امروز دوشنبه 27 مرداد 1404
0

استیو بروس استاد جامعه شناسی دانشگاه آبردین/اسکاتلند و مدافع نظریه ی سکولاریزاسیون در تبیین "نقش دین در جهان معاصر " است. و کتاب "خدا مرده است" او یکی از منابع اصلی در زمینه ی سکولاریزاسیون است.پروفسور بروس آثار متعددی را پیرامون سرنوشت دین در جهان مدرن و همچنین رابطه بین دین و سیاست به رشته تحریر در آورده است. 

از نظر او اگرچه همواره هنگام سخن از مدرنیته بر دو چیز تأکید می شود: "عقلانیت" و "علم" با این حال مهم ترین پیامد مدرنیته ترکیبی از فردگرایی، برابری خواهی، و تکثر است. که این سه روی هم موجب می شوند:

اولا دیگر نتوان از مردم خواست از دین واحد یا سبک دین داری یکسانی پیروی کنند.

ثانیا وابستگی "همبستگی اجتماعی" به " دین داری اعضای جامعه" کم تر می شود

ثالثا ناراست جلوه دادن پیروان دیگر ادیان توسط یک دین دشوارتر می گردد.

0

چکیده

کلیفورد گیرتز انسانشناس معاصر آمریکایی است.گیرتز مانند پریچارد علاقه شدیدی به دین دارد. او با تکیه بر نواندیشی جدی در اصول و مبانی دین را یک مفهوم فرهنگی میداند که برای درک آن نیاز به روش مناسب که همانا تفسیر است، داریم. از این رو عنوان معروفترین کتاب وی "تفسیر فرهنگها"است.درواقع، می توان او را از پیشگامان راهی دانست که در آن به فهم بعد خاص انسانی دین؛ یعنی ایده ها، نگرشها واهدافی که به آن الهام میبخشند می پردازند. در این مقاله ابتدا زندگی گیرتز را مرور می کنیم. سپس به تعریف دین و تاثیرات آن بر جوامع و افراد انسانی از نظر گیرتز می پردازیم. در پایان نیز نقدهای وارد بر نظریات او را ارائه می کنیم.

0

تعریف ناروانی طبیعی گفتار:
آسیب شناسان گفتار و زبان همگی معتقدند که اصطلاح ناروانی طبیعی در مورد کودکان زیر 6 سال (محدوده سنی 6-5/2 سالگی) در اکثر موارد بعلت نارسایی و ناکامل بودن رشد سیستم عصبی – عضلانی مربوطه به مهارتهای گفتاری مورد نیاز اتفاق می افتد و در بسیاری از مواقع با عارضه لکنت اشتباه می شود. معمولاً تشخیص ناروانی طبیعی گفتار از لکنت امری پیچیده است و تنها توسط آسیب شناسان گفتار و زبان (گفتار درمانگران) قابل شناسایی است. بنابراین توصیه می شود که در این زمینه والدین از اظهار نظر و تصمیم گیری در مورد وضعیت کودک خود جداً پرهیز نمایند.

ویژگیهای ناروانی طبیعی گفتار:
1. شروع ناروانی طبیعی در اکثر منابع بین سنین 6-5/2 سالگی گزارش شده است. اگر چه بعضی منابع این سن را بین 6-4 سالگی نیز گزارش کرده اند.
2. اصولاً کودکان در این سنین از مشکلخود مطلع نیستند.
3. کودکان مبتلا هیچ گونه ترس، تقلا، استرس، اجتناب و … ندارند.
4. عمده ترین ویژگی گفتاری کودکان مبتلا به ناروانی طبیعی، پدیده “تکرار” است. به طوری که صرفاً این تکرار در سطح کلمه یا بخشهایی از کلمه یا عبارت اتفاق می افتد. اما تکرار در سطح “صدا” و بخصوص صداهای آغازین کلمات نبوده یا خیلی به ندرت مشاهده می شود.
5. میزان و نوع ناروانی ممکن است از روزی به روز دیگر و در طول موقعیتهای مختلف گفتاری متفاوت باشد و تغییر کند.
6. ناروانی طبیعی در پسرها نسب به دخترها شایع تر است.

0

شیوه های ارتباطی
استنباط بیشتر افراد از کلمه:«ارتباط» تنها ارتباط گفتاری است و بیشتر افراد درباره تفاوت مرد و زن، در شیوه ی ارتباط های گفتاری پنداشت های قالبی دارند. مانند این که زنان پر حرف تر از مردان هستند، مردان از اصطلاحات بیشتر استفاده می کنند و زنان لطیف تر سخن می گویند. هر چند پژوهش ها، برخی از این پنداشت ها را تأیید می کند ولی بسیاری از این پنداشت ها از واقعیت به دور است.
افزون بر آن ما می توانیم بدون استفاده از کلمات، با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. حالات چهره ما، لبخندها و اخم ها، ارتباط های غیرکلامی برقرار می نمایند. دختران از همان اوان کودکی برتری کلامی را نسبت به پسران نشان می دهند. در صحبت کردن، هم از کلمات بهتری استفاده می کنند و هم روان تر سخن می گویند. سیالی کلام نیز در آنها بهتر است. منطقه کلامی در نیمکره چپ مغز، در ناحیه بورکا و ورنیکه می باشد و تحقیقات نشان داده است در زنان نیمکره چپ مغز غالب است. در اینجا به چهار قسمت الگوهای حرف زدن، کیفیت صدا، کلمات ویژه، و عبارات و محتوای سخن می پردازیم.
تحقیقات نشان می دهند که زن ها و مردها از روش های متفاوتی برای نشان دادن گوش کردن خود استفاده می کنند. زن ها در حین گوش دادن بیشتر سر تکان می دهند و از کلماتی مانند آهان، بله و... استفاده می کنند و مقصودشان نیز از استفاده این کلمات این است که «دارم به حرف های شما گوش می دهم». ولی مردها کمتر این حرکات را انجام می دهند و بیشتر زمانی از این اصوات و کلمات استفاده می کنند که بخواهند توافق خود را اعلام نمایند.

0

چکیده:

«بازی» به هر گونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدف دار که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب بروز نیازهای کودک شود، گفته می شود. بازی وسیله ی طبیعی کودک برای اظهار و بیان «خود» است. «آلفردآدلر» روانشناس معروف می گوید: هرگز نباید به بازی به عنوان روشی برای وقت کشی نگاه کرد و «گری لندرث» اظهار می دارد که: «بازی کردن برای کودک مساوی است با صحبت کردن برای یک بزرگسال، بازی و اسباب بازی، کلمات کودکان هستند».

بازی 5 ویژگی اساسی دارد:

از درون برانگیخته می شود، آزادانه انتخاب می شود، لذت بخش است، واقعیت گریز است و بازیکنان به طور فعال در آن شرکت دارند. برای درک بیشتر دنیای کودکان می باید آنها را در هنگام بازی مورد مشاهده قرار داد. بازی برای کودکان همانند کلام برای بزرگسالان است. در این مقاله قصد داریم به بحث راجع به بازی درمانی که نوعی از انواع هنردرمانی است، بپردازیم. در بازی درمانی، کلامی ساختن چیزی که غیرکلامی است یا هوشیارسازی آن چه ناهوشیار بوده است یکی از جالب ترین و بدیع ترین فعالیت های بازی درمانگر محسوب می شود. اوست که تلاشی را با کمک بیمار/ مراجع برای تفسیر انواع بازی ها و یا حتی تصاویر و نقاشی های نمادین ایجاد شده، انجام می دهد و سعی می کند که این نمادها را به جهان واقعی متصل ساخته و وسیله ی شفادهندگی را در بیمار/ مراجع فراهم سازد. از آنجایی که درکنار بازی درمانی بخصوص روی کودکان، جهت تشخیص بهتر، ممکن است از سایر مقوله های هنر درمانی از جمله: نقاشی درمانی، شن درمانی و موسیقی درمانی نیز بهره گرفته شود، لازم است به مبحث کلی هنر درمانی نیز اشاره مختصری گردد.

کلید واژه ها: هنر، بازی، نقاشی، موسیقی، درمان، کودکان

0

امروزه از روش لوگوترابی برای کمک به معنا دادن به زندگی افراد افسرده، افرادی که قصد خودکشی دارند، افرادی که بیماری صعب‌العلاج دارند، افرادی که با سوگ مواجهه می‌شوند و...

زندگی
ویکتور فرانکل در 1905 در وین به‌دنیا آمد. او در 1949 از دو دانشگاه وین و آدیتشنالی موفق به گرفتن درجه دکترای اعصاب و روان شد. در ضمن او از 120 دانشگاه در سراسر جهان دکترای افتخاری گرفت.

فرانکل به علت یهودی بودن در سال‌های 1942 تا 1945 به وسیله نازی‌ها ابتدا در آشویتس و سپس در داخائو زندانی شد. تجارب او در این اردوگاه‌ها موجب شد مکتب جدیدی را در روانشناسی بنیان‌گذاری کند که معنا درمانی یا لوگوتراپی نامیده می‌شود.

او پس از پایان جنگ دوم جهانی ریاست بخش اعصاب بیمارستانی در وین را به عهده گرفت و به مقام استادی دانشگاه در رشته عصب‌شناسی و روان‌پزشکی نایل آمد. در سال‌های 1970 تا 1973 استاد داشنگاه بین‌اللملی سن دیه‌گو بود و نظریه معنا درمانی‌اش در میان روان‌شناسان و روان‌پزشکان پیروان زیادی دارد.

فرانکل در سپتامبر 1997 در سن 92 سالگی در وین درگذشت.


اردوگاه کار اجباری


فرانکل در جنگ جهانی دوم زمانی که یهودی‌ها و کمونیست‌ها و همجنسگرایان توسط حکومت نازی در آلمان که اتریش نیز به آن الحاق شده بود روانه ارودگاه‌های کار اجباری می‌شدند در سال‌های 1942 تا 1945 در آشویتس و داخائو زندانی بود نامزدش هرگز پیدا نشد و ظاهراً جزو قربانیان این اردوگاه‌ها بود. ویکتور در کتاب خاطرات خود و در کتاب انسان در جستجوی معنا بارها تاکید می‌کند که بازنویسی کتاب لوگوتراپی انگیزه زنده ماندن او بود. این کتاب را که در مورد نظریه اش درباره معناجویی و معنا درمانی بود در دستگیری وی در اردوگاه به همراه همه لباس هایش از او گرفتند. او با این نظریه توانست خود را در بدترین شرایط ارودگاه حفظ کند و نجات یابد. در واقع نظریه خود را خود تجربه کرد و می‌توان گفت که این نظریه از بوته آزمایش به توسط خود او گذشته است.

0

به طور مشخص می توان عوامل عمده زیر را به عنان بسترها و زمینه های پیدایش انحرافات اجتماعی و یا هر رفتار نابهنجار نام برد; عواملی که نقش بسیار تعیین کننده ای در پیدایی هر رفتاری، اعم از بهنجار و یا نابهنجار، ایفا می کنند. در عین حال، مهم ترین عامل یعنی خود فرد نیز نقشی تعیین کننده ای در این زمینه بازی می کنند.
پیشگفتار
مطالعه انحرافات و کجروی های اجتماعی و به اصطلاح، آسیب شناسی اجتماعی (Social Pathology) عبارت است از مطالعه و شناخت ریشه بی نظمی های اجتماعی. در واقع، آسیب شناسی اجتماعی مطالعه و ریشه یابی بی نظمی ها، ناهنجاری ها و آسیب هایی نظیر بیکاری، اعتیاد، فقر، خودکشی، طلاق و...، همراه با علل و شیوه های پیش گیری و درمان آن ها و نیز مطالعه شرایط بیمارگونه و نابسامانی اجتماعی است.1 به عبارت دیگر، مطالعه خاستگاه اختلال ها، بی نظمی ها و نابسامانی های اجتماعی، آسیب شناسی اجتماعی است; زیرا اگر در جامعه ای هنجارها مراعات نشود، کجروی پدید می آید و رفتارها آسیب می بیند. یعنی، آسیب زمانی پدید می آید که از هنجارهای مقبول اجتماعی تخلفی صورت پذیرد. عدم پای بندی به هنجارهای اجتماعی موجب پیدایش آسیب اجتماعی است. از سوی دیگر، اگر رفتاری با انتظارات مشترک اعضای جامعه و یا یک گروه یا سازمان اجتماعی سازگار نباشد و بیشتر افراد آن را ناپسند و یا نادرست قلمداد کنند، کجروی اجتماعی تلقّی می شود. سازمان یا هر جامعه ای از اعضای خود انتظار دارد که از ارزش ها و هنجارهای خود تبعیت کنند. اما طبیعی است که همواره افرادی در جامعه یافت می شوند که از پاره ای از این هنجارها و ارزش ها تبعیت نمی کنند. افرادی که همساز و هماهنگ با ارزش ها و هنجارهای جامعه و یا سازمانی باشند، «همنوا» و یا «سازگار» و اشخاصی که برخلاف هنجارهای اجتماعی رفتار کنند و بدان ها پای بند نباشند، افرادی «ناهمنوا» و «ناسازگار» می باشند. در واقع، کسانی که رفتار انحرافی و نابهنجاری آنان دائمی باشد و زودگذر و گذرا نباشد، کجرو یا منحرف نامیده می شوند. این گونه رفتارها را انحراف اجتماعی یا (Social Devianced) و یا کجروی اجتماعی گویند.

0

بازی جزئی تفکیک ناپدیر از زندگی کودکان است. کودکان بیش از هر امر دیگر وقت خود را به بازی اختصاص می دهند. البته بازی مختص کودکان نیست بلکه بازی در تمام طول زندگی انسان مشاهده می شود منتها نوع بازی و مدت زمانی که افراد در سنین مختلف به آن اختصاص می دهند متفاوت است.

با اینکه بازی به عنوان بخش پدیرفته شده ای از زندگی کودک، از اهمیت ویژه ای برخوردار است اغلب مردم کمتر به نقش آن پی برده اند. مردم غالبا به بازی به عنوان عامل وقت گذرانی نگاه می کنند و این نگرش در مورد کودکانی که مشغول تحصیل هستند به وضوح قابل مشاهده است. اغلب شنیده ایم که والدین این گروه از کودکان آنان را از بازی منع می کنند و این جمله معروف را که «برو درسهایت را بخوان، بازی بس است» به کار می برند و الدین کمتر به این نکته توجه دارند که کم بازی کردن کودک را از بسیاری موفقیتهای یادگیری محروم می کند. زیرا بازی موثرترین و پرمعناترین راه یادگیری برای کودک است و جبران آن از طریق دیگر امکان پذیر نیست.

با توجه با اهمیت بازی در رشد کودک ما در این مقاله به بحث و تفسیر بازی در فرایند رشد کودک خواهیم پرداخت.

0

مقدمه
با توجه به تغییر و تحولات عصر حاظر وبا ورود سازمان ها به اقتصاد دانش محور نیروی انسانی نسبت به سایر منابع سازمان از اهیمت خاصی برخوردار شده (Roepki، 2000(. در واقع سرمایه انسانی حیاتی ترین عنصر راهبردی و اساسی ترین راه برای افزایش اثربخشی و کارایی سازمان و پیشرفت و ترقی جامعه را به دنبال خواهد داشت. نیروی انسانی متعهد به اهداف و ارزش های سازمان، نه تنها عاملی برای برتری یک سازمان نسبت به سازمان دیگر است بلکه مزیت رقابتی پایداری برای بسیاری از سازمان های تلقی می شود (woolridge، 2000(.
اسکات و ژاف (1999) مطرح کردند که منشا اصلی مزیت رقابتی برای سازمان فداکاری، کیفیت تعهد و توانایی نیروی کار است. در واقع امروزه سازمان هایی موفق اند که دارای کارکنان توانمند ومتعهدی باشند، کارکنانی که بر مشتری مداری و افزایش بهره وری تأکید داشته باشندو از این رو مرتباً سیستم ها و فرآیندهای کاری را بهبود بخشند (Pelloni، 2004).
بیان مساله
همگام با رشد سریع صنایع و فناوری فنی امروزه توجه ویژه‌ای نیز به بعد انسانی و تلویحاً روان شناختی و کار شده است. صاحبان صنایع با سرمایه گذاری‌های کلان سعی دارند با ایجاد شرایط فیزیکی و روانی مناسب برای پرسنل خود آنها را در انجام بهتر و دقیق‌تر وظایف خود یاری دهند تا اهداف اصلی آنها و از جمله مهم ترین آنها، افزایش بهره‌وری آسیب نبیند. توجه ویژه به وضعیت روان شناختی کارکنان موضوع جدید و تازه‌ای نیست و یکی از جدیدترین پدیده‌هایی که در این حیطه مورد توجه قرار گرفته است موضوع هیجان و هوش هیجانی کارکنان است.
همچنین چند مطالعه نشان داده‌اند که گزینش کارکنان بر مبنای هوش هیجانی در مقایسه با شیوه‌های سنتی‌تر که ممکن است اتکای بیشتری بر توانایی‌های شناختی و یا دانش فنی داشته باشند، نتایج بهتر و برتری ایجاد می‌کند (گلمن، 1379).

0

یکی از موضوعات مهم مورد توافق نظریه پردازان روانشناسی عملکرد مهم "خود1 " در فرآیند شخصیت2 است. اگر چه امروزه، این نظریه پردازان در مورد کانونی بودن "خود" و اهمیت آن در فرایند شخصیت توافق دارند، دیدگاههای مختلف روان شناسی تعاریف مختلفی از "خود" ارائه می دهند. در زمانهای مختلف توجه به خود دستخوش تغییراتی گشته است. اگر چه در بعضی از زمانها مطالعات روی "خود مورد غفلت قرار گرفته اند، در دهه های اخیر این مفهوم بار دیگر مورد توجه فراوان روان شناسان قرار گرفته است.
عزت نفس یکی از عوامل مهم و اساسی در رشد و شکوفایی انسانهاست که در دهه های اخیر مورد توجه بسیاری از روان شناسان و پژوهشگران امور تربیتی قرار گرفته است. عزت نفس به معنای قضاوت شخص از ارزشمندی خود است و به نگرش فرد از خود دلالت می کند. افراد با بررسی نحوه ی کنار آمدن با استانداردها و ارزشهای مورد نظر خود و مقایسه ی چگونگی عملکرد خود با دیگران به این قضاوت دست می پردازند. عزت نفس چگونگی احساس خود درباره ی خود است و بر همه ی افکار، ادراکات، هیجانات، آرزوها، ارزشها و اهداف شخصی نفوذ دارد و کلید رفتار آدمی می باشد. بنابراین، عزت نفس هسته ی مرکزی ساختارهای روانشناختی فرد است که وی را در برابر اضطراب محافظت نموده و آسایش خاطر وی را فراهم می آورد. عزت نفس نقش محافظت کننده ای در مقابله با فشارهای روانی دارد که از فرد در مقابل وقایع فشار آور منفی زندگی حمایت می کند. فردی که از ارزشمندی بالایی برخوردار است، به راحتی قادر است با تهدیدها و وقایع فشارآور بیرونی بدون تجربه ی برانگیختگی منفی و از هم پاشیدگی سازمان روانی مواجه شود. عزت نفس پائین به عنوان عامل خطر برای پرخاشگری، بزهکاری، سوء مصرف مواد، افسردگی، عملکرد ضعیف تحصیلی، همسر آزاری، کودک آزاری و نظایر آن مشاهده شده است. اخیراً برخی سیاستمداران و مسئولان مدارس پیشنهاد کرده اند که مدارس و دیگر مؤسسات اجتماعی باید برنامه هایی برای ارتقای عزت نفس افراد طراحی کنند. این پیشنهاد بر این فرض استوار است که عزت نفس علت و نه معلول مشکلات اجتماعی است، مستقل از موقعیت های خاص وجود دارد و می تواند با مداخلات خارجی ارزیابی شود. بی تردید عزت نفس یکی از مهمترین و اساسی ترین جنبه های شخصیت و تعیین کننده ویژگیهای رفتاری ما است.توجه به این امر، به ویژه در مورد کودکان دارای نیازهای آموزشی ویژه و نیز کسانی که به آنها آموزش می دهند، از اهمیت خاصی برخوردار است. عزت نفس به مانند یک سرمایه ی ارزشمند حیاتی از مهمترین عوامل پیشرفت و شکوفایی استعداد و خلاقیت افراد می باشد. افراد دچار ناتوانی، به دلیل نگرشهای منفی والدین، تجارب منفی در برخورد با همسالان عادی و ناکامی های پی در پی در مدرسه به تدریج دلسرد و سرخورده شده و توالی چنین شکست ها و مشکلاتی موجب می شود که آنها نسبت به خود احساس بی ارزشی داشته باشند و در نتیجه این احساس منجر به آسیب در عزت نفس آنها شود(ولی زاده و همکاران،1387).