین متغیرهای وابسته را به حساب می آورد.(Manova با تحلیل خطی بهینه (چند متغیری) متغیرها سر و کار دارد.)

همچنین در Manova، مجموع مجذورات با مقادیر ماتریس سر و کار دارد. البته در این مدل ماتریس، مجموع مجذورات و حاصلضرب آنهاست.

با توجه به اینکه یک ترکیب خطی ممکن است برای توجیه همه واریانس در N متغیر وابسته کافی نباشد، بنابراین Manova ترکیب خطی دوم را طوری استخراج می کند که مستقل از نخستین ترکیب باشد و واریانس باقیمانده را بیشینه سازد. سپس ترکیب سوم به گونه ای که متعامد با نخستین و دومین ترکیب است و واریانس باقیمانده را بیشینه سازد استخراج می کند و این عمل تا حصول یک ملاک معین ادامه دارد.

بطور کلی ویژگی های مهم آزمون تحلیل واریانس چند متغیری شامل موارد زیر است:
1-ارزش ویژه،شاخص تمرکز واریانس مشترک بین اثر Manova و یک ترکیب خطی از متغیرهای وابسته چندگانه است.
2-همه مشخصه های آزمون Manova به عنوان تابعی از ارزش های ویژه محاسبه می شود.
3-ضرایب تابع تشخیص به عنوان تابعی از ارزش های ویژه محاسبه می شود.
4-ارزش های ویژه اطلاعاتی درباره اهمیت نسبی متغیرهای وابسته در ترکیب های خطی بهینه به دست می دهند.

پیش فرضهای لازم برای اجرای آزمون MANOVA عبارتند از:

1-استقلال: هر نمره مستقل از نمرات دیگر است.
2-نمرات در جامعه نرمال باشد.
3- واریانسها همگن باشند.
4- کواریانسها همگن باشند

آزمون تحلیل واریانس MANOVA شامل سه نوع: یک راهه، دو راهه و سه راهه می باشد.

0

در تحلیل واریانس یک راهه(ANOVA) متغیرهای مستقل کمّی می توانند به عنوان متغیرهای کمکی درنظر گرفته شوند.در این صورت این طرحها به عنوان تحلیل کواریانس در نظر گرفته می شوند.

از تحلیل کوواریانس به عنوان یک کنترل آماری نام برده می شود. این تحلیل ترکیبی از تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون است و زمانی قابل استفاده است که در آن متغیر وابسته کمی بوده، چند متغیر مستقل کمی و کیفی وجود داشته باشد.

تحلیل کوواریانس در چارچوب رگرسیون تفاوتی با تحلیل واریانس ندارد جز ‌آن که اثر متغیر کمکی از متغیر وابسته حذف می شود. متغیر کمکی را در چارچوب رگرسیون می توان یک متغیر مستقل دانست که در تبیین تغییرات متغیر وابسته بر سایر متغیر های مستقل پیشی می گیرد.

در تحلیل رگرسیون می توان به راحتی با کنترل برخی از متغیرها اثرات سایر متغیرهای مستقل را در تبیین متغیر وابسته بدست آورد.

فرض این است که متغیر کمکی منبع تغییراتی در متغیر وابسته علاوه بر متغیر مستقل باشدو از طریق تحلیل کواریانس اثرات ناشی از متغیرهای کمکی تعدیل شود.

متغیر کمکی موثر در تحلیل کواریانس  متغیری است که همبستگی بالایی با متغیر وابسته داشته ولی با متغیرهای مستقل همبستگی نداشته باشد چون متغیرهای کمکی پارامتری یا کمّی در طرح های تجربی و مطالعه پیمایشی به منظور حذف و از بین بردن اثرات خارجی بر متغیر وابسته و افزایش دقت اندازه گیری مورد استفاده قرار می گیرند.

می دانیم که رد یک فرض نادرست توان آزمون نامیده می شودو به چندین عامل بستگی دارد از جمله: حجم نمونه، میزان تغییر پذیری در متغیر وابسته، طرح پژوهش و روش تحلیل آماری و سطح معناداری انتخاب شده توسط پژوهشگر.

برخی از این روش ها در اختیار پژوهشگر نیست یا مستلزم صرف وقت و هزینه بالایی است، ولی انتخاب طرح آزمایشی، تحلیل آماری یا هر دو می تواند توان آماری را بدون صرف هزینه زیاد افزایش دهد. تحلیل کوواریانس موثرترین وسیله برای این منظور است و کل پراش را به سه بخش، پراش تبیین شده توسط کاربندی، پراش تبین شده توسط همپراش و پراش پسماند تقسیم می کند. اگر متغیر کمکی با پیامد همبستگی قوی داشته باشد پراش پسماند کوچک خواهد بود و توان آماری به شکل اساسی افزایش خواهد یافت.

پیش فرضهای لازم برای اجرای آزمون تحلیل کواواریانس عبارتند از:
1-    نرمال بودن.
2-    همگنی واریانس ها.
3-    رابطه بین متغیر وابسته با متغیر کمکی خطی فرض شود.و یا رابطه بین متغیر وابسته و متغیر کمکی معنادار باشد.
4-    ضرایب خطوط رگرسیون با هم برابر باشند. و یا متغیر مستقل و کمکی با هم تعامل نداشته باشند.

0

پژوهش حاضر به منظور استاندارد سازی تست نگرش سنج معلمان مینه سوتا بر روی معلمان دوره راهنمایی شهر تهران انجام شد. برای انجام این پژوهش گروهی با حجم 450 نفر از معلمان زن و مرد دوره راهنمایی شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه نگرش سنج مینه سوتا بر روی آن ها اجرا گردید. از این گروه تعداد 415 پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل آماری مورد بررسی قرار گرفته و مابقی به علت عدم علاقه به پاسخگویی و پاسخگویی به صورت ناقص از مجموعه حذف گردید. از 415 نمونه مورد مطالعه 53/0 درصد زن و 47/0 درصد مرد بودند.
ابزار مورد پژوهش را مجموعه 150 گزاره ای نگرش سنج ترجمه شده مینه سوتا تشکیل می داد. در این پرسشنامه هر گزاره بر مبنای لیکرتی در پنج گزینه کاملاً مخالف، مخالف، بی نظر، موافق، کاملا موافق ترتیب یافته که در مقیاس 5 درجه ای نمره گذاری شده است. بعد از گردآوری داده ها همبستگی هر سوال با کل مجموعه محاسبه و به علت پایین بودن همبستگی برخی سوالات با کل تست 12 سوال از مجموعه سوالات تست حذف شد و اعتبار مجموعه از تست با استفاده از  آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. این نتیجه پاسخگوی پرسش پژوهشی که آیا آزمون دارای اعتبار کافی است می باشد و همچنین نشان می دهد که می توان به نتایج و محاسبات بعدی اعتماد داشت.
برای بررسی روایی سازه پرسشنامه و این که این مقیاس از چند عامل تشکیل شده از تحلیل عاملی استفاده شد. حد کفایت نمونه برداری 756/0 است و معنادار بودن آزمون کرویت بارتلت، استفاده از تحلیل عاملی را توجیه می کند.
بر پایه روش تحلیل مولفه های اصلی و چرخش به شیوه واریماکس و با توجه به مقدار واریانس تبیین شده و بار عاملی هر سوال 2 عامل استخراج گردیده است که 83 سوال به علت بار عاملی پایین از مجموعه سوالات حذف گردید. و دو عامل به دست آمده در مجموع 98/19 درصد واریانس را تبیین کرد. از تفسیر ساختار ساده متغیرها نتایج زیر حاصل شده است:
عامل 1 با 45 سوال همبستگی قوی دارد که نشانگر نگرش معلم نسبت به دانش آموزان است.
عامل 2با 23 سوال همبستگی قوی دارد که نشانگر نگرش معلم نسبت به حرفه معلمی است.
عوامل فوق با نتایج جلالی و همکاران (1381) که بر روی معلمان دوره راهنمایی شهر تهران انجام شده است هماهنگ و همسو است. میانگین نمرات مردان در عامل اول 56/51 و در عامل دوم 45/49 است و میانگین نمرات زنان برای عامل اول 25/48 و برای عامل دوم 11/49 است. که این نشان می دهد نگرش معلمان زن نسبت به دانش آموزان مثبت تر از مردان است. و نگرش معلمان مرد نسبت به حرفه معلمی مثبت تر از نگرش معلمان زن است. تفاوت معلمان زن و مرد در رابطه با عامل اول در سطح اطمینان Pپاتمن  (1999)، در بررسی های خود به این نتیجه رسید که نگرش معلم معلول شرایط جامعه، مدرسه، برنامه های آموزشی و توانایی های معلم است.
در پژوهش های انجام شده توسط پژوهشگران در سال 2009، که در سایت تخصصی آموزش و پروش آمریکا "اریک"  منتشر شده عوامل تاثیرگذار در نگرش معلمان به دانش آموزان و حرفه معلمی چنین عنوان شده است: عواملی مانند جنسیت دانش آموزان، موضوع و مبحث درسی که تدریس می شود، عملکرد دانش آموزان، نژاد و گروهی که معلم به آنان تدریس می کند، هدف آموزشی معلم، موفقیت دانش آموزان، معیار سنجش پیشرفت دانش آموزان، شخصیت دانش آموزان، وضعیت اقتصادی، حمایت مالی از معلم، آداب و رسوم، فرهنگ، مذهب و توانایی های معلم در نگرش و توقع او تاثیرگذار هستند.
عوامل شخصی (شخص معلم). شامل تجربه، علاقه، تعهد کاری و از خودگذشتگی های او، میزان تحصیلات و رشته تحصیلی معلم، سابقه آموزشی و کار تدریس معلم، شرایط کاری و علاقه و تعهد معلمان به کارشان جملگی بر اثربخشی کار معلم موثر است. همچنین شرایط و عناصر محیطی. موقعیت جغرافیایی مدرسه، منطقه آموزشی که از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تفاوت هایی با هم دارند و روش های کاری متفاوتی را ایجاب می کند در کارآیی و اثربخشی معلم موثر است. همچنین وسعت و بزرگی مدرسه، امکانات آموزشی، حجم کاری معلم، تعداد دانش آموزان و زمینه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آنان در اثربخشی معلمان موثر است. (لیان، 2006)
با توجه به موارد فوق و نتایج حاصل از پژوهش های مختلف به نظر می رسد برای افزایش روحیه و رضایت شغلی کارکنان لازم است به ارضای نیازهای آنان در محیط کار توجه کنیم و فضای روانی مناسب را در درون سازمان ایجاد کنیم. ایجاد جو سازمانی که از لحاظ روانی سالم تر و از ترس و تهدید و اضطراب به دور باشد کار خلاق معلم را آسان و او را در ارائه ایده های جدید تشویق می کند. بنابراین وقتی معلم به سوی بهسازی مداوم، بالنده و پایداری برنامه درسی و آموزشی و نیز فنون تدریس هدایت شود، دانش آموزان به مطمئن ترین و بهترین وجه از مدرسه بهره مند می شوند (گرانفیث، بخشی، 1375).
در ایران نیز توجه بیشتر به نیاز معلمان و ایجاد شرایط و امکانات آموزشی بهتر می تواند در راستای بهینه سازی دیدگاه های معلمان و نگرش آنان نسبت به کار، برنامه، مدرسه و در نهایت دانش آموز موثر افتد.
پیشنهادهای پژوهشی
1-    مقیاس نگرش سنج در سطح مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان آزمون شود و برای سنجش روایی ملاکی از متغیرهایی مانند نظر مدیران و کارشناسان استفاده شود و این طرح ابتدا در تهران و سپس در مرکز استان ها به اجرا درآید.
2-    این مطالعه مقدماتی زمینه مناسبی برای انجام یک پژوهش ملی به دست داده است. با تلفیق گزاره های دو مولفه های حاصل از فرایند پژوهش و اجرای طرح پژوهشی گسترده و جامعه تری می توان به ابزار مناسبی برای سنجش نگرش های معلمان در رابطه با دانش آموزان و حرفه معلمی دست یافت. امید است که در این راه گام های موثری برداشته شود.
3-    در پژوهش های دیگر به منظور افزایش واریانس تبیین شده لازم است ابزار سنجش مجددا مورد تجدید نظر قرار گیرد و از روش های دیگر نیز در جمع آوری اطلاعات استفاده شود.
4-    گرچه اکثر فرضیه های این مطالعه مورد تایید قرار نگرفتند، اما قابل انتظار است که نگرش معلمان نسبت به شغل خود و دانش آموزانشان تحت تاثیر متغیرهای مختلفی باشد، از این رو انجام پژوهش های دیگری در این راستا توصیه می شود.

0

هنجاریابی آزمون جدید شخصیتی نئو (NEO) و بررسی تحلیلی ویژگیهای و ساختار عاملی آن در بین دانشجویان دانشگاههای ایران, / میرتقی گروسی‌فرشی؛ به راهنمایی: هوشنگ مهریار. گروسی‌فرشی، میرتقی

پایان نامه (دکترا) -- دانشگاه تربیت مدرس، 1377

به منظور هنجاریابی آزمون جدید شخصیتی نئو (NEOPI-R) و بررسی تحلیلی ویژگیها و ساختار عاملی آن در بین دانشجویان دانشگاههای ایران، نمونه‌ای با حجم 2000 نفر از بین جامعه آماری انتخاب گردید. این نمونه از بین دانشجویان دانشگاههای تبریز و شیراز و دانشگاههای علوم پزشکی این دو شهر انتخاب گردیدند. فرم فارسی تهیه شده از آزمون NEO بر روی نمونه مورد پژوهش اجرا گردید. مجموع پرسشنامه‌های فراهم شده از این نمونه در فرم گزارش شخصی (فرم S) 1775 نفر و در فرم گزارش مشاهده‌گران (فرم R) 211 نفر بودند که بعد از پالایش پرسشنامه‌های تکمیل شده جمع باقی مانده از فرم 1656 S نفر و از فرم 200 R نفر بودند. تست NEOPI-R جانشین تست NEO است که در سال 1985 برای اولین بار تهیه شده بود. در فرم سال 1985 سه عالم N، E و O رویه‌های مشخصی داشتند. در حالیکه دو عامل A و C فاقد رو به مشخصی بودند. در تست NEOPI-R رویه‌های مشخصی نیز برای عوامل A و C منظور شده است. از این رو لفظ NEO دیگر نمی‌تواند مخفف سه عامل N، E و O باشد بلکه به عنوان نامی است که برای این تست انتخاب شده است. فرضه‌های زیر در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. -1 این تست در مورد دانشجویان ایرانی دارای همان ساختار عاملی خواهد بود که در ممالک غربی بدست آمده است. -2 این تست 6 رویه یا عامل فرعی را برای هر یک از پنج عامل اصلی در دانشجویان ایرانی هم نشان خواهد داد. -3 ساختار عاملی تست ثابت است و بر اساس ویژگیهائی از قبیل جنس، محل اقامت، سن و طبقه اجتماعی افراد تغییر خواهد کرد. -4 میانگین نمرات و پراکندگی آن در عوامل اصلی و 30 رویه آن بر اساس متغیرهائی چون جنس، شهرستان، طبقه اجتماعی دانشجویان متفاوت خواهد بود. روش آماری عمده در بررسی فرضیات مذکور تحلیل عوامل است. درجه ثبات عاملی تست بوسیله تکرار تحلیل عوامل در دو گروه جنسی و مقایسه نتایج بدست آمده با یکدیگر مورد ارزیابی قرار گرفته است. تحلیل عوامل مجددی روی رویه‌های هر یک از عوامل انجام گرفته است تا وجود عوامل فرعی احتمالی در هر یک از عوامل اصلی مشخص گردد. برای ارزیابی اعتبار ملاکی تست از همبستگی فرم S و R، و برای ارزیابی پایائی تست از روش ثبات درونی (آلفای کرونباخ) استفاده شده است. نمرات آزمون هم به صورت خام و هم بصورت نقاط صدکی محاسبه و ارائه شده است. اطلاعات بدست آمده توسط نرم‌افزار کامپیوتری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج زیر بر اساس فرضیات مطرح شده، بدست آمده است. - تحلیل عوامل رویه‌های 30 گانه تست NEO حضور 5 عامل اصلی و یک عامل فرعی ناپایدار ششمی را نشان می‌دهد. عامل ششم در نمونه کلی و در گروه مردان به شکلی و در گروه زنان به شکلی متفاوت ظاهر می‌شود و لذا می‌توان آن را عاملی وابسته به جنس و احتمالا برآمده از شرایط فرهنگی در ایران دانست. - تحلیل عوامل رویه‌های 6گانه هر عامل بطور جداگانه نشان می‌دهد که خالصترین وامل، عوامل N و C است. عوامل E و A به لحاظ پیچیدگیهائی که دارند، هر یک دو عامل را نشان می‌دهند اما اغلب رویه‌ها روی هر دو عامل بار قابل ملاحظه‌ای دارند، اما رویه‌های عامل O فقط در مورد زنان دو عامل مستقل از یکدیگر تشکیل می‌دهند که چون این پدیده فقط در مطالعه حاضر دیده شده است. از اینرو بنظر می‌رسد که این امر ناشی از شرایط فرهنگی ایران باشد. - نتیجه تحلیل عوامل مردان کاملا شبیه تحلیل عوامل نمونه کلی است و هیچ تفاوت مشهودی در آن دیده نمی‌شود. - نتیجه تحلیل عوامل زنان بجز در رویه‌های عامل انعطاف‌پذیری شبیه تحلیل عوامل نمونه کلی است. در گروه زنان ترکیب رویه‌های O1، O2، O3 و O5 همراه با رویه‌های E5 و جنبه منفی A5 عامل ناپایدار ششمی را تشکیل می‌دهند که با توجه به خصوصیات رویه‌های مذکور می‌توان آن را خودشیفتگی نامید. - میانگین نمرات دانشجویان تبریز و شیراز در برخی از عوامل و رویه‌های آنها متفاوت از یکدیگر بوده و این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار است. - میانگین نمرات گروه مردان و گروه زنان در برخی از عوامل و رویه‌های آنها متفاوت از یکدیگر بوده و این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار است. - میانگین نمرات نمونه مورد بررسی به تفکیک تعامل جنسی و سواد پدر نیز در برخی از جهات متفاوت از یکدیگرند.
0

مقایسه ویژگی های شخصیتی هنرمندان با افراد عادی ]اصغرآقایی، لادن جلالوند،غلامعباس زواری

 (شخصیت خلاق - کشورلتونی. 1385؛4:‏63-74 [ نمایه‌شده در ISI])

چکیده

این پژوهش  ویژگی های شخصیتی هنرمندان با افراد عادی در شهر اصفهان را بررسی می کند. جامعه آماری تحقیق را هنرمندان شاعر، نقاش، بازیگر، موسیقیدان (169 نفر) و افراد عادی (55 نفر) تشکیل دادند. گروههای هنرمندان به روش نمونه گیری در دسترس و گروه افراد عادی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و همتا شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا با ضریب اعتبار 93%  و یک پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی بود. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی هنرمندان با افراد عادی در مقیاسهای سلطه گری، مردم آمیزی، حضور اجتماعی، خویشتن داری، اشتراک، کارایی ذهنی، انعطاف پذیری، جنبه زنانگی / مردانگی و مدارا در سطح >P 05 /0 تفاوت معنی دار وجود دارد. در مقایسه دو به دو ویژگی های شخصیتی هنرمندان با یکدیگر و با افراد عادی، علاوه بر مقیاسهای فوق در دو ویژگی اجتماعی شدن و استعداد روانشناختی بین گروههای مورد مطالعه تفاوت معنی دار دیده شد. نتایج مقایسه عبارتند از: بالاتر بودن ویژگی های سلطه گری بازیگران از نقاشان و افراد عادی، مردم آمیزی نقاشان و بازیگران از افراد عادی، کارآیی ذهنی موسیقیدانها از افراد عادی، اشتراک بازیگران از افراد عادی، انعطاف پذیری موسیقیدانها از بازیگران و نقاشان و افراد عادی، انعطاف پذیری موسیقیدانها از بازیگران و نقاشان و افراد عادی از بازیگران، جنبه زنانگی / مردانگی افراد عادی از موسیقیدانها و بازیگران، مدارا در موسیقیدانها، نقاشان و شاعران از افراد عادی، اجتماعی شدن بازیگران از سایر گروهها و استعداد روانشناختی موسیقیدانها از سایر گروهها. همچنین در بررسی ارتباط بین ویژگی های جمعیت شناختی و شخصیتی هنرمندان مشخص شد که بین مقیاسهای، استعداد کسب پایگاه با درآمدرابطه مثبت و با مدرک رابطه منفی، حضور اجتماعی با مدرک رابطه منفی، خودپذیری با تأهل و جنس رابطه منفی، اجتماعی شدن با تأهل رابطه منفی، خویشتن داری با درآمد رابطه منفی، اشتراک با مدرک رابطه مثبت، پیشرفت از طریق عدم وابستگی با مدرک رابطه مثبت، کارآمدی ذهنی بادرآمد رابطه مثبت، استعداد روانشناختی با سن رابطه منفی، انعطاف پذیری با درآمد رابطه مثبت و با سن رابطه منفی، جنبه زنانگی / مردانگی با مدرک رابطه مثبت و مدارا با مدرک رابطه مثبت و با جنس رابطه منفی،  دارد (ضرایب رگرسیون بین 278/0 – 152/0 می باشد).
0

رقیه آتشکار، علی فتحی آشتیانی، پرویز آزاد فلاح

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد برونگرایی،روان رنجور خویی و روال گسسته گرایی با سیستم های مغزی/ رفتاری به مرحله اجرا در آمد. روش: در نمونه گیری  128نفر از دانشجویان دختر یکی از دانشگاه های تهران با میانگین سنی02/26 سال و انحراف معیار 5/3، با تکمیل پرسشنامه شخصیتی گری- ویلسون GWPQ و فرم تجدیدنظرشده پرسشنامه شخصیتی آیزنک EPQ-R مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج: تحلیل آماری با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون نشان داد که برون گرایی با سیستم فعال ساز رفتاری رابطه ای معنادار ندارد، روان رنجورخویی با مؤلفه های سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگ/ گریز همبستگی دارد. عامل روان گسسته گرائی نیز با دامنه متنوعی از مؤلفه های نظام مغزی رفتاری ارتباط دارد. بحث: این یافته ها با برخی از مطالعات قبلی همسو می باشد. نتایج، اثرات ترکیبی این مؤلفه ها را نشان می دهد؛ برای مثال سیستم فعال ساز رفتاری، همانند تفسیر گری از این سیستم، کاملاً منطبق بر برونگرایی نیست بلکه ترکیبی از درونگرایی پایین و اضطراب پایین است. سیستم بازداری رفتاری همسو با نتایج تحقیقات پیشین،ترکیبی از روان رنجورخویی بالا و برونگرایی پایین است و دامنه متفاوت از وجود شاخص ها در روان گسسته گرائی به عنوان یک ملاک عمومی، باور اینکه تبیین کننده خوبی برای بعد جنگ/ گریز باشد، را با مشکل مواجه کرده است.

0

بسیاری از رفتارهای انسان با سازوکارهای نفوذ بر خود (Self-influnce)، برانگیخته و کنترل می شوند. در میان مکانیسم های نفوذ برخود، هیچ کدام مهمتر و فراگیرتر از باور به خودکارآمدی شخصی نیست (1997،Bandura )اگر فردی باور داشته باشد که نمی تواند نتایج مورد انتظار را به‌دست آورد، و یا به این باور برسد که نمی تواند مانع رفتارهای غیرقابل قبول شود، انگیزه او برای انجام کار کم خواهد شد. اگرچه عوامل دیگری وجود دارند که به عنوان برانگیزنده های رفتار انسان عمل می کنند، اما همه آنها تابع باور فرد هستند. در این مقاله سعی شده است نظریه خودکارآمدی و عوامل ایجادکننده و تقویت کننده باور خودکارآمدی کارکنان به‌طور مختصر توضیح داده می شود.

مفهوم خودکارآمدی
خودکارآمدی)Self-efficacy) از نظریه شناخت اجتماعی)Social cognition Theory) آلبرت باندورا (1997) روان‌شناس مشهور، مشتق شده است که به باورها یا قضاوتهای فرد به توانائیهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها اشاره دارد. نظریه شناخت اجتماعی مبتنی بر الگوی علّی سه جانبه رفتار، محیط و فرد است. این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار، اثرات محیطی و عوامل فردی(عوامل شناختی، عاطفی و بیولوژیک) که به ادراک فرد برای توصیف کارکردهای روان شناختی اشاره دارد، تأکید می کند. بر اساس این نظریه، افراد در یک نظام علّیت سه جانبه بر انگیزش و رفتار خود اثر می گذارند. باندورا(1997) اثرات یک بعدی محیط بر رفتار فرد که یکی از فرضیه های مهم روان شناسان رفتار گرا بوده است، را رد کرد. انسانها دارای نوعی نظام خود کنترلی و نیروی خود تنظیمی هستند و توسط آن نظام برافکار، احساسات و رفتار های خود کنترل دارند و بر سرنوشت خود نقش تعیین کننده‌ای ایفا می کنند.
بدین ترتیب رفتار انسان تنها در کنترل محیط نیست بلکه فرایندهای شناختی نقش مهمی در رفتار آدمی دارند. عملکرد و یادگیری انسان متاثر از گرایشهای شناختی، عاطفی و احساسات، انتظارات، باورها و ارزش هاست. انسان موجودی فعال است و بر رویدادهای زندگی خود اثر می گذارد. انسان تحت تاثیر عوامل روان شناختی است و به‌طور فعال در انگیزه ها و رفتار خود اثر دارد. براساس نظر «باندورا»، افراد نه توسط نیروهای درونی رانده می شوند، نه محرکهای محیطی آنها را به عمل سوق می دهند، بلکه کارکردهای روان شناختی، عملکرد، رفتار، محیط و محرکات آن را تعیین می کند.
باندورا (1997) مطرح می کند که خود کارآمدی، توان سازنده ای است که بدان وسیله، مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه ای اثربخش ساماندهی می شود. به نظر وی داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان در باره توانائیهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش مؤثر است. بین داشتن مهارتهای مختلف با توان ترکیب آنها به روشهای مناسب برای انجام وظایف در شرایط گوناگون، تفاوت آشکار وجود دارد. "افراد کاملاً می دانند که باید چه وظایفی را انجام دهند و مهارتهای لازم برای انجام وظایف دارند، اما اغلب در اجرای مناسب مهارتها موفق نیستند" (باندورا 1997 ص75).
خودشناسی از طریق پردازش مهارتهای شناختی، انگیزشی و عاطفی که عهده دار انتقال دانش و توانائیها به رفتار ماهرانه هستند، فعال می شود. به‌طور خلاصه، خودکارآمدی به داشتن مهارت یا مهارتها مربوط نمی شود، بلکه داشتن باور به توانایی انجام کار در موقعیتهای مختلف شغلی، اشاره دارد.
باور کارآمدی عاملی مهم در نظام سازنده شایستگی انسان است. انجام وظایف توسط افراد مختلف با مهارتهای مشابه در موقعیتهای متفاوت به‌صورت ضعیف، متوسط و یا قوی و یا توسط یک فرد در شرایط متفاوت به تغییرات باورهای کارآمدی آنان وابسته است. مهارتها می توانند به آسانی تحت تأثیر خودشکی (Self-doubt) یا خود تردیدی قرار گیرند، درنتیجه حتی افراد خیلی مستعد در شرایطی که باور ضعیفی نسبت به خود داشته باشند، از توانائیهای خود استفاده کمتری می کنند (باندورا 1997). به همین دلیل، احساس خودکارآمدی، افراد را قادر می سازد تا با استفاده از مهارتها در برخورد با موانع، کارهای فوق العاده ای انجام دهند(وایت 1982). بنابراین، خودکارآمدی درک شده عاملی مهم برای انجام موفقیت آمیز عملکرد و مهارتهای اساسی لازم برای انجام آن است.
عملکرد مؤثر هم به داشتن مهارتها و هم به باور در توانایی انجام آن مهارتها نیازمند است. اداره کردن موقعیتهای دایم التغییر، مبهم، غیرقابل پیش بینی و استرس زا مستلزم داشتن مهارتهای چندگانه است. مهارتهای قبلی برای پاسخ به تقاضای گوناگون موقعیتهای مختلف باید غالباً به شیوه های جدید، ساماندهی شوند. بنابراین، مبادلات با محیط تا حدودی تحت تأثیر قضاوتهای فرد در مورد توانائیهای خویش است. بدین معنی که افراد باور داشته باشند که در شرایط خاص، می توانند وظایف را انجام دهند. خودکارآمدی درک شده معیار داشتن مهارتهای شخصی نیست، بلکه بدین معنی است که فرد به این باور رسیده باشد که می تواند در شرایط مختلف با هر نوع مهارتی که داشته باشد، وظایف را به نحو احسن انجام دهد.

اثرات خودکارآمدی بر کارکردهای روان شناختی
الف) اثر خودکارآمدی بر سطح انگیزش: خودکارآمدی درک شده نقش تعیین کننده ای بر خود انگیزشی(Self- Motivation) افراد دارد. زیرا باور خودکارآمدی بر گزینش اهداف چالش آور، میزان تلاش و کوشش در انجام وظایف، میزان استقامت و پشتکاری در رویارویی با مشکلات و میزان تحمل فشارها اثر می گذارد (1990 Locke and Latham و باندورا 2000). باور خودکارآمدی از طریق این تعیین کننده ها بر رفتار انسان نقش اساسی را ایفا می کند. برخی تعیین کننده ها به شرح زیر است:

1) انتخاب اهداف: خود کارآمدی به عنوان یک عامل تعیین کننده مهم انتخاب اهداف پرچالش و فعالیتهای دشوار فردی عمل می کند..


" ادامه دارد "

0

رضا رستمی(دانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران)،وحید صادقی(دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی سلامت دانشگاه تهران)،هادی هاشمی رزینی(دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی آموزش کودکان استثنایی دانشگاه تهران)


چکیده:
آموزش صحیح و همچنین منبع صحیح اکتساب اطلاعات جنسی از جمله ضروریاتی است که امروزه به جهت نگرش و ملاحظه ناصحیح به آن و عدم وقوف بر پیامد ناگوار آن (در صورت دریافت اطلاعات نادرست)، در فرهنگ و اجتماع انسانی کشور ما(ایران) مغفول مانده است.آموزش صحیح کسب اطلاعات جنسی و تناسلی و همچنین برخورداری از فرصت یادگیری به موقع و مطلوبتر موجب جلوگیری از بروز خیلی از مشکلات روانی و انحرافات جنسی در بزرگسالی است. آموزش صحیح می‌تواند در کسب اطلاعات درست و مهارت درست جنسی فرد را یاری دهد. نیاز جنسی از جمله نیازهای زیستی و فیزیولوژی ارگانیسم است که همانند دیگر نیاز‌های زیستی(گرسنگی و تشنگی) ارضاء  و تشفی صحیح آن ضرورت تام دارد.گرچه شاید به اندازه دو نیاز اساسی مذکور اهمیت حیاتی نداشته باشد اما عدم تشفی و همچنین هدایت نادرست آن عواقب سوء روانی و جسمانی را در پی خواهد داشت. بنابراین هدف این تحقیق بر این است که وضعیت کسب و منبع کسب اطلاعات جنسی درآغاز سن بلوغ که دوره بلوغ و ظهور علائم جنسی در انسان است، چگونه است؟ تا چه حد جوانان و نوجوانان اطلاعات جنسی شان را از منابع درست مثل خانواده،‌ پزشک خانواده و مشاور خانواده دریافت می‌کنند؟ خانواده ها تا چه حد خود را ملزم به آموزش مسائل جنسی به نحو درست به فرزندانشان می دانند. بدین منظور از 6 دانشکده دانشگاه تهران (تربیت بدنی، روانشناسی و علوم تربیتی، برق و کامپیوتر، علوم اجتماعی، ادبیات و علوم انسانی، و مهندسی عمران) تعداد 100 نفر از دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش پرسش‌نامه محقق ساخته است که مربوط به مولفه‌های نحوه کسب و منبع کسب اطلاعات جنسی با روایی و پایایی منطقی(81 صدم) می باشد. یافته‌های این پژوهش نشان داد که امر آموزش و نحوه کسب اطلاعات جنسی در اغلب افراد جامعه مورد مطالعه به صورت خود آموز و با استفاده از منابع غیر معتبر از جمله دوستان، همبازی ها، هم محله‌ای‌ها، هم کلاسی ها و غیره بوده است.


کلید واژه ها: منبع اکتساب،  نوع اطلاعات جنسی، دانشجویان

0

هنجاریابی هشت مقیاس پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا (CPI)بر روی کارکنان گمرک ایران در استان تهران

احمدرضا فتوت؛ به راهنمایی: دکتر کاظم سلیمی زاده؛ استاد مشاور: دکتر حسن پاشا شریفی.

پایان نامه(کارشناسی ارشد)--دانشگاه آزاد اسلامی،واحد تهران مرکز، 1379.
وضعیت پایان نامه: دفاع شده - تاریخ دفاع: 20-11-1379

کلید واژه: روانشناسی / روانسنجی / سنجش و اندازه گیری / روائی / استانداردکردن / اعتبار /

کلید واژه معادل لاتین: Psychology / Psychometrics / Assessment & Measurement / Validity / Standardization / Reliability /

چکیده:

هدف اصلی این پژوهش, فراهم آوردن امکان استفاده از پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا یا به عبارتی آماده سازی این پرسشنامه به منظور سنجش خصوصیات بین فردی کارکنان گمرک ایران است. فراهم آوردن ابزاری که بتواند شخصیت هنجار را مورد سنجش قرار دهد و برای جامعه ایرانی قابل فهم و درک باشد از جمله اهداف اولیه این پژوهش بوده است. همانطور که اشاره گردید اولین هدف و محور عمده این تحقیق تعیین هنجار برای هشت مقیاس پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا بوده است که برای دستیابی به این هدف اصلی, اهداف فرعی نیز در نظر گرفته شده بود. اولین هدف تحلیل ماده های هر یک از هشت مقیاس پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا بوده است که برای این منظور ضریب همبستگی هر یک از ماده ها در هر مقیاس با نمره کل آن مقیاس محاسبه شد, همچنین ضریب همبستگی هر یک از ماده ها در هر مقیاس با نمره کل آن مقیاس به تفکیک جنسیت محاسبه گردید. با استفاده از روش لوپ یا چرخش تأثیر حذف هر ماده بر روی پایایی کل آزمون مورد محاسبه قرار گرفت. سپس به بررسی هدف فرعی دیگری از این تحقیق که محاسبه میزان پایایی هر یک از هشت مقیاس پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا بود, پرداخته شد. که برای این منظور با استفاده از روش همسانی درونی از طریق ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی هر مقیاس برای کل آزمودنیها و همچنین به تفکیک جنسیت به طور جداگانه یک بار قبل از حذف ماده های نا مناسب و یک بار بعد از حذف ماده های نا مناسب محاسبه گردید. نتایج بیانگر آن است که بیشترین حذف ماده ها در کل آزمودنیها برای مقیاس و کمترین در مورد مقیاس های و است. همچنین بیشترین ضریب پایایی مربوط به مقیاس است که 85 /0 می باشد و کمترین آن مربوط به مقیاس است که 62 /0 می باشد. هدف فرعی دیگری که در این پژوهش به دنبال بررسی آن بودیم, محاسبه و تعیین میانگین و انحراف استاندارد در هر یک از مقیاسهای هشت گانه پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا به تفکیک جنسیت بوده است. برای این منظور با استفاده از آزمون مینکین نمرات مردان و زنان در هر مقیاس مقایسه گردید که نتایج بدست آمده بیانگر آنست که بین میانگین نمرات مردان و زنان در کلیه مقیاسها به جز مقیاس و مقیاس در سطح 0.05 تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین برای هر یک از این جنسیت ها می بایست جداول هنجاری جداگانه ای تهیه نمود. نتایج بدست آمده از مقایسه میانگین نمرات متأهلین و مجردین بیانگر آن است که بین میانگین نمرات این دو گروه در مقیاس های و در سطح0.05 و مقیاس در سطح0.05 تفاوت معناداری وجود دارد ولی در بقیه مقیاس ها تفاوت معنا داری بین میانگین های نمرات این دو گروه مشاهده نگردید. همچنین برای مقایسه میانگین شاخصهای جمعیت شناختی از قبیل شاخص سنی, سابقه خدمت, پست سازمانی و مدرک تحصیلی که بیش از دو سطح وجود دارد از روش تحلیل واریانس استفاده گردید. آزمون بدست آمده برای مقایسه میانگین نمرات آزمودنیهای چهار گروه سنی در مقیاس های در سطح0.05 و مقیاس در سطح0.05 بیانگر وجود تفاوت معنادار است. نتایج آزمون برای مقایسه میانگین نمرات آزمودنیها در سه گروه سابقه خدمت در مقیاس های در سطح0.05 و مقیاس در سطح 0.05بیانگر تفاوت معنادار است و نتایج این آزمون برای سه گروه پست سازمانی در مقیاس های در سطح 0.05و مقیاس در سطح 0.05بیانگر تفاوت معنا دار است. همچنین نتایج آزمون برای مقایسه میانگین نمرات آزمودنیهای پنج گروه مدرک تحصیلی در کلیه مقیاس های هشت گانه بیانگر تفاوت معنادار در سطح 0.05می باشند. در نهایت با تحلیل ماده ها و محاسبه پایایی هر مقیاس و حذف سؤالات نامربوط و تعیین میانگین و انحراف استاندارد هر مقیاس در کل آزمودنیها و به تفکیک جنسیت به بررسی هدف بعدی این پژوهش که هدف اصلی تحقیق نیز محسوب می گردید پرداخته شد. برای این منظور اگرچه نمره های استاندارد بهتر از رتبه های درصدی هستند ولی از آنجا که در معنا دادن به نمره های استاندارد کمک می کند ابتدا رتبه های درصدی محاسبه گردید زیرا براساس منحنی نرمال, هر نمره استاندارد مستقیماً با یک نمره درصدی متناظر می شود. سپس با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد هر مقیاس به تفکیک جنسیت به محاسبه نمره های استاندارد پرداخته شد که نتایج آن طی جداول آورده شده است. در این جداول نمرات خام، رتبه درصدی و نمره های استاندارد و برای هر مقیاس به تفکیک جنسیت آمده است. برای مثال نمره استاندارد مردی که در مقیاس 30 شده است با مراجعه به این جدول 62 می باشد, که بیانگر این است که نمره این فرد بیش از یک انحراف استاندارد از میانگین بیشتر است. بنابراین با در دست داشتن نمره خام هر فرد می توان نمره استاندارد ورتبه آن فرد را با مراجعه یه این جداول بدست آورد. همچنین با تهیه پروفایل با استفاده از نمره های استاندارد می توان موقعیت هر فرد را با مراجعه به این پروفایل ها در هر مقیاس سنجید. یافته های پژوهش در زمینه اجرا و نمره گذاری و به عبارتی عملی بودن ابزار اندازه گیری و متناسب بودن آن بیانگر آنست که دستور العمل مقیاس را می توان عیناً همانطور که برای اجرای این پرسشنامه آمده است مورد استفاده قرار داد, بدون اینکه مشکلی در اجرای پرسشنامه به وجود آید. در مورد نمره گذاری نیز جمع آوری و تعبیر و تفسیر نمره ها به همان روشی که ذکر گردیده مورد استفاده قرار گرفت و با مانع خاصی برخورد نشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که این پرسشنامه را بدون هیچ مشکل خاصی می توان بر روی کارکنان گمرک مورد استفاده قرار داد.

0
هنجاریابی پرسشنامه شخصیت 16 عاملی کتل فرم (16PF-E)

غلامحسین عبادی؛ به راهنمایی: دکتر علی دلاور.

پایان نامه (کارشناسی ارشد) -- دانشگاه علامه طباطبائی، 1374

کلید واژه: هنجار / هنجار آزمون / روان‌سنجی / مرد / اهواز / شخصیت / پرسشنامه 16 عاملی شخصیت /

کلید واژه معادل لاتین: Norm / Test norm / Psychometry / Man / Ahvaz /

Personality / Sixteen personality factor questionnaire /

چکیده:

 برای شناخت خصوصیات و سرانجام شخصیت هر فرد روشهای متفاوتی وجود دارد. یکی از این روشها جهت شناخت شخصیت فرد استفاده از پرسشنامه شخصیتی است. از طریق اجرای پرسشنامه می‌توان به سنجش شخصیت به طور نسبی پرداخت. به منظور هنجاریابی پرسشنامه شخصیتی 16 عاملی کتل فرم کم‌سوادان، سعی بر آن شد تا هنجار مناسب ایرانی برای آن بدست آوریم. جهت هنجاریابی پرسشنامه 16PPF-E از بین جامعه کارکنان مرد 16 سال به بالا با تحصیلاتی پائین‌تر از ششم نظام قدیم در ادارات و سازمانها و شرکتهای دولتی شهرستان اهم اهواز در سال 1374 تعداد 513 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده‌اند و پرسشنامه 16PF-E از طریق مصاحبه انفرادی روی آنها اجرا گردید. و سپس داده‌های بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. و می‌توان نتیجه گرفت که پرسشنامه استخراجی که از طریق تحلیل عوامل بدست آمده است می‌تواند در جامعه پژوهش مفید باشد و چهار عامل بدست آمده را روانپزشکان، روانشناسان، و مشاوران جهت فعالیتهای کلینیکی و تشخیصی می‌توانند به کار ببرند. چهار عامل استخراجی از 16 عامل به ترتیب زیر می‌باشند. B1 عامل اول - سلطه‌گری و سلطه‌پذیری B2 عامل دوم - هوش و دقت و خیال‌پردازی و بی‌نظمی B3 عامل سوم - احساساتی و ثبات هیجانی B4 عامل چهارم - درونگرایی و برونگرایی.